نویسنده: امیرحسین اشرفی
فیلمهای جاسوسی یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی در جهان بهشمار میروند که از همان ابتدای پیدایش سینما ساخته میشوند و هنوز هم فروش قابلتوجهی دارند. داستان این فیلمها همانطور که احتمالا حدس میزنید، بهطور معمول حول محور مسائل مربوط به جاسوسی مانند تاکتیکهای جاسوسی یا ماموریتهای مخفی که توسط متخصصان حرفهای انجام میشود، میچرخند. آثار جاسوسی برای سالیان سال یک ژانر محبوب بودهاند که در هر دوره با یک موضوع و داستان ویژه ساخته میشدند. در این نوشتار به بررسی تحول فیلمهای جاسوسی، موضوعات آنها و تأثیری که در طی این سالها بر فرهنگ عامه گذاشتهاند، خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
تحول فیلمهای جاسوسی
قدمت اولین فیلمهایی که در ژانر جاسوسی و اکشن ساخته شدند به نزدیک یک قرن پیش و دههی ۱۹۲۰ بازمیگردد که اغلب تحت تأثیر رمانهای جاسوسی آن دوران بودند. این فیلمهای اولیه داستانهای سادهای داشتند و بیشتر به نمایش تقابل خیر و شر میپرداختند. در دههی ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ اما تحول بزرگی در ژانر جاسوسی ایجاد شد؛ داستانهای چند لایه و پیچیده وارد فیلمها شدند و همچنین بیشتر به شناخت و معرفی شخصیتهای فیلم پرداخته شد. باید گفت در این دوره اکثر استودیوهای بزرگ فعال در این ژانر موضوعات فیلمهای خود را از فعالیتهای واقعی جاسوسی که در جنگجهانی دوم و سپس جنگ سرد انجام شده بود، الهام میگرفتند.
دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ دوران شکوفایی فیلمهای ژانر جاسوسی بود و این آثار رنگ و بوی علمی – تخیلی به خود گرفتند؛ بهطوری که ما شاهد برخورداری جاسوسان از تکنولوژیهای پیشرفتهی تخیلی و ابزارهای جاسوسی خاصی بودیم که با آنها میتوانستند کارهای خارقالعادهای انجام دهند و تماشاگران را انگشت به دهان بگذارند. اما اتفاق جالب دیگری که در دههی ۱۹۶۰ برای این ژانر محبوب رخ داد، ظهور ژانر ضدجاسوسی بود که دقیقا در نقطهی مقابل آن قرار میگرفت و منتقد جدی اهداف و اقدامات جاسوسان بود.
دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ژانر جاسوسی دیگر جای خود را در سینما باز کرده بود و بیشتر بر روی صحنههای اکشن و حرکات رزمی تمرکز داشت. این فیلمها در آن دوره اغلب از سری فیلمهای «جیمزباند» الهام گرفته شده بودند. به صورتی که ما در آنها شاهد لوکیشنهای خارجی، ماشینهای سریع و البته سواستفاده از زیبایی زنان بودیم. دههی ۱۹۹۰ با ظهور ژانر جاسوسی پس از جنگ سرد همراه بود که به بررسی چشمانداز سیاسی جهان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میپرداخت. فیلمهای این دوره اغلب در حیطهی مسائلی مانند تروریسم و خطر ظهور قدرتهای جدید تولید میشدند.
در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، آثار جاسوسی همچنان به تحول خود ادامه دادند و فیلمهای فوقالعادهای با موضوعات تیرهتر و شخصیتهای پیچیدهتر در این زمان ساخته شد. بهعنوان مثال، سری فیلمهای «بورن» به بررسی اثر روانی جاسوسی بر شخصیت اصلی فیلم میپرداخت و فرانچایز «مأموریت غیرممکن» که بیشتر بر همکاری و کار تیمی تأکید داشت.
موضوعات فیلمهای جاسوسی
فیلمهای جاسوسی در اکثر موارد به موضوعاتی مانند وطنپرستی، وفاداری، خیانت، اصول و اخلاق جاسوسی و از این دست چیزها میپردازند. این فیلمها از شخصیتهایی تشکیل شدهاند که با حس وظیفه و وفاداری به کشورشان پیش میروند، اما همچنین باید چشمانداز اخلاقی پیچیدهی وظیفهی جاسوسی خود را نیز مدنظر داشته باشند. معمولا در فیلمهای جاسوسی این موضوعات را طوری به تصویر میکشند که مخاطب با خود فکر کند آیا واقعا روشهایی که برای حل مشکل مورد استفاده میشدند توجیهپذیرند یا خیر؟ یا اینکه خیانت به کشور مادری برای رسیدن به یک هدف بزرگ قطعا ارزشش را دارد!
