برترین‌ های شارلیز ترون | ستاره‌‌ای که هر نقشی را می‌تواند بازی کند

نویسنده: امین نور

شارلیز ترون نه‌تنها چهره‌ی زیبایی دارد بلکه زرق و برق و تلالوی‌ مخصوص ستاره‌ها را که بسیار نادر است با خود همراه دارد. از آن مدل بازیگرهایی که فرقی نمی‌کند در چه دهه‌ای فیلم بازی می‌کنند یا ستاره‌ی کدام کشور هستند، در هرصورت خواهند درخشید. پس شاید خیلی بی‌راه نباشد که بیشترین دستمزد را بگیرد. بازیگر زیبایی که فقط پول زیبایی‌اش را نمی‌خورد،  ترون با بازی در نقش‌های جورواجور از بازی‌های جدی مخصوص اسکار تا اکشن‌های پ رزرق و برق و فیلم‌های مارول( دنباله‌ی دکتر استرنج جدیدترین نمونه‌ی آن است) حرفه‌اش را دربرمی‌گیرد.

در سال ۱۹۷۵ در خانواده‌ای نظامی با پیشینه‌ی هلندی- فرانسوی در آفریقای جنوبی به دنیا آمد. وقتی شانزده‌سال داشت، مادرش برای حفاظت دفاع  از جان خویش و دخترش پدر ترون را که فردی الکلی با سابقه‌ی خشونت‌ورزی بود با ضرب گلوله از پای درآورد. اتفاقی که منجر به ترک آفریقا و رفتن به پاریس و آغاز کارش در مدلینگ شد. سپس به نیویورک رفت و در مدرسه‌ی باله به هنرمندی با استعداد بدل شد. پس از جراحتی که در ناحیه‌ی قوزک پایش ایجاد شد حرفه‌ی باله را ترک کرد و به لس‌آنجلس رفت. بیست‌سالش که بود، طی جروبحثی که با متصدی بانک بالا گرفته بود توجه تهیه‌کننده‌ی هالیوودی را به خودش جلب کرد و همین بلیت ورود او به هالیوود را برایش خرید.

نخستین حضور او در سینما با فیلم ترسناک رده ب «بچه‌های ذرت ۳» رقم خورد. سپس یک سال بعد با بازی در «کاری که می‌کنی» موفق شد با یکی از ستاره‌های محبوب دوران نوجوانی‌اش، تام هنکس هم‌بازی شود. فیلمی که برای خود او سکوی پرتاب به هالیوود محسوب می‌شد. تا پایان دهه‌ی نود او در کنار کیانو ریوز که با خود او در دو فیلم نوامبر شیرین و وکیل مدافع شیطان همکاری داشت، بدل به یکی از ستاره‌های نو رسیده‌ی هالیوود شد.

در طول پنج سال اول حرفه‌اش موفق شد با ستارگان بزرگی همچون مایکل کین( در قوانین خانه‌ی سایر)، آل پاچینو (وکیل مدافع شیطان)، رابرت دنیرو ( پانزده دقیقه و مردان افتخار) هم‌بازی شود و در فیلم‌های رابرت ردفورد (افسانه بگر ونس) و وودی الن (شهرت، نفرین عقرب یشمی) نقش‌آفرینی کند. تا پایان دهه‌ی نود نقش‌های تکراری و کلیشه‌ای به او تعلق می‌گرفت که بیشتر آنها حضور کوتاهی را برای او رقم می‌زد. شهرت واقعی او در سال‌های آغازین ۲۰۰۰ شکل گرفت که نخستین جرقه‌ی آن با بازسازی شغل ایتالیایی زده شد. بخت با او یار بود و درهمان سال در «هیولا» در نقش قاتلی زنجیره‌ای به ایفای نقش پرداخت که سبب شد تنها اسکار کارنامه‌اش را به خانه ببرد.

