نویسنده: امیرحسین صادقی ماشک
اسکارلت جوهانسون میتوانست مانند بسیاری دیگر از بازیگران همنسل خود با تکیهی صرف بر زیبایی ذاتیاش، تبدیل به یکی از بازیگران گیشهای محبوب هالیوود شود که در فیلمهای بدون بار هنری ایفای نقش میکنند. جوهانسون قواعد را به هم زد، او در فیلمهایی با کارگردانهای مطرح نقشآفرینی کرد و در همان حال توانست یکی از بزرگترین بازیگران زن فاتح گیشه باشد. اسکارلت جوهانسون نهمین بازیگر پرفروش گیشه در تاریخ سینماست.
او متولد ۲۲ نوامبر ۱۹۸۴ است و بازیگری را از همان کودکی و حضور بر صحنههای تئاتر و تبلیغات تلویزیونی آغاز کرد. با نگاهی گذرا به کارنامهی او در خواهید یافت که او همواره در انتخابهایشبه گوناگونی نقشها و چالشبرانگیزبودن آنها توجه میکند. نخستین تجربههای سینمایی جوهانسون در اواسط دههی نود میلادی رقم خورد و اولین نقشآفرینی جدی او، «گمشده در ترجمه» بود.
گمشده در ترجمه| نخستین قدم محکم![گمشده-در-ترجمه]()
نخستین تجربهی بازیگری جدی اسکارلت جوهانسون مصادف با دومین تجربهی کارگردانی سوفیا کوپولا فرزند فرانسیس فورد کوپولا، کارگردان بزرگ آمریکایی بود. جوهانسون در این فیلم با بیل مری باتجربه همبازی شد و با وجود اینکه در آن زمان بهاندازهی او تجربهی بازی در فیلمهای سینمای بزرگ را نداشت، توانست پابهپای او پیش برود. «گمشده در ترجمه» داستان زوجی به نامهای جان و شارلوت را روایت میکند که به دنبال موقعیت شغلی جان که یک عکاس تبلیغاتی است، مجبور میشوند به ژاپن سفر کنند.
شارلوت با بازی اسکارلت جوهانسون برحسب تصادف در ژاپن با باب هریس با بازی بیل مری، بازیگری که از دوران اوج خود فاصله دارد و برای حضور در محصولات تبلیغاتی به ژاپن آمده است، آشنا میشود و رابطهی صمیمیای بین آنها شکل میگیرد. اسکارلت جوهانسون توانسته است بازی خود را با ریتم آرام فیلم هماهنگ کند و خود را بهخوبی در آن جا بیاندازد. او توانسته خودش را با بیل مری و لطافت خاص بازی او هماهنگ کند و با اینکه نقش اصلی فیلم مری است، جوهانسون بهاندازهای در آن درخشیده که با شنیدن نام فیلم، مخاطبان پیش از هرچیز به یاد جوهانسون میافتند.
«گمشده در ترجمه» توانست اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را به دست آورد و جایزهی بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی زن را برای اسکارلت جوهانسون به ارمغان بیاورد. او همچنین توانست با این فیلم برای نخستین بار نامزد گلدنگلوب شود. در واقع این فیلم سبب شد تا نام اسکارلت جوهانسون بر سر زبانها بیافتد.
دختری با گوشواره مروارید | سال ۲۰۰۳، سالی ماندگار![دختری-با-گوشواره-مروارید]()
سال ۲۰۰۳ برای جوهانسون بسیار مهم بود چرا که او نهتنها توانست با «گمشده در ترجمه» نام خودش را بر سر زبانها بیاندازد، بلکه توانست همان سال در فیلمی با فضایی متفاوت هم ایفای نقش کند تا به همه اثبات شود که او تنها بازیگری تکبعدی با چهرهای فوتوژنیک نیست. «دختری با گوشواره مروارید» اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهی تریسی شوالیه که الهام گرفته از نقاشیای به همین نام از یوهانس ورمر است. این فیلم داستان خدمتکاری را روایت میکند که در خانهی یک نقاش با بازی کالین فرث کار میکند و به تدریج تبدیل به دستیار او و یکی از مدلهایش میشود.
جوهانسون اینبار در فیلمی با تم تاریخی ایفای نقش کرد و بازهم توانست بهترین بازیگر فیلم باشد و این درحالی است که او در حال برداشتن نخستین قدمهای جدی سینمایی خود بود. «دختری با گوشواره مروارید» را پیتر وبر کارگردانی کرده است و علاوهبر کالین فرث و اسکارلت جوهانسون، کیلیان مورفی، تام ویلکینسون و جودی پارفیت هم در آن ایفای نقش کردهاند. جوهانسون در همان سالی که برای «گمشده در ترجمه» توانست نامزد گلدنگلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم کمدی یا موزیکال شود، برای این فیلم هم توانست نامزد گلدنگلوب بهترین بازیگر نقش اصلی زن در یک فیلم درام گردد. او همچنین در جشنوارهی بفتای همان سال که توانست برای «گمشده در ترجمه» جایزهی بهترین بازیگر نقش اصلی زن را به دست آورد در حال رقابت کردن با خودش بود. چراکه او برای «دختری با گوشواره مروارید» هم توانسته بود نامزد این جایزه شود.
