نویسنده: الناز مظفری
به راحتی میتوان فهمید که چرا هر نسل از تماشاگران سینما برای فیلمهای هیجانانگیزی (Thriller Movies) که قلب آنها را به تپش میاندازد، هزینه میکنند. این روابط تو در تو طیف گستردهای از زیرسبکها را در بر میگیرد، از حماسههای جنایی گسترده گرفته تا سایکودراماهای هیجانانگیز که تعیین دقیق آنچه را که زیر چتر وسیع آن قرار میگیرد، دشوار میسازد و حتی انتخاب گل سر سبد در یک فهرست محدود شده را سختتر میکند.
اول و مهمتر از همه اینکه یک فیلم هیجانانگیز خوب باید همواره واکنش مخاطبانش را برانگیزد و آنها را به صندلیهایشان میخکوب کند. برخی از تحسینبرانگیزترین کارگردانان تاریخ سینما در این ژانر به موفقیتهایی دست یافتهاند، از هر نوع مرزی عبور کردهاند و با فیلمهای خود ضربان قلب تماشاگر را چند برابر کردهاند. با این حال به منظور رعایت انصاف، ما تصمیم گرفتهایم که هرکدام فقط یک بار در این فهرست قرار گیرند، تا بتوانیم به طور کامل وسعت این ژانر را به تصویر بکشیم. همه موارد از اصول سنتی آن پیروی نمیکنند اما همه ۲۰ مورد شما را وحشتزده خواهند کرد. در ادامه میتوانید بهترین فیلمهای هیجانانگیز تمام دوران را مشاهده کنید.
دایره سرخ | Le Cercle Rouge, 1970
-
کارگردان: ژان-پیر ملویل
-
IMDB: 7.9
راه و رسمهای وفاداری، شرافت و مردانگی نهفته در این فیلم هیجانانگیز فرانسوی زیبا و خوشساخت که در آن سرنوشت سه طرد شده اجتماعی-یک فراری بدنام، یک پلیس سابق الکلی، و مجرمی که به تازگی آزاده شده- در حین دزدی از یک جواهر فروش شجاع به تصویر کشیده شده است. کارگردان افسانهای ژان پیر ملویل با کوکتلهای سینمایی انفجاری که نوآر آمریکایی پس از جنگ را با شکوفایی موج نو فرانسه ترکیب میکرد، نامی برای خود دستوپا کرد.
نتایجی که در اینجا به دست میآید چیزی کمتر از حیرتانگیز بودن ارائه یک فیلم هیجانانگیز سرد و بیروح نیست که زمان شیرین خود را برای پیشبرد آن میبرد اما تنش را بدون هیچ مشکلی افزایش میدهد، پس نباید آن را از دست داد.
یادگاری | Memento, 2000
-
کارگردان: کریستوفر نولان
-
IMDB: 8.4
کریستوفر نولان کارگردان بریتانیایی قبل از اینکه مترادف با روایتهای اسرارآمیز، خطوط زمانی و بزرگترین مغز متفکر در هالیوود شود، با «یادگاری» (Memento) به شهرت رسید؛ یک نئو نوآر هوشمندانه و مبتکرانه که در آن گای پیرس انتقام جو سعی میکند قاتل همسرش را در حالی که با از دست دادن حافظه کوتاه مدت دست و پنجه نرم میکند، ردیابی کند.
اگرچه مغز متفکر پشت «تلقین» ( Inception) و «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) خیلی لقمه گندهتر از دهن اوست اما، نولان با فیلم موفق خود در سال ۲۰۰۰ به پیشرفت بزرگی دست یافت و حتی اگر سرمایهگذاریهای بعدی او قطعاً از نظر مقیاس، بودجه و وسعت بزرگتر شده است، تعداد کمی از آنها بهتر از فیلمهای هیجانانگیزی است که برای اولین بار او را وارد عرصه جهانی کردند.
