انتخاب برترین فیلم‌ های ۲۰۲۲ از سوی مجله کایه دو سینما | عشق، هنر و دیگر هیچ

نویسنده : علی زنداکبری

هیچ علاقه‌مند به سینما نیست که مجله‌ی کایه دو سینما را نشناسد، شاید تنها مجله تاریخ‌ساز صنعت سینما را بتوان این مجله دانست. مجله‌ای که توسط نظریه‌پرداز و منتقد صاحب‌نام فرانسوی آندره بازنشروع به کار کرد. او خالق نظریه میزانسن است، همچنین نظریات و دیدگاه‌هایش موردتوجه علاقه‌مندان خاص سینما بود. همکاران بازن برای تاسیس مجله کایه دو سینما، ژاک دونیل والکروز هنرپیشه، کارگردان و فیلمنامه‌نویس فرانسوی و جوزف ماری ودوکای روزنامه نگار، منقد هنری، تاریخ‌دان و رمان‌نویس فرانسوی بودند.

 

کایه دو سینما از کجا به وجود آمد؟

کایه به معنای دفتر یادداشت و یا دفتر تمرین مدرسه‌ای است. مجله کایه دو سینما عملا با هدایت آندره بازن شکل گرفت اما جذب اریک رومر فعالیت نشریه را جدی نمود. مجله عملا وقتی به وجود آمد که نشریه ریویو دو سینما به سردبیری اریک رومر جوان سی‌و‌یک‌ساله، رمان نویس، معلم دبیرستان و کارگردان مستقل سینما رفته‌رفته تغییر رویه داد و پس از آنکه گروه دوستانش با او پنج ماهی را در سال۱۹۵۰ در نشریه لاگازت دو سینما فعالیت نمودند به دنبال  رومر به کایه دو سینما و آندره بازن پیوستند. نوجویی و افکار تازه آنها دنیای جدیدی را می طلبید که تنها در کایه دو سینما قابل طرح، تجزیه و تحلیل و گسترش بود. آنها با رویای فیلمسازی و انرژی بالای خود، پویایی و نشاط را در سینمای فرانسه به وجود آوردند و سپس به کلیت سینما تعمیم دادند. حرکت آنها خود دریچه تازه‌ای را برای دنیای سینما خلق کرد.

 

اهمیت مجله کایه دو سینما برای چیست؟

این مجله متشکل از منتقدانی است که همگی بعدها به کارگردانانی بزرگ بدل گشتند فرانسوا توروفو، ژاک ریوت، اریک رومر، کلود شابرول و ژان لوک گدار همگی کارگردان صاحب سبک و شناخته شده‌ای هستند. آنها راه طولانی را برای رسیدن به موفقیت طی کردند و در کایه دو سینما عملا سه تاریخ‌سازی بزرگ را در صنعت سینما انجام دادند که به صورت اساسی ساخت فیلم را از منظری جدید واکاوی می نمود. این مجله علاوه‌بر تعریف سینمای مولف، کارگردانان بزرگ سینمای موج نو را به سینما هدیه داد. ضمن آنکه کارگردانان بزرگی همچون آلفرد هیچکاک را نیز بازشناسی کرد. این نشریه معتبر هرساله فهرست بهترین فیلم‌های سال را اعلام می‌کند، امری که در سال ۲۰۲۲ نیز صورت گرفته است. از این‌رو به فهرست برترین‌های این مجله نگاهی اجمالی می‌اندازیم.

 

تسکین تسکین | Pacifiction

  • کارگردان: آلبرت سرا

  • ژانر: تریلر، درام

  • IMDB : 6.8

فیلم جدید کارگردان اسپانیایی آلبرت سرا با نام تسکین یا آرامش از سوی مجله کایه دو سینما به‌عنوان فیلم سال در نظر گرفته شده است. سرا پیش از این با دو فیلم «داستان مرگ من» در سال ۲۰۱۳ و «مرگ لویی چهاردهم» در سال ۲۰۱۶ شناخته می‌شد. اما فیلم »آزادی» ۲۰۱۹ او چندان مورد توجه قرار نگرفت. فیلم کوتاه چهار دقیقه‌ای او «تاثیرات من» در سال ۲۰۲۰ اثری تجربی بود برای جشنواره‌ی تسالونیکی که طی آن فیلمسازان فیلم کوتاهی را که طی دوران قرنطینه تجربه کرده اند با مخاطب به اشتراک می‌گذارند.

