ژانر طنز یا کمدی یکی از ژانرهای محبوب در سینمای جهان و ایران محسوب میشود. این ژانر نیز مانند همهی ژانرها دارای عناصر و المانهایی است که از قواعد این ژانر به حساب میآید. فیلم کمدی یا طنز سرشار از لحظات مفرح و خندهداری است که خنده را بر لبان تماشاگران مینشاند. هرچند دستهای از آثار طنز هستند که میتوان آنها را در زمرهی آثار طنز سیاه یا طنز تلخ در نظر آورد، آثاری که تماشاگران در ابتدا میخندند ولی در پس آن حقیقتی نهفته است که تماشاگر را به فکر فرو میبرد. در ادامه مروری بر بهترین فیلم های سینمایی کمدی ایرانی میکنیم.
- بیشتر بدانید
- ۱۰ فیلم ترسناک برتر سینمای ایران | ضیافت هراس
- برترین فیلمهای سینمای هنر و تجربه
- برترین فیلم های سیاسی سینمای ایران
- ۱۴ فیلم سینمایی برتر خانوادگی در سینمای ایران
«ورود آقایان ممنوع»
- کارگردان: رامبد جوان
- سال تولید: ۱۳۸۹
«ورود آقایان ممنوع» از موفقترین فیلمهای کمدی ایرانی است. این فیلم چه در جشنوارهی فیلم فجر و چه در اکران عمومی با استقبال تماشاگران مواجه شد و از سوی منتقدان هم نقدهای مثبتی دریافت کرد. ویشکا آسایش هم برای بازی در نقش خانم دارابی(که همچنان یکی از متفاوتترین نقشهای کارنامهی کاریاش به شمار میآید) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را به دست آورد.
«ورود آقایان ممنوع» ماجرای خانم دارابی مدیر جدی و سختگیر یک مدرسهی دخترانه است که از سر اجبار و خلاف عقاید شخصی و اصول کاریاش مجبور به استخدام آقای جبلی(رضا عطاران) دبیر شیمی شده و از اینجا تلاش دانشآموزان المپیاد شیمی آغاز میشود تا علاقهای میان خانم دارابی و آقای جبلی بهوجود آورند و همین تلاش موقعیتهای کمدی بسیاری را ایجاد میکند.
به گفتهی پیمان قاسمخانی فیلمنامهی «ورود آقایان ممنوع» بیست بار بازنویسی شده تا به لحن نهایی رسیده است. قاسمخانی در پی همکاری موفقیتآمیزی که با منوچهر محمدی در «مارمولک» تجربه کرده بود، ابتدا فیلمنامهی «ورود آقایان ممنوع» را در اختیار او گذاشت اما در نهایت تهیهکنندگی فیلم به علی سرتیپی و کارگردانی آن بهجای مرضیه برومند به رامبد جوان رسید. فیلم جز افتی که در میانهی آن اتفاق میافتد (ظاهرا به دلیل آنکه چیزی که در فیلمنامه بوده در اجرا به درستی درنیامده) لحن یکدستی دارد. شوخیها درست و بهجا نوشته و اجرا شدهاند؛ نمونهاش سکانسی که عطاران جوک تعریف میکند و تلاشهایی که برای جلب توجه خانم دارابی انجام میدهد. «ورود آقایان ممنوع» در میان آثار کمدی رامبد جوان یک سر و گردن بالاتر از سایرین ایستاده و این جایگاه قطعا تاثیر فیلمنامهی پیمان قاسمخانی است.
«نهنگ عنبر»
- کارگردان: سامان مقدم
- سال تولید: ۱۳۹۳
«نهنگ عنبر» پس از «مکس» دومین تجربهی سامان مقدم در ژانر کمدی است. این فیلم به سراغ دهههای پنجاه و شصت و نوستالژی آن سالها رفته، چیزی که در هر فیلم و هر شرایطی برای مخاطب امروزی جذاب است؛ اتفاقی که بعد از این فیلم بارها تکرار شد و در «نهنگ عنبر» دو با سر و شکل جدیتر ادامه پیدا کرد. «نهنگ عنبر» داستان عشق ارژنگ صنوبر(رضا عطاران) به رویا(مهناز افشار) است؛ عشقی که سالها ادامه دارد و حداقل در قسمت اول به سرانجام نمیرسد. فیلم به همان اندازه که در ترسیم دهههای گذشته و اتفاقات نوستالژی آن دوران (چه در انتخاب موسیقی، اشاره به ممنوعیت دستگاه ویدیو و …) موفق عمل میکند، وقتی به دوران حال میرسد از نفس میافتد و جانی ندارد.
