نویسنده: احسان آجورلو
داستانها و فیلمهای سینمایی همواره دربارهی گذر شخصیتها از دل حوادث و آشوبهای مختلف است. زندگی انسانها همواره با سفر کردن گره خورده است؛ سفر کردن چه از نوع درون شخصیتی و چه از نوع گذر دیداری بیرونی. برخی از فیلمها نیز جدا از سفر درونی شخصیتهای خود در داستان دربارهی سفر هستند. سفرهایی که شخصیتهای فیلم در آن ماجراجویی خاصی را دنبال میکنند یا به دنبال گمگشتهای میگردند.
سفرهایی که از لحاظ دراماتیک بودن میتوانند ارزش بازنمایی داشته باشند تا به مخاطبان درسهای بزرگی بدهند. خاطرات یک سفر بهشرط وجوهدراماتیک میتواند فیلم جذابی باشد، شاید به همین خاطر است که اغلب انسانها از مسافرتهای خود فیلم و عکس تهیه میکنند یا در آرزوهای خود سفر به دوردستها را متصور میشوند. سینما و فیلمها خاصیتی دیگر نیز دارند و آن اینکه باعث میشوند مخاطبان به شهرها یا کشورهایی مسافرت کنند که آنان را از نزدیک ندیدهاند. این مسافرتهای دیداری به مدد فیلمها و داستانها ممکن است.
با آغاز فصل تابستان و سه ماه تعطیلات، موقعیتی مناسبی برای مسافرت پیش میآید. به همین بهانه در ادامه چند فیلم دربارهی سفر را با هم مرور خواهیم کرد. مسافرتهایی که شکلهای گوناگون دارد و هرکدام میتواند بیانگر درونیات و علایق انسانهایی با دیدگاه متفاوت باشد.
تعطیلات در رم (۱۹۵۳)![تعطیلات-در-رم]()
کارگردان: ویلیام وایلر
فیلم «تعطیلات در رم» در صدر لیست فیلمهایی با موضوع مسافرت است. فیلم ساده و کمدیِ رمانتیک ویلیام وایلر آنقدر شفاف و زلال است که پس از بارها تماشا همچنان میتوان از آن لذت برد. داستان فیلم در ایتالیا میگذرد و بهنوعی پس از تماشای فیلم، مخاطب مانند یک توریست توانسته برخی از مکانهای دیدنی رم را در فیلم ببیند. همچنین بازی درخشان آدری هپبورن که برای این فیلم اسکار نیز گرفته از دیگر علتهای امتیاز بالای فیلم در بین منتقدان است.
پرنسس آنا با بازی آدری هپبورن، پرنسس کشوری ناشناخته است که در یک تور اروپاگردی سیاسی بهسر میبرد. اما بهخاطر کار سنگین دولتی به نزد پزشک خود میرود و وی داروی آرامبخش برایش نسخه میکند. آنا شبانه از سفارتخانهی کشورش در رم فرار میکند ولی بهخاطر تأثیر دارو روی یک نیمکت عمومی به خواب میرود. یک خبرنگار آمریکایی به نام جو بردلی با بازی گریگوری پک او را بیدار میکند تا برای رفتن به خانه به او پولی بدهد اما چون آنا جواب درستی نمیدهد، او را به خانهی خود میبرد.
فردای آنروز جو در دیدار با مدیر خود با دیدن عکس پرنسس متوجه هویت او میشود ولی به مدیر خود چیزی نمیگوید. روز بعد جو بردلی به طمع دریافت پول، پرنسس را به سطح شهر میبرد و با هم کارهایی که مردمان معمولی انجام میدهند را تکرار میکنند و از او عکاسی میکند. در نهایت پرنسس به سفارت بازمیگردد و بردلی نیز عکسها را به او میدهد. بهطورکلی «تعطیلات در رم» در دسته فیلمهای موفق ویلیام وایلر به شمار میآید.