سرا اما در سال ۲۰۲۲ «تسکین» را ارائه کرد، فیلم زمانی طولانی دارد (دو ساعت و چهل‌و‌پنج دقیقه) که حوصله‌ی مخاطب خاص را می‌طلبد. داستان نویسنده‌ای که پس از موفقیت یکی از نوشته‌هایش در فرانسه به جزیره پلی‌نزی می‌رود، در حالی‌که برای نوشتن آثار جدید با مشکلاتی مواجه می‌شود. اما همزمان با تلاش برای خلق اثری جدید و آشنایی با یک کارمند دولت فرانسه با مسائل عاطفی و اجتماعی پیرامون خود نیز دست‌و‌پنجه نرم می‌کند و…

سینمای سرا رادیکال و غیر قراردادی است او با قرار دادن شخصیت‌هایش در شرایطی غی عادی، آنچه‌که در ذهن دارد را به تصویر می‌کشد و نه آنچه‌که مخاطب انتظار دیدنش را دارد. کاری که او حتی با شخصیت لویی چهاردهم نیز انجام داد و در نهایت برداشت شخصی خودش را در فیلم «مرگ لویی چهاردهم» ارائه نمود. در «تسکین» نیزشخصیت اصلیش در ابتدا به‌عنوان فردی موفق دیده می‌‍شود اما با قرارگیری در معرض شرایط پیرامونی و واکنش‌هایش به شرایط ویژه پیش آمده به نوعی خودشناسی در تقابل با اتفاقات رخ داده می رسد. هرچند این شرایط غیر عادی و گاه سورئال به نظر برسد.

 

پیتزای شیرین بیان لیکوریش پیتزا | Licorice Pizza

  • کارگردان: پل توماس اندرسون

  • ژانر: کمدی، درام

  • IMDB : 7.2

داستان‌ها و روایت‌های مختلف از خاطرات پل توماس آندرسون در دوران نوجوانی در کنار هم فیلم صمیمی و گرمی را به وجود آورده که وقایعش در دهه‌ی هفتاد آمریکا رخ می‌دهد. بلوغ، نوجوانی، کار، دوستی، شکست، موفقیت، خانواده، میل به پیشرفت، محدودیت‌های اجتماعی، عشق، ترس از گذشت زمان و… مجموعه وقایعی است که کاراکترهای آندرسون با آن مواجه‌اند. شروع رویدادهای فیلم در دره سن فرناندو است، جایی‌که خود کارگردان در آنجا بزرگ شده و همچنان زندگی می‌کند و نام فیلم نیز برگرفته از فروشگاه‌های زنجیره‌ای‌ست که آندرسون خاطرات خوشی از آن در دوران کودکی داشته است. دو نوجوان فیلم سفری شخصیتی را در زندگی شروع می‌کنند تا برای آینده‌شان به درک درستی از خود و آدم‌های اطرافشان دست یابند، خودشناسی که برایشان هزینه‌ها و بالا و پایین‌های خاص خود را دارد.

کاراکترهای آندرسون طی فیلم با حرکت در مسیر طنز، مشکلات پیرامونشان را پاک نمی‌کنند بلکه یاد می‌گیرند تا نهراسند و آنها را بشناسند و با آنها زندگی کنند. فیلم طنز مخصوص به خود آندرسون را دارد و ممکن است به مذاق خیلی‌ها حتی مسخره هم به نظر برسد اما همچون آثار قبلی این کارگردان لایه زیرین این وقایع حرف‌های بیشتری برای گفتن دارد. فیلم یکی از معدود آثار این لیست است که هنرپیشه‌های معروفی همچون شان پن، تام وویتس و بردلی کوپر در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

 

نچنچ | Nope

  • کارگردان: جردن پیل

  • ژانر: وحشت، رازآلود

  • IMDB : 6.9

جردن پیل پس از موفقیت «بیرون برو» و «ما» حالا سومین اثر مطرحش را به تصویر کشیده است. اگر در دو فیلم اول، ژانر وحشت وجه قالب آثارش بود در«نچ» ژانر علمی تخیلی ارجحیت دارد. اینکه گفته می‌شود ارجحیت به این خاطر است که در فیلم شاهد مجموعه‌ای از ژانرها هستیم، ژانر وسترن، ترسناک، علمی تخیلی، رازآلود و حتی اکشن!