«نهنگ عنبر» هم درست مثل بسیاری از کمدیهای دههی نود تا حد زیادی مدیون بازی رضا عطاران است که موقعیتهای بسیار ساده را به خندهدارترین شکل ممکن اجرا کرده و مخاطب را با خود همراه میکند. نهنگ عنبر در گیشه بسیار موفق عمل کرد و با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شد.
«نهنگ عنبر سلکشن رویا»
- کارگردان : سامان مقدم
- سال تولید: ۱۳۹۵
ارژنگ و رویا اینبار در میانسالی(و نزدیک به پیری) به هم رسیدهاند و برای برگزاری مراسم ازدواجشان عازم شمال هستند. در این میان مقدم به سراغ فرمول موفق قسمت اول فیلم رفته و در فلاشبکهایی به گذشتهی ارژنگ و رویا در دههی شصت، اینبار با حضور پررنگتر دوستان آنها (ویشکا آسایش که در قسمت اول هم حضور داشت و حسام نواب صفوی) پرداخته است. فیلم در مقایسه با قسمت اول حذفیات بیشتری دارد(به ویژه سکانس رقص شخصیتها با تریلر مایکل جکسون) و حتی مقدم در اولین اکران خصوصی فیلم به این مساله اشاره کرد”چیزی که امروز میبینید، لاشهی فیلم ماست”.
قسمت دوم «نهنگ عنبر» به نسبت قسمت اول از انسجام کمتری برخوردار است و بیشتر بر همان بازگشت به گذشتهای تاکید دارد که در قسمت اول از مخاطب واکنش خوبی گرفته بود. هر چند در قسمت اول هم فیلمنامه کمجان بود و از عدم پرداخت کافی ضربه خورده بود اما این مشکل در قسمت دوم پررنگتر است. «نهنگ عنبر» دو از پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران است که در چند روز اولیهی اکران، رکورد فروش را جابهجا کرد.
«خوب بد جلف»
- کارگردان: پیمان قاسمخانی
- سال تولید: ۱۳۹۴
ردپای پیمان قاسم خانی همواره در بسیاری از آثار موفق کمدی سینمایی و تلویزیونی به چشم میخورد؛ پاورچین، شبهای برره، ساختمان پزشکان و … من زمین را دوست دارم، نان عشق موتور ۱۰۰۰، مارمولک، سنپطرزبورگ، ورود آقایان ممنوع و … پیمان قاسمخانی پس از بیست و سه سال فعالیت در سینمای ایران بالاخره اولین فیلم خود را کارگردانی کرد. پژمان جمشیدی و سام درخشانی برای بازی در نقش دو پلیس در فیلمی به کارگردانی مانی حقیقی مدت کوتاهی با سرگرد شادمان(حمید فرخنژاد) همراه میشوند تا اصول ابتدایی را از او بیاموزند اما ناخواسته وارد ماجرای دیگری میشوند.
زوج جمشیدی/درخشانی که در سریال پژمان تا حدودی موفق عمل کرده بودند (هر چند چه در سریال پژمان و چه در این فیلم پژمان جمشیدی چند سر و گردن بالاتر از سام درخشانی است)، اینبار در کنار حمید فرخنژاد به تعادل رسیدهاند. پژمان و سام همان زوج ساده(و تا حدودی خنگ) سریال پژمان هستند که با سادگی(و البته حماقت) بیش از حدشان در مواجهه با کارگردان(مانی حقیقی) موقعیتهای بامزهای خلق میکنند. هر چند «خوب بد جلف» بدون استفاده از شوخیهای سطحی(و البته با دستکم نگرفتن مخاطب) بهجا و بهاندازه از مخاطب خنده میگیرد اما انتظاری را که از ذهن خلاق و توانای پیمان قاسمخانی وجود دارد بهطور صد در صد برآورده نمیکند با این وجود فیلم با استقبال تماشاگران روبهرو شد و به فروش خوبی دست پیدا کرد تا در نهایت بهعنوان اولین تجربهی کارگردانی پیمان قاسمخانی نمرهی قابل قبولی کسب کند.
