نویسنده : علی زنداکبری
“… بزرگترین لطماتی که خوردیم برمیگرده به کلماتی که به دست زنی نوشته شد که خیال میکرد از شوهرش بیشتر میفهمه…” این جملاتی است که یکی از روسای مورمورنها، گروه افراطی مینیسریال «زیر پرچم بهشت» در پاسخ به کارآگاه جب پایری با ایفای نقش آندرو گارفیلد میدهد. کارآگاهی که مسئول پروندهای جنایی و هولناک است که در سال ۱۹۸۴ در رویدادی واقعی در ایالات متحده رخ داده و این مینیسریال نیز براساس همین پرونده توسط داستین سن بلک ساخته شده است. بلک برای روایت خود از کتابی به همین نام نوشتهی جان کاراکائر بهره برده و مدتها وقت خود را صرف تحقیقات جهت ساخت دقیق این مینیسریال نموده است. سازندگان اثر به خوبی به خطرات و خطقرمزهای ناشی از به تصویر کشیدن تاریخچهی این فرقه و جنایت معاصر مربوط به آن آگاه بودهاند اما به این نکته نیز واقف بودند که برای نشان دادن حقیقت یک جنایت تاریخی جز کنار گذاشتن تعارف با بیننده خود چاره ای ندارند. از اینرو این سریال جدا از داستان اصلی روایتگر به وجود آمدن یک گروه مذهبی افراطی در ایالات متحده نیز است که البته طرفداران خاص و متعصب خود را دارد.
IMDB 2022 Under the Banner of Heaven : 7.5
روایت داستان بر مبنای چهار لایه تشکیل شده است: اول جنایتی فجیع، دوم فرقهای که به این جنایت مربوط میشود، سوم داستان به وجود آمدن این فرقه که به صورت فلاشبک به نمایش در می آید و چهارم کارآگاهی که خود عضو فرقهای است که تفکراتش موجب بروز این جنایت شده و اعتقاداتش در مواجهه با این اتفاق به چالش کشیده شده است. نکتهی مهم در این بین ایجاد ارتباط بین لایههای ذکر شده است. وحدت موضوعی روایت اما به خاطر جابهجایی زمانی- مکانی اتفاقات دچار نوسان میشود؛ بهطوریکه گاه حوصله بینندهی خود را سر میبرد. همچنین به نظر پرداخت بیشازحد به بعضی از قوانین این گروه و نمایش روال تاریخی به وجود آمدن آنها، قسمتهایی از داستان سریال را بیجهت طولانی کرده و لاجرم تماشاگر را خسته میکند.
اینجاست که سازندگان با معرفی خانوادهی لافرتی سعی در روح دادن به سریال نموده و از سوی دیگر بیننده را به بعد اجتماعی وسیع و عمیق سریال تعمیم میدهد. جاییکه برادران لافرتی به همراه همسران و فرزندان خود منتظر ازدواج یکی از برادران مجرد خود هستند و پس از آشنایی با عروس جدید خانواده متوجه تفاوت او با سایر افراد خاندان میشوند، این عروس تازهوارد برندا نام دارد. او نهتنها گوش به فرمان بیچونوچرای همسر خود نیست بلکه نظرات او و حتی سایر اعضای خانوادهی همسرش را نیز به چالش میکشد و همین تضادها بذر رویدادی را میکارد که آخر و عاقبت آن بههیچعنوان خوش نیست. در ادامهی روند قصه، خانوادهی لافرتی بدون در نظر گرفتن واقعیات جامعه به افراط و تفریط در عقاید خود روی میآورند و رفتهرفته به اجتماعی منزوی در جامعهی خود بدل میشوند.همچنین با توهمات اعتقادی خود سعی در اثبات تاریخچهی دروغ گروه خود مینمایند پافشاری آنها بر اشتباهاتشان موجب فروپاشی زندگی هرکدام از پسران خانوادهی لافرتی می شود. ضمن آنکه با روشن شدن ابعاد پرونده، کارآگاه پایری نیز که خود دارای خانواده ای براساس تعالیم این گروه مذهبی است رفتهرفته با واقعیتهای موجود آگاه میشود. همکار او کارآگاه بیل تابا مدتهاست از این فرقه جدا شده و در واقع بهعنوان ذهن بیدار دوستش جب در حل معما یاریگر او میشود.
