نویسنده: امیرحسین موسوی
دزد و پلیس، خلافکار و مأمور قانون، خیر و شر. فیلمهای پلیسی همراه صحنهی تقابل نیروهای متضاد هستند که موتور داستان را روشن میکنند و هیجان را به دل بیننده تزریق میکنند. پلیسها تمام تلاششان را میکنند قانون را به اجرا بگذارند و خلافکارها از ترس زندان، از دست آنها فراری هستند. به همین دلیل فیلم پلیسی همواره مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و طرفدارن خودش را دارد. در ادامه به معرفی هفت فیلم از میان برترین فیلمهای سینمایی پلیسی ایرانی میپردازیم.
- بیشتر بدانید
- ۶ فیلم مهم دههی ۶۰ سینمای ایران
- ۷ فیلم سینمایی مهم اقتباسی سینمای ایران
- نقد و بررسی فیلم سینمایی «مرد بازنده» | جایی در میانهها
- یادداشتهای کوتاه منتقدان بر فیلم «مرد بازنده» محمد حسین مهدویان
«تیغ و ابریشم»
کارگردان: مسعود کیمیایی
سال ساخت: ۱۳۶۴
اولین فیلم پلیسی ایرانی که به آن میپردازیم، تیغ و ابریشم است. داستان از این قرار است که گروهی در خارج از کشور در تلاش برای وارد کردن هروئین به ایران با هدف توزیع در میان جوانان هستند. مسعود کیمیایی در تیغ و ابریشم به نمایش تلاش نیروهای پلیس(فرامرز صدیقی) برای دستگیریِ باندهای مواد مخدر پس از ورود به مرزهای ایران میپردازد. تقابلی سرشار از تنش و حادثه که با کمک گرفتن از انگیزه شخصیتها رفته رفته به اوج میرسد و پایانی تلخ را رقم میزند. صحنههای حرکت کامیون در جاده و گفتگویِ رضا(محمد صالحعلاء) با پدرش(نرسی گرگیا) همچنان دیدنی هستند. موسیقیِ گیتی پاشایی نیز جلوهای دو چندان به صحنههای اکشن فیلم داده است.
«صحنه جرم ورود ممنوع»
کارگردان: ابراهیم شیبانی
سال ساخت: ۱۳۸۴
سرگرد پارسا(حمید فرخ نژاد) و دستیاریش ستوان رضایی(پولاد کیمیایی) در حال پیگیریِ پروندهای جنایی هستند که در ابتدا به نظر نمیرسد چندان پیچیده باشد اما به مرور زمان مشخص میشود جنایت پیچیدهای صورت گرفته و به سادگی نمیتوان قاتل را دستگیر کرد. پنج شریک در حال ساختن یک برج دچار اختلافاتی میشوند و حالا باید معلوم شود کدام یک از آنها انگیزه بیشتری برای جنایت دارد. صحنه جرم ورود ممنوع در دسته فیلمهای سینمایی پلیسی جنایی ایرانی قرار میگیرد. چرا که بیشتر از آنکه به بعد اکشن ماجرا اهمیت بدهد، با پیگیریِ پرونده توسط سرگرد بخش معمایی داستان را پر رنگ میکند. علاوه بر اینکه به دلیل شکل بازی حمید فرخ نژاد نوع رفتار و رابطه میان سرگرد و ستوان تفاوتهای اساسی با نوع رابطهی نیروهای پلیس در سریال تلویزیونی دارد.
«مخمصه»
کارگردان: محمدعلی سجادی
سال ساخت: ۱۳۸۶
مخمصه یک فیلم پلیسی ایرانی تمام عیار است. پلیسهای فیلم(مهدی پاکدل و فرهاد قائمیان) در شباهت کامل با پلیسهایی هستند که به شکل روزانه ممکن است آنها را در کوچه و خیابان ببینیم. دزدهای فیلم(مسعود رایگان و شهرام حقیقت دوست) هم همان دزدهایی هستند که شاید در کلیپهای دزدی پخش شده از طلا فروشیها دیده باشید. صورتهای پوشیده، رفتار خشونت آمیز و اقداماتی رعب انگیز.