«خوب بد جلف: ارتش سری»
- کارگردان: پیمان قاسمخانی
- سال تولید: ۱۳۹۸
دومین قسمت «خوب بد جلف» بیش از فیلم پیشین متکی بر سادگی(شما بخوانید حماقت!) دو شخصیت اصلی پیش میرود. اینبار پژمان و سام نهتنها موقعیت خطرناک و پیچیدهای را که گرفتارش شدهاند را درک نمیکنند، بلکه دیگران را هم در این بازی با خود همراه میکنند. فیلم به نسبت قسمت اول به کمدیهای هالیوودی شباهت بیشتری دارد. اگر سرگرد شادمان(حمید فرخنژاد) در قسمت ابتدایی شخصیتی کاملا جدی نداشت و در موقعیتهای کمدی واکنشهای بامزهای از خود نشان میداد، اینبار فربد مولیان(حامد کمیلی) با پیشینهای که قاسمخانی از او برای مخاطب ساخته نهتنها ذرهای شوخی ندارد بلکه کاملا جدی و حتی خطرناک است.
شاید همین جدی بودن کمیلی در کنار خنگبازیهای بیش از حد دو شخصیت اصلی در بعضی سکانسها موقعیتهای کمدی خوبی خلق میکند که چند قدمی از قسمت ابتدایی فیلم جلوتر هستند. «خوب بد جلف» پس از جشنوارهی فیلم فجر اکران شد اما با جدی شدن بیماری کرونا و تعطیلی سینماها اکران آن متوقف و در نهایت چند ماه بعد بهصورت آنلاین اکران شد.
«اکسیدان»
- کارگردان: حامد محمدی
- سال تولید: ۱۳۹۵
اصلان(جواد عزتی) برای گرفتن ویزای اروپا و رسیدن به نامزدش(لیندا کیانی) که بیخبر از او رفته دست به هر کاری میزند و در این راه بهمن(امیر جعفری) با او همراه میشود. فیلم با نگاه مستقیم به گیشه ساخته شده است. حامد محمدی در سینما پیش از «اکسیدان» چند فیلمنامهی جدی نوشته و فیلم «فرشتهها با هم میآیند» را نیز کارگردانی کرده است. اکسیدان بر اساس یک منطق قوی پیش نمیرود و در بسیاری از موقعیتها سطحی عمل میکند و نشان میدهد خنده گرفتن از مخاطب در اولویت قرار داشته و بس.
این فیلم در اشارههایی گذرا و سریع به راههایی که برای گرفتن ویزا وجود دارد پرداخته اما در نهایت هر یک را در سطح رها کرده است. کنار هم قرار گرفتن جواد عزتی، امیر جعفری و البته شبنم مقدمی (که در کوتاهترین زمان ممکن هم، معمولا بیش از سایر بازیگران هر فیلمی به چشم میآید) موقعیتهای کمدی کمجانِ فیلم را چند پله ارتقا داده است. بهظاهر در کنار تمامی حذفیات، نقش شهره(شبنم مقدمی) بیش از سایر نقشها کوتاه شده و فیلم همچون چند کمدی پرفروش دیگر باز هم از فیلمنامه ضربه خورده با این وجود در گیشه به فروش خوبی دست یافته است.
«مصادره»
- کارگردان: مهران احمدی
- سال تولید : ۱۳۹۶
مهران احمدی در مصادره از فرمولهایی که در فیلمهای کمدی جذاب و موفق چند سال اخیر جواب داده و به نتیجه رسیدهاند و در راس آنها بازگشت به دهههای گذشته و فضای نوستالژی استفاده کرده است اما مصادره چیز تازهای جز تکرار همین فرمولها ندارد. اسماعیل(رضا عطاران) کارمند و مسئول خرید ساواک است بدون آنکه به موقعیت شغلیاش آگاه باشد و همین ناآگاهی (و سادگی بیش از حد او) در برخی سکانسها موقعیتهای کمدی خوبی ساخته است (حتی سکانس بازگشت او به سرکار پس از انقلاب).