نکتهی دیگری که باید در مورد موضوعات فیلمهای جاسوسی گفت این است که افراد باید حتما یک جبهه را انتخاب کند. به این صورت که شخصیت اصلی فیلم همزمان برای چند سازمان کار میکند اما در خلال فیلم مجبور به انتخاب یکی از آنها میشود. به همین دلیل افکار تماشاگران را در دست گرفته و پیوسته یک بازی روانی با او را ادامه میدهد که ببیند او نهایتا کدام جبهه را انتخاب خواهد کرد.
موضوع متداول دیگری که امروزه در فیلمهای جاسوسی بسیار دیده میشود، ایدهی استفاده از تکنولوژی و تأثیر آن بر عملیات جاسوسی است. فیلمهای جاسوسی اغلب از تکنولوژی و ابزارهای آیندهنگرانهای استفاده میکنند که حتی شاید اصلا وجود خارجی نداشته باشند. این ابزارها طوری طراحی شدهاند که به جاسوسان اجازه میدهند ماموریتهایشان را به نحو کارآمدتری انجام دهند. با این حال اخیرا به بررسی خطرات بالقوهی تکنولوژی، مانند ریسک از دست دادن حریم شخصی نیز میپردازند.
تأثیر فیلمهای جاسوسی بر فرهنگ عامه
فیلمهای جاسوسی تأثیر قابلتوجهی بر فرهنگ عمومی جامعه داشته و دارند. از مد و لباس گرفته تا موسیقی و تکنولوژی. به عنوان مثال، سری فیلمهای «جیمزباند» تأثیر زیادی بر مد و پوشاک مردانه گذاشتهاند و بسیاری دوس دارند تا جذابتی همسطح این جاسوس کاریزماتیک داشته باشند. علاوه بر این نباید از تاثیری که این ژانر برروی صنعت موسیقی نیز گذاشته چشمپوشی کرد. چرا که بسیاری از موسیقیدانان مشهور، موسیقی متن فیلمهای جاسوسی را نواختهاند و قطعاتی ماندگار و نوستالژیک خلق کردهاند.
فیلمهای جاسوسی همچنین در تأثیرگذاری بر تکنولوژی نقش عمدهای داشتهاند، زیرا بسیاری از ابزارها و دستگاههای استفاده شده در این فیلمها، الهامبخش ایدهها و نوآوریهای زیادی در صنعت شدهاند. مثال بارز آن تکنولوژی GPS است که ابتدا برای استفاده نظامی توسعه یافت و سپس برای استفادهی مدنی تطبیق داده شد. البته که بسیاری از تکنولوژیهای دیگر مانند «تشخیص چهره» و «اسکن بیومتریک» ابتدا برای استفاده در حیطهی جاسوسی به کار گرفته شده و سپس فراگیر شدند.
بدون شک فیلمهای جاسوسی در شکلگیری و جهتدهی نگرش ما نسبت به عملکرد واحدهای اطلاعاتی نقش بسیاری داشتهاند. در حالی که برخی از جنبههای فیلمهای جاسوسی ورای حقیقت است اما بسیاری از روشها و تکنیکهای مورد استفاده توسط جاسوسان در این فیلمها بر مبنای شیوههای واقعی جاسوسی است. به عنوان مثال، استفاده از پناهگاههای ویژه (مکانهای مخفی برای تبادل اطلاعات بدون تماس مستقیم) و ایجاد هویت متفاوت، تکنیکهای شایعی هستند که توسط نیروهای اطلاعاتی واقعی استفاده میشوند.
به علاوه باید گفت فیلمهای جاسوسی تاثیر عمدهای در شکلدهی افکار و تصورات ما نسبت به کشورها و واحدهای اطلاعاتی آنها داشتهاند. به عنوان مثال، فیلمهای «جیمزباند»، روسیه و سازمان اطلاعاتی آن یعنی KGB را به عنوان مهمترین مخالفان آمریکا به تصویر کشیده است. این موضوع باعث به وجود آمدن یک تفکر منفی در فرهنگ عمومی نسبت به روسیه شده که با وجود پایان جنگ سرد هنوز وجود دارد.