بعدازظهر سگی | Dog Day Afternoon, 1975
-
کارگردان: سیدنی لومت
-
IMDB: 8.0
در طول تقریباً ۲۴ ساعت در طول یک روز گرم تابستان، تنشها در پراسپکت پارک غربی بین خیابان هفدهم و هجدهم در بروکلین کم کم شدت مییابد، جایی که سرقت از بانک بهسرعت تبدیل به یک گروگانگیری پرتنش و درگیری طولانی با پلیس میشود.
سیدنی لومت، کاگردان پرآوازه و یک پیشتاز تضمین شده که کارنامهاش شامل عناوینی چون «۱۲ مردان خشمگین» (۱۲ Angry Men)، «شاهزاده شهر» (Prince of the City) و « سرپیکو» (Serpico) میشود، یکی از فیلمهای شاخص موج نو هالیوود و فیلم سازی چریکی ۱۹۷۰ را به نمایش گذاشت؛ فیلمی که در عین حال آینه تمامنمای خود و در عینحال جلوتر از آن به نظر میرسد. «بعدازظهر سگی» (Dog Day Afternoon) که مملو از صحنههای نمادین، تفسیرهای اجتماعی زیرکانه و بهترین ساعت آلپاچینو است، بهعنوان نقطه عطف در این ژانر که هر سال طنین اندازتر میشود، ایستاده است.
اِم | M, 1931
-
کارگردان: فریتس لانگ
-
IMDB: 8.3
فیلم پیشگامانه «اِم» (M) فریتس لانگ که اغلب بهعنوان فیلمی که آغازگر رویههای روانشناختی و جنایی است، بدون اذعان به تأثیر بینظیری که تقریباً بر همه فیلمهای ترسناک مدرن پس از آن اعمال کرده است، قابل بحث و بررسی است.
شکارچی در این منطقه به طعمه تبدیل میشود که بینندگان را در یک تعقیب و گریز گسترده در سراسر برلین پس از جنگ غوطه ور میکند، جایی که یک کودک کش موذی (پیتر لور) در حالی که سعی میکند از عدالت بگریزد، بذرهای بیاعتمادی و سوءذن را در بین ساکنانش میکارد. اثر اصلی لانگ هم پرترهای پر از ابتذال شر است و هم مرثیهای غمگین درباره خطرات ذهنی جمعی و جماعت اوباش که ضربات انتقادی خود را با تهدیدی واقعی وارد میکند. فریب وضعیت تقریباً یک قرنی آن را نخورید – وقتی صفحه به رنگ سیاه در میآید، دور شدن از کل تجربه دشوار است.
مرد سوم | The Third Man, ۱۹۴۹
-
کارگردان: کارول رید
-
IMDB: 8.1
بخش عمده منطق این بخش از فیلم نوآر اروپایی سرنوشتساز، به شکوفایی سبکهای فراوان آن و به ویژه فیلمبرداری قوی سیاه و سفید آن در وین پس از جنگ جهانی دوم میپردازد. اگرچه نگاه دقیق فیلمبردار، رابرت کراسکر، برای جزئیات شایسته ستایش است، نیروی محرکه واقعی «مرد سوم» (The Third Man) در رابطه درهم تنیده بین دو مرد نهفته است: یک رماننویس معمولی (جوزف کاتن) و دوست قدیمی دوران کودکیاش (اورسون ولز) که مرده فرض میشود.
شبیه به سبک شاهکار کورتیز به نام «کازابلانکا» کورتیز، بقایای جنگ در هر خیابان و کوچه پس کوچههای تاریک وین اشغالی وجود دارند و برای کارول رید، کارگردان بریتانیایی، فضایی غمانگیزی را برای داستان ترسناکش فراهم میکند. تقریبا با گذشت ۷۵ سال ازجمله یکی از بزرگترین تصاویر تاریخ سینما هنوز نمیتوان بسیاری از تصاویر فیلم را تغییر داد.
جایی برای پیرمردها نیست | No Country for Old Men, 2007
-
کارگردان: بردارن کوئن
-
IMDB: 8.2
جوئل و اتان کوئن به دلیل این که متفاوتترین قصه گویان تاریخ سینما هستند، شاید دقیقا دو نامی نباشند که هنگام بحث درباره ژانر وحشت به ذهن خطور میکنند. مطمئنا حتی شادترین نوشتههای آنها در فهرستشان با دوز سالمی از ترس همراه است، اما هرگز به وضوح از این اقتباس کورمک مککارتی آشکار نشده بود.