فیلم کلا با سه داستان درگیر است؛ اول: شامپانزه اهلی که قهرمان یک سریال تلویزیونی است و با تغییر رفتاری ناگهانی بازیگران سریال را در چند ثانیه قتل عام می‌کند. دوم: هیوود و همراهانش  که در یک مزرعه سعی می‌کنند حرفه‌ی خانوادگی پرورش اسب را ادامه دهند. سوم: صاحب یک شهربازی کوچک که سعی می‌کند مهمانانش را قانع کند که با یک تمدن فرازمینی ارتباط برقرار کرده است. این سه داستان به ظاهر ربطی به هم ندارند اما پیل با معجون ژانرهای خود هر سه را به هم ربط می‌دهد و در سایه‌ی این خواسته‌ها تفکرات خود را به تماشاگرانش تزریق کرده، آنها را به تفکر تشویق می‌کند.

پیل در فضایی جنون‌وار هم مسائل اجتماعی و نژادیش را نشان می‌دهد و هم کنایه‌های سیاسی‌اش را مطرح می‌کند و در عین‌حال نیز ادای دینی می‌کند به صنعت سینما و رسانه می‌کند. در اصل همین گردآوری دغدغه‌های ذهنی در ادغام با موضوعات سینمایی و داستان‌هایی عجیب و غریب، هنر جردن پیل به‌عنوان یک کارگردان در ساخت فیلم‌هایی است که فقط خودش می‌تواند سازنده‌ی آنها باشد.

 

ای اوای‌او | EO

  • کارگردان: یژی اسکولیموفسکی

  • ژانر: درام

  • IMDB : درام

در طی چند سال گذشته شاهد ساخت موج فیلم‌هایی بوده‌ایم که براساس زاویه‌ی دید حیوانات شکل گرفته‌اند، فیلم‌هایی مثل مستند‌های «گوندا» با موضوع یک خوک ساخته‌ی ویکتور کوساکوفسکی و یا مستند «ولگرد» درباره‌ی یک سگ ولگرد در شهر استانبول ساخته‌ی الیزابت لو و یا  معروف‌تر از این دو، فیلم «گاو» ساخته‌ی «آندریا آرنولد» است. حالا در «ای او» شخصیت اصلی یک فیلم درام الاغی است که در یک سیرک فعال است اما پس از جدایی از سیرک دست‌به‌دست می‌چرخد و با افراد خوب و بدی مواجه می شود و البته همزمان افقی از جامعه‌ی مدرنی که می‌تواند هرجای این دنیا باشد را نیز شاهد است.

یرژی اسکولیموفسکی کارگردان لهستانی کهنه‌کار و حال ۸۴ ساله از هم دوره‌ای‌های رومن پولانسکی معروف در مدرسه فیلمسازی لودز است. نمی‌توان ادای دین او به فیلم «ناگهان بالتازار» روبر برسون شهیر را منکر شد اما فیلم اسکولیموفسکی با ظرافت خاصی به فرهنگ انسان‌هایی می‌پردازد که خود را متمدن‌ترین موجودات قرن جدید می‌دانند. نکته‌ای که حتی تقابل حیوانی چون الاغ نیز آن را در خیلی از سطوح اجتماع نشان نمی‌دهد! کارگردان به گونه‌ای ناامیدی از تغییر فرهنگ‌ها و از بین رفتن اخلاقیات در جوامع را با نشان دادن رویدادهای اطرافش از دید یک حیوان به تصویر می‌کشد. گویی از نگاه انسان‌ها، دروغ‌هایشان، سردگمی‌شان و… دل‌زده شده و برای به تصویر کشیدن دغدغه‌هایش به یک حیوان بی‌پناه و بی‌زبان همچون الاغ روی آورده است.

