نویسنده: سیامک احمدی فر
نگار جواهریان متولد ۲۲ دی ۱۳۶۱ در تهران است. جواهریان بازی در تئاتر را از سنین کودکی آغاز کرد و برای اولینبار در سال ۱۳۸۰ و زمانیکه ۱۹ سال داشت در اولین فیلمش «من ترانه پانزده سال دارم» حضور پیدا کرد. پس از آن به تحصیل در رشتهی طراحی صحنه در دانشگاه هنر و معماری پرداخت و پس از بازی در نقشهای مکمل در چند فیلم و سریال از جمله «قدمگاه»، «خوابگاه دختران» و «پابرهنه در بهشت»، و با بازی در فیلم «تنها دو بار زندگی میکنیم» مورد توجه منتقدان قرار گرفت و چیزی نگذشت که با بازی در فیلمهای «طلا و مس» و «یه حبه قند» به بازیگری محبوب و مشهور تبدیل شد.
- بیشتر بخوانید
- تاثیر هایده صفی یاری بر سینمای ایران | تدوینگری که بر فیلم میافزاید
- برترین فیلم های علی شادمان | پسر خوب سینمای ایران
- برترین های علی نصیریان | همچنان در اوج
در ادامه بر مرور برترین فیلمهای کارنامهی بازیگری نگار جواهریان میپردازیم:
طلا و مس (۱۳۸۷) | آغاز درخشش![فیلم-طلا-و-مس]()
کارگردان: همایون اسعدیان
رضا (بهروز شعیبی) طلبهای جوان و کم در آمد است که برای ادامه تحصیل با خانوادهاش به تهران آمده است. رضا و خانوادهاش به سختی از پس مخارج زندگی بر میآیند اما چیزی نمیگذرد که رضا متوجه میشود همسرش زهرا (نگار جواهریان) به بیماری ALS مبتلا شده است. رضا ناچار میشود برای تامین هزینههای درمان زهرا سبک زندگیاش را عوض کند…
ALS یا بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مشکلی عصبی و پیشرونده در مغز و نخاع است که با از دست رفتن تدریجی عملکرد عضلات همراه میشود. فرد مبتلا به تدریج فلج میشود، توانایی هرگونه حرکتی را از دست میدهد و فقط چندسال زنده خواهد ماند. نگار جواهریان کار سختی برای بازی در نقش شخصیتی که به چنین بیماری مهلکی دچار شده را داشته است.
او چند مرحله از زندگی و بیماری زهرا را پشتسر هم بازی کرده بود؛ ابتدا زهرا بهعنوان مادر و همسری که وظیفهی نگهداری از دو کودک را به عهده دارد و باید با زندگی طلبگی همسرش بسازد. پس از آن شروع بیماری که در ابتدا با پیشروی فلج در اندام و در ادامه از دست دادن روحیهی او مواجه هستیم. جواهریان زهرایی را به تصویر میکشد که باوجود تحلیل رفتن قوای جسمیاش، خودش و خانوادهاش را برای زمانی آماده میکند که دیگر در این دنیا نیست. این یعنی جواهریان همزمان زهرایی را به تصویر میکشد که با وجود گام نهادن در مسیر نیستی، اطرافیانش را به ادامهی راه امیدوار نگه میدارد. نگار جوهریان برای بازی در فیلم «طلا و مس» برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستوهشتمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر و همچنین تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول از چهاردهمین جشن خانهی سینما شد.
اینجا بدون من (۱۳۸۹) | مواجهه با حقیقت![فیلم-اینجا-بدون-من]()
کارگردان: بهرام توکلی
احسان (صابر ابر) پسری خیالپرداز و عشق سینماست. او به همراه خواهر معلولش یلدا (نگار جواهریان) و مادرش (فاطمه معتمدآریا) در خانهای قدیمی بهطور حقیرانهای زندگی میکنند. مادر تمام مدت در این فکر است که آیندهی یلدا را تامین کند و احسان را به حال خود رها کرده است. تا اینکه دوست احسان، رضا (پارسا پیروزفر) وارد زندگی آنها میشود و این امیدواری شکل میگیرد که قصد دارد با یلدا ازدواج کند…
اگر زهرایِ «طلا و مس» امیدی به زندگی داشت، یلدا همان امید را هم ندارد. دختر معلول و بیآیندهای که برای چند روزی دل به مهر پسر جوانی میبندد و دوباره به غار تنهاییاش باز میگردد. اگر برادرش زندگی در خیالات را انتخاب کرده تا متوجه زندگی آمیخته با بدبختیاش نشود، یلدا با حقیقت زندگی روبه رو میشود، جسورانه واقعیت را میپذیرد و در تنهایی رنج میکشد.