آنتون چیگور (خاویر باردم)، ذاتی خشن و جامعهگریز دارد، برنده جایزه بهترین فیلم سال ۲۰۰۷، تاثیری ماندگار در میان تماشاگران سینما به جا گذاشت و فوراً وارد ذهنیت دورانی شد که با «ش» اولیه برای یک نسل بیعیب و نقص تبدیل به شخصیت شرور شد. اگر چه زمان میبرد تا خود را در ذهن شما جای دهد، اما بسیاری از زیرساختهای بیمارگونه در این نئووسترن تا مدتها پس از پخش تیتراژ پایانی با شما باقی میمانند.
- بیشتر بخوانید
- برترین عشق های یکطرفه سینما
- برترین فیلم ها با موضوع آخرالزمان | اینک آخرالزمان
- بهترین فیلم های علمی-تخیلی سال ۲۰۲۲ | فراتر از بینهایت
نشانی از شر | Touch of Evil, ۱۹۵۸
-
کارگردان: اورسن ولز
-
IMDB: 8.0
ابهامات اخلاقی بر روی فیلم هیجانانگیز با شروع حدس و گمانی که در مرز بین مکزیک و آمریکا اتفاق میافتد، شاهکاری که این اواخر از نوعی رنسانس برخوردار شده است. در بخش کوچکی به لطف ویرایش مجدد کارگردان کاملاً جدید که در مقایسه با نمایش ناموفق جهانی بهبود یافت که به شدت بینش خالقش را به خطر انداخت.
اساسا طرح بازی اورسن ولز در نقش یک کلانتر کثیف، فاسد و سیگاری که در مقابل چارلتون هستون، بهعنوان یک افسر مواد مخدر کار درست بازی میکند، چشماندازی لذتبخش دارد که با داشتن مهارت و دید منحصر به فرد در پشت دوربین رضایتبخشتر میشود. «نشانی از شر» (Touch of Evil) به خوبی از پس این وعده بزرگ برآمده و یک فیلم پر از سکانسهای ترسناک را به نمایش میگذارد که حرفی باقی نمیگذارد و تماشاگران را با چیزهای زیادی به فکر فرو میبرد.
چشمان کاملا بسته | Eyes Wide Shut, ۱۹۹۹
-
کارگردان: استنلی کوبریک
-
IMDB: 7.5
درام پشت داستان و فضای معمایی پیرامون آخرین اثر استنلی کوبریک در دو دهه گذشته زندگی از سر گذرانده، این فیلم حتی در پرده ای از ابهام فرو رفت و جنجالهای خبری و آنلاین را تا حد منزجرکنندهای بالا برد. با این حال چه در مورد پنهانکاری، شکست زناشویی، نمادپردازی پنهان یا نظریههای توطئه ایلومیناتی اطلاعات زیادی داشته باشید و چه نداشته باشید، جذبه ماندگار«چشمان کاملا بسته» (Eyes Wide Shut) غیرقابل انکار است.
این فیلم که در سال ۱۹۹۹ با بازی تام کروز و نیکول کیدمن، زوج قدرتمند هالیوودی ساخته شد. برانگیختگی جنسی را در ورطهای از انحراف میاندازد و مردانگی منحرف شده، بیبندوباری جنسی و عقاید و رسوم طبقه متوسط جامعه را زیر ذرهبین قرار میدهد. همانطور که دکتر بیل هارفورد مشهور در یکی از فرارهای شبانهاش چیزی بیش از آنچه برای آن چانه میزند به دست میآورد، واقعیت و خیال در کنار هم قرار میگیرند، امیال و احساسات سرکوب شده و وسواسهایش آشکار میشوند.
