نقد و بررسی فیلم «تیل» Till | داستان تاثیرگذار رنج سیاه‌پوستان

نویسنده: الناز مظفری

غم و اندوه از همان سکانس اول فیلم تیل Till را فراگرفته است. امت تیل چهارده ساله (جالین هال) به همراه مادرش میمی تیل موبلی (دانیل ددوایلر) روی صندلی جلوی ماشین نشسته‌اند. دوربین این سو و آن سو می‌چرخد. دوربین کارگردان اغلب  دور آن زوج خندان و میمی که مرکز دنیایی از فقدان است در چرخش است، از طرفی یک آهنگ شاد دهه ۵۰ از رادیو شنیده می‌شود.

در ادامه آن دو باهم می‌خندند، موسیقی مثل فیلم‌های ترسناک ناهنجار و غیرعادی می‌شود گویی صدا  در اثر اندوهی از آینده در هم پیچیده باشد. داستان در سال۱۹۵۵ اتفاق می‌افتد. چند هفته قبل از قتل امت توسط دو مرد سفیدپوست در میسیسیپی، و این خاطره یکی از آخرین خاطرات امت خواهد بود. فیلم تیل رنج دیگری را نیز به دوش می‌کشد: تصور درد و رنج سیاه‌پوستان به سرگرمی تبدیل شده است، در واقع اثری هنری که آسیب روحی نژاد پرستی علیه سیاهپوستان را به تصویر می‌کشد. «تیل» که توسط چینویه چوکوو، مایکل رایلی و کیت بیچامپ نوشته شده است، از همان ابتدا با فرضیه‌ای نامعلوم همراه است. ماجرای قتل وحشیانه امت تیل و به دنبال آن فعالیت‌های کنشگری میمی به سرانجام می‌رسد؟ درد غیرقابل تصور ارواح گذشته را برای چه کسی مجسم می‌کنیم؟

هدف فیلم تیل تربیت و احترام است نه برده‌داری، اما از این پرسش‌ها فراتر نمی‌رود و با توجه به بار سنگین قتل وحشیانه امت تیل در افکار عمومی آمریکا یا به کارگیری مداوم از داستان او به‌عنوان یک درس تاریخی برای سفیدپوستان، احتمالا  به طور کامل نگرانی پیرامون سوالات قبلی را از بین نمی‌برد. این فیلم ۲ ساعته و ۱۰ دقیقه‌ای به‌عنوان یک فیلم آموزشی برای تماشاگران سفیدپوست به نمایش درمی‌آید. ظاهر بی‌نظیر مدگار اورز (توسین کول) که به میمی می‌گوید: «فقط مرا مدگار صدا کنم». تصاویر ثابت پایانی فیلم واقعه ترور مدگار ائورز و تصویب قانون جنبش ضد زجرکشی امت تیل در سال ۲۰۲۲ را توضیح می‌دهد.till 2022

بسیاری از طرح‌های داستان فیلم بازتابی ازسریال «زنان جنبش» Women of the Movement  است، یک مجموعه سریالی از شبکه ABC که فصل اول آن در بهار امسال منتشر شد و همچون فیلم بر زندگی میمی تیل به‌عنوان یک فعال حقوق مدنی تمرکز دارد. البته فیلم تیل به عنوان اثر هنری نسخه بهتر، مطمئن‌تر، متمرکزتر، با انتخاب‌های سبکی مهیج و ظاهری معتبر با بودجه بهتری است. چوکو که نیجریه‌ای-آمریکایی است، فیلم حساس و دردناکی ساخته است که مراقب است آسیب‌ جسمی را ابزاری برای لذت بردن قرار ندهد و با درون میمی هماهنگ باشد. «تیل» بازتاب فوق‌العاده‌ای از «بخشندگی» (Clemency) محصول سال ۲۰۱۹ از همین کارگردان است. ددوایلر با چشم‌های همیشه پر از اشک، اجرای فوق‌العاده‌ای ارائه می‌دهد که با وجود چالش‌های فراوان، هرگز به ملودرام تبدیل نمی‌شود.