پیش از طلوع (۱۹۹۵)![پیش-از-طلوع]()
کارگردان: ریچارد لینکلیتر
فیلم «پیش از طلوع» همواره در دسته فیلمهای عاشقانه طبقهبندی میشود اما در لیست فیلمهایی با موضوع مسافرت نیز جا دارد؛ بهدلیل آنکه تمام این عاشقیت در خلال یک سفر شکل میگیرد. این فیلم نشان میدهد که چگونه یک سفر میتواند تاثیری شگرف بر انسان بگذارد. یک سفر کوتاه که بعدها در ۲ قسمت بعدی فیلم نیز تکرار میشود و زندگی شخصیتها را تحتالشعاع قرار میدهد.
فیلم دربارهی قطاری است که به سمت پاریس حرکت میکند. دختری به نام سلین با بازی ژولی دلپی در کنار یک خانوادهی آلمانی نشسته است که بهخاطر سروصدای بیشازحد خانوادهی آلمانی از آنها جدا میشود و به چند ردیف عقبتر میرود. او کنار پسری به نام جسی با بازی ایتن هاک مینشیند که برای تفریح به اروپا آمده و قرار است روز بعد از وین به آمریکا محل زندگی خود پرواز کند. در این میان آنها شروع به گفتوگو میکنند که سرآغاز یک رابطه میشود. جسی به سلین پیشنهاد میدهد تا برای صحبت بیشتر با یکدیگر در میان راه در وین پیاده شوند.
بیشتر فیلم به صحبت این دو در خیابانهای وین میانجامد تا اینکه زمان جدایی سلین و جسی فرا میرسد و آنها قرار میگذارند تا چندسال بعد مجددا یکدیگر را ملاقات کنند. در نگاه اول شاید فیلم بسیار ساده به نظر برسد اما یک سفر بیرونی و ساده برای دو شخصیت تبدیل به یک سفر درونی خاطرهانگیز میشود که مخاطبان و منتقدان را به تشویق وامیدارد.
- بیشتر بخوانید
- تصاویر اکران مردمی «بدون قرار قبلی» باحضور بهروز شعیبی و سام درخشانی
- نقد فیلم «بدون قرار قبلی» | به دنبال فرهنگ بومی
- همه چیز درباره فیلم بدون قرار قبلی
تنها در خانه (۱۹۹۰)![تنها-در-خانه]()
کارگردان: کریس کلمبوس
فیلم «تنها در خانه» شاید معروفترین فیلم این لیست باشد؛ فیلمی که بارها از تلویزیون به بهانههای مختلف پخش شده است. استقبال از فیلم بهقدری زیاد بود که قسمتهای بعدی آن نیز ساخته شد. هر چند داستان در هیچ شهر بزرگ دیگری نمیگذرد اما اساس داستان بر پایهی مسافرت خانوادگی در تعطیلات کریسمس شکل میگیرد. این فیلم مککالی کالین را به معروفترین کودک آمریکا تبدیل کرد اما آیندهی او حتی با این فیلم نیز تضمین نشد.
هرچند شخصیت اصلی داستان در قسمت اول از مسافرت جا ماند و با دزدان درگیر شد اما در قسمتهای بعدی او به مسافرت هم رفت و در همان طول سفر با دزدان درگیری داشت. بار کمدی فیلم باعث شد فروش این فیلم در گیشه حدود ۲۶ برابر سرمایهی اولیهی آن باشد و یک موفقیت کامل تجاری محسوب شود.
کوین با بازی مککالی کالین قصد دارد برای تعطیلات کریسمس به پاریس سفر کند اما شب قبل از پرواز بهخاطر بحث با خانواده به اتاق زیر شیروانی تبعید میشود. صبح روز بعد همهی خانواده به فرودگاه میروند و کوین را فراموش میکنند. کوین که تنها در خانه مانده است به خوش گذرانی میپردازد تا اینکه متوجه میشود ۲ دزد قصد سرقت از منزل آنان را دارند. کوین با نقشههایی که طراحی میکند بلاهای مختلفی سر دزدان میآورد و موفق میشود دزدان را راهی زندان میکند.