زِد | Z, 1969
-
کارگردان: کوستا گاوراس
-
IMDB: 8.2
فساد دولتی، ناکارآمدی سیستم اداری، فشار حکومت دیکتاتوری رهبریت زننده خود را در فیلم هیجانانگیز سیاسی وحشیانه کوستا گاوراس نشان میدهد. براساس ماجرای لامبراکیس در سال ۱۹۶۳، «زِد» (Z) حول یک داستان واقعی است که در آن مرگ ظاهرا تصادفی یک فعال چپ یونانی در بحبوحه یک اعتراض مسالمتآمیز جرقه تحقیقات سراسری در مورد قدرتها را برمیانگیزد و باعث میشود که یک دادستان باهوش پازلهای یک توطئه را کنار هم بچیند.
کاستا گاوراس، کارگردان مهاجر یونانی در نقطه تلاقی میان فیلم تریلر توطئه گرایانه و بیانیه سیاسی بیحد و مرض، موضع ضداستعماری خود را به وضوح بیان میکند و به صراحت نشان میدهد که چگونه کارمندان دولتی از قدرت خود برای فرار از عدالت و پیشبرد برنامههای شخصی خود استفاده میکنند. در مجموع به ندرت پیش میآید که با یک پایانبندی بزرگتر از یک پایان ندی فیلم«زِد» (Z) روبهرو شوید.
خداحافظی طولانی | The Long Goodbye, ۱۹۷۳
-
کارگردان: رابرت آلتمن
-
IMDB: 7.5
الیوت گولد در نقش فیلیپ مارلو بازی نمادینی ارائه میدهد، یک کارآگاه خصوصی شوخ و راحت که به یک معمای به ظاهر هزارتویی پر از پیچوخمها و بنبستها سرازیر میشود، جایی که همیشه چیزی بیش از آنچه در آن دیده میشود، وجود دارد.
«خداحافظی طولانی» (The Long Goodbye) رابرت آلتمن نه آنقدر که تفسیر مستقیمی از منابع دوره بوگارت ریموند کارور است، بلکه یک حقه کنایهآمیز است. این فیلم اساسا راه را برای انبوهی از درامهای بیروح و خشن هموار کرد که دنیای زیرزمینی لسآنجلس را از دید یک شوالیه سفید غیر متعارف بررسی میکنند- «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski)، «خباثت ذاتی» (Inherent Vice) و «زیر دریاچهای نقرهای» (Under the Silver Lake) را تصور کنید. دقیقاً مانند عناوین فوق، دنبال کردن کلیشههای داستانی یا در نظر گرفتن توطئههای به شدت درهم پیچیده، راهی مطمئن برای از دست دادن همه سرگرمیهای موجود است.
مزدِ ترس | The Wages of Fear, ۱۹۵۳
-
کارگردان: آنری ژرژ کلوزو
-
IMDB: 8.2
خطرات سرمایهداری زیربنای این فیلم کلاسیک فرانسوی با بسیاری از نکات قابل توجه است، که در آن چهار مرد فقیر تصمیم میگیرند برای ماموریتی قرار داد امضا کنند که شامل حمل محمولههای بسیار ناپایدار نیتروگلیسیرین در کامیونهایی از یکی از شهرهای آمریکای جنوبی در سراسر جنگل وحشی آمازون است.
«مزد ترس»(The Wages of Fear) که به اعماق روح انسان نفوذ میکند، بعدها در بازسازی ستودنی ویلیام فریدکین در سال ۱۹۷۷ به عنوان «ساحره» (Sorcerer) دوباره ساخته شد؛ و استفاده از نمایشی که ضربان قلب را بالا میبرد بهعنوان نقطه شروعی است برای نشان دادن نگاه جسورانه به سرمایه داری و طولی که پیچکهایش را بر روی انسانهای ناامید میپیچد. شاهکار آنری ژرژ کلوزو که تمرینی استادانه در تنش دراماتیک است، برای هر فیلم دوستی ارزش یک بار دیدن را دارد.
اولد بوی| Oldboy, 2003
-
کارگردان: پارک چان-ووک
-
IMDB: 8.4
پارک چان ووک نابغهی کرهجنوبی، جنجال عجیبی را در ابتدای این داستان انتقام جویانه به پا میکند که در آن یک تاجر به ظاهر معمولی (چوی مین ووک) بدون هیچ دلیل مشخصی به مدت ۱۵ سال اسیر و شکنجه میشود.