مخمصه با دزدیهای خلافکارها شروع میشود و در ادامه با معرفی پلیسهای داستان به سرعت بیننده را درگیر مواجههی آنها با هم میکند. با این حال از روابط عاطفی هر دو سوی ماجرا غافل نمیشود و به خوبی نشان میدهد وجود روابط عاشقانه و وابستگیهای خانوادگی تا چه میزان میتواند در کار پلیسها و خلافکارها موثر باشد.
عنوان فیلم با گوشه چشمی به فیلم معروف Heat با بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو انتخاب شده و برخی صحنههای دزدی با الهام از دزدیها و درگیری بعد از آن میان دزدها و پلیسها در فیلم Heat ساخته شده است.
«گناهکاران»
کارگردان: فرامرز قریبیان
سال ساخت: ۱۳۹۰
داستان فیلم گناهکاران شباهت زیادی به فیلم هفت(seven) دارد. سرگرد تدین(فرامرز قریبیان) که در آستانه بازنشستگی قرار دارد با همراهیِ افسری جوانی به نام سرگرد روانگر(رامبد جوان) اقدام به پیگیری پرونده جنایی ویژهای میکنند تا پرده از راز قتلهای پی در پی بردارند.
مهترین ویژگی گناهکاران این است که بر خلاف فیلمهای سینمایی پلیسی امنیتی ایرانی در پی ارائه یا ساختن تصویری مثبت از نیروهای پلیس نیست. سرگرد تدین پلیسی وظیفه شناس اما خشن است که ابایی ندارد در مواقع لازم از خط قرمزها عبور کند و رفتاری خلاف عرف رایج پلیسهای فیلمهای پلیسی ایرانی داشته باشد. به خاطر همین گناهکاران با وجود اینکه خط داستانیاش را از روی فیلمی هالیوودی برداشته است، این توانایی را دارد تا بیننده را درگیر دنیای متفاوت کند که در یک فیلم سینمایی پلیسی ایرانی بیسابقه است.
« هجوم»
کارگردان: شهرام مکری
سال ساخت: ۱۳۹۶
هجوم شباهت کاملی با یک فیلم سینمایی پلیسی یا فیلم پلیسی اکشن ندارد اما به هر حال یک فیلم پلیسی است و با وجود رفتار عجیب و غریب شخصیتهایش، میتوان آن را یک فیلم پلیسی ایرانی در نظر گرفت. داستان با ورود پلیسها به یک مجموعه ورزشی آغاز میشود که جنایتی در آن روی داده است. پلیسها(بابک کریمی) تقریباً مطمئناند که سرنخهای خوبی برایِ دستگیری و اثبات جرم متهم اصلی(عبد آبست) دارند اما هر چقدر اطلاعات بیشتری به دست میآورند، بیشتر و بیشتر سردرگم میشوند و سررشته امور را از دست میدهند.
هجوم از طریق ورود مکرر به روایتهایی که از روز جنایت توسط شخصیتهای مختلف ارائه داده میشود، بینندهاش را همچون پلیسها دچار تعارض میکند. به شکلی که در انتهای کار بینندهها نیز همچون پلیسها به خوبی و راحتی نمیتوانند تشخیص دهند جنایت چگونه رخ داده یا قاتل دقیقاً کیست.
«متری شیش و نیم»
کارگردان: سعید روستایی
سال ساخت: ۱۳۹۷
با شروعی غافل گیرکننده به درون یک فیلم پلیسی پرتاب میشویم. پلیسها(پیمان معادی) در تکاپوی یافتن خلافکاری به نام ناصر خاکزاد(نوید محمدزاده) هستند و برای پیدا کردن او به هر سوراخی سرک میکشند. ناصر که یک تولید کننده و توزیع کننده مواد مخدر است شخصیتی عجیب و پیچیده دارد و به راحتی حاضر نیست اطلاعاتش را در اختیار پلیسها قرار دهد. این مقاومت باعث ایجاد تنشی نفسگیر میشود. به نحوی که متری شیش و نیم بدون آنکه به یک فیلم پلیسی اکشن در شکل رایج خود تبدیل شود، التهاب و هیجانی اصیل را به بیننده منتقل میکند. بینندهای که در پی دیدن یک فیلم پلیسی جدید است، با دیدن متری شیش و نیم تجربهای هولناک را از سر میگذارند. داستان سیر باطل مبارزه با توزیع کنندگان مواد مخدر و سرگذشت ناصر خاکزاد که با وجود مهیب بودن برای هر خلافکاری عبرت آموز نیست.