فهرست آرزوها (۲۰۰۷)![فهرست-آرزوها]()
کارگردان: راب رینر
«فهرست آرزوها» فیلمی در ستایش خوشگذرانی و مسافرت است. اینکه آدم باید از تمام لحظات خود به بهترین نحو استفاده کند تا هیچگاه احساس پشیمانی نکند. فیلم همچنین دربارهی شکست دادن سرطان و به سخره گرفتن مرگ است. زندگی در برابر مرگ و در نهایت پیروزی و لذتی که زندگی به آدم میبخشد. با تمام این تفاسیر و اقبالی که مخاطبان به فیلم نشان دادند؛ منتقدان اصلا این فیلم را دوست نداشتند. اما فیلم بهخاطر روحیهبخش بودن و ستایش زندگی در برابر افسردگی از بیماری همواره مورد تقدیر بوده است.
داستان فیلم دربارهی ادوارد با بازی جک نیکلسون مدیر ثروتمند یک بیمارستان بزرگ است که بهعلت ابتلا به سرطان در بیمارستان خودش بستری میشود. او پس از مدتی متوجه میشود که بین شش تا دوازده ماه بیشتر به پایان عمرش باقی نمانده است. هماتاقی او، کارتر با بازی مورگان فریمن نیز مانند او وقت زیادی برای زندگی ندارد. این دو نفر تصمیم میگیرند با استفاده از پول ادوارد کارهایی را که دوست دارند را پیش از آنکه عمرشان به پایان برسد، انجام بدهند. یکی از این کارها مسافرت به مکانهایی است که آرزو دارند، هرچند در خلال این مسافرتها بارها با یکدیگر به مشکل میخورند.
سرگذشت نارنیا (۲۰۰۵)![سرگذشت-نارنیا]()
کارگردان: آندرو آدامسون
«سرگذشت نارنیا» خیالانگیزترین فیلم لیست است؛ فیلمی دربارهی یک سفر جادویی و خیالی به جهانی دیگر که در آن حیوانات سخن میگویند و افسانهها هنوز در آن جریان دارند. فیلم اقتباسی از روی کتابی به همین نام است که داستانی در ژانر نوجوانان دارد. فیلم نیز در ۳ قسمت مختلف دنبالهدار داستان کودکانی را پی میگیرد که از در پشت کمد خانهی عمو خود وارد جهان نارنیا و داستانهای آن میشوند. فیلم نارنیا بهنوعی نمایندهی سفرهای خیالی است که هرکدام از ما در دوران کودکی با اشیا و اتفاقات اطراف خود داشتهایم.
داستان فیلم دربارهی چهار بچه به نامهای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی است که در زمان جنگجهانیدوم به خانهی عمو خود آمدهاند و از طریق کمدی به سرزمین نارنیا که تحتسلطهی جادوگر سفید است، وارد میشوند، این سرزمین بهخاطر طلسم جادوگر همیشه زمستان است و جادوگر مانع ورود کریسمس به آنجا شده است. اما شیر بزرگ، اصلان برای نجات نارنیا و ساکنانش به کمک بچهها میآید. او با لشکری به جنگ جادوگر میرود و در نهایت موفق میشود آن را شکست دهد. فیلم در دنبالههای خود داستانهای دیگری از نارنیا و اتفاقات آن را به تصویر میکشد و بهنوعی بهدنبال سفر خیالی کودکان در زمان جنگجهانی و فرار از اخبار جنگ است.