«اولد بوی» (Oldboy) که یکی از بزرگترین پیچوخمهای سینمای مدرن را پشت سر میگذارد، یک فیلم هیجانانگیز فراموشنشدنی است که تب رویای شکستناپذیری را رها میکند و گلوی شما را میگیرد و تا زمانی که داستان تمام نشده، رها نمیکند. پارک چان ووک که اغلب بهعنوان فیلمسازی شناخته میشود که صنعت سینمای کرهجنوبی را به شهرت جهانی رساند و غربیهای بیشماری را با فرهنگ عامه این کشور آشنا کرد، بدون شک «اولد بوی» (Oldboy)، یکی از فیلمهای تعیین کننده هزاره جدید است.
هفت | Se7en, 1995
-
کارگردان: دیوید فینچر
-
IMDB: 8.6
سوذن و وسواس در راس این فیلم هیجانانگیز خشن قرار دارد، جایی که دیوید فینچر با بازسازی صحنه جنایت با اعتماد به نفس افراطی، گامی عظیم به سوی تعالی برمیدارد. طبق روایتهای متداول فیلمهای خشن مانند «محله چینیها»، «خاطرات قتل» و «درمان»، در تمام حس سنگین سرنوشتگرایی و خلق و خوی وحشتزدهشان غرق میشوند و این فیلم کلاسیک مذهبی در سال ۱۹۹۵ ما را در فضای پرآشوب دو کارآگاه جنایی قرار میدهد، ( برد پیت و مورگان فریمن) که سعی در تعقیب قاتل زنجیرهای دارند که مسئول سری قتلهای وحشتناک است.
غرامت مضاعف | Double Indemnit, ۱۹۹۴
-
کارگردان: بیلی وایلدر
-
IMDB: 8.3
بیلی وایلدر که پیش از این در دهه۴۰ در صدر جهان قرار داشت و پیشتر به شگفتزدگی تماشاگران سینما عادت کرده بود، اما هیچ کدام از آثار او که زیر چتر فیلمهای هیجانانگیز قرار میگیرند، به اندازه اثری چون «غرامت مضاعف» (Double Indemnit) نتوانستند مخاطب را شگفتزده کنند.
«غرامت مضاعف» (Double Indemnit) غرق در بدبینی و کنار هم قرار گرفتن برخی از بهترین دیالوگهای متعهد به فیلم، به تنهایی در فیلمهای وایلدر و عصر طلایی هالیوود مینشیند، در ادامه یک فروشنده بیمه عمر قلابی (فرد مک موری) و یک همسر حقه باز (باربارا استانویک) که با هم نقشه یک قتل را میکشند. صداگذاریهای گیج کننده، فلاشبکهای مکرر، شوخیهای لذتبخش تحریکآمیز، معاملههای دوطرفه، و یک زن فتنهانگیز حیلهگر. اگر«غرامت مضاعف» (Double Indemnit) با معیارهای امروزی قدیمی به نظر میرسد، تنها به این دلیل است که فیلم در وهله اول همه این ویژگیها را نشان داده است.
انفجار | Blow Out, 1981
-
کارگردان: برایان دی پالما
-
IMDB: 7.4
وسواس فکری، مهارت زبده و شجاعت بیبدیل برایان دی پالما در این فیلم هیجانانگیز پارانویایی و با بازی جان تراولتا نمایی تحسینبرانگیز پیدا میکند، که در آن یک تکنسین درجه دو جلوههای صوتی در حین ضبط صدا با چیزی که ممکن است یک ترور سیاسی باشد یا نباشد، برخورد میکند. این کارگردان آمریکایی که در طول ۵۰ سال زندگی حرفهای خود دائماً مرز بین ادای احترام و افراط در تقلید ادبی را پیموده است.