 

چرخ و بخت فانتزیچرخ بخت و فانتزی | Wheel of Fortune and Fantasy

  • کارگردان: ریوسوکی هاماگوچی

  • ژانر: درام

  • IMDB : 7.5

این روزها علاقه‌مندان سینما ریوسوکی هاماگوچی را به‌خوبی می شناسند او اسکار بهترین فیلم خارجی را برای فیلم «ماشین من را بران» کسب نمود و در سه رشته‌ی دیگر (بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین کارگردانی) نیز کاندید اسکار شد اما همزمانی ورود این فیلم با فیلم دیگر این فیلمساز ژاپنی «چرخ بخت و فانتزی» باعث شد که فیلم دوم کمتر دیده شود. هرچند مخاطبان تیزبین و منتقدان علاقه‌مند به آثار خاص هرگز از آن غافل نشدند. فیلم چندین جایزه‌ی بین‌المللی از جمله خرس نقره ای جشنواره‌ی برلین را دریافت نمود. هاماگوچی طبق روال فیلم‌های قبلی خود در این فیلم نیز به روابط انسانی و پیچیده‌گی‌های آن در دنیای مدرن می‌پردازد. در فیلم جدیدش او روایت انسان‌های جامعه‌ی خود را در سه اپیزود به نام‌های: یک جادو یا چیزی که کمتر رخ می‌دهد، درهای کاملا باز و یک‌بار دیگر روایت می‌کند. در هر سه اپیزود رویدادهایی باعث کنکاش کارگردان در روابط انسانی می شود که اتفاقات خواسته و ناخواسته براساس بخت و اقبال، شخصیت‌ها را در موقعیت‌هایی به ارزیابی در رفتار و اعمالشان وا می‌دارد. در حالی‌که مخاطب نیز همزمان و به‌طور ناخودآگاه همگام با کاراکترهای فیلم به کنکاشی درونی می‌پردازد و با این سوال مواجه می‌شود که آیا رویدادهای به وجود آمده براساس اتفاقات غیر‌قابل‌پیش‌بینی بر پایه‌ی شانس و اقبال است یا براساس علم و آگاهی خودمان؟

 

بولینگ ساترنبولینگ ساترن | Bowling Saturne

  • کارگردان : پاتریشیا مازویی

  • ژانر: درام، تریلر

  • IMDB : 5.8

بولینگ ساترن همچون آثار دیگر بانوی کارگردانش پاتریشیا مازویی مضمونی اجتماعی دارد. مازویی پیشینه‌ی سینمایی طولانی دارد و به‌عنوان تدوینگر با اگنس واردا کارگردان معروف به‌عنوان تدوین‌گر همکاری داشته و فیلم‌های کوتاهی نیز ساخته است. فیلم جدید او اثری مردانه مربوط به یک خانواده است که طی آن دو پسر پس از مرگ پدرشان یک بولینگ با نام ساترن را در شهر کن فرانسه به ارث می‌برند. آنها پسرانی از یک پدر و دو مادر هستند و پسر بزرگ‌تر که پلیس است مسئولیت اداره‌ی بولینگ را به برادر کوچکتر که حال و روز مطلوبی ندارد، واگذار می‌کند اما برادرش در اداره این ارثیه چندان موفق نیست و…

مازویی در ششمین اثرش روایتی از خانواده‌ای پراکنده که وارد بحرانی پر خشونت می‌شوند را به تصویر کشیده، او اختلافات و تنش‌های کوچک خانوادگی را عامل وقایع بزرگ و بدتری می‌داند که به علت عدم توجه کافی به وجود آمده‌اند. معضلاتی که رفته‌رفته به مشکلاتی بزرگ تبدیل می‌شوند که حل آنها دیگر میسر نیست. او با روایت یک خشونت خانوادگی  در لایه‌ای دیگر یادآور بحران‌های اجتماعی و خشونت ناشی از آن می‌شود که جامعه از آن غافل است و چه در سطح سلامت روانی و چه در سطح سلامت خانواده به آن توجهی ندارد.