امتیاز نهایی | در مسیر همکاری با کارگردانهای بزرگ![امتیاز-نهایی]()
اسکارلت جوهانسون که سال ۲۰۰۳ توانسته بود همهی نگاهها را به خود جذب نماید، در سال ۲۰۰۴ در چهار فیلم ایفای نقش کرد و برای «ترانهی عاشقانهای برای بابی لانگ» توانست باز هم نامزد گلدنگلوب شود. جوهانسون قدم مهم بعدی کارنامهی هنری خود را در سال ۲۰۰۵ برداشت. او برای نخستینبار با یکی از جریانسازترین کارگردانهای سینمای آمریکا به نام وودی آلن همکاری کرد. فیلمنامهی نامزد اسکار این فیلم را وودی آلن تحتتاثیر کتاب «جنایت و مکافات» داستایوفسکی نوشته است.
جوهانسون در این فیلم نقش یک هنرپیشهی آمریکایی را ایفا میکند که وارد زندگی مردی متاهل میگردد و در انتها برای مخفی نگاهداشتن این رابطه، توسط او کشته میشود. اسکارلت جوهانسون در «امتیاز نهایی» یادآور زنان فتانهی فیلمهای نوآر است که به سادگی قادرند با یک لبخند و حتی گاهی با یک نگاه مردها را از راه به در کنند. البته با یک تفاوت که شخصیت مرد در «امتیاز نهایی» یک کارآگاه شریف نیست بلکه تنیسوری بازنشسته است که به دنبال منافع مالی با خانوادهای ثروتمند وصلت کرده است. اسکارلت جوهانسون در امتیاز نهایی هم موفق میشود به آسانی چهرهی خود را در ذهن مخاطب ماندگار کند. بازیگران زیادی وجود ندارند که بتوانند با زیبایی و هنر ترکیب شده در هم اسکارلت جوهانسون مقابله کنند.
- بیشتر بخوانید
- برترین های دنیل کریگ | متفاوت ترین جیمزباند تاریخ سینما
- برترینهای امیلی بلانت | یک بریتانیایی در قلب آمریکا
- برترین های ماریون کوتیار | سکوتم را باور نکن
پرستیژ | تکامل زن فتانه![پرستیژ]()
جوهانسون در «پرستیژ» کریستوفر نولان که داستانی پیچیده است مانند سایر آثار این کارگردان نقش زنی را ایفا میکند که بین دو شعبدهباز که رقیب دیرینهی یکدیگر هستند، گیر کرده است. او بهعنوان نفوذی یکی از آنها، نزد دیگری میرود تا با هنر زیبابودن خود به رازهای او پی ببرد اما در همینحال دلباختهی او میشود و تبدیل به مانعی عاطفی بین او و همسرش میگردد. اسکارلت جوهانسون در «پرستیژ» مانند «امتیاز نهایی» زنی خانهخرابکن و بیگناه است. او صرفا بهاندازهای زیبا است که بدون هیچ گناهی تبدیل به یک دوراهی عاطفی میشود.
جوهانسون اما یک تفاوت بزرگ با سایر بازیگران زن زیبای هالیوودی دارد و آن این است که او فقط به زیبایی خود متکی نیست و همچنین سعی نمیکند تا آن را انکار کند. او میداند که زیبا است و میداند که چهرهاش برای ایفای نقش زن فتانه مناسب میباشد. از همینرو او در راستای این دانش، تمام تمرکز و توجه خود را روی پیبردن به رموز چنین نقشهایی کرده است و تلاش میکند تا شخصیتهایی که در فیلمهای ابتدایی خود در راستای زنفتانه بودن را ایفا میکرد، تبدیل به شخصیتهایی تیپیکال و معمولی نشوند. اسکارلت در این فیلم با بازیگران بزرگی مانند کریستین بیل، هیو جکمن، مایکل کین، ربکا هال، دیوید بویی و اندی سرکیس همبازی شده است و با اینکه نقش اصلی فیلم نیست اما باز هم یکی از چهرههای بهیادماندنی پنجمین فیلم سینمایی نولان است.