نکتهی جالب اینکه فیلمهای جاسوسی – چه بسا بیشتر از موارد قبلی – به عنوان یک راهنما و منبع الهام برای بسیاری از جاسوسان و عاملهای اطلاعاتی واقعی عمل کردهاند. بسیاری از این افراد، فیلمهای جاسوسی را دلیل علاقهی وافرشان برای پیوستن به این حرفه و عضویت در سازمان جاسوسی ذکر کردهاند. بهطوری که برخی از آنها حتی از ابزارها و تکنیکهایی که در این فیلمها نمایش داده میشود در ماموریتهایشان استفاده و حتی نتیجه گرفتهاند!
با وجود محبوبیتی که فیلمهای جاسوسی دارند، تعدادی از افراد این فیلمها را به شدت مورد انتقاد قرار دادهاند. برخی از آنها با این دیدگاه که فیلمهای جاسوسی جذابیتی دروغین از این حرفه به تصویر میکشد و نگرش غلطی را از این شغل ارائه میدهند به نکوهش آن پرداختهاند. بسیاری دیگر نیز فیلمهای این ژانر را به دلیل نمایش تصاویر غلط از کشورها و واحدهای اطلاعاتی آنها مورد انتقاد قرار دادهاند.
البته باید به این نکته دقت کرد که در سالهای اخیر، نمایش تصاویر متعادل و واقعگرایانه جاسوسی در فیلمها بیشتر شدهاند. برنامههایی مانند «آمریکاییها» (The Americans) و فیلمهایی مانند «بندزن خیاط سرباز جاسوس» (Tinker Tailor Soldier Spy) دیدگاهی پیچیدهتر و واقعگرایهتر را از جهان جاسوسی ارائه دادهاند که دیدنشان برای علاقهمندان به این ژانر خالی از لطف نیست.
در نهایت، فیلمهای جاسوسی یک ژانر محبوب و تأثیرگذار در سینما هستند که با گذشت زمان، تغییراتی را با در نظر گرفتن پیشرفت در فناوری، سیاست و فرهنگ عمومی در ساختار خود ایجاد کردهاند. هرچند که این آثار به دلیل ارائهی تصویر غلط از جاسوسی و تداوم نمایش اتمسفری ویران و ابله از کشورها و سیستمهای اطلاعاتی آنها، مورد انتقادهای زیادی قرار گرفتهاند اما با تأثیرگذاری در فهم ما از جهان اطلاعات و اهمیت ویژهای که دارد و همچنین و منبع الهامی برای بسیاری از جاسوسان و عاملهای اطلاعاتی واقعی، نقش مهمی در دنیای ما داشتهاند.
به بهانهی انتشار سریال «حفرهی خرگوش» (Rabbit Hole) مروری داریم بر برترین فیلمها و سریالهای جاسوسی بیست سال اخیر.
- بیشتر بخوانید
- نقد فیلم «ظهور مرده شریر» Evil Dead Rise | مرده شریر گیرکرده در آسانسور
- نقد فیلم Air | من یک رویا دارم
- شیطان و پدر آمورت | نقد فیلم «جنگیر پاپ» The Pope’s Exorcist
- برترین فیلم های هیجان انگیز تاریخ سینما
تنت (Tenet)
«تنت» نخستین فیلم کریستوفر نولان به شمار میرود که در دوران همهگیری کرونا در سینماها اکران شد. اگر به دنبال فیلمی هستید که فکرتان را به چالش بکشد و باعث ایجاد حس ابهام در شما گردد، «تنت» بهترین گزینه به حساب میآید. داستان فیلم در مورد یک مامور سابق سیاست که توسط یک سازمان مخفی بهکار گرفته میشود.
اما علت انتخاب این مامور چیست؟ این سازمان از فناوری خاصی برخوردار است که میتواند زمان را کنترل کند، در نتیجه مامور را انتخاب میکند تا با دستکاری کردن زمان جلوی جنگجهانی بعدی را بگیرد. باید گفت این فیلم به خوبی توانست ژانر جاسوسی را به گونهای جالب و رازآلود به تصویر بکشد. همچنین «تنت» با نقدهای مثبت بسیار زیادی روبهرو شد و بسیاری آن را با فیلم قبلی نولان به نام «تلقین» مقایسه میکنند. در این فیلم هنرپیشههای مطرحی همچون جان دیوید واشنگتن و روبرت پتینسون نیز نقشآفرینی کردهاند.
جنگ چارلی ویلسون (Charlie Wilson’s War)
این فیلم روایتگر داستان یک سیاستمدار آمریکایی به نام چارلی ویلسون است که به این نتیجه رسیده احتمالاً باید بودجهای را به مجاهدین برای خارج کردن شوروی از افغانستان اختصاص دهد. به همین دلیل او شروع به جست و جو در افغانستان و پشتیبانی پنهانی مبارزان دشمن سابق شوروی میکند. یکی از این بهترین جوانب فیلم، نوآوری در طرح داستان و نگاهی بیتعصبانه به رویدادهای واقعی است.