این بار با ترکیب پارانویای سبکی از فیلم «آگراندیسمان» (Blow-up) از میکلآنجلو آنتونیونی و با بدگمانی منفی از فیلم «مکالمه» (The Conversation) از فرانسیس فورد کاپولا، موفقیت چشمگیری به دست آورد و و بالاترین درجه از فیلمهای هیجانانگیز پست واترگیت را خلق کرد. «انفجار» (Blow Out) به همان اندازه که داستانی پلیسی و تصویری غمانگیز از آمریکا خیرهکننده است که تفکر عمیقی در مورد ماهیت فیلم سازی است و مانند یک رویای شکستناپذیر به ذهن شما مینشیند.
بهشت و دوزخ | High and Low, 1963
-
کارگردان: آکیرا کوراساوا
-
IMDB: 8.4
اگرچه آثار باشکوه او از حماسههای سامورایی قرون وسطایی و افسانههای متعصبانه برجسته، تحسین بینالمللی را برای او به ارمغان آورد، اما این فیلم هیجانانگیز سرد و بیروح معاصر است که بهعنوان جذابترین و زیرکانهترین فیلم آکیرا کوروساوا شناخته میشود. همکاری همیشگی، توشیرو میفونه، نقش یک مدیر ثروتمند را بازی میکند که پس از دستگیری اشتباه پسر رانندهاش به دلیل باجگیری، هدف اخاذی قرار میگیرد.
در ظاهر«بهشت و جهنم» (High and Low) یکی از رویههای پلیسی بزرگ سینما است، کلاسی در صحنهپردازی و انسداد که مدام مخاطب را گمراه میکند و تنش را درست زیر نقطه جوش فرو میبرد. با این حال کمی عمیقتر کنکاش کنید و متنی بسیار گویا را در اینجا خواهید یافت؛ بازتابی شیطانی از پویایی طبقه بالا و پایین را در بر میگیرد و جامعه مدرن را تشکیل میدهد.
آبی تمام عیار | Perfect Blue, 1997
-
کارگردان: ساتوشی کن
-
IMDB: 8.0
غربیهایی که به بیاعتبار کردن انیمهها بهعنوان رسانهای که فقط مخاطبان جوانتر را هدف قرار میدهند، ادامه میدهند، در کار کارگردان رویایی، ساتوشی کان، تکذیبی شرورانه خواهند یافت. به همان اندازه فیلمهای هیجانانگیز فینچر به طرز بیرحمانهای مصمم است و به اندازه صحنههای تخیلی و رویایی لینچ آزاد و رها است. «آبی تمام عیار» (Perfect Blue)، یک مطالعه بسیار دقیق در مورد شهرت و فرهنگ افراد مشهور است که بررسی روان شناختی یک هنرمند محصوب سابق جی‑ پاپ که هنرپیشه شده است را بررسی میکند.
اگرچه ساتوشی کن به دلیل جلوتر از زمان خود به امری بدیهی در نقد فیلم تبدیل شده است، اما او کاملاً این تمایز را با این فیلم روانکاوانه از هم گسیخته به دست آورده است. با ظهور رسانههای اجتماعی و روزنامه نگاری مصور، نگاه تیره و تار «آبی تمام عیار» (Perfect Blue) به کاهش مشاغل نمایشی حالا عمیق تر از همیشه شده است. میراث «آبی تمام عیار» (Perfect Blue) نه تنها بهعنوان نقطه عطفی در انیمیشن، بلکه به عنوان یک دستاورد خیرهکننده در فیلمسازی مدرن همچنان زنده است.
محله چینیها | Chinatown, 1947
-
کارگردان: رومن پولانسکی
-
IMDB: 8.2
شاید هیچ فیلمی به اندازه شاهکار رومن پولانسکی در سال ۱۹۷۴ از حس سرشار از ترس و بیاعتمادی که دوران نیکسون را تعریف میکرد، بهرهای نبرد. فیلمی که زمان را به سال ۱۹۳۷ بر میگرداند تا تصویری ترک خورده از لس آنجلس را به تصویر بکشد. تصویری که مثل مکه پر زرق و برق نبود، اما لانهای از عیاشی بود که انگار زیر پایش فرو میریزد.