دختر دیگر بولین |پابهپای ناتالی پورتمن![دختر-دیگر-بولین]()
مری بولین یکی از متفاوتترین نقشآفرینیهای کارنامهی هنری اسکارلت جوهانسون است؛ زنی که نمیخواهد خیلی کارها را بکند اما اقتضای زمانه و خانواده او را مجبور به انجام دادن خیلی از کارها میکند. در «دختر دیگر بولین» یک بازیگر وجود دارد که بالاخره توانسته است با زیبایی و هنر ترکیبشدهی جوهانسون مقابله کند چراکه خودش هم هردوی آنها را دارد؛ ناتالی پورتمن.
پورتمن و جوهانسون در این فیلم نقش دو خواهر از یک خاندان اشرافی را ایفا میکنند که به دنبال بدهیهای مالی و جاهطلبیهای پدر و دایی خود، مجبور میشوند به خواستههای آنها تن دهند و پس از مدتی از روی حسادت و دشمنیای که بینشان به وجود میآید، مجبور به انجام اعمالی میشوند که هرگز فکر نمیکردند بتوانند قادر به انجام دادنش باشند. پیتر مورگان فیلمنامهی «دختر دیگر بولین» را براساس کتابی به همین نام از فیلیپا گرگوری نوشته و کارگردانی آن را جاستین چادویک انجام داده است.
این فیلم با بودجهی ۳۵ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه به فروش ۷۸ میلیون دلاری رسید. در این فیلم و با توجه به نقشی که جوهانسون برگزیده، درمییابید که او تا چه حد هوشمند است. او در این فیلم زن فتانه نیست بلکه او نقشی را برگزیده که بیشتر ناتوان است و بیش از زیبایی، نیازمند هنر بازیگری است. جوهانسون نقشهای کارنامهی هنری خود را به شدت هوشمندانه برگزیده و با هر فیلم، خودش را یک قدم از نقشی که هالیوود قصد داشت او را در آن زندانی کند، دور کرده است.
ویکی کریستینا بارسلونا | ادامهی همکاری با وودی آلن![ویکی-کریستینا-بارسلونا]()
همکاری بعدی جوهانسون با وودی آلن در فیلمی با حضور خاویر باردم و پنهلوپه کروز به وقوع پیوست. اگرچه «ویکی کریستینا بارسلونا» بیش از اینکه فیلمی درخشان در کارنامهی جوهانسون باشد، فیلمی مهم در کارنامهی کروز است. چراکه او توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورد، بااینحال جوهانسون در همانسالی که در «دختر دیگر بویلن» ایفای نقش کرد، در «ویکی کریستینا بارسلونا» هم به ایفای نقش پرداخت. جوهانسون در این فیلم میتوانست به راحتی زیر سایهی زوج باردم و کروز برود و یکبار دیگر اثبات کرد که برای از دور خارج کردنش در تصویر به چیزی بیش از اینها نیاز است.
«ویکی کریستینا بارسلونا» داستان دو دختر آمریکایی را روایت میکند که در سفر خود به بارسلونا با یک نقاش اسپانیایی آشنا میشوند. این فیلم هم مانند سایر آثار آلن فیلمی با زیرمتنهای کمیک و نگاه انتقادی به روابط نادر زن و مرد است. اسکارلت جوهانسون در این فیلم نشان میدهد که میتواند در کنار هر بازیگری و در هر محتوای داستانیای، هنر خود را پیاده کند و این شاید باارزشترین توانایی یک بازیگر باشد. این فیلم آلن با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۹۶.۴ میلیون دلاری دست پیدا کند. قابل ذکر است که نخستین اکران این فیلم در جشنوارهی کن ۲۰۰۸ بود.
زیرپوست | درخشش در سینمای هنری و مستقل![زیرپوست]()
در «زیرپوست» اسکارلت جوهانسون موجودی فرازمینی است که مردها را وسوسه میکند و آنها را به دام میاندازد؛ همان نقشی که او برای آن زاده شده است. این فیلم را جاناتان گلیزر ساخته است. فضای این فیلم با تمام آثاری که جوهانسون در آنها ایفای نقش کرده، متفاوت است. «زیرپوست» فیلمی است مستقل که بدون زرقوبرقهای فیلمهای هالیوودی ساخته شده و در آن، تمام بار فیلم بر دوش جوهانسون است. در «زیر پوست» به جز جوهانسون، هیچ بازیگر مطرح دیگری ایفای نقش نمیکند و او به تنهایی موفق میشود تمام آنچه کارگردان میخواهد را به مخاطب منتقل نماید.
اگرچه «زیرپوست» جز محدود فیلمهای اسکارلت است که در گیشه به موفقیت نرسید اما منتقدان به شدت مجذوب فیلم شدند. این فیلم در لیست برترین فیلمهای قرن بیستویکم که بیبیسی سال ۲۰۱۶ منتشر کرد، جایگاه شصتویکم را به دست آورد و امروزه هم بهعنوان یکی از متفاوتترین فیلمهای سینمایی یک دههی اخیر، از آن یاد میشود. اسکارلت جوهانسون در این فیلم با حالتچهرهای کاملا متفاوت نسبت به سایر آثارش مقابل دوربین گلیزر حاضر شد. او با تغییر در چگونگی ادا کردن جملات و چگونگی بازی با نگاه، نسبت به سایر آثار کارنامهاش موفق شد تا یکی از متفاوتترین موجودات فضایی تاریخ سینما را خلق نماید.