یه حبه قند (۱۳۹۰) | تولد دوباره![فیلم-یه-حبه-قند]()
کارگردان: رضا میرکریمی
تمام خانواده جمع شدهاند تا عروسیِ پسندیده (نگار جواهریان) را جشن بگیرند. همه خوشحال و راضی هستند به جز دایی (سعید پورصمیمی) که بدون آنکه حرفی بزند ناراحت است. صبح روز عقد، دایی حین خوردن چایی با قند خفه میشود و میمیرد و عروسی به عزا تبدیل میشود. پسر خواندهی دایی، قاسم (امیرحسین آرمان) برای اجرای مراسم به خانه بر میگردد و معلوم میشود علاقهای پنهانی میان پسندیده و قاسم وجود دارد…
یک نیمه عروسی و یک نیمه عزا، یک نیمه خوشی و یک نیمه غم. «یه حبه قند» احساسات انسانی را در بالاترین سطح خود در کنار هم قرار میدهد. پسندیده در نیمهی اول فیلم دختر خوشحالی است که مجلس عروسی برایش ترتیب دادهاند و در نیمهی دوم دختر داغداری که مجلس عزا را با لوازم عروسی او بر پا میکنند. گویی زندگیاش به یکباره در برابر چشمانش فرو میریزد و راهی برای سر و سامان دادن به آن وجود ندارد. «یه حبه قند» با اتکای به بازی خویشتندارانهی جواهریان در دل محیطی سرشار از برونریزیهای عاطفی منطقی جلوه میکند و به پایانی قابل باور میرسد.
بیخود و بیجهت (۱۳۹۰) | عروس بی جهاز![فیلم-بی-خود-و-بی-جهت]()
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
محسن (رضا عطاران) و مژگان (پانتهآ بهرام) در حال اثاثکشی به خانهی جدید هستند اما الهه (نگار جواهریان) و فرهاد (احمد مهرانفر) بیشتر از خود آنها عجله دارند تا خانه زودتر آماده شود. مسئله اینجاست که قرار است الهه خانه را بهعنوان خانهی عروس به خانوادهاش نشان دهد…
«بیخود و بیجهت» فیلمی شلوغ و پر از دیالوگ است، گاهی لحن یک دیالوگ یا شکل بلند یا آرام ادا کردن کلماتش میتواند کلیت یک صحنه را تغییر دهد. به همین دلیل این فیلم بیشتر از آنکه متکی به داستان و متکی بر اکت بازیگرانش است. الهه دختری شهرستانی است که به نظر میرسد حامله باشد و با اضطراب بسیار دلنگران به سرانجام رسیدن اثاثکشی است. اما همسرش تلاشی برای کمک به او نمیکند و همینامر اوضاع را برایش سختتر کرده است. جواهریان نقش زنی را بازی میکند که در شروع زندگی میفهمد نمیتواند روی شوهرش و تصمیماتش حساب باز کند و همین موضوع هرلحظه او را عصبیتر میکند.
ملبورن (۱۳۹۲) | بر سر دوراهی![فیلم-ملبورن]()
کارگردان: نیما جاویدی
چندساعت مانده به پرواز، امیر(پیمان معادی ) و سارا (نگار جواهریان ) متوجه میشوند که نوزاد همسایهشان که به امانت نزد آنها بوده، جان خود را از دست داده است. آنها که آمادهی مهاجرت هستند باید تصمیمات تازهای برای ادامه زندگیشان بگیرند.