 

 وکیل مدافع شیطان | قدم‌های اولوکیل-مدافع-شیطان

این فیلم داستان وکیلی موفقی که تابه‌حال پرونده‌ای را نباخته است را روایت می‌کند. دفاع از آدم‌های گناهگار و در نهایت برنده‌شدن در دادگاه موقعیت شغلی‌ای در یکی از برجسته‌ترین شرکت‌های حقوقی در نیویورک با ریاست فردی به نام جان میلتون (پاچینو) را برای او فراهم می‌آورد. کوین (ریوز) که حالا بیشتر و بیشتر غرق کار و سروکله با ورنده‌های بزرگ شده کمتر به زندگی زناشویی خود توجهی می‌کند و همسرش مری‌ان (ترون) تحت‌تاثیر نیروهای شیطانی است. همچنین تجلی‌های آن دور او را گرفته است و روز‌به‌روز افسرده و بیمارتر می‌شود.

به گفته‌ی همسر و مادر کوین دفاع از گناهکار، پول کثیف و خون‌الود همه باعث می‌شوند تا تمام آن آرامش زندگی‌ قبلی را از دست بدهد. اتفاقات عجیبی که پیرامون کوین می‌افتد موجب بو بردن او به چیزی ورای واقعیت می‌شود. کوین کم‌کم پی می‌برد که رئیسش شیطانی‌تر از آنچه فکر می‌کند، است. این نخستین بازی ترون در فیلمی بزرگ است. به همراه یک ستاره‌ی کهنه‌کار و خود ریوز مثلث اصلی فیلم را تشکیل می‌دهند.

 

  هیولا | قاتل برنده‌ی اسکارهیولا

ترون برای «هیولا» سی پوند به وزنش اضافه کرد، ابروهایش را تراشید و دندان مصنوعی گذاشت. از آنجاکه فیلم بودجه‌ی کمی داشت بیشتر تغییرات روی صورتش را باید خودش انجام می‌داد. فیلم زندگی‌نامه‌ی اولین قاتل زنجیره‌ای زن در آمریکا بود. آیلین وورنوس از اواخر دهه‌ی هشتاد و اوایل دهه‌ی نود پس از کشتن هفت مرد به زندان افتاد و چند ماه پیش از آنکه فیلمبرداری فیلم «هیولا» آغاز شود، اعدام شد. نامه‌های او به دوستش یکی از منابع الهام شارلیز ترون برای نقش بود. از همان اکران محدودی که در دسامبر ۲۰۰۳ داشت منتقدان را شیفته‌ی بازی خودش کرد، حتی راجر ایبرت در ستایش او گفت تنها بازی خیره‌کننده‌ای بود که به‌خاطرش( هنگام تماشای فیلم) دست از نوشتن برداشته است.

منتقدی دیگر بازی او را با بازی رابرت دنیرو در «گاو خشمگین» مقایسه کرده بود و همگی گرفتن اسکار بهترین بازیگر زن را حق او می‌دانستند و در نهایت هم این اتفاق افتاد. شارلیز ترون بدل به نخستین بازیگر آفریقایی‌الاصلی شد که موفق به دریافت جایزه‌ی اسکار می‌شود. به‌خاطر همین هم پس از برنده‌شدن برای شرکت در جشن‌های محلی به آفریقا رفت و در کشور خود مهمان افتخاری نلسون ماندلا در سال  ۲۰۰۴ بود.

 

 ایان فلاکس | بازیگری با قابلیت‌های قهرمان‌های اکشنایان-فلاکس

«ایان فلاکس» از روی یک سریال کوتاه انیمیشن اقتباس شده بود که در دهه‌ی نود توسط پیتر چانگ ساخته شد. با انتشار یک ویروس در سال ۲۰۱۱، بیش از ۹۹ درصد مردم جهان کشته می‌شوند. دانشمندی به نام «ترور گودچایلد» موفق می‌شود تا درمان ویروس را کشف کند. بدین ترتیب افرادی که زنده ماندند، به تنها شهر باقی‌مانده در زمین به نام «برگنا» برده شده و در آنجا زندگی می‌کنند. هر روز در شهر افرادی گم می‌شوند و به همین دلیل، گروه زیر زمینی به نام «مانیکان» برای سرنگون کردن حکومت «گودچایلد» به وجود می‌آورد که اعضای آن از طریق خوردن یک قرص با فرمانده‌ی خود ارتباط ذهنی پیدا می‌کنند.

