نقد فیلم «حرف‌های زنانه» Women Talking | رنج‌های حاصل از تخیل زنانه

نویسنده: حسنا پرویزی

حرف‌های زنانه یک درام شوکه‌کننده از  سارا پولی درباره سوءاستفاده یک جامعه مذهبی منزوی از زنان است. این فیلم مبتنی بر گفتگوی بین شخصیت‌هاست و بازی‌های ظریف و شگفت‌انگیزی را به نمایش می‌گذارد. پولی کارگردان کانادایی، فیلم را بر اساس رمانی به همین نام از «میریام تووز» ساخته است. کتاب توز بر اساس رویدادهای واقعی است که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در یک مستعمره منونیت در بولیوی اتفاق افتاده است اما نسخه فیلم مکان مشخصی ندارد.

 

داستان فیلم حرف‌های زنانه

داستان فیلم woman talking در سال ۲۰۱۰ در مزرعه‌ای در یک جامعه مذهبی بسته می‌گذرد. گروهی از زنان که تا این لحظه اجازه تحصیل و ابراز عقیده نداشتند؛ برای تعیین سرنوشت خود جمع شده‌اند. آن‌ها در سال‌های متمادی پس از بیدار شدن از خواب آثار کبودی، خونریزی و آسیب را در جسم خود و یا دخترانشان می‌دیدند. ریش‌سفیدهای مستعمره به آن‌ها گفته بودند این کار ارواح و شیطان است یا حاصل تخیل زنانه خواهد بود. اما با بالا آمدن شکم دخترها و به دنیا آمدن کودک‌ها کم‌کم زن‌ها به خود اجازه فکر کردن و ابراز عقیده دادند. حالا با به دام انداختن یکی از متجاوزها که اعتراف کرده و سایرین را لو داده است؛ چشم‌ها به‌طور کامل باز شده و درگیری در مستعمره بالا گرفته است.

زنان بالاخره فرصت کوتاهی به دست آورده‌اند که بتوانند از خود محفافظت کنند. این نخستین بار است که می‌توانند حرف بزنند و قدرت خود را اعمال کنند. اما ریش‌سفیدها ۲۴ ساعت به زن‌ها فرصت داده‌اند که متجاوزها را ببخشند یا از مستعمره بیرون بروند و به دلیل ترک باغ عدن مورد غضب پروردگار قرار بگیرند.

woman-talking-

 

نخستین گام برای آزادی

زنان برای اولین بار فرصت این را پیدا می‌کنند تا از میان سه گزینه انتخاب کنند: بمانند، متجاوزها را ببخشند و کاری انجام ندهند. بمانند و بجنگند و خود را از ظلم خلاص کنند یا مستعمره را ترک کنند. هنگامی که دو گزینه آخر در پیشتازی قرار می گیرند، سه خانواده از زنان برای تصمیم‌گیری نهایی گرد هم می‌آیند.

آنچه زنان در مورد آن صحبت می‌کنند، کاری نیست که برخی از مردان مستعمره با آن‌ها انجام داده‌اند؛ چرا که همه آن‌ها می‌دانند که تعداد زیادی از شوهران، برادران، اقوام و همسایگانشان شب‌ها مخفیانه وارد اتاق خواب زنان و دختران شده‌اند. به همین دلیل بدون اینکه نیازی به گفتن اصل ماجرا باشد؛ در میان این زنان فضایی از همدلی، عقل و شوخ طبعی حاکم شده است.