سارا میان دو راهی گیر کرده است، از سوی به دنبال آیندهای است که گمان میکند در خارج از کشور رقم خواهد خورد و از سوی دیگر خود را مسبب مرگ نوزادی میداند که خانوادهای را داغدار خواهد کرد. سارا علاوهبر اینکه مسئولیت اخلاقی سنگینی بر دوش دارد، میبایست با امیر راهی برای فرار از بنبستی که در آن قرار گرفته پیدا کند.
قندون جهیزیه (۱۳۹۳) | همیشه راهی هست![فیلم-قندون-جهیزیه]()
کارگردان: علی ملاقلیپور
موعد اجارهی خانهی عطا (صابر ابر) و معصومه (نگار جواهریان ) به سر آمده و حالا آنها یا باید خانه را تخلیه کنند یا مبلغ بالایی به اجاره بیافزایند. عطا که نمیتواند از پس مخارج بر بیاید، خودش را به هر دری میزند تا این پول اضافه را تامین کند و در این راه معصومه به هر شکل ممکن در کنار اوست.
با اینکه «کتاب قانون» کم و بیش فیلمی کمدی به حساب میآید اما «قندون جهیزیه» تنها فیلم کمدی است که نگار جواهریان در آن ایفای نقش اصلی را به عهده دارد. معصومه که شخصیتی تیپیکال دارد، زن خانهدار پایینشهری که در هر موقعیتی پشتوپناه شوهرش بوده و زنانگیاش آخرین راه نجات زندگی اوست. استفاده از لهجه، تغییر حالت چهره و استفاده بیش از حد از دستها باعث شده معصومه واقعی و دوستداشتنی به نظر برسد.
نگار (۱۳۹۴) | رستگاری در رویا![فیلم-نگار]()
کارگردان: رامبد جوان
نگار (نگار جواهریان ) دختر جوان از خانوادهای ثروتمند است. پدر نگار (علیرضا شجاع نوری) به دلایل مالی خودکشی کرده و پلیس نیز این قضیه را تایید میکند. اما نگار نمیتواند بپذیرد پدرش خودکشی کرده باشد پس تلاش میکند با تحقیق در مورد روزهای آخر زندگی پدرش به حقیقت پی ببرد. تصمیمی که پای او را به ماجراجوییهای خطرناک باز میکند…
نگار شاید جایگاه ویژهای در میان آثار نگار جواهریان نداشته باشد و بازی جواهریان در سایر فیلمهای کارنامهاش را بتوان بهتر از نگار دانست اما تفاوت نگار با سایر فیلمهای جواهریان این است که اینجا با فیلمی اکشن روبهرو هستیم که او در برخی صحنههای آن برخلاف غالب فیلمهایاش پر جنبوجوش ظاهر شده است. بدین ترتیب بخش زیادی از جذابیت فیلم مدیون رفتار جواهریان در صحنه و باورپذیر بودن حرکات اکشن او بوده است.
مجبوریم (۱۳۹۸) | قربانی حق![فیلم-مجبوریم]()
کارگردان: رضا درمیشیان
فیلم مجبوریم دختر کارتنخوابی به نام گلبهار (پردیس احمدیه) متوجه میشود که لولههای رحمش بسته شده اما چون نمیداند چه اتفاقی برایش افتاده برای کمک به سراغ وکیل جوانی به اسم سارا (نگار جواهریان) میرود. سارا قبول میکند به گلبهار کمک کند اما به سرعت متوجه میشود مشکل اصلی گلبهار چیز دیگری است…
سارا وکیلی جدی، سختکوش و مقید به حقوق اساسی انسانهاست. رفتار همراه با اعتمادبهنفس در کنار شکل دقیق بیان کلمات و ارتباط چشمی باعث شده تا سارا زنی با عزمی راسخ به نظر برسد که حاضر است برای احقاق حق موکلش پا در هر راه پرخطری بگذارد. لباسهای همیشه مرتب و ظاهر آراسته سارا در تقابل با حرفهاش قرار میگیرند که همیشه او را به دل خرابهها و در میان انسانهای بی بضاعت میبرد، اما سارا اجازه نمیدهد کثافت محیط روحش را نیز آلوده کند.