بالا (۲۰۰۹)![بالا]()
کارگردان: پیت داکتر
فیلم «بالا» یک انیمیشن جذاب و دیدنی است که بهعنوان بهترین آثار پیکسار میتوان از آن یاد کرد. داستانی که عشق، علاقه و سفر را در خود تنیده است و با خلق شخصیتهایی دوستداشتنی مخاطبان و منتقدان را راضی کرده است. فیلم با داستانی پر فراز و نشیب یک سفر دور و دراز را روایت میکند که برخواسته از عشق و علاقه است. انیمیشن «بالا» بهخاطر سبک روایی و همچنین فرم ساخت خود بین مخاطبان از جایگاه بالایی برخوردار است.
داستان دربارهی یک پیرمرد به نام کارل فردریکسن است که قصد ندارد خانهی خود را به برجسازان بفروشد اما شهرداری مجوز تخریب خانهی او را صادر میکند. پیرمرد نیز با یک طراحی هزاران بادکنک را به خانه خودش وصل میکند و عازم «آبشار بهشت» در آمریکای جنوبی میشود که قبلتر قولش را به همسر مرحومش داده بود. همچنین پسربچهای خوشبین به نام راسل بهطور اتفاقی با فردریکسن همسفر میشود و در این سفر پرماجرا یک سگ و یک پرنده کمیاب نیز با آنها همراه میشوند.
در آمریکای جنوبی فردریکسن قهرمان دوران کودکی خود، چارلز مانتس را ملاقات میکند و مشکلات و ماجراهای زیادی برای او به وجود میآید. این انیمیشن نیز مانند فهرست آرزوها به سفر به چشم یک آرزو دیرین نگاه میکند که انسان همواره علاقهمند است تا مکانی را که دوست دارد از نزدیک ببیند.
درون بیرون (۲۰۱۵)![درون-بیرون]()
کارگردان: پیت داکتر
فیلم «درون بیرون» دومین تجربهی سفرگونهی پیت داکتر است. شخصی که با انیمیشن «بالا» و «درون بیرون» نشان داد که توانایی خاصی در قصهگویی و انیمیشنسازی دارد. فیلم به ظرافت به تاثیرات سفر در کودکان و نحوهی ساز و کار ذهنی آنان نسبت به مسافرتها و اتفاقات میپردازد. این فیلم بهنوعی مکانیسم درک لذت، خشم، غم و اشتیاق با یک سفر بیرونی و همچنین سفری درونی در شخصیت اصلی را دنبال میکند.
داستان دربارهی رایلی است که بهخاطر شغل پدرش مجبور میشود تا زندگی در شهر خود ترک کند و عازم شهری دیگر شود و از آنجا به مدرسه برود. این امر سبب میشود تا احساسات او که در ذهنش هستند، دچار تناقض شوند و رایلی دچار یک تنش روانی شود.
همچنین از طرفی احساسات شادی و غم در ذهن او بهدنبال یک راهحل برای اتمام این تنش هستند. این تنش که به بلوغ ریلی نیز مربوط است، باعث میشود تا احساسات وارد مرحلهی تازهای از درک انسانی و محیطی شوند. سفر رایلی نهتنها او را وارد فضای جدیدی میکند بلکه باعث میشود او وارد مرحله جدید از زندگی و درک محیط پیرامون خود نیز شود. فیلم «درون بیرون» بهشدت مورد استقبال مخاطبان و منتقدان واقع شد و توانست جایزهی اسکار بهترین انیمیشن را نیز بگیرد.
مسافران ( ۱۳۷۰)![مسافران]()
کارگردان: بهرام بیضایی
فیلم «مسافران» شاید عجیبترین فیلم این لیست باشد؛ فیلمی که بهرام بیضایی استاد نشانههای آیینی ایرانی آن را ساخته است. این فیلم دربارهی مسافرتی است که به پایان نمیرسد؛ مسافرتی که شخصیتهای آن از عدمپایان آن آگاه هستند. نقش سفر در مراسم آیینی ایرانی را شاید بتوان تنها در این فیلم جستوجو کرد.
