نویسنده: امیرحسین صادقی ماشک
در سال ۱۳۷۹سریالی به نام «ذبیح» از شبکهی یزد پخش شد. در این سریال دختر جوانی حضور داشت که برای نخستینبار بازیگری مقابل دوربین را تجربه میکرد. این سریال و آن دختر جوان خیلی دیده نشدند اما آن دختر قرار نبود دست از تلاش بردارد. آن دختر تا پیش از تجربه نمودن نخستین بازیگری سینمایی خود، طی سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۲ به ترتیب در دو سریال «جوانی» و «رانتخوار» کوچک هم نقشآفرینی کرد. کارنامهی هنری او زمانی ورق خورد که با یکی از فیلمهای رسول صدرعاملی به سینما معرفی شد. این دختر طناز طباطبایی بود و نخستین تجربهی سینمایی وی با فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» رقم خورد.
طناز طباطبایی که حالا ۳۹ سال دارد، از ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹ در ۳۴ فیلم نقشآفرینی کرد و توانست با هر قدم سینمایی، کارنامهی خود را رنگینتر از قبل کند. نخستین مرتبهای که نام طناز طباطبایی بر سر زبانها افتاد با سریال «میوه ممنوعه» به کارگردانی حسن فتحی بود؛ سریالی که در آن طباطبایی خودش را بهعنوان یکی از مستعدترین بازیگران زن ایران به مخاطبان و منتقدان معرفی نمود.
طناز طباطبایی از آن دست بازیگرانی است که بههیچوجه نمیشود او را به پولپرستی متهم کرد. چرا که هرچه بگردید، نخواهید توانست فیلمی با سطح کیفی پایین در کارنامهی او پیدا کنید، بهخصوص طی یک دههی اخیر که او به جایگاه مناسب خودش رسیده بود و میتوانست خود فیلمی را که قرار بود در آن ایفای نقش کند را با فراغ بال از بین فیلمهای دیگر انتخاب نماید. برای اینکه این نکته برای شما به اثبات برسد، کافی است تا نگاهی بیاندازید به نام کارگردانهایی همچون مسعود جعفریجوزانی، حسن فتحی، کیومرث پوراحمد، داوود میرباقری، رسول صدرعاملی، فرزاد موتمن، حمید نعمتالله، ابراهیم حاتمیکیا، داریوش مهرجویی، پوران درخشنده که طباطبایی با آنها همکاری کرده است.
مرهم | باید مرا ببینید![مرهم]()
«مرهم» یازدهمین تجربهی سینمایی طناز طباطبایی که او در آن مقابل دوربین علیرضا داوودنژاد رفته است. او از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ یعنی تاریخ اکران «مرهم» در ده فیلم سینمایی ایفای نقش کرد اما هیچکدام از آن فیلمها نتوانستند برای وی سکوی پرتابی شوند که او آرزویش را داشت. از سال ۱۳۹۰ و بازی در این فیلم در نقش یک دختر درگیر اعتیاد به شیشه، ورق برگشت. او توانست دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن را از پنجمین دورهی جشن منتقدان دریافت کند و دههی طلایی خود را آغاز نماید.
دههای که او با ۲۴ فیلم سینمایی موفق به چهار نامزدی سیمرغ بلورین و دوبار به خانه بردن این جایزه شد. اگرچه طباطبایی سه سال پیش از اکران «مرهم» هم برای فیلم صداها توانسته بود نامزد سیمرغ بلورین شود اما در آن سالها به عقیدهی بسیاری او فقط بازیگری متوسط بود که قرار بود خیلیزود از یادها پاک شود. طباطبایی اما قرار بود چیزی خلاف این عقیده را به همه اثبات کند. «مرهم» که در آن داستان درگیری یک دختر با اعتیاد و تلاشهای مادربزرگ وی برای نجات او روایت میشود، نقطهی عطف کارنامهی طباطبایی بود. نقطهی عطفی که آخرین دههی قرن چهاردهم را به دوران طلایی کارنامهی وی تبدیل کرد. او علاوهبر این فیلم در سه فیلم دیگر «سرسپرده»، «پریناز» و «گزارش یک جشن» هم نقشآفرینی کرد.