باز هم ستارهی فیلم رضا عطاران است. او که حتی با وجود نقشهای تکراری راهی برای فرار از تکرار خودش پیدا میکند، هربار به برگ برندهی فیلم (به ویژه در ژانر کمدی) تبدیل میشود. عطاران برای این فیلم هم کاندیدای سیمرغ بلورین نقش اول مرد جشنوارهی فیلم فجر شد. قابل ذکر است که «مصادره» در گیشه هم با استقبال خوبی مواجه شد.
«هزارپا»
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- سال تولید: ۱۳۹۶
ابوالحسن داوودی در کارنامهی کاریاش چند فیلم کمدی دارد که هرکدام در زمان خود از آثار موفق ژانر کمدی به حساب میآیند(در راس آنها نان، عشق و موتور۱۰۰۰). «هزارپا» داستان رضا(رضا عطاران) و دوستش منصور(جواد عزتی) خلافکارهای خردهپایی است که از راز الهام (سارا بهرامی) باخبر میشوند و رضا برای نزدیک شدن به الهام و جلب توجه او وارد آسایشگاه جانبازان شده و نقش بازی میکند.
روی کاغذ هم کنار هم قرار گرفتن رضا عطاران و جواد عزتی به حد کافی برای مخاطب جذاب است چه برسد که فیلم در ژانر کمدی هم ساخته شده باشد. سارا بهرامی هم در «هزارپا» برای نخستین بار بازی در ژانر کمدی را تجربه کرده، هرچند نقش او در میان نقشهای کمدی فیلم، نقشی جدی است. بخش عمدهی بار کمدی «هزارپ»ا هم(مثل بسیاری از آثاری که عطاران در آن حضور دارد) به دوش عطاران است هر چند در سکانس های دو نفره اینبار میان عطاران و عزتی تقسیم میشود.
«هزارپا» هر چند در گیشه و جذب مخاطب فیلم موفقی است اما در نهایت به همان خندههای بلند سالن سینما محدود شده و خلاف سایر آثار کمدی خاطرهانگیز داوودی (در راس آنها من زمین را دوست دارم و نان، عشق و موتور ۱۰۰۰) در ذهن مخاطب باقی نمیماند و مانند بسیاری از آثار کمدی این سالها به دست فراموشی سپرده میشود.
« گشت ارشاد ۱، گشت ۲ و گشت۳»
- کارگردان: سعید سهیلی
- سال تولید: ۱۳۹۰، ۱۳۹۵ و ۱۴۰۰
«گشت ارشاد» (با نام رسمی «طرح ارتقای امنیت اجتماعی») بهعنوان یکی از مهمترین نشانههای اجتماعی/فرهنگی/سیاسی در سالهای پایانی دههی هشتاد، در دههی نود تبدیل به یکی از نشانههای کمدی سینمایی ایران شد. سعید سهیلی که با ساختن فیلمهای اجتماعی ملتهبی مثل «شب برهنه» در دههی هفتاد و کمدیهای بازاری مانند «چارچنگولی» در دههی هشتاد جای پای خود را سفت کرده بود؛ با ترکیب کردن انتقادات تند اجتماعی و شکل خاصی از کمدی به ترکیب عجیب و حساسیت برانگیز و جذاب به گشت ارشاد(۱۳۹۰) رسید.
داستان سه خلافکار خردهپا به نامهای عباس (حمید فرخنژاد)، عطا (پولاد کیمیایی) و حسن (ساعد سهیلی) که یک ون قدیمی را تبدیل به گشت ارشاد میکنند تا مردم از همه جا بیخبر را تلکه کنند. فیلم به سرعت با واکنش جدی گروههای فرهنگی مانند حوزهی هنری مواجهه شد و در نهایت با فشار انصار حزبالله از پرده پایین آورده شد. اما «گشت ارشاد» رفتهرفته و بهخصوص پس از تغییر دولت به فیلمی محبوب میان مردم تبدیل شد و همین موضوع باعث شد سهیلی به سراغ ساخت قسمت دوم برود که دیگر کلمهی ارشاد را روی خود نداشت، فقط «گشت ۲» (۱۳۹۵) بود.