یکی از این افراد «ایان فلاکس» است که وقتی خواهرش نیز مفقود می‌شود، دستور قتل «ترور گودچایلد» را گرفته و به قصد کشتن وی راهی محل سکونت وی می‌شود اما در آنجا با حقیقتی دیگر مواجه می‌شود. کارین کوساما برای نقش ایان فلاکس به بازیگری نیاز داشت که فقط جنب‌وجوش و فیزیک قهرمان‌های اکشن را نداشته باشد بلکه بازیگر خوبی هم باشد و شارلیز ترون تمام این قابلیت‌ها را داشت. او همچنین برخی از صحنه‌های خطرناک را جای بدل انجام می‌داد و همین باعث ایجاد جراحت وخیمی در ناحیه‌ی گردن او شد. در نوامبر ۲۰۰۵ یک بازی ویدیویی از روی همین داستان ساخته شد و  در آن هم خود شارلیز ترون گوینده‌ی صدای شخصیت اصلی بود.

 

 جاده | مادری پس از آخرالزمانجاده

پس از اینکه برادران کوئن با جایی برای قدیمی‌ها نیست جوایز اسکار را درو کردند، اقتباس‌های دیگر از داستان‌های کورمک مککارتی سر زبان‌ها افتاد. اولین نمونه‌ی آن فیلم جاده‌ی جان هیلکات بود که هنوز هم از نمونه‌های موفق آن هست. در فیلم به پیروی از خود قصه، سه شخصیت اصلی نامی ندارند. ترون نقش مادر و همسر قهرمان داستان با بازی ویگو مورتنسن را دارد.

داستان فیلم در آینده‌ای بی‌روح و خاکستری می‌گذرد. کمی بعد از اتفاقی نامعلوم که باعث نابودی کمابیش تمام منابع‌طبیعی در جهان شده، پدری برای بقا همراه پسرش راهی جاده می‌شوند. انتخاب شارلیز ترون در فیلم جالب توجه است. از آنجاکه یک بازیگر مشهور اسکارگرفته چنین نقش کوچکی را بپذیرد برای خیلی‌ها دور از واقعیت است. او در فیلم جز یک سکانس حضوری ندارد اما تمام آنچه از او می‌ماند در سکانس‌های بعدی تا پایان فیلم همان نگاه است.

 

 پرومته | بازی در داستان شکل‌گیری هیولاپرومته

«پرومته» از همان روزهای فیلمبرداری پنهانی‌اش بر سر زبان‌ها افتاده بود که قرار است پیش‌درآمدی بر مجموعه‌ فیلم‌های «بیگانه» باشد. بیگانه‌ی اولی را ریدلی اسکات در سال ۱۹۷۹ ساخته بود و شهرت یک‌شبه‌اش موجب شد تا خرواری از تقلید و سه دنباله‌ی اصلی را در پی داشته باشد. گرچه تمام گروه فیلمبرداری از جمله خود ترون پیش‌درآمد بودن فیلم را رد کردند اما کسی حرفشان را باور نمی‌کرد. حالا با کمک دمون لیندلوف( خالق لاست) بعد تازه‌ای به جهان بیگانه‌ها تزریق می‌شد.