هیس! دخترها فریاد نمیزنند | جسارت بازی با در خط قرمزها![هیس-دختران-فریاد-نمیزنند-0]()
طناز طباطبایی قرار نبود پس از درخشش و دیده شدن مناسب بهواسطهی بازی در «مرهم» پا پس بکشد و راضی شود. او یک سال بعد باز هم در سه فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»، «هفتم» و «نارنجیپوش» ایفای نقش کرد. از بین این سه فیلم، همکاری طباطبایی با پوران درخشنده نهتنها تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار کارنامهی این بازیگر و این کارگردان شد بلکه بهواسطهی این همکاری، یکی از بهترین و ماندگارترین آثار اجتماعی سینمای ایران هم خلق گردید. اثری که هیچ ترسی از گفتن حقیقت بیپرده نداشت و در آن طناز طباطبایی یکی از حساسترین و ظریفترین شخصیتهای زن تاریخ سینمای ایران را خلق نمود.
در «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» طباطبایی نقش شیرین را ایفا میکند؛ دختری که در هشت سالگی به او تجاوز شده است و حالا در بزرگسالی، درست در لحظهای که همهچیز برای وی بهخوبی پیش میرفت و قرار بود ازدواج عاشقانهای داشته باشد اما با دیدن دوبارهی یک صحنهی تجاوز دست به قتل میزند. طباطبایی در این فیلم با بهترینهای سینمای ایران در دوران اوج کارنامههایشان همبازی شده است و شاید بتوان گفت با وجود حضور آنها در فیلم با شنیدن نام آن، شما این فیلم را متعلق به طناز طباطبایی میدانید.
شهاب حسینی، مریلا زارعی، بابک حمیدیان و امیر آقایی از دیگر بازیگران این فیلم هستند. او در این فیلم سمفونی اشک و فریاد است. او یک دختر ایرانی با کولهباری از درد یک تابلوی نقاشی از سالها سکوت و خشم و فروخوردگی است. طباطبایی در «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» نهتنها باید به دنبال درخشش هنری خود مورد تشویق قرار بگیرد بلکه به سبب جرات و جسارت بالای خود هم باید سرلوحهای برای تمام بازیگران زن جوان سالهای آتی سینما باشد. طباطبایی در این فیلم با شهامتی مثالزدنی احساسات برهنهای را مقابل دوربین درخشنده میآورد که قابلتحسین است. طباطبایی برای بازی در این فیلم توانست جایزهی بهترین بازیگر زن جشنوارهی فیلم زنان مستقل آمریکا و فستیوال فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو را به دست آورد.
آرایش غلیظ | نمایندهی یک نسل![آرایش-غلیظ]()
طناز طباطبایی قرار نبود پدال ترمز را فشار دهد و به خودش استراحت بدهد. دو سال پس از «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» او در چهار فیلم دیگر مانند «قطعهای از سکوت»، «پنجاه قدم آخر»، «ساکن طبقهی وسط» و «آرایش غلیظ» نقشافرینی کرد. برجستهترین اثر او در این سال «آرایش غلیظ» حمید نعمتالله بود که طباطبایی در آن با حامد بهداد، حبیب رضایی، هومن برقنورد و علی عمرانی همبازی شد. او که برای بازی در نقش زنهایی آسیبدیده به شهرت رسیده بود، اینبار هم در نقش زنی آسیبدیده مقابل دوربین رفت اما این نقشآفرینی او به کلی از سایر آثارش متفاوت بود.
طباطبایی در «آرایش غلیظ» نقش لادن را ایفا میکند. لادن دختری سادهلوح است که یک ازدواج ناموفق را از سر گذرانده است و با اینحال باز هم نتوانسته است از جای زخم رابطهی احساسی پیشین خود درس بگیرد. طباطبایی در این فیلم دختری است که به دام یک شیاد میافتد و با اینکه به دنبال یک عشق آتشین است، یک عشق ساختگی دیگر نصیبش میشود.
یازدهمین فیلم حمید نعمتالله بهعنوان کارگردان، طناز طباطبایی را در اوج کارنامهی هنریاش به تصویر میکشد. طباطبایی در این فیلم قدمهای خود را به درستی برمیدارد. او میداند چه زمانی باید بخندد، چه زمانی عشوه بریزد، چه زمانی جدی باشد و چه زمانی اندوه و درد را با چشمهای خود به مخاطب منتقل نماید. او در «آرایش غلیظ» نمایندهی یک نسل از دخترانی است که به عشق پاک ایمان داشتند اما جامعه به آنها ثابت کرد که یافتن چنین چیزی تقریبا ناممکن است.