«تیل» قطعاً بهترین انتخاب برای یک فیلمنامه نویس است. تبدیل داستان میمی تیل به یک فیلم زندگی نامه‌ای که او را به یک زن کنشگر تبدیل می‌کند و خاطرات غم و اندوه و نفرت نژادی‌اش برای آمریکاها آشناست. به این ترتیب فیلم تیل به نکات مورد انتظار می‌رسد؛ موسیقی تاثیرگذار، به تصویر کشیدن تخطی از شهرت، لحظه پیروزمندانه تحول: صحنه‌های متعددی که هر کدام رابطه او را با مادر آلما (ووپی گلدبرگ) و شریک همیشگی جین (شان پاتریک توماس) تیره و تار می‌کند بلکه هر دوی آنها به غیر از حمایت میمی، شخصیت‌پردازی کمی دریافت می‌کنند، همچنین روایت سینمایی از جزئیات کتاب‌های درسی وجود دارد.till 2022

میمی «مجموعه‌ای از قوانین متفاوت برای سیاه‌پوستان» را به امت توضیح می‌دهد. لحظه‌ای در قطار از شیکاگو به میسیسیپی وجود دارد که مسافران سیاه‌پوست به سمت آخرین واگن قطار می‌روند، و صحنه وسیعی از مزارع پر از پنبه سفید و خرده فروشان سیاه‌پوست دیده می‌شود. لحظه‌ای که امت، که هال آن را به طور غیر‌عادی شیرین و ساده لوحانه بازی می‌کند، به مغازه دار سفید‌پوست کارولین برایانت (هیلی بنت)سوت می‌زند و همچنین لحظه‌ای که همسرش روی برایانت و جی دبلیو میلام، امت را از روی تختش بلند می‌کنند و لحظه‌ای که میمی به خبرنگاران اجازه می‌دهد تا جسد مثله شده پسرش را ببینند، زیرا «تمام جهان باید ببینند چه بر سر پسرم آمده است»

چوکو به بینندگان قول داده که در فیلمش از به تصویر کشیدن خشونت فیزیکی خودداری کند همچنین او در فیلم کوتاهی که در یوتیوب منتشر شد گفت: «من علاقه‌ای به لذت بردن از این نوع آسیب فیزیکی ندارم و درست است که ما قتل امت را نمی‌بینیم. اما برخی از آن‌ها را می‌شنویم، مانند صدای ضربات شلاق و فریادهایی که آن شب از انباری شنیده می‌شد . اگرچه در ابتدا به نظر می‌رسد که بینندگان از این درد در امان خواهند بود، اما ما شاهد عواقب وحشتناک آن هستیم. میمی را تماشا می‌کنیم که مچ پاهای پر آب، زانو، شکم، و صورت امت که مثله و غیرقابل تشخیص شده را لمس می‌کند. تماشای آن صحنه ناخوشایند است اما دیدن آن و مقاومت برای برنگردادن نگاه، سرپیچی قهرمانانه میمی، عامل شروع یک جنبش بود.till movie

«تیل» در به تصویر کشیدن مرگ تنها پسر میمی و تبدیل شدن او به چهره‌ای مردمی و غم اندوه او به نمادی ملی بسیار موثر و روشنگر عمل می‌کند. صدای دوربین‌ها در حالی که میمی بر روی تابوت پسرش گریه و زاری می‌کند، شنیده می‌شود و نمایی از عزادار تنها در مراسم تشییع جنازه پسرش در کنار انبوهی از مردم به تصویر می‌کشد. چوکو و فیلمبردار بابی بوکوفسکی، به ندرت دوربین را روی چهره ددوایلر نگه می‌دارند، گاهی تصویر او در آینه‌ها و پنجره‌ها تکه تکه و منعکس می‌شود. داستان به موقعیت پردردسرتری تغییر می‌کند، جایی که اصول اخلاقی چندان سخت‌گیرانه نیستند، میمی توسط اعضای NAACCP (انجمن ملی برای پیشرفت رنگین پوستان) تحت فشار قرار می‌گیرد تا علناً اندوه خود را ابراز کند. آنها به درستی روزنه‌ای نادر برای جلب توجه و رسیدگی تشخیص دادند یا رویارویی ناراحت کننده بین میمی و عمویی که محافظت از خانواده اش را به جنگیدن با مردانی که امت را گرفته بودند ترجیح داد.

اما «تیل» با تمام دقت آشکارش، نمی‌تواند این سوال را مطرح کند که برای چه کسی؟ چرا؟. با تماشای این فیلم می‌توانم تصور کنم که «تیل» برای کلاس‌های درس دانش آموزان عمدتا سفیدپوست آمریکایی ساخته شده است. از این رو می‌توان با محدودیت‌های یک فیلم زندگی نامه‌ای به آن امیدوار بود اما این پرونده تاریخی غم‌انگیز نه تأییدی بر شک‌ و تردیدها و نه توجیه کافی برای تسکین آن است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.