با تمام اینها اما باید گفت فیلم نتوانسته است آنطور که باید شخصیت کاراکترها را به تصویر بکشد. با این وجود فیلم نگاهی دقیق به مسائل ارتباطی، سیاسی و نظامی آمریکا و خاورمیانه در دهه ۱۹۸۰ دارد. در این فیلم ویلسون کاملاً شیوهی جنگیدن آمریکا در جنگ سرد را تغییر داده است. آرون سورکین و مایک نیکلز فیلمنامهنویس و کارگردان این فیلم جاسوسی هستند و تام هنکس، جولیا رابرتز و فیلیپ سیمور هافمن نیز در آن نقشآفرینی کردهاند.
تحت تعقیبترین مرد (A Most Wanted Man)
این فیلم اتفاقاتی که پس از ۱۱ سپتامبر در آلمان رخ میدهد را روایت میکند. جایی که گونتر باکمن (فیلیپ سیمور هافمن) و تیم او بهطور پنهانی سعی میکنند شورشیانی که با گروههای تروریستی در ارتباط هستند را شناسایی و به تدریج کنترل کل این تشکیلات را به دست بگیرند.
فیلم «تحت تعقیبترین مرد» تعالیم و مفاهیمی را مطرح میکند که در روابط بینالمللی رواج بسیاری دارند. مفاهیمی مانند: ماهیت عقاید دینی و سیاسی از دیدگاه جهانی، تامین امنیت و بررسی مفاهیمی همچون تروریسم. بازی فیلیپ سیمور هافمن فقید در فیلم بسیار عالی است و به خوبی نشان میدهد که رئیس یک واحد اطلاعاتی آلمانی را فریفتن چه چالشهایی را در پی خواهد داشت.
بلوند اتمی (Atomic Blonde)
فیلم «بلوند اتمی»، یک اثر هیجانی و اکشن – جاسوسی محصول سال ۲۰۱۷ به کارگردانی دیوید لیچ است و براساس کتاب از اتی جانستون ساخته شده است. شخصیت اصلی این فیلم، لورن براوتن نام دارد که نقش آن را شارلیز ترون بازی میکند. لورن به عنوان یک جاسوس از سازمان ماموران امنیت ملی استخدام شده و به برلین فرستاده میشود تا به دنبال نقشههای یک شرکت رقیب، به نام اتمپ باشد. لورن برای رسیدن به اهداف خود به کمک همکارانش با دشمنانی مانند جاسوسان روسیه، جاسوس آمریکا و کارآگاهان محلی مبارزه میکند.
یکی از برتریهای این فیلم، بازی شارلیز ترون است که با اجرای منحصربهفرد خود شخصیت لورن را فوقالعاده به تصویر میکشد. همچنین فیلم، صحنههای اکشن فوقالعاده و واقعگرایانهای در برلین به نمایش میگذارد که مخاطب را به هیجان میآورند. به علاوه فیلمنامهی خارق العادهی آن شبیه به پازلی است که با اتفاقات غیرمنتظره، مرحله به مرحله تمامی ابهامات را روشن میکند.
ماموریت: غیرممکن – فالاوت (Mission: Impossible – Fallout)
سری فیلمهای «ماموریت غیرممکن» یکی از چندین فیلمهای اکشن جاسوسی است که بر اساس سریالی تلویزیونی به همین نام ساخته شده است. این مجموعه که تام کروز در آن نقش یک جاسوس کارکشته به نام ایتن هانت را بازی میکند، داستانهای اکشن پرمخاطره، درگیری با دشمنان و انجام مأموریتهایی که بسیاری از آنها بهنظر غیرممکن میرسند را به تصویر میکشد.
سری فیلمهای «ماموریت غیرممکن» صحنههای اکشن را بسیار عالی به تصویر میکشد و میتوان گفت در صدر فیلمهای اکشن دهه ۲۰۱۰ قرار دارند. در این فیلم شما حتی صحنهای جالب با هنرنمایی تام کروز میبینید که طی آن از برج خلیفه بالا میرود. او به عنوان یک جاسوس وظیفه دارد از تولید یک بمب اتمی توسط پلوتونیم سرقت شده جلوگیری کند اما نکتهای که وجود دارد این است که تام کروز تمام صحنههای این فیلم را خود و بدون بدلکار انجام داده است.