«گشت ۲» با همان گروه بازیگران، انتقادات اجتماعی تندتر و شوخیهای جنسی بیشتر بههیچوجه فیلم بهتری از قسمت اول نبود اما به دلیل شیمی شکل گرفته میان بازیگران اصلی و جو حاکم بر جامعه به فیلمی پر فروش تبدیل شد. در «گشت ۲» عباس با کمک عطا و حسن تبدیل به مرد رمالی میشود که سیاسیون را ارشاد میکند تا مشخص شود بعد از گذشت پنج سال چیزی تغییر نکرده، اوضاع مردم هنوز همان قدر خراب است و کسانی که باید به فکر باشند درگیر حواشی هستند. فیلم «گشت ۳» بعد از کش و قوسهای فراوان که بهخاطر فیلمبرداری در مشهد و حضور ریحانه پارسا در فیلم به وجود آمده بود، بالاخره چند روزی است که اکران شده و باز هم به دلیل سوار شدن بر جو غالب جامعه در حال تبدیل شدن به فیلمی پرفروش است.
در «گشت ۳» خبری از عباس نیست، شایعاتی وجود دارد که حمید فرخ نژاد به دلایلی مالی با سهیلی به توافق نرسیده ولی خود فرخ نژاد میگوید به دلیل بازی همزمان در فیلم میجر(احسان عبدی پور) امکان حضور در فیلم را از دست داده است. «گشت ۳» به ماجراهای عطا و حسن میپردازد که میخواهند در شهر مشهد کنسرتی با خوانندگی بهنام بانی برگزار کنند و همین موضوع آغازگر مشکلات و حواشی است که سهیلی خوب بلد است به آنها دامن بزند. با توجه به اوضاع جامعه و پروفروش شدن سری فیلمهای گشت ارشاد که پس از یک دهه به برندی در سینمای کمدی ایران تبدیل شدهاند، به نظر میرسد میتوان از همین حالا منتظر گشت ۴ و ۵ بود.
«تگزاس ۱ و ۲»
- کارگردان: سیدمسعود اطیابی
- سال تولید: ۱۳۹۶، ۱۳۹۷
سیدمسعود اطیابی در مقام کارگردان و تهیهکننده در سینمای ایران فعالیت داشته است. نام او را اخیرا بهعنوان کارگردان در فیلم«دینامیت» شنیدهایم که با فروش بیش از ۵۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم دوران کرونا بوده است. اما طنز موفقی که اطیابی کارگردانی آنها را بر عهده داشته و بهنوعی میتوان گفت آغازگر موفقیت او در فیلمهای کمدی است؛ تگزاس ۱ و ۲ نام دارد. «تگزاس ۱» داستان دو جوان به نام بهرام (پژمان جمشیدی) و ساسان (سام درخشانی) است. ساسان به برزیل مهاجرت کرده و آنجا زندگی میکند، بهرام که از خانوادهی پولداری است، حال به دلیل ورشکستگی پدرش بیپول شده و با صحبتهایی که با ساسان کرده تصمیم به مهاجرت به برزیل میکند.
بهرام برای مهاجرت به برزیل مجبور میشود سرپرستی یک کودک برزیلی که نام مادر آن لارا است را به عهده بگیرد که قرار است در ازای آن به ساسان پول هنگفتی بدهد. برادر آلیس (نامزد ساسان، با بازی گابریلا پتری) به یک گنگستر بزرگ به نام کارلوس بدهکار است و در ازای آن پول میخواهد با آلیس ازدواج کند. ساسان هم میخواهد پول بهرام را صرف بدهی نامزد خود کند ولی بهرام که پولی ندارد با ساسان دچار کشمکش شده و همین امر آنها را وارد ماجراهای خطرناک و در عین حال بامزهای میکند.
«تگزاس ۲» که ادامهی «تگزاس ۱» است، درست یکسال بعد از آن اکران شد. در «تگزاس ۲» بهرام، ساسان و آلیس تصمیم میگیرند به ایران بیایند اما در بدو ورودشان به ایران با چالشهای زیادی از همان فرودگاه مواجهه شده و این چالشها تا خانهی آنها و تا وقتیکه ساسان (سام درخشانی) متوجه میشود که مادرش (ژاله صامتی) با پدر بهرام (مهدی هاشمی) ازدواج کرده، ادامه دار میشود و همین چالشها آنها را در موقعیتهای خندهداری قرار میدهد.