گروه بازیگران فیلم بسیار قوی و حرفهای است؛ اندرو گارفیلد علیرغم صورت کودکگونهی خود بهخوبی نقش پدری ایدهآلیست را ایفا میکند که در تقابل با گذشتهی خود نگران آینده فرزندانش نیز است. گارفیلد کارگاهی را به تصویر میکشد که علیرغم علاقه به مذهب و خانوادهی خود با چالشهای حل یک پروندهی خاص در جامعهای خرافی و سنتی عاقلانه برخورد میکند. گیل بیرمنگام بازیگر کهنهکار تلویزیون که تماشاگران او را با سریال «یلو استون» در کنار کوین کاستنر به یاد میآورند، در آستانهی هفتادسالگی سر حال و پر تحرک با بهکارگیری تجربیاتش عقلگرایی کارآگاه تابا را در خدمت حل معمای قصه قرار میدهد. او نه در تقابل با مقام بالاترش که همگام با او حدود کاراکترش را در تقابل با دردسرهای او رعایت میکند. اما خانوادهی لافرتی با بازیهایی گیرا در باورپذیری رویدادهای سریال نقش محوری ایفا میکنند.
سم ورتینگتون در نقش ران، وایت راسل در نقش دن، بیلی هاول در نقش آلن، ست نورمویچ در نقش رابین، روری کالکین در نقش ساموئل ( او برادر جوانتر مککالی کالکین بازیگر فیلم بهیادماندنی تنها در خانه است). تیلور سنت پیر در نقش جاکوب گروه برادران لافرتی را متعهدانه به تصویر میکشند، گویی در دنیای واقعی نیز برادرند. کریستوفر هایدال با اجرایی برونگرا در نقش پدر مغرور و دیکتاتور مآب خانوادهی نقش اصلی را در وقوع حماقتهای خانوادهی لافرتی دارد. در حالیکه همسرش دورن با بازی مگان لیچ با علاقهی ویژهاش به فرزند بزرگش ران نقش اصلی را در افراطگری او دارد. از سوی دیگر زنان خانواده در نقش عروسهایی مورد ظلم و خدمتکارگون، شرایط رقتانگیز و مرد محور خانواده را با بازیهایی احساسی با جسارت به نمایش میگذارند. سازندگان اثر به عمد عروسهای قدیمی خانواده را لاغر، نحیف و استخوانی انتخاب نمودهاند تا با رنگهایی پریده، منعکسکننده مصائب درونی آنها در تقابل با همسران خشک و متوهم خود باشند.
- بیشتر بخوانید
- نقد سریال «خاندان اژدها» House Of The Dragon | تکرار بازیهای سیاسی
- بهترین فیلم های ۲۰۲۲ | از بتمن متفاوت تا روایت تاریخی وایکینگها
کلوئی پیری، دنیزگوف و بریت اروین سه بازیگر نقش عروسهای سنتی خانواده هستند که با ورود برندا، عروس جدید هرکدام بهگونهای تحتتاثیر قرار میگیرند، نقش برندا را بازیگر تازهکار دیزی ادگار جونز ایفا نمودهاند. او بهعنوان یک نوآور سرزندگی، پویایی، منطق و احساسات حقیقی خود را در برابر انحطاط خاندان همسرش با قدرت به اجرا در میآورد. این بازیگر ۲۴ سالهی انگلیسی سال ۲۰۲۲ را به سکوی پرتابی برای موفقیتهای آیندهاش بدل نموده چراکه پس از بازی خوبش در مینی سریال «زیر پرچم بهشت» در فیلم درامی به نام «جاییکه خرچنگها آواز می خوانند» نیز درخشیده است.
بیشک مینی سریال «زیر پرچم بهشت» نقش بالاتری از یک سریال کوتاه معمول دارد. هرچند سازندگان اثر از فرقه مورمورنها تصویر چندان روشنی ارائه نمیکنند و تماشاگران را بلاتکلیف با این گروه رها میکنند. لیکن با دیدن این اثر مخاطب با جامعهای پرتلاطم روبروست که با افراطگرایی بیرحمانه و لجام گسیخته نه رویای آمریکاییبلکه کابوس آمریکایی را با قربانی شدن مادر و کودکی بیگناه و استثمار بیمارگون زنان و بیتفاوتی سایر اقشار جامعه شاهد است، وقایعی که حتی در قرن بیستویک نیز ناباورانه و آخرالزمانی است.