 

آپولوآپولو ۲/۱ ۱۰ : دوران کودکی فضایی | Apollo 10½: A Space Age Childhood

  • کارگردان : ریچارد لینکلیتر

  • ژانر: انیمیشن، درام، ماجرایی

  • IMDB : 7.2

«آپولو ½ ۱۰» اثر نوآورانه دیگری است از لینکلیتر او در انیمیشن ۹۷ دقیقه‌ای خود به نوستالژی دوران کودکی‌اش قبل از ماموریت آپولو۱۱ پرداخته و خاطرات آن دوران را با تخیلات کودکی‌اش طوری آمیخته است تا در ماموریتی سری اولین انسان فرود آمده بر ماه باشد! ذهنیت روشن او از احساس‌های دوران نوجوانی‌اش و وقایع سال ۱۹۶۹ ناسا، مجموعه‌ای داستانی است در این انیمیشن که صدای جک‌بلک به‌عنوان راوی ماجرا (که حالا بزرگ شده است) به تعریف داستان می پردازد: در سال ۱۹۶۹ ابتدا با استن که در حال بازی در حیاط مدرسه است آشنا می‌شویم. او توسط دو دانشمند ناسا به اتاقی هدایت می‌شود.

آن دو کپسولی فضایی از ماموریت آپولو ساخته‌اند که تنها پسری ده ساله در آن جا می‌شود سپس روایت زندگی استن را در شهر هیوستون ایالت تگزاس شاهد هستیم، جایی‌که او با سه خواهر و دو برادر بزرگ‌ترش در حال تجربه دوران نوجوانی خود هستند از دوچرخه‌سواری گرفته تا ربودن تخته از یک کارگاه ساختمانی برای ساختن میز پینگ‌پنگ هستند. این انیمیشن نیز حاصل قلم توانای لینکلیتر است که فضای دوران کودکی خود را به‌خوبی نگاشته و راه و رسم پسر بودن را تجربه کرده است. او با استفاده از روش روتوسکوپی و توانایی فنی‌اش انیمیشنی شبیه به انیمیشن‌های دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ را به تصویر کشیده که مخاطب نوجوان تا بزرگسال را از اول تا انتها سرگرم می‌کند.

 

مقدمه مقدمه | Introduction

  • کارگردان: هونگ سانگ‌سو

  • ژانر: درام

  • IMDB : 6.2

عنوان فیلم شاید کنایه‌ای است به خود کارگردان اثر هونگ سانگ سو، او خود مقدمه‌ی تمام آثارش است. اما او در این اثر حضوری ویژه دارد چراکه علاوه‌بر کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی اثر، کار تدوین، ساخت موسیقی، فیلمبرداری و تهیه‌ی فیلم ۶۶ دقیقه‌ای‌اش را بر عهده داشته است. سینمای سانگ سوی کره‌ای مخصوص به خود اوست؛ جهان‌بینی سانگ‌سویی بر ستونی از سادگی ظاهری وقایع پیرامون هر انسان شکل گرفته است.

جامعه‌ی شکل گرفته بیست‌و‌پنجمین اثر سانگ‌سو بسیار محدود است؛ جامعه‌ای که شامل یک پسر جوان (یونگ هو)، والدینش، دوستش و یک ستاره سینماست. آنچه که مهم است شخصیت‌سازی و سپس شخصیت‌شناسی کارگردان در طی روابط این جوان و این کاراکترهاست. جایی‌که نماهای تک بعدی و سیاه و سفید بر فعالیت‌های روزمره و گفت‌وگوهای ساده و بازخورد آنها تمرکز دارد. او می‌خواهد تماشاگر را به این نکته متوجه کند که اهمیت زندگی همه‌ی انسان‌ها بر پایه‌ی همین روابط، کارها و صحبت‌های معمول است و نه بیشتر و هرآنچه که از عمق، کیفیت و یا کمیت زندگی حاصل می‌شود بر پایه‌ی همه رویدادها و جزئیاتی است که در زندگی روزمره‌ی ما جاری است. «مقدمه» با شیوه‌ای بسیار ساده نه بحث ترتیب زمانی دارد و نه پیچیدگی شخصیتی بلکه مخاطب را به درک بزرگی از شخصیت خود فرا می‌خواند که هر روز کارهای عادی همچون خوردن، استراحت کردن، کارکردن، دیدن و شنیدن و … را انجام می‌دهد و همین برای همه‌چیز او کافی است.