قابل ذکر است که «تگزاس ۱ و ۲ » هر دو توسط سیدمسعود اطیابی ساخته و توسط سیدابراهیم عامریان تهیه شده است. بهطورکلی میتوان گف که مسعود اطیابی با ساخت «تگزاس ۱» و «تگزاس ۲» بیش از پیش به شهرت رسید و به دلیل فروش بالای هردوی این کارها، همگان او را بهعنوان کارگردانی موفق در ژانر کمدی قلمداد کردهاند.
«چشم و گوش بسته»
- کارگردان: فرزاد موتمن
- سال تولید: ۱۳۹۷
«چشم و گوش بسته» به کارگردانی فرزاد موتمن، تهیهکنندگی امیرحسین آشتیانیپور و نویسندگی هما بذرافشان است که در سال ۱۳۹۷ ساخته و در سال ۱۳۹۸ مجوز نمایش گرفت. فرزاد موتمن (کارگردان فیلم) بعد از گذشت یک دهه از ساخت فیلم «پوپک و مش ماشاالله» دوباره به ژانر کمدی روی آورده که این کار هم مانند کمدی قبلی باحضور ستارگان طنز سنمای ایران همچون امین حیایی با استقبال خوبی از سمت مخاطبان سینما روبهرو شد.
«چشم و گوش بسته» روایتگر یک فرد ناشنوا ( با بازی امین حیایی) و یک فرد نابینا ( با بازی بهرام افشاری) است. فرد ناشنوا و نابینا هردو بهطور اتفاقی درگیر ماجرای قتلی میشوند که هرکدام آنها را در شرایطی خاص قرار میدهد. این فیلم به دلیل شوخیهای بسیار ظریف و تمیزی که دارد برخلاف دیگر کمدیها، یک اثر سخیف و مبتذل نیست. موتمن همواره سعی کرده که با استفاده از نابینایی و ناشنوایی دو شخصیت اصلی فیلم، آنها را طوری در موقعیتهای خندهدار قرار دهد که بدون نیاز به توهین به قشر خاصی از مخاطب خود خنده بگیرد و این موضوع را میتوان نقطهقوت این فیلم دانست. البته قابل ذکر است که همکاری این زوج هنری (امین حیایی و بهرام افشاری) که یکی قدیمیتر و یکی جدیدتر در سینمای طنز ایران بودهاند، بسیار درخشان از آب درآمده است.
«سن پطرزبورگ»
- کارگردان: بهروز افخمی
- سال تولید: ۱۳۸۸
«سن پطرزبورگ» دهمین فیلمی است که بهروز افخمی کارگردانی آن را بر عهده داشته است که بیشک میتوان گفت یکی از ماندگارترین کمدیهای ایران است. اما در آن روزها به دلایل مختلفی چون شرایط جامعه در اواخر دههی ۸۰، عادت نداشتن مخاطب سینما به پیمان قاسمخانی بهعنوان بازیگر، مشهور نبودن محسن تنابنده (در آن زمان هنوز سریال پایتخت ساخته نشده بود) به اندازهی حال، این فیلم آنطور که باید در دورهی خودش با استقبال مخاطبان روبهرو نشد. اما بعد از مدتی «سن پطرزبورگ» بهعلت کمدی جدیدی که ارائه میدهد (تلفیق شارلاتان بازی با رفاقت) بسیار موردتوجه مخاطبان و منتقدان سینما قرار گرفت.
حمید اعتباریان تهیهکنندگی این فیلم و پیمان و مهراب قاسمخانی نویسندگی آن را برعهده گرفتند. در دههی ۸۰ حضور پیمان قاسمخانی در مقام نویسندهی هر پروژه میتوانست ضامن موفقیت آن باشد. «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰»، «مارمولک»، «ورود آقایان ممنوع» و «مکس» نمونههایی از نویسندگی پیمان قاسمخانی در قالب طنز اجتماعی است. پیمان قاسم خانی نیز در این فیلم ثابت کرد که میتواند بهعنوان بازیگر کمدی نیز مانند نویسندگیاش توانا ظاهر شود. داستان این فیلم دربارهی دو خلافکار خردهپا است که از گنجی با کلید عقاب دو سر که میراث ثزار روسیه است باخبر میشوند و تصمیم میگیرند برای بهدست آوردن آن گنج باهم همکاری کنند و در این راه با چالشهایی روبهرو میشوند.