«قتل آنلاین»
کارگردان: مسعود آبپرور
سال ساخت: ۱۳۸۴
در زمانی نه چندان دور، آشنا شدن جوانان از طریق فضای مجازی، برخلاف امروز که امری عادی به نظر میرسد، مسئلهای عجیب و خلاف عرف اجتماعی بود. قتل آنلاین هم دقیقاً در زمانهای ساخته شده که چت کردن و ارتباط گرفتن از طریق فضای مجازی یک تابو و در بهترین حالت یک تهدید بود. فیلم با عروسی شهاب(حمید گودرزی) و لیلا(الناز شاکردوست) آغاز میشود اما با رسیدن خبر کشته شدن یکی از دوستان اینترنتی آنها به فیلمی پلیسی تبدیل میشود. از اینجا به بعد سرهنگ سالاری(جمشید هاشم پور) با در دست گرفتن پرونده متوجه میشود همه چیز از چت رومهایی آغاز شده که زمینه آشنایی جوانان را در محیط مجازی با هم فراهم کرده است.
حضور ستارههایی نظیر شهاب حسینی که در زمان ساخته شدن فیلم در آغاز راه بازیگری خود بودند و پیچشهای داستانی غافلگیر کننده، برگهای برنده قتل آنلاین برای رضایت بیننده از دیدن یک فیلم سینمایی پلیسی هستند.
«دیدن این فیلم جرم است»
کارگردان: رضا زهتابچیان
سال ساخت: ۱۳۹۷
این فیلم به سی و هفتمین جشنوارهی فجر راه یافت و در همان جشنواره نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از همان جشنواره شد. «دیدن این فیلم جرم است» را رضا زهتابچیان کارگردانی کرده و محصول سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است.
در این فیلم بازیگرانی چون، مهدی زمینپرداز، امیر آقایی، حسین پاکدل، لیندا کیانی، حمیدرضا پگاه و … حضور داشتند. همچنین این فیلم باتوجه به ژانر پلیسی-سیاسی که دارد مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در خلاصهی داستان این فیلم آمده است: امیر که یک فرمانده یک پایگاه بسیج است، پس از آنکه همسرش مورد تعرض یک مرد بانفوذ قرار میگیرد، با وجود مخالفت نیروهای امنیتی، فرد مهاجم را بازداشت کرده، با عواقبی غافلگیرکننده مواجهه میشود.
«سرب»
کارگردان: مسعود کیمیایی
سال ساخت: ۱۳۶۷
«سرب» فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی است. این فیلم در هفتمین دورهی جشنوارهی فجر کاندید چند جایزه شد و در نهایت توانست جایزهی بهترین فیلمبرداری و چهرهپردازی را از آن خود کند. «سرب» ژانری پلیسی دارد و دربارهی یک زوج جوان یهودی است. این زوج که در دههی ۲۰ هجری شمسی زندگی میکنند، خواهان مهاجرت به اسراییل هستند اما با مخالفت سازمان یهودی هاگانا و کشتن عمویشان مجبور به فرار شده و درگیر مشکلاتی میشوند. از بازیگران مطرح این فیلم میتوان به امین تارخ، جمشید مشایخی، فریماه فرجامی و فتحعلی اویسی اشاره کرد.
«مرد بازنده»
کارگردان: محمدحسین مهدویان
سال ساخت: ۱۴۰۰
بعد از سریال «زخم کاری» که بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، اینبار مهدویان با ساخت فیلم «مرد بازنده» در چهلمین جشنوارهی فجر هم دستپر ظاهر شد. این فیلم ژانر پلیسی و اکشن دارد و بسیار متفاوتتر از دیگر آثار مهدویان در جشنوارههای گذشته چون «ایستاده در غبار» و «لاتاری» است. همچنین او اینبار هم از بازیگران توانمندی چون جواد عزتی و رعنا آزادی ور استفاده کرده است.
در خلاصهی داستان فیلم مرد بازنده آمده است: احمد خسروی در گیر و دار زندگی شخصی پرمسالهاش، مسئول رسیدگی به پروندهای رازآلود میشود؛ پروندهای که روند کشف آن با شکها و نگرانیهای احمد درمیآمیزد و زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد. این فیلم هماکنون در سینماهای ایران اکران شده است.