- بیشتر بخوانید
- برترین فیلمهای اکبر عبدی | بازیگر همه فن حریف
- برترین های فاطمه معتمدآریا | ملکهی تمامنشدنی سینمای ایران
- برترینهای مصطفی زمانی | مردی با چشمهای سبز
رخ دیوانه | تکرار غیرتکراری![رخ-دیوانه]()
طناز طباطبایی که پیش از این در «مرهم» نقش یک دختر درگیر با اعتیاد را ایفا کرده بود، اینبار در «رخ دیوانه» باز هم دست به خلق چنین شخصیتی میزند. شاید این انتخاب او به عقیدهی برخی به معنای تکرارکردن خود باشد اما به این افراد پیشنهاد میشود تا یکبار دیگر «مرهم» و سپس «رخ دیوانه» را پشت سر هم ببینند. اگرچه هر دوی این شخصیتها دخترانی درگیر با اعتیاد هستند اما تفاوتهای بین این دو شخصیت از زمین تا آسمان است. طباطبایی در این فیلم پختگی بیشتری از خودش به نمایش میگذارد.
او حالا تمام احساسات خود را تحت کنترل دارد و در مقابل دوربین، یک سر و گردن از تمام بازیگران اطرافش بالاتر است. در «رخ دیوانه» ابوالحسن داوودی، علاوهبر طناز طباطبایی، صابر ابر، ساعد سهیلی، امیر جدیدی، نازنین بیاتی، بیژن امکانیان و گوهر خیراندیش هم نقشآفرینی میکنند. این فیلم توانست دومین نامزدی سیمرغ بلورین را برای طناز طباطبایی به ارمغان بیاورد و قطعا کسی که در حال تکرار کردن خود باشد، نمیتواند نامزد معتبرترین جایزهی بازیگری ایران شود.
خشم و هیاهو | زن فتانهی مدرن![خشم-و-هیاهو]()
طناز طباطبایی اینبار چرخشی کامل در انتخاب نقش کرد و تصمیم گرفت زنی باشد که قرار است یک ازدواج را به هم بزند نه زنی که زندگیاش توسط دیگران به نابودی کشیده میشود. در «خشم و هیاهو» طناز طباطبایی دختری دلربا است که وارد زندگی خوانندهای معروف و همسرش با بازی نوید محمدزاده و رعنا آزادیور میشود. این خواننده را دلباختهی خود میکند و پس از به قتل رسیدن همسر این خواننده، تبدیل به مظنون شمارهی یک پرونده میشود.
طباطبایی در این فیلم ترکیبی از دلربایی «آرایش غلیظ»، معصومیت «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» و قدرت در عین شکنندگی «رخ دیوانه» است. طناز طباطبایی برای «خشم و هیاهو» توانست برای دومین سال متوالی نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی زن جشنوارهی فیلم فجر شود اما بازهم نتوانست آن را به خانه ببرد. ۱۳۹۴ سالی بود که در آن برای پنجمین سال متوالی، طباطبایی در بیش از یک فیلم ایفای نقش میکرد. او علاوهبر «خشم و هیاهو»، در «بیست هفته» و «اروند» هم به نقشآفرینی پرداخت.
طباطبایی در «خشم و هیاهو» در میانهی مسیر پختگی کامل خود و نیمهی دههی طلایی کارنامهاش قرار دارد. او زن فتانهای است که اگرچه بیگناه نیست اما باز هم بیش از آنچه که باید مورد سرزنش و مجازات قرار میگیرد. او باز هم نمایندهی نسلی از زنان است اما اینبار نسلی متفاوت که خیلی هم معصوم نیستند.
ویلاییها | تقابل عشق و عقل![ویلایی-ها]()
«ویلاییها» را منیر قیدی ساخته است و در آن به روایت داستان زندگی زنانی پرداخته که محبور بودند در خانه بنشینند و از دست رفتن همسران، فرزندان و پدران خود را تماشا کنند. در این فیلم طناز طباطبایی نقش سیما را ایفا میکند؛ زنی در کشومکش همسر و مادربودن. زنی که عشق زندگیاش میان توپ و تیر دشمن و فرزندانش میان خمپارهها است. سیما قصد دارد فرزندان خود را از این خاک جنگزده بیرون ببرد اما مادر همسرش با او مقابله و او را متهم به بیمهری نسبت به همسرش میکند. سیما اما چنین زنی نیست؛ او زنی است که نمیتواند در خانه بنشیند و نظارهگر آن باشد که آیندهی فرزندانش هم مانند همسرش شود.