او | فقط با صدا![او]()
چند بازیگر را میشناسید که تنها با صدای خود در فیلمی حضور داشته باشند و توانسته باشند شخصیتی بهیادماندنی خلق کنند؟ از آنجاییکه اسکارلت جوهانسون طی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، دو آلبوم موسیقی منتشر کرده بود و همچنین در انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی در سال ۲۰۰۴ بهعنوان صداپیشه حضور داشت. او که بر مهارتهای مربوط به صدا تسلط داشت و همین تجربهها به کمکش آمد تا بتواند بهخوبی از پس شخصیت سامانتا، هوش مصنوعیای که تئودور با بازی واکین فینیکس عاشق آن شده است، برآید. جوهانسون در سال ۲۰۱۳، یکبار دیگر اثبات کرد که خستگیناپذیر است.
او در همان سالی که بهعنوان صداپیشه در «او» حضور پیدا کرد، در «زیرپوست» و «دان جان» هم به ایفای نقش پرداخت؛ سه فیلمی که به سختی میتوان وجه اشتراکی بین آنها پیدا کرد. با اینکه حضور اسکارلت جوهانسون در «او» تنها به صدا محدود شده بود اما او توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از بسیاری از مجامع منتقدین مانند انجمن منتقدان دیترویت دریافت کند. او همچنین توانست تقریبا در تمام آنها بهعنوان نامزد این رشته حضور داشته باشد. فیلمنامهنویس و کارگردان او، اسپایک جونز است. این فیلم با بودجهی ۲۳ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۴۸.۳ میلیون دلاری دست پیدا کند.
داستان ازدواج | فرا رسیدن پختگی![داستان-ازدواج]()
سیزدهمین فیلم نوا بامباک در مقام کارگردان، توانست در شش رشته نامزد اسکار شود و جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای لارا درن به ارمغان بیاورد. در «داستان ازدواج» همانطورکه از اسم فیلم مشخص است، داستان زوجی به نامهای نیکول و چارلی با بازی اسکارلت جوهانسون و آدام درایور روایت میشود که سعی دارند تا زندگی خود را از فروپاشی نجات دهند اما ناتوانند. بازی درخشان اسکارلت جوهانسون در این فیلم که او برای آن توانست نامزد اسکار شود، نشاندهندهی روند رو به رشد او در بازیگری است. او در صحنههای احساسی فراوان فیلم همچون یک بازیگر کارکشته، احساسات درونی شخصیت خود را بهخوبی برونیسازی میکند.
او در هنگام نیاز فریاد میزند و در هنگام نیاز اشک میریزد. جوهانسون در «داستان ازدواج» به درک درستی از شخصیت خود دست پیدا کرده و در هر لحظه میداند شخصیتی که مقابل دوربین بامباک برده است، چه احساسی دارد. اسکارلت جوهانسون در داستان ازدواج با آن دختری که سال ۲۰۰۳ در «گمشده در ترجمه» برای نخستینبار مورد توجه منتقدان قرار گرفت، تفاوت بسیار دارد؛ او حالا دیگر یک بازیگر تمامعیار است.
جوجو خرگوشه | دو نامزدی اسکار در یک سال![جوجو-خرگوشه]()
همانطورکه پیشتر اشاره شد، جوهانسون هرچه در مسیر بازیگری پیشتر رفت بیش از قبل پختهتر شد. او در همانسالی که برای «داستان ازدواج» نامزد اسکار شد، در فیلمی دیگر به کارگردانی تایکا وایتیتی حضور یافت و توانست نامزدی اسکار در رشتهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن هم به دست آورد. اسکارلت جوهانسون در «جوجو خرگوشه» که کمدیای تلخ است و داستانی در دورهی جنگ جهانی دوم را روایت میکند، نقش مادری دلسوز و مقاوم را ایفا میکند که سعی دارد مسیر درست زندگی را به فرزند کوچک خود بیاموزد.
او در این فیلم به قدری درخشان بود که صحنهی به دار آویخته شدنش توسط آلمانهای نازی تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین و حزنانگیزترین صحنههای سینمایی سال ۲۰۱۹ شد. «جوجو خرگوشه» با بودجهی ۱۴ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه توانست به فروش ۹۰.۳ میلیون دلاری دست پیدا کند. اگرچه جوهانسون هنوز نتوانسته است اسکار بگیرد اما او از حیث نامزد شدن در هر دو بخش بازیگری در این جشنواره در یک سال، رکورددار است.