 

هیچکس قهرمان نیستهیچ ‌کس قهرمان نیست | Nobody’s Hero

  • کارگردان : آلن ژیرودی

  • ژانر: کمدی

  • IMDB : 6.3

ساختار فیلم دقیقا از نامش بهره می‌برد؛ «هیچ‌کس قهرمان نیست». شخصیت‌های فیلم حول یک اتفاق تروریستی با الهام از حملات داعش که در سال‌های ۲۰۱۶-۲۰۱۵ رخ داد شکل گرفته‌اند. با حادثه‌ای تروریستی در شهر کلرمون فران در مرکز کشور فرانسه با شخصیت‌هایی مواجه می‌شویم که هرکدام به نوعی تحت‌تاثیر این رخ‌داد قرار می‌گیرند. عشق مدریک رومن و ایزادورا در هتل دو فرانس، حضور سلیم جوان عرب و برنامه‌نویس کامپیوتر در محله‌ی خود پس از انفجار، برخورد مدریک با شخصیت سلیم جوان، پناه دادن سلیم از سوی مدریک و رفتارهای شبهناک سلیم و پارانویای شکل گرفته حول شخصیت‌های شهر همه و همه کارگردان، آلن ژیرودی را در نگاهی به جامعه فرانسه به خلق موقعیت‌هایی طنز و شاید استهزاء روابط پر از تناقض جامعه فرانسه سوق می دهد.

او با بحرانی خارجی طعنه‌ای به ذات اجتماعی می‌زند که از سوء تفاهم‌ها، خرق‌عادتها و بی‌اخلاقی‌ها به مرز همان فاجعه‌ای رسیده که در شهر رخ داده است. او به زبان عامیانه طنزی را به تصویر می‌کشد که شرایط فرانسه این روزها را از دیدی شخصی تفسیر می‌کند. شخصیت‌های او همه درگیر شرایطی هستند که رویدادهای پیرامونشان آنها را وادار به کنش و واکنش‌هایی می‌نماید که ابتدا به ساکن، خودشان را به دردسر می اندازد. مثل شخصیت ژرارد همسر ایزادورا که بین رفتارهای همسرش و حسادتش به مدریک گیر افتاده است! همچون مردمی که  سایه‌ای از راست‌گرایان افراطی را در جامعه‌ی خود احساس می‌کنند اما نمی‌توانند منکر ورود جامعه عرب زبانان به کشورشان شوند. هنر ژیرودی در این فیلم به وجود آوردن تناقض‌ها و تنش‌های مضحک در بستر سوءتفاهم‌های فکری است.

 

چه کسی مترو متوقف میکندچه کسی ما را متوقف می‌ کند |Qui à part nous

  • کارگردان : یوناس تروبا

  • ژانر: درام، مستند

  • IMDB : 6.9

یک درام مستند طولانی از کارگردان جویای نام یوناس ترومبای اسپانیایی به مدت سه ساعت و چهل دقیقه است. او از تعدادی نوجوانان هموطنش می‌خواهد که در یک پروژه‌ی بلندمدت پنج ساله (۲۰۱۵-۲۰۲۰) حضور پیدا کرده و طی آن بخشی از زندگی خود را با مخاطب، صادقانه به اشتراک بگذارند و از آنچه با زندگی خود می‌خواهند انجام دهند. ترس‌ها، تنهایی، تمایل به دیده شدن، جذب از طرف جامعه و… با مخاطب صحبت کنند.

او طی فیلم شنونده دغدغه ها و دل‌مشغولی‌های آنان است و با آنها در جاهای مختلف همراه است مثلا در تظاهرات علیه خصوصی‌سازی مدارس و یا بحث‌هایشان درباره‌ی سیاست و یا نگرانی‌هایشان در خصوص آینده‌ی کره زمین و … ترومبا با حوصله و هوشیارانه سیر تحول اکنون و در عین‌حال آینده‌ی جامعه خود را به تصویر می‌کشد. آینده‌ای که می‌توان آن را به کل جوامع بشری تسری داد و متوجه این موضوع شد که آنها با نسل‌های گذشته خود چه تفاوت‌های عمده‌ای داشته و چگونه می‌توانند بر آیندگان خود تاثیر داشته باشند. دوربین ترومبا در میان این نوجوانان خود یک کاراکتر است، همچون فردی مشتاق و جست‌وجوگر بر روی آنها تمرکز می‌کند و با حوصله به عقاید آنها حداقل بر روی دوربین اهمیت می‌دهد. جسارت تروبا در به‌کارگیری زمان و حفظ خط سیر اثرش طی مدت طولانی ساخت و مواجه با انسان‌هایی که در گذر زمان ممکن است چالش‌هایی داشته باشند، قابل تقدیر است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.