نقد سریال «ترک تحصیل» The Dropout | در جستجوی خون

نویسنده: والری ایتِن‌هوفِر              ترجمه: بهروز بیات

«ترک تحصیل» از مینی‌سریال‌های شاخص امسال است که برنده‌ی جوایز متعددی هم شده است. این مجموعه‌ی هشت قسمتی به زندگی الیزابت هولمز، مؤسس کمپانی پرسروصدای تِرانوس می‌پردازد. الیزابت هولمز در سال ۲۰۰۳  ایده‌ای در سر داشت که می‌توانست جهان را متحول کند. در سال ۲۰۱۵، جهان فهمید که عملی‌شدن این ایده‌ ممکن نیست. قسمت عمده‌ای از «ترک تحصیل»، مینی‌سریال جدید شبکه‌ی هولو (Hulu) در همین دوره‌ی زمانی می‌گذرد و ظهور و سقوط کمپانی زیست‌پزشکی ترانوس را با جزئیات فراوان به تصویر می‌کشد. بار عمده‌ی مجموعه بر دوش هنرپیشه‌ی نقش اصلی‌ است که با بازی گیرا و تأثیرگذارش امکان مطالعه روی شخصیت را به بهترین شکل فراهم می‌کند.

آماندا سیفراید ایفاگر نقش الیزابت هولمز است، مبتکری راسخ و سخت‌کوش که سعی دارد سیستم سیّاری برای آزمایش‌های خون طراحی کند که در آن فقط به قطره‌ای خون نیاز باشد. در «ترک تحصیل»، او خود را در قامت نوعی خدا می‌بیند و این تطابق دارد با این‌ که ابتکار او نیازمندِ یک قربانی خون است. هولمز شخصیت گول‌زننده‌ای است که فرورفتن در قالب آن کار راحتی نیست، شاید تا حدودی به این خاطر که دانش عمومی درباره‌‌‌ی او چندان یکپارچه نیست. اما سیفراید که شباهت ظاهری قابل توجهی هم با هولمزِ واقعی دارد، این شخصیت را با ظرافت هرچه تمام‌تر بازی کرده است.The Dropout

درخشان‌‌بودنِ «ترک تحصیل» بیشتر به خاطر بدیع و تازه‌بودن آن است و این بداعت تماماً به غرابت شخصیت هولمز برمی‌گردد. ما لحظات مهم و تأثیرگذاری از زندگی او را می‌بینیم، از اشک شوق پدرش به خاطر محقق‌شدن قولی که دختر در هفت‌سالگی داده بود تا مادرش که می‌گوید تعرض جنسی دوران تحصیل در دانشگاه را پشت سر بگذارد تا بتواند به زندگی ادامه بدهد. با این همه هیچ‌چیز در مجموعه نیست که کاملاً توضیح بدهد هولمز چگونه هولمز می‌شود. او در سرتاسر مجموعه، جلوی آینه با خودش در حال تمرین‌کردن است تا چگونه سخن بگوید و لحن صدایش را چطور تنظیم کند. سرخوشانه و سبک‌بال با ترانه‌های هیپ‌هاپ می‌رقصد و بعد ادعا می‌کند که هرگز نرقصیده است. مدیرعاملی که او نقشش را بازی می‌کند، شخصیتی نامتعارف و در عین‌حال مصمم است که ظاهراً دغدغه‌ی اخلاقیات ندارد. حاصل کار شمایلی است باورپذیر که تا آستانه‌ی هراس‌انگیز‌بودن هم پیش می‌رود و به‌طورکلی از برقراری ارتباط با دیگران ناتوان است.

«سرگذشت ترانوس» عنوان مجموعه‌ی پادکست‌های تحقیقاتی محبوبی است که احتمالاً بسیاری از بینندگان سریال با آن آشنا هستند و علاوه‌بر «ترک تحصیل»، مستندِ «مبتکر: در جستجوی خون در سیلیکون وَلی» هم براساس آن ساخته شده است. برای کسانی‌که با این پادکست آشنایی ندارند، باید گفت هولمز پس از تأسیس ترانوس توانست سرمایه‌گذاران زیادی جذب کند. همچنین وعده و وعیدهای بزرگ به این و آن بدهد و حتی با داروخانه‌های زنجیره‌ای «وال‌گرینز» شریک شود، بدون آن‌که کوچک‌ترین اطلاعاتی از محصولِ در حال ساخت خود را در اختیار آنها قرار بدهد.ترک تحصیل

مسیر ترانوس برای رسیدن به موفقیت و فروپاشی متعاقب این کمپانی آکنده از نمونه‌های جعل‌شده، داده‌های گلچین‌شده و سرپوش‌گذاری‌های همه‌جانبه بوده است. مینی‌سریال‌های دیگری که براساس چنین رئوس اخباری ساخته شده‌اند، عامدانه میزان دست‌داشتن شخصیت مرکزی‌شان را در هاله‌ای از ابهام نگاه می‌دارند تا رویکردی دیپلماتیک در پیش گیرند اما  هولمزِ سریال «ترک تحصیل» در تمامی اتفاقات در قالب متهم به تصویر کشیده می‌شود.