سیما زنی قدرتمند برخلاف مادر همسرش و در عینحال عاشق و منطقی است. در همین گیرودار و کشومکش بین مادر شوهر و عروس، رانندهی آمبولانسی که هربار خبر شهادت یکی از رزمندگان را با خود میآورد وارد میشود و طناز طباطبایی در نقطهی اوج فیلم یکی از بهترین همسران تاریخ سینمای جنگ ایران را خلق میکند. او حتی به چگونه دویدن وچگونه نگهداشتن چادر خود هم توجه کرده است. طباطبایی دیگر آن دخترکی نیست که ده سال پیشتر با «دیشب باباتو دیدم آیدا» وارد سینما شد. او حالا کوهی از تجربه است که هیچچیز از چشمش دور نمیماند. طباطبایی در سال ۱۳۹۵ علاوهبر «ویلاییها» در «میلیونر میامی» و … هم نقشآفرینی کرد.
شنای پروانه | زنی تنها در آستانهی فصلی سرد![شنای-پروانه]()
طناز طباطبایی طی سالها فعالیت هنری خود به همه اثبات کرده است که بیش از هرچیز، هنگام انتخاب نقشهایش به بار هنری آنها و ریشهی اجتماعیشان توجه میکند. او از «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» و «مرهم» گرفته تا «ویلاییها» و «رخ دیوانه» همواره به دنبال ایفای نقشهایی بوده است که از دل زنان حقیقی جامعهاش بیرون زدهاند. طباطبایی همیشه یک نمایندهی مناسب برای همجنسهای خود بوده و همواره تلاش کرده است داستانها و عواطف و افکار آنهارا بر پردهی نقرهای بازتاب دهد تا شاید بتواند از طریق درک شدن بیشتر آنها توسط جامعه، زیستن را برایشان تسهیل نماید.
«شنای پروانه» نخستین تجربهی سینمایی محمد کارت است که در آن به روایت داستانی از مردم جنوب شهر دست میزند. در این فیلم طناز طباطبایی نقش پروانه را ایفا میکند؛ همسر یکی از گنده لاتهای یکی از محلههای جنوب شهر.
زنی که فیلمی از او در استخر زنانه گرفته و پخش شده و حالا او با یک بیآبرویی مواجه است. پروانه بیگناهترین شخصیت فیلم کارت است که بدترین مجازات ممکن برای او به وقوع میپیوندد. پروانه مثل همیشه طناز طباطبایی است در حال نمایندگی کردن دردها و مشکلات ریشهای زنان سرزمینی که در آن زنها رنج بسیار بردهاند. «شنای پروانه» بالاخره طناز طباطبایی را به سیمرغ بلورین رساند و این خاطرهی خوش در همکاری بعدی بین طباطبایی و کارت بیتاثیر نبود.
سریال یاغی | زنی بر اریکهی قدرت![یاغی]()
«یاغی» نتیجهی دومین همکاری محمد کارت و طناز طباطبایی یک سریال است. سریالی که اینروزها نام آن را زیاد میشنوید. «یاغی» باز هم مانند سایر آثار سینمایی و غیرسینمایی محمد کارت، داستانی از کوچه پسکوچههای تنگ و تاریک است. طباطبایی در «شنای پروانه» همبازی یکی از بهترین بازیگران عصر حاضر سینمای ایران، پارسا پیروزفر شده است و پابهپای او پیش میرود. او حالا به پختگی کامل رسیده است و با جسارت کامل، نقشهای خود را بدون هیچ ترسی انتخاب میکند.
طباطبایی در «یاغی» با صلابت و محکم است. او زنی است که باید به هدفهای خود برسد و «نه» را بهعنوان جواب نمیپذیرد. طناز طباطبایی در «یاغی» تجمیع یک دههی تجربهی در اوجبودن در سطح اول سینما است. آنچه در کارنامهی هنری طباطبایی دشوار جلوه میکند، پاسخ دادن به این سوال است که آیا کارنامهی هنری او مدیون تاریخچهی زندگی زنان در ایران است یا آیندهی زندگی زنان در ایران، مدیون کارنامهی هنری اوست؟