جالب است بدانید در صحنهای که مربوط به هواپیما است او ۱۰۶ بار از هواپیما بیرون پرید تا بتواند یک صحنه بدون نقص را بازی کند. علاوه بر کروز، آنجلا بست، ونسا کربی و شانه هنری کاویل به همراه گروهی از ستارگان دیگر در این فیلم نقشآفرینی کردند.
پل جاسوسها (Bridge Of Spies)
پس از فیلم نه چندان قوی «مونیخ» اسپیلبرگ اینبار با «پل جاسوسان» به سراغ نمایش سیاستهای جنگ سرد پرداخت و در اینکار تام هنکس و مارک رایلنس را نیز با خود همراه کرد که دومی در این فیلم حسابی روی فرم است. هنکس در این فیلم نقش جیمز بیداناوان، یک وکیل مجرب بیمه را بازی میکند که به عنوان قاضی برای دفاع از یک جاسوس شوروی به جان رودولف آبل فراخوانده میشود اما به اصول اخلاقی خود پایبند است و به او کمک میکند تا از حکم اعدام رهایی یابد. چند سال بعد پاورز، خلبان ایالات متحده که با هواپیمای جاسوسی U2 از تاسیسات نظامی روسیه در مرز ترکیه عکسبرداری میکند مورد اصابت موشک قرار میگیرد و با چتر فرود میآید. طی این حادثه داناوان از طرف شوروی برای مبادلهی زندانیان احتمالی با آبل مورد استفاده قرار گرفت.
هدف اصلی فیلم دربارهی داستان واقعی نجات جان سربازان وفادار به وطن و انسانهای بسیار دیگر بهواسطهی مذاکره و دیپلماسی یک وکیل مجرب و شهروند عادی ایالات متحده به نام جیمز داناوان است. این فیلم بیشتر به مطالعهی شخصیت داناوان پرداخته و صحنههای ماجراجویی و اکشن زیادی ندارد اما باید به این نکته اشاره کرد که تام هنکس مثل همیشه نقش خود را به خوبی ایفا کرده و بهواسطهی حضور جوئل و اتان کوهن در روند نوشتن فیلمنامه، در «پل جاسوسها» خندههای بسیار بیشتری نسبت به اکثر فیلمهای هیجانانگیز جاسوسی که در جمهوری دموکراتیک آلمان اتفاق میافتد وجود دارد.
بخوان و بسوزان (Burn After Reading)
یک کمدی سیاه در ژانر جاسوسی به کارگردانی برادران کوئن است. اکثر فیلمهایی که در این حیطه ساخته میشوند ساختاری جدی دارند. به صورتی که شخصیتهای منفی مانند سری فیلمهای باند کاملا خشن هستند و با استفاده از تکنولوژی و ابزارهای پیشرفته اقدام به انجام وظایف خود میکنند. اما کمپانی برادران کوئن این بار در فیلم طنز خود به مسائل نادرست، بحرانی و محافظتی مربوط به صندوقهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا میپردازد. در این فیلم از افراد احمقی که به دنبال کسب پول بیشتری هستند برای انجام توطئههای پیچیده سواستفاده میشود. «بخوان و بسوزان» هنوز هم به اندازهی زمان اکرانش شناخته شده و مطرح است و ایدهی جذابی دارد.
داستان اصلی فیلم در مورد آزبورن ازی کاکس (جان مالکوویچ) است که به عنوان یک جاسوس سطح متوسط در سیآیای کار میکند اما به دلیل مشکلات ناشی از الکل برکنار میشود و تصمیم میگیرد که خاطرات خود را بنویسد. از طرفی دیگر همسر او که قصد دارد از آزبورن جدا شود شرایط را محیا دیده و شروع به طرح طلاق میکند. او در پی مشورت با وکیلش سوابق مالی آزبورن را دانلود میکند و بر روی یک دیسک میریزد. غاقل از اینکه به جای سوابق شوهرش، خاطرات او را نیز کپی کرده است.
وکیل خانم آزبورن بعد از متوجه شدن این موضوع با استفاده از دو فرد احمق که نقششان را برد پیت و فرانسیس مکدورمند بازی کردهاند برای این جاسوس توطئه میچیند و با تصور اینکه سیدی حاوی اطلاعات حساس و محرمانه است تصمیم میگیرد تا از کاکس حقالسکوت بگیرد. برادران کوئن در این فیلم علاوه بر انتقاد از سازمان جاسوسی سیا، از مشکلات فرهنگی و اجتماعی مانند کاهش اعتماد و وفاداری در خانواده و اعتیاد روزافزون جامعه آمریکا نیز انتقاد کردهاند.