«ترک تحصیل» با هولمز در قامت پروتاگونیست (قهرمان) شروع می‌شود، اما وقتی تصمیم‌گیری‌های این شخصیت غامض‌‌تر و غیرقابل‌فهم‌تر می‌شوند، مجموعه ترجیح می‌دهد بر شمایل‌های دیگر در داستان متمرکز ‌شود. بازیگران نقش مکمل حضور قوی و محکمی دارند از استفن فِرای در نقش دانشمند برجسته‌ای که مسوول بخش تحقیقاتی است بگیرید تا دو بازیگری که نقش کارآموز را ایفا کرده‌اند و احساس می‌کنند چاره‌ای ندارند جز این‌که درباره‌ی سهل‌انگاری‌های صورت‌گرفته در آزمایشگاه صحبت کنند. در نهایت ارتشی کوچک از آدم‌هایی سربرمی‌آورند که گفته‌های هولمز را باور ندارند.

در رأس این ارتش، یک پروفسور زن دانشگاه استنفورد حضور دارد و یک سرمایه‌گذار سرخورده که دوست خانوادگی هولمز است. «ترک تحصیل» چندان پُر فراز و نشیب نیست، نقاط اوج احساسی چندانی ندارد که بتوان درباره‌شان صحبت کرد. اما هوشمندی مجموعه در این است که سعی می‌کند روی آدم‌هایی تمرکز ‌داشته باشد که  انگیزه‌های آنها از پروتاگونیست داستان موجه‌تر و منطقی‌تر است.

 

The Dropout

مشکل اساسی  سریال «ترک تحصیل» در همین فقدان مرکز ثقل احساسی است. داستان هولمز درباره‌ی سخت‌کوشی و راسخ‌بودن‌ است. او تلاش می‌کند روایتگرِ جستجوی موفقیتی باشد که عملاً وجود خارجی ندارد. هولمز بارها به مدیرعامل‌های شرکت‌های استارت‌آپی مشهور اشاره می‌کند، بدون آنکه به دستآورد واقعی آن آدم‌ها اعتنایی داشته باشد. این‌طور به نظر می‌رسد که برنامه‌ی هولمز برای تسخیر جهان در دو مرحله تعریف شده است: ترک تحصیل از دانشگاه و تلاش برای این که مردم او را باور کنند.

رویاها و تصورات این شخصیت آشکار هستند اما ما هرگز نمی‌توانیم تمام و کمال او را بشناسیم. بسته به زاویه‌ای که نگاه کنیم، او می‌تواند آدمی سخت‌کوش با اعتماد‌به‌نفسی بیش از حد، دختری خام و نابالغ یا یک جامعه‌ستیز تمام عیار باشد. «ترک تحصیل» ماهیت توضیح‌ناپذیر و اسرارآمیز قهرمانش را به خوبی حفظ می‌کند، اما چنین رویکردی به ناچار مستلزم آن است که تماشاگر از قهرمان فاصله بگیرد. صرف نظر از شخصیت‌پردازی خودِ هولمز، «ترک تحصیل» کیفرخواستی است انتقادی پیرامون فرهنگِ استارت‌آپ و توطئه‌های حریصانه‌‌  و در عین‌حال جذابی که در پشت صحنه‌ی سیلیکون ولی جریان دارند.

هولمز از همان ابتدا برای موفق‌شدن با مانع بزرگی روبه‌رو می‌شود چون یک زن است. وقتی هم که به قدرت می‌رسد به همان علت (زن‌بودن) مدت‌ زیادی در قدرت می‌ماند. هولمز و دیگران به‌طور تلویحی این نکته را مطرح می‌کنند که زیر سؤال‌بردن موفقیت یک زن امری غیرفمنیستی است. حتی اگر آن زن آشکارا غیر قابل اعتماد باشد و هیچ داده‌ و اطلاعاتی برای پشتیبانی از تلاشی که انجام می‌دهد، نداشته باشد.

این واقعیت که اقدامات دروغینِ ترانوس و ابزار غیرکاربردی‌اش برای مدت زمان زیادی نادیده گرفته شدند و حتی این کمپانی توانست تأییدیه‌ی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) را به دست آورَد، نشان‌دهنده‌ی تلاش نسنجیده‌ی سرمایه‌گذاران برای کسب موفقیت بزرگ در آینده است. ترانوس کسب‌و‌کاری می‌شود که بر پایه‌ی انحصار، پنهان‌کاری و پرستشِ قهرمان بنا شده است؛ مخصوصاً که کارکنان آن در طول سریال، نَه یک، بلکه دو آهنگ دسته‌جمعی در ستایش مؤسس کمپانی‌شان می‌خوانند.ترک تحصیل

سریال «ترک تحصیل» فکرشده و سرگرم‌کننده است، هرچند در مواقعی فاصله‌اش را با تماشاگر حفظ می‌کند. اگر این مینی‌سریال در جایگاهی می‌ایستد که بالاتر از انبوه مجموعه‌هایی است که این روزها پیرامون افراد شیاد و متقلب ساخته می‌شوند، علت آن تا حدود زیادی به نقش‌آفرینی سیفراید و ساختار موجز مجموعه برمی‌گردد. این هنرپیشه توانسته است جاه‌طلبی دیوانه‌وار هولمز را با خنده‌ی تمرین‌شده‌ای مرتبط کند؛ خنده‌ای که البته نمی‌تواند شرم و تزلزل این مبتکر را کاملاً پنهان کند. سیفراید ابعاد گوناگون شخصیت الیزابت هولمز را به راحتی به تصویر کشیده است. با پیشرفت سریال شمایل مرکزی آن تا حدودی غیرقابل‌فهم می‌مانَد، حتی وقتی حضورش به تدریج تهدیدآمیزتر می‌شود. همچنین با از هم پاشیده‌شدن ترانوس مشخص می‌شود تنها نکته‌ی واقعی که این ترک تحصیل برای هولمز با موفقیت به همراه آورده است، انکار خودش است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.