داستان مشابه گروهی که برای اکتشاف قدم به سیاره‌ای ناشناخته می‌گذارند و در آنجا با چیزی هولناک‌تر از آنچه تصور می‌کردند روبه‌رو می‌شوند. گرچه فیلم مثل نسخه‌ی اول «بیگانه» ترسناک نیست اما از هیجان و تعلیق چیزی کم ندارد. ترون نقش مردیت ویکرز را ایفا می‌کند، فرزند کم‌وبیش ناخلف بیلیونر سرمایه‌گذار و مغز پشت پروژه‌ی پیتر ویلند را بازی می‌کند. به گفته‌ی خود او این متفاوت‌ترین نقشی‌ بود که تا آن موقع بازی کرده بود؛ ظاهری خشک و بی‌روح که فقط به پول اعتقاد دارد. اما در پایان می‌فهمیم که او به دنبال چیزی بیش از پول است. فردی که به صورت ظاهری عاری از احساسات است اما درحقیقت درحال مخفی‌کردن آنهاست.

 

 سفیدبرفی و شکارچی | ملکه‌ی زیبای شیطانیسفید-برفی-و-شکارچی

در همان سالی که شارلیز ترون به همراه ریدلی اسکات و تیم بازیگرانش یکی از قصه‌های قدیمی سینما را احیا می‌کردند، در جایی دیگر از هالیوود یکی دیگر از نه فقط انیمیشن‌های سینمایی که قدیمی‌ترین داستان‌های مشهور فولکلور را بازسازی می‌شد. سفیدبرفی که نقشش را کریستن استوارت ایفا کرده، در دنیای برادران گریم تنها فردی است که زیباتر از ملکه است و برای همین هم ملکه قصد جانش را کرده است. اما سفیدبرفی فقط زیبا نیست، او تهدید بزرگی برای حکومت ملکه محسوب می‌شود.

به کمک یک شکارچی با بازی کریس همسورث راه و چاه جنگ را می‌آموزد و برای مبارزه با ملکه آماده می‌شود. برخلاف نقش شکارچی که اول جانی دپ و بعد هیو جکمن را برای آن در نظر گرفته بودند، به گفته‌ی کارگردان تازه‌کارش روبرت ساندرز نقش ملکه از همان اول برای شارلیز ترون در نظر گرفته شده بود. ناگفته نماند که ترون برای این فیلم یکی از بالاترین دستمزدهایش را دریافت کرد.

 

 مدمکس جاده‌ی خشم | جنگجوی زن آخرالزمانی‌مدمکس-جاده-خشم

اولین مدمکس که ساخته شد با بودجه‌ی کم و به صورت مستقل از خاک استرلیا با بازیگری که آن زمان ناشناس بود، شکل گرفت. فیلمی که فروش چندبرابر ساختش باعث شکل‌گیری یک سری فیلم‌های آخرالزمانی که همه فضایی چرک و بدوی داشتند و آدم‌هایی با ماشین‌هایی از جنس استخوان‌های قربانی‌هایشان به جان هم می‌افتادند. «مدمکس» یکی از بهترین اکشن‌های دهه‌ی هشتاد در ترکیب ماشین و جنگ تن‌به‌تن است. میلر دو دنباله‌ی دیگر در همان دهه‌ی هشتاد ساخت و بعد تا ۲۰۱۵ هیچ خبری از دنیای مکس نشد. گرچه پروژه‌ی احیای دوباره‌ی مکس در قالبی دیگر با بازیگر جدی از همان دهه‌ی نود دغدغه‌ی میلر بود اما تا دو دهه بعد میسر به انجامش نشد.

«مدمکس جاده‌ی خشم» یک سفر دیوانه‌وار با سرعتی که یک لحظه‌ هم کم نمی‌شود است. در سال‌های بسیار دور در سیاره‌ی ما وقتی که کل زمین را خشکسالی عظیمی دربرگرفته انسان برای بقا دست به هرکاری می‌زند. در این جهان دو یاغی وجود دارد. یک زن به نام فیوریوسا که قصد دارد خود و دیگر زنان هم‌قطارش را از شر خبیثی که دنبال آنهاست نجات دهد و دیگری مکس که مثل همیشه از بخت بدش گیر هچلی افتاده که به این راحتی‌ها توان گریز از آن نیست. فیوریوسا و مکس دو روی یک سکه‌اند.