آرگو (Argo)
فیلم «آرگو» که در سال ۲۰۱۲ توسط بن افلک کارگردانی شده یک فیلم تاریخی به شمار میرود که رگههایی از ژانر جاسوسی را در خود دارد. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده که در سال ۱۹۷۰ رخ داده است. در فیلم «آرگو» شش نفر از آمریکاییهای مستقر در سفارت آمریکا موفق شدند با پناه بردن به منزل سفیر وقت کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند.
این فیلم به نمایش جزئیات عملیاتی به نام «آرگو» میپردازد که طی آن دولت آمریکا همراه با سازمان سیا تصمیم میگیرند، برای نجات آنها دست به اقداماتی بزند. آمریکا ماموران خود را تحت پوشش یک گروه فیلمساز که قصد ساخت فیلمی علمی – تخیلی بهنام «آرگو» را دارند، به ایران میفرستد و با استفاده از همین حربه دیپلماتهای خود را خارج میکند. در این فیلم علاوه بر بن افلک بازیگران دیگری همچون برایان کرانستون و الن آرکین نیز نقشآفرینی کردهاند.
فیلم «آرگو» بهطور کلی با به تصویر کشیدن دوباره تاریخ جنگ سرد و اظهارنظرهای پوچ و دروغین در مورد برخورد دولت ایران با غرب در دورهی انقلاب دیدگاه خود را به بیننده تلقین میکند. لازم به ذکر است با وجود تلاش هالیوود برای واقعی نشان دادن دروغهای غیرواقعی این فیلم، واقعیت مشخص میشود اما با این وجود این فیلم را میتوان به عنوان یکی از فیلمهای درام تاریخی و تماشایی ژانر جاسوسی مهم در نظر گرفت. بهخصوص که برندهی جازهی اسکار بهترین فیلم نیز شد!
بندزن خیاط سرباز جاسوس (Tinker Tailor Soldier Spy)
فیلم «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» را توماس الفردسون کارگردانی کرده و بر پایهی یکی از معروفترین رمانهای جاسوسی نوشتهی جان لوکاره در سال ۲۰۱۱ ساخته شده است. این فیلم داستان سرکوب یک شبکه جاسوسی را به تصویر میکشد که در داخل اداره اطلاعات بریتانیا تشکیل شده است.
ماجراهای فیلم در لندن دههی ۱۹۷۰ رخ میدهد. جورج اسمایلی، یک جاسوس باسابقه و بازنشسته از (MI6) با نام مستعار «کنترل» است که پس از یک حمله و نفوذ توسط شوروی، که باعث ترور یکی از اعضای گروه وی در بوداپست مجارستان شده است، دوباره به سازمان بازمیگردد و تمام تلاش خود را برای گرفتن جاسوس شوروی به کار میگیرد. فیلم از حضور بازیگران برجستهای چون بندیکت کامبربچ، تام هاردی، گری الدمن و کالین فرث نفع میبرد و تمام مضامین کلیدی لوکاره در این اقتباس ساده و بدون عجله از رمانش در آن رعایت شدهاند.
بریتانیای کثیف، وحشتناک و درهم ریختهی ۱۹۷۰ به طرز درخشانی تداعی میشود و مونتاژ پایانی فیلم که بر روی نسخهی «جایی فراتر از دریا» خولیو ایگاسیاس تنظیم شده است، به همان اندازه که احتمالا دیدهاید، باعث شدهاند تا «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» یک نتیجهی سینمایی کاملا رضایتبخش باشد.
کازینو رویال (Casino Royale)
«کازینو رویال» بیستویکمین فیلم از مجموعه فیلمهای جیمزباند است که در سال ۲۰۰۶ توسط مارتین کمپبل کارگردانی و روانهی سینماها شد. این اثر که بر پایهی رمانی به همین نام نوشتهی یان فلمینگ ساخته شده سومین اقتباس سینمایی از این رمان جاسوسی پرطرفدار و مشهور است. «کازینو رویال» بهطور گستردهای به عنوان یکی از بهترین فیلمهای «جیمزباند» شناخته میشود و بهخاطر احیای این فرانچایز پس از یک دوره کاهش محبوبیت بسیار معروف است.
این نخستین فیلمی بود که دنیل کریگ در آن نقش مامور ۰۰۷ را بازی میکرد. فیلم با یک سکانس تعقیبوگریز فوقالعاده در ماداگاسکار آغاز میشود. جایی که باند در پی گیر انداختن سازندهی بمبی است که با یک سازمان تروریستی خطرناک کار میکند. این سکانس افتتاحیه ضرباهنگ بسیار بالایی دارد و در یک رویارویی تنبهتن وحشیانه به اوج خود میرسد. تواناییهای منحصربهفرد و سرسختی فیزیکی باند جدید سینما اولین بار در این صحنه با نمایش گذاشته میشود.