«بارکد»
- کارگردان: مصطفی کیایی
- سال تولید: ۱۳۹۴
«بارکد» فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی مصطفی کیایی است و در سی و چهارمین جشنوارهی فیلم فجر نیز حضور داشت. این فیلم پنجمین اثر مصطفی کیایی بهعنوان کارگردان است که فیلمنامهی آن را مشترکا با مهیار شاهرخی نوشته است. او بعد از «عصر یخبندان» که ژانری جدی دارد، اینبار از همان بازیگرها (بهرام رادان، محسن کیایی، سحر دولتشاهی) در قالب فیلمی با ژانر کمدی-اجتماعی استفاده کرده است. مصطفی کیایی با استفاده از بهرام رادان که تا پیش از این بازیگری جدی بهحساب میآمد در کنار محسن کیایی که بازیگری کمدی محسوب میشد، موفق به خلق زوج هنری درخشانی در «بارکد» شد.
داستان فیلم دربارهی جوانی به نام حامد (بهرام رادان) است که برای استخدام به دفتر رئیس یک شرکت بزرگ (رضا کیانیان) مراجعه میکند. داستان فیلم ماجرای چگونگی رسیدن این جوان را برای استخدام در آن شرکت بزرگ روایت میکند. «بارکد» ظاهری کمدی دارد و در لحظه مخاطب را به خنده میاندازد اما در پس خندهای که از بیننده میگیرد، او را به فکر وا میدارد. کیایی در این فیلم نیز مانند دیگر آثارش سعی کرده به جوانان و چالشهای آنان توجه ویژهای داشته باشد؛ بهطوریکه بیننده با شخصیت اصلی داستان (حامد) به خوبی ارتباط گرفته و با او همذاتپنداری میکند.
«دینامیت»
- کارگردان: سیدمسعود اطیابی
- سال تولید: ۱۳۹۷
«دینامیت» فیلمی کمدی به کارگردانی مسعود اطیابی و نویسندگی حمزه صالحی و شیما محمدبیگی است که بعد از سه سال توقیف در تیرماه ۱۴۰۰ در سینماهای سراسر کشور اکران شد. داستان این فیلم در مورد یک ساختمان و اهالی آن است که یک ساقی مواد و دو دختر مجرد نیز در آن ساختمان ساکن هستند. با ورود دو طلبه (پژمان جمشیدی و احمد مهرانفر) به آن ساختمان آنها با چالشهایی مواجه میشوند که برایشان ماجراهایی را رقم میزند که تمام داستان را حول محور خود قرار میدهد.
اطیابی با بهرهگیری از پژمان جمشیدی که این روزها به خوبی در ژانر کمدی و جدی درخشیده، سبب فروش فوقالعادهی «دینامیت» شده است. همچنین اطیابی با انتخاب احمد مهرانفر که در سالهای اخیر با بازی در فیلمهای «زاپاس» و «خجالت نکش» و سریال پایتخت مشهور شده، هوشمندی خود را در انتخاب بازیگران کمدی تکمیل کرده است. استفاده از پژمان جمشیدی و احمد مهرانفر در نقشهایی کاملا متفاوت و هماهنگسازی آنها با هم یک زوج هنری تکرارنشدنی را خلق کرده است. در کنار این زوج، محسن کیایی با بازی در نقش اکبر به هنرنمایی پرداخته و با اکت منحصربهفرد خود بر جنبههای طنز فیلم اضافه کرده است. تمام این عوامل کمک کرده که «دینامیت» با وجود سوژهای نسبتا کلیشهای مورد استقبال بالای مخاطبان قرار گیرد؛ تا جاییکه با فروش بیش از ۵۰ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم دوران کرونا در سال ۱۴۰۰ باشد.
[…] بهترین فیلم های کمدی سینمای ایران تا سال ۱۴۰۰ […]