حرف‌های زنانه در واقع صداهای مختلف زنان است. زنانی که در شرایط متفاوت تجربه‌های متفاوتی از سر گذرانده‌اند و در ازای این تجربیات هولناک طرز تفکر متفاوتی به دست آورده‌اند. گرچه خواسته و هدف نهایی این زنان همگی یکی است. همه آن‌ها امنیت و آرامش خود و دخترانشان را می‌خواهند. همین یکی بودن هدف همه آن‌ها را در انبار علوفه در کنار هم جمع کرده است.

woman-talkingتفاوت عقاید شخصیت‌های فیلم

سارا پولی به کمک دیالوگ‌ و تصاویر بسیار کوتاه تعارض‌های میان این زن‌ها را آشکار می‌کند و علت هر کدام را به وضوح به مخاطب نشان می‌دهد. «اونا» (رونی مارا) دختر ازدواج نکرده بارداری است که شخصیت بسیار آرامی دارد. او تحت‌تاثیر تفکرات زنی قرار دارد که قبل از تمام این زن‌ها از شرایط آگاه بوده و برای عوض کردن اوضاع جنگیده و تاوان این سرکشی را هم با خارج شدن از مستعمره و شاید جانش پرداخته است. «اونا» غالبا منطقی‌تر از دیگران فکر می‌کند و ترسی از این ندارد که به صدای بلند اعلام کند فرزند حاصل از تجاوزی که در شکم دارد را همین حالا بدون اینکه به دنیا آمده باشد؛ دوست می‌دارد.

ماریشه و سالوم اما دو زن عصابی و افراطی این جمع هستند. ماریشه ازدواج کرده است اما او و دخترانش هم از این تجاوزها جان سالم به در نبرده‌اند. ضمن اینکه شوهر لاابالی و خشنی دارد که او و فرزندانش را آزار و اذیت می‌کند. او نماینده زنانی است که از حقوقشان آگاه هستند اما راه برون رفتی از اوضاع برای خود نمی‌بینند. برای همین چشمشان را بر حقیقت می‌بندند و ترجیح می‌دهند ظلم آشکار را ببخشند تا آرامش نسبی و دروغینی که دارند برهم نخورد. اما سالوم آن سر ماجراست.

او کسی است که داس به دست به متجاوزها حمله می‌کند، او معتقد است باید جنگید و حق خود را پس گرفت. او به عاقبت کار زیاد فکر نمی‌کند، سالوم سرشار از خشم است و نمی‌تواند بایستد و شاهد ظلم باشد. او رفتن را هم جایز نمی‌داند و تنها در صورتی که انتقام کودک چهارساله‌اش را از متجاوزها بگیرد آرام خواهد شد.

از میان تمام زن‌ها که حالا که کارد به استخوانشان رسیده، حرفشان را آزادانه بیان می‌کنند؛ یکی هم هست که حاضر نیست رانده شدن از بهشت را به ازای  آزادی و آرامش از دست بدهد. برای همین هم هست که از اوایل داستان که بحث‌ها بالا می‌گیرد زن صورت زخمی (فرانسیس مک دورمند) حتی طاقت شنیدن حرف‌ها را هم ندارد. او نه‌تنها خودش جمع را ترک می‌کند بلکه دختر و نوه‌اش را هم از ماندن و شنیدن کفر برحذر می‌دارد.

woman-talking-2شکل‌ها مختلف تروما

تروما در زن‌های این شهر به شکل‌های متفاوتی بروز پیدا کرده است، یکی از این افراد هم ملوین است. کسی که علی‌رغم جسم زنانه‌اش، احساسات و تمایلات زنانه‌ای در خود نمی‌بیند. او که بعد از حادثه مجبور شده است کودکی را به دنیا بیاورد و به کسانی دیگری بدهد؛ حالا از همه گذشته خود می‌برد و به سکوت پناه می‌برد. او به جز کودکان با کسی حرف نمی‌زند. اسمش را عوض کرده و یک اسم پسرانه برای خودش انتخاب کرده است؛ چنان که مدل لباس پوشیدن و موهای کوتاهش هم پسرانه شده است.

در این میان یک دختر جوان‌تر هم وجود دارد که به اندازه مسن‌ترها قوی نیست که بتواند حادثه هولناکی که برایش رخ داده را هضم کند و به اندازه کوچک‌ترها به زندگی امیدوار نیست که بتواند بازیگوشی کند. میجل مانند سایرین ترومای شدیدی را از سر می‌گذراند اما بیش‌تر از آن‌ها رنج خود را بروز می‌دهد. او معتقد است «آن‌ها ما را مجبور کردند خودمان را باور نکنیم» و این مساله او را تا سر حد مرگ تحقیر و تضعیف می‌کند.