پس از این ماموریت موفقیتآمیز باند به مونتهنگرو فرستاده میشود تا در یک بازی پوکر با ریسک بالا که توسط یک تاجر ثروتمند تروریست بهنام لاشیفر سازماندهی شده است شرکت کند. این بازی در واقع به منظور جمعآوری پول برای مشتریان تروریست لاشیفر ترتیب داده شده و باند برای جلوگیری از برنده شدن او به این رقابت فرستاده میشود. طی این ماموریت جیمزباند عاشق مامور خزانهداری بریتانیا بهنام وسپر لیند میشود که وظیفهی حفاظت از سرمایهی دولت را در بازی پوکر بر عهده دارد و به باند برای موفقیت در دنیای پرمخاطره و تنشزای قمار کمک میکند. این فیلم آغازگر یک قوس داستانی گسترده و احساسی بود که در قسمت بعدی فیلم، «ذرهای آرامش» نیز ادامه یافت.
هویت بورن (The Bourne Identity)
فیلم «هویت بورن» به کارگردانی داگ لایمن، یکی از مشهورترین فیلمهای جنایی و اکشن دهه ۲۰۰۰ است. این فیلم بر پایه رمانی از رابرت لادلام ساخته شده و نمایشگر داستان جاسوسی به نام جیسون بورن با بازی مت دیمون است که قربانی یکی از کلاهبرداریهای سازمانهای جاسوسی بینالمللی شده است و سعی میکند تا هویت واقعی خود را پیدا کند.
بازی پر از جزئیات مت دیمون در نقش جیسون بورن بسیار تاثیرگذار و هیجانانگیز است. او یک جنگجوی خطرناک است که با تواناییها رزمی خود تماشاگران را به وجد میآورد و از طرفی دیگر، فیلم با استفاده از تمامی خلاقیتهای ممکن به بهترین شکل شبکههای جاسوسی را به تصویر میکشد.
اسکایفال (Skyfall)
«اسکایفال»، به کارگردانی سم مندس و حضور دنیل کریگ در نقش جاسوس همه فن حریف بریتانیایی بیستوسومین قسمت از سری فیلمهای جیمزباند به شمار میرود که در سال ۲۰۱۲ ساخته شده است. این فیلم به گواه منتقدان یکی از هیجانانگیزترین و جذابترین قسمتهای این مجموعه فیلم محبوب جاسوسی است.
در «اسکایفال» باند به رویارویی و مبارزه با یکی از خطرناکترین دشمنان خود یعنی راونت (با بازی خاویر باردم) میپردازد. فیلم با یک سکانس تعقیب و گریز هیجانانگیز در استانبول آغاز میشود. جایی باند در حال تعقیب مزدوری است که یک هارد دیسک حاوی هویت ماموران مخفی ناتو را دزدیده است. این تعقیب و گریز در یک مبارزهی تماشایی و دراماتیک بالای سقف یک قطار در حال حرکت به اوج خود میرسد و با تیر خوردن باند و سقوط او از بالای پل به درون رودخانه و مرگ احتمالی او پایین میپذیرد. باید همانطور که به تعقیب سیلوا میپردازد حالا باید با فناپذیری و نقش در حال تغییر خودش در دنیای جاسوسی روبرو و دست به گریبان شود. مضامینی مانند وفاداری، هویت و اصول و اخلاق جاسوسی را بررسی میکند آنهم در حالی که باند و متحدانش در شبکهای پیچیده از دروغ، فریب و خیانت مشغول کار و حرکت هستند.
این قسمت به دلیل دارا بودن تیم بازیگری فوقالعاده، شخصیتهای پیچیده و چندلایه، سکانسهای اکشن هیجانانگیز و شیوهی داستانگویی بدیع مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و فروش بالای آن گواه استقبال عموم مردم از آن است. پیشنهادی ویژه برای تجربه بالاترین سطح آدرنالین.
بازی تقلید (The Imitation Game)
فیلم بازی تقلید به کارگردانی مورتن تایلدوم، یک فیلم درام و بیوگرافی بر پایه زندگی آلن تورینگ، ریاضیدان، کامپیوترشناس و جاسوس بریتانیایی است. بازیگرانی چون بندیکت کامبربچ، کیرا نایتلی، متیوگوید، چارلز دنس و مارک سترون کاری از جمله بازیگران این فیلم محسوب میشوند.