هردو سرد وگرم دنیای وحشی پساآخرالزمانی را چشیده‌اند و برای بقایشان هرکاری می‌کنند و در این راه قرار نیست دلشان رحم بیاید و به کسی باج دهند. همه‌ی این حوادث در کپسول فوق‌العاده‌ای از اکشن و هیجان در یکی از بهترین نمونه‌هایش در دهه‌ی گذشته جای گرفته است. هیبت عجیب و غریب ترون با موی تراشیده و قیافه‌ی گردوخاکی‌اش خود به تنهایی یکی از جلوه‌های بصری بی‌نظیر فیلم است. این شاید یکی از به‌یادماندنی‌ترین حضورهای ترون در سینمای این سال‌ها باشد. استقبال خوب از فیلم و شهرت سریعش خبر از ساخت فیلمی پیش‌درآمدی بر مبنای زندگی او در ۲۰۲۴ را می‌دهد.

 

 بلوند اتمی | بازگشت به عملیاتبلوند-اتمی

در سال‌های اواخر دهه‌ی ۲۰۱۰ فیلم‌هایی حول تاریخ جنگ سرد در دهه‌ی هشتاد اوج گرفت و سری تقلیدهایی در هالیوود به وجود آورد. فیلم‌هایی که داستان جاسوس بازی آمریکایی‌ها از سمت سازمان سیا و شوروی و کا گ ب بود. حتی به تلویزیون هم سرایت کرد و سریال «آمریکایی‌ها» طرفداران زیادی برای خودش دست‌و‌پا کرد. بلوند اتمی برگرفته از کتاب مصوری به نام سردترین شهر است. لورین براتون جاسوس ام‌آی ۶ مامور شده تا برای بررسی پرونده‌ی قتل یکی از همکارانش به روسیه برود و در این میان پی می‌برد که لیست مامورهای دوجانبه هم گم شده‌اند.

بلوند اتمی ادامه‌‌ دهنده‌ی چیزی بود که در آمریکا با فیلم‌های بورن شکل گرفت و تارانتینو هم با بیل را بکش به شیوع آن کمک شایانی کرد. حالا در نقش اکشنی دیگر، شارلیز ترون دوباره برگشته تا بیش از پیش مهارت‌های خودش را در نبرد تن‌به‌تن و دعوای فیزیکی به نمایش می‌گذارد. حضور زنان اکشن‌کار که در سال‌های اخیر نمونه‌های خوبی داشته و شارلیز ترون ثابت کرده که یکی از بهترین انتخاب‌های این نوع نقش‌هاست.

 

 یک میلیون راه برای مردن در غرب | زن دلربا در دنیای کمدی‌های هجوآمیزیک-میلیون-راه-برای-مردن-در-غرب

داستان چوپان بزدلی به نام آلبرت که سر باخت در دوئل نامزدش را از دست می‌دهد و در این میان که سعی دارد تا معشوقش را بازیابد افراد خطرناک تازه‌ای وارد شهر می‌شوند. یک میلیون راه برای مردن برای کسانی‌که با آثار خالقش، سث مکفارلن که انیمیشن‌های موفقی مثل فامیلی گای و امریکن دد را ساخته شوخی‌هایش آشناست. فیلم مملو از شوخی‌های بامزه‌ی مدل فامیلی گای که اسکچی پشت هم پخش می‌شوند و بیشتر حول هجو شخصیت‌های تاریخی پیا رفتارهای خاص فرهنگی می‌گردد، است. ترون مدت‌ها بود که دنبال بازی در یک فیلم کمدی می‌گشت و به گفته‌ی خودش برای بازی در فیلم مکفارلن عملا التماس او را کرد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.