حتی اگر «محله چینیها» (Chinatown) را ندیده باشید (که به این معنی است که باید تماشا کنید)، قطعاً فیلمهای زیادی دیدهاید که بخشهایی از آن را حذف کردهاند. همانطور که یک کارآگاه خصوصی کهنه کار به نام جیک گیتس (جک نیکلسون) در یک جولانگاه بیپایان از فساد و فریب کار میکند، کم کم متوجه میشویم که فیلم چقدر متعهد به افشای بیرحمانه فساد اخلاقی است که زیر سطح خوش ظاهر آن قرار دارد، قرار است درک برجسته ما از شهرتینسل، حتی با رویای آمریکایی بهعنوان یک کل را انکار کند. گاهی تقلید میشود اما هرگز تکرار نمیشود، وقتی «محله چینیها» (Chinatown) را تماشا کنید، هرگز نمیتوانید آن را فراموش کنید.
سرگیجه | Vertigo, 1958
-
کارگردان: آلفرد هیچکاک
-
IMDB: 8.3
هیچ فهرستی از فیلمهای هیجانانگیزی که باید حتما ببینید بدون حضور جناب آلفرد هیچکاک کامل نخواهد شد؛ مردی که به تنهایی اصول اولیه فیلم را از هم گسیخت و مرز این ژانر را به قلههای تازهای رساند. استاد دلهره در طول زندگی حرفهای درخشان خود، مجموعه قابل توجهی از شاهکارهای واقعی را برای ما به یادگار گذاشت که بسیاری از آنها میتوانستند به راحتی در فهرست حاضر جای گیرند. با این اوصاف گذر از«سرگیجه» (Vertigo) بهعنوان دستاورد بزرگ و همچنین یکی از نابترین لذتهای سینما سخت است.
بازیگر نقش اصلی فیلم، جیمز استوارت، نقش کارآگاهی را با حساسیت دقیقی بازی میکند، که از ترس از ارتفاع دارد و شور و اشتیاقی او را هدایت میکند. از طریق همین شخصیت دوگانه است که هیچکاک تار و پود نگاه مردانه و کل آثارش را از هم میگسلاند و با حیلهگری، انتظارات تماشاگران را به تاثیری تکاندهنده تبدیل میکند. بیش از نیم قرن بعد، افسون هیجان انگیز«سرگیجه» (Vertigo) همچنان مخاطبان را مجذوب خود میکند.
جاده مالهالند | Mulholland Drive, 2001
-
کارگردان: دیوید لینچ
-
IMDB: 7.9
به ندرت پیش میآید که یک تجربه سینمایی کامل شما را درگیر کند، اما داستان عاشقانه دیوید لینچ در شهر رویاها شاید نزدیکترین فیلمی که تا به حال به جداسازی مستقیم ضمیر ناخوداگاه به دنیای سینما رسیده است این کار را انجام میدهد.
سفری به فضای پرآشوب ستارهای بلندپرواز (نائومی واتس) که وارد دنیای مسحورکنندهای از باورهای ساختگی میشود، «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) بهعنوان اوج دستاورد، واضحترین و در عین حال پیچیدهترین بیان دیدگاه غیرمعمول لینچ است. کشف تصورات خیالی بیپایان این معمای جعبه جادویی به موضوع خوانشهای روانکاوانه وسواس گونه و دقیق تبدیل شده است اما فیلم منسجمتر از آن چیزی است که در ابتدا به نظر میرسد. درحالی که بسیاری معتقدند که فیلم به طور دقیق از قوانین ژانر پیروی نمیکند اما «جاده مالهالند» (Mulholland Drive) یک فیلم هیجانانگیز قطعی است که بر خلاف هر ژانری قبل یا بعد از آن، شما را تا سرحد مرگ میترساند.
سوء ظن
با تشکر از زحمات شما.
فیلمهایی موجود هستند مانند a brave one و فیلمهای راسل کرو و دنزل واشینگتن یا ریچارد گی یر یا اندی گارسیا که عموما درباره آنها مطلبی نوشته نمیشه.