داستان دربارهی مسافرت مهتاب بازی هما روستا به تهران و رسیدن به عروسی خواهرش ماهرخ با بازی مژده شمسایی است. مهتاب قصد دارد آینهی موروثی را به ماهرخ بدهد اما در میانهی راه آنان تصادف میکنند و کشته میشوند. به همین دلیل عروسی به عزا بدل میشود و همه ناراحت هستند اما خانم بزرگ با بازی درخشان جمیله شیخی منتظر رسیدن مهتاب است.
در حین برگزاری عزاداری برای کشتهشدگان به یکباره مهتاب با آینده از راه میرسد و آن را به ماهرخ هدیه میدهد. فیلم «مسافران» از فیلمهایی است که منتقدان آن را ستودند و جمیله شیخی برای بازی درخشان خود موفق به کسب سمیرغ بلورین شد. همچنین بهرام بیضایی این فیلم را پاسخی به فیلم مادر علی حاتمی خوانده بود.
آدم برفی (۱۳۷۳)![آدم-برفی]()
کارگردان: داود میرباقری
فیلم «آدم برفی» پرحاشیهترین فیلم دربارهی سفر در این لیست است. این فیلم ۳ سال توقیف بود و اتفاقات عجیبی را از سر گذراند. حتی به یکی از سینماهایی که در آن اکران بود، حمله شد و حوادث تلخی رخ داد. اما در نهایت بعد از رفع توقیف موفق شد تا عنوان پرفروشترین فیلم سال را از آن خود کند. فیلمی که دربارهی مهاجرت کردن و سفر به خارج از کشور بود اما بهدلایل عجیبی رنگ توقیف دید.
داستان فیلم دربارهی مردی به نام عباس با بازی درخشان اکبر عبدی است که برای دریافت ویزای آمریکا در ترکیه با چهرههای متفاوت به سفارت میرود اما هربار پذیرفته نمیشود. در نهایت با کمک چند ایرانی دیگر تصمیم میگیرد تا تبدیل به زن شود تا با نزدیک شدن به یک تاجر ویزا بگیرد. اما در این بین عاشق دنیا میشود که در ترکیه پیشخدمت هتل شده است و در نهایت با نقشهای موفق میشود با دنیا ازدواج کند و به ایران بازگردد.
بدون قرار قبلی (۱۴۰۰)![بدون-قرار-قبلیی]()
کارگردان: بهروز شعیبی
فیلم «بدون قرار قبلی» راوی یک سفر دو جانبه است و مانند اکثر فیلمها سفر بیرونی شخصیتی به مکانی دیگر باعث سفر درونی و معنوی او نیز میشود و در انتها او به تحولی عظیم میرسد. بهروز شعیبی در این داستان بهسراغ شهر مشهد رفته است تا تاثیرات معنوی این شهر را به شخصیت داستان خود منتقل کند و مخاطب را نیز به معنویات آن نزدیک کند.
داستان فیلم بدون قرار قبلی در مورد دختری به نام یاسمن با بازی پگاه آهنگرانی است که پس از سالها بهدلیل مرگ پدرش به ایران بازگشته است. پسر او دچار اوتیسم است و این مسئله، سفر را برایش دشوار میکند. یاسمن شناختی از پدرش ندارد و بیش از آن میراثی که پدر برایش گذاشته باعث تعجب او میشود. پدر او برایش یک قبر موروثی در صحن اصلی حرم امام رضا (ع) به ارث گذاشته است اما یاسمن بهدنبال فروش قبر است تا پول آن را با خود به آلمان بازگرداند.
اقامت کوتاه یاسمن در زادگاه پدر و دیدار با کسانیکه پدرش را میشناسند او را به درک تازهای از انسان و مفهوم مرگ میرساند. در نهایت یاسمن با بهبود حال فرزندش تصمیم میگیرد در ایران و مشهد بماند. فیلم «بدون قرار قبلی» سفر را دستمایهی تحولات درونی شخصیت قرار میدهد. هرچند منتقدان به فیلم روی خوش نشان ندادند اما فیلم لحظات ساده و روان خود را داراست.