این فیلم جذاب برندهی اسکار، داستان زندگی آلن تورینگ را زمانی که او بلچلی پارک مشغول بهکار بود به تصویر میکشد. زمانی که او برای رمزگشایی کدهای سری ارتش آلمان با گروهی از ریاضیدانان و مخترعان همکاری میکند. او در تلاش است تا در فضای بسیار پویا و ناامن جنگ، از قدرت محاسباتی یک کامپیوتر برای خنثیسازی عملیاتهای آلمانیها استفاده کند که این کار او منجر به اختراع ماشینی میشود که اسم آن را کریستوفر میگذارند.
به نظر میرسد که فقط نباید به خاطر اختراع کامپیوتر از تورینگ متشکر باشیم زیرا خدمات او به متفقین برای پیروزی در جنگ نیز شایستهی قدردانیست. با اینحال پایان تلخی است وقتی که متوجه شوید تورینگ هرگز بهخاطر خدماتش تجلیل نشد و حتی جان خود را بهخاطر بیعفتی از دست داد.
مدیر شب (The Night Manager)
«مدیر شب» یک مینی سریال جاسوسی و درام هشت قسمتی است که در سال ۲۰۱۶ پخش شد. این سریال بر پایه رمانی با همین نام اثر جان لوکار و با بازی بازیگرانی همچون تام هیدلستون، هیو لوری، اولیویا کلمنت، تام هولندر و الیزابت دبیکی ساخته شده است. «مدیر شب» داستان یک کهنه سرباز ارتش انگلستان به نام جاناتان پاین را دنبال میکند که پی از خروجش از ارتش اکنون به عنوان مدیر شب هتلی مجلل در قاهره مشغول بهکار است. یک شب یکی از مهمانان هتل که سوفی آلکان نام دارد بستهای حاوی اسناد محرمانه به پاین میدهد و از او میخواهد که از آنها محافظت کند. پاین خیلی زود متوجه میشود که سوفی نامزد یک دلال اسلحهی ثروتمند و تبهکار به نام ریچارد روپر است که مسئولیت مسلح کردن گروههای شورشی در سرتاسر جهان را برعهده دارد.
پس از کشته شدن سوفی طی یک حملهی مسلحانه پاین که بهشدت از این موضوع متاثر شده تصمیم میگیرد تا علیه روپر دست به اقدام بزند. او با آنجلا بور، یک مامور اطلاعاتی بریتانیا که سالها در مورد روپر تحقیق کرده است تماس میگیرد تا به کمک او بتواند به حلقهی درونی روپر نفوذ کرده و شواهدی را جمعآوری کند که برای دستگیری و مجازات او کافی باشد.
آمریکاییها (The Americans)
«آمریکاییها» یک سریال درام جاسوسی تحسین شده است که طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ از شبکهی «اف ایکس» آمریکا پخش شد. این سریال توسط جو وایزمن ساخته شده و بازیگرانی همچون کری راسل و متیو ریس در آن نقشآفرینی کردهاند.
«آمریکاییها» داستان الیزابت و فیلیپ جنینگز، دو افسر اطلاعاتی شوروی را دنبال میکند که در دههی ۱۹۸۰ برای انجام فعالیتهای جاسوسی به ایالات متحدهی آمریکا فرستاده شدهاند. جنینگها خود را به عنوان یک زوج متاهل خوشبخت نشان میدهند که در یکی از محلات حومهای شهر واشنگتن دی سی زندگی می کنند، جایی که آنها یک آژانس مسافرتی را به عنوان پوششی برای کار واقعی خود اداره میکنند. این سریال شبکهی پیچیدهی روابطی را که این زوج جاسوس باید در حین ماموریت در آن حرکت کنند را به نمایش میگذارد.
آنها باید میان وفاداری به کشورشان و محافظت از خانوادهی خود تعادلی برقرار کنند که هیچکدام مانع انجام دیگری نشود. خانوادهای که متشکل از دو فرزند با نامهای پیج و هنری که هیچ اطلاعی از هویت واقعی والدین خود ندارند. با جلوتر رفتن داستان سریال خانوادهی جنینگ درگیر انواع فعالیتهای جاسوسی مثل سرقت اطلاعات طبقهبندی شده، انجام ترورها و استخدام ماموران جدید میشوند. آنها همچنین باید از چشمانداز سیاسی پیچیدهی جنگ سرد که شامل برخورد با آژانسهای اطلاعاتی رقیب، «افبیآی» و «کگب» میشود جان سالم به در ببرند که همین موضوع جذابیت سریال را دوچندان میکند.