 

  مردهای حرف‌های زنانه

هنگامی که مهاجمان در نهایت دستگیر می شوند و «برای محافظت از خودشان» بازداشت می‌شوند. سایر مردها برای آزاد کردنشان به شهر می‌روند جز ابتدای فیلم که چند نفر از متجاوزها به‌طور گذری نشان داده می‌شوند در سرتاسر فیلم تنها یک مرد را می‌بینیم. از باقی مردها حتی اعمال خشونت‌آمیزشان هم نشان داده نمی‌شود و به نشان دادن تاثیر اعمال مردان بسنده می‌شود.

آگوست (بن ویشاو) تنها مردی که با زنان همدست است؛ کسی است که مادرش به دلیل سوالات شکاکانه از مستعمره طرد شد. او در این جمع وظیفه نوشتن صورت جلسه و کمک به زنان را به عهده دارد. او که تحصیلات غیرمذهبی‌اش را در خارج از مستعمره گذرانده است؛ به‌عنوان معلم پسران به آنجا بازگشته است. مردی که با تمام مردان این جامعه متفاوت است و به همین دلیل است که زن‌ها به او اعتماد کرده‌اند. او عاشق اونا است ومی‌خواهد که در انقلاب زنان حضور داشته باشد. حضور او به‌عنوان وقایع نگار می‌تواند ابعاد بیشتری به کاری که این زنان می‌کنند ببخشد. این زنان نه‌تنها برای خود، بلکه برای فرزندانشان (نه فقط دخترانشان)و برای آینده در حال تصمیم‌گیری هستند.

woman-talkingپرهیز از یکنواختی

موضوعی که پولی برای جدیدترین اثر خودش انتخاب کرده است؛ ممکن است تیره و تار باشد اما دیالوگ‌هایی که بین زنان ردوبدل می‌شود؛ به طرز هیجان‌انگیزی پر جنب‌و‌جوش و جذاب است. سارا پولی با هوشمندی در میانه صحبت‌های مهم زن‌ها علاوه بر فلش بک‌های کوتاهی که می‌تواند به روشن شدن حقایق و رنجی که بر این زنان متحمل شده است، ختم شود. تصاویری از بافتن مو، بازیگوشی نایجه و اوجه و بازی کودکان به نمایش می‌گذارد.

این تصاویر علاوه بر اینکه نقشی حیاتی در شکستن روند یکنواخت فیلم دارد؛ می‌تواند باعث کاهش خستگی مخاطب با تغییر فضا شوند. از طرفی به تصویر کشیدن شیطنت‌ها بر زنده و امیدوار بودن این افراد تاکید می‌کند. سارا پولی عمدا با تاکید بر این تصاویر مخاطب را وامی‌دارد که باور کند این زنان علی‌رغم تمام سختی‌هایی که پشت سر گذاشته‌اند زنده و امیدوار هستند.

راوی حرف‌های زنانه

این داستان می‌توانست از زاویه دید هر کدام از شخصیت‌ها روایت شود. آگوست به‌عنوان شخصی که نسبت به زن‌ها، دیدی بیرون گودتر دارد هم می‌توانست راوی باشد اما او زن نیست و بهتر است احساسات و عقاید زنانه این فیلم را پیش ببرند. حتی راوی می‌توانست زاویه دید دانای کل داشته باشد و کسی ، خطاب به کس دیگری این داستان را تعریف نکند اما پولی تصمیم گرفته است اوجه یکی از دو دختر نوجوان پرشور فیلم داستان را برای کودک زاده نشده‌ی اونا تعریف کند و  این کودک اولین فردی باشد که در دنیای آزاد به دنیا بیاید و از رنج‌هایی که دیگران بر دوش کشیده‌اند در امان بماند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.