نویسنده: احسان آجورلو
تلویزیون از دهه هفتاد شمسی همواره طبق سیاستگذاری جدید خود سعی داشت برای ایام ویژه سال مانند ماه رمضان و محرم و عید نوروز برنامه ویژه داشته باشد. این برنامهها با سریالسازی همراه شد. سریالهای مناسبتی که در این ایم پخش میشدند و تا به امروز نیز ادامه دارند. سریالهایی که به تعداد روزهای ایام مورد نظر قسمت داشتند و داستانهای متفاوتی را روایت میکردند. بسیاری از آنان از یاد رفتند و برخی دیگر چنان تاثیری داشتند که همواره در یاد ماندند. در متن پیش رو نگاهی خواهیم داشت به بهترین سریالهای نوروزی که از صدا و سیما پخش شدند.
هتل پیادهرو ۱۳۷۸
-
کارگردان: بهمن زرینپور
از اولین سریالهای نوروزی داستانی بود که از قالب آیتمهای کمدی خارج میشد. داستان دربارهی هتلی است که در جزیره کیش در مجاورت با رستورانی سنتی راه اندازی میشود و رقابت بین این دو، داستان را جلو میبرد. رویارویی دو فضای محیطی و آدمهای درون آنها به خلق کمدی موقعیتی متفاوت در مقیاس آن دوران منجر شد؛ وضعیت جذب مشتری توسط صاحب یک هتل مجلل(غلامحسین لطفی) و رقابتی که با صاحب رستوران سنتی روبرویش (اکبرعبدی) داشت به خلق موقعیتهایی انجامید که از بستر معما نیز بهره میبرد.
شکل گیری روابط عاشقانه میان صاحب رستوران و دختر صاحب هتل سبب ورود یک کارآگاه خصوصی(علیرضا خمسه) به ماجرا شد که البته کمکی به روند کمدی اثر نکرد و تنها در همان وجه رویارویی دو زوج محبوب کمدی در آن سالها (اکبر عبدی و علیرضا خمسه) حایز اهمیت بود. بهمن زرینپور نوروز ۷۸ «هتل پیاده رو» را با حضور بازیگرانی چون اکبر عبدی، علیرضا خمسه و مینا جعفرزاده کارگردانی کرد. بازی اکبر عبدی و مینا جعفرزاده به خاطر لهجه آذری که داشتند محبوبیت بالایی را به دست آوردند.
پایتخت ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹
-
کارگردان: سروس مقدم
سری ظنز پایتخت قرار بود مانند اکثر کارهای سیروس مقدم یک سریال کوتاه باشد. اما انقدر مورد توجه قرار گرفت که تبدیل به یک سریال چندین فصلی شد که حتی یکبار در ماه رمضان هم پخش شد. شخصیتهای خودخواه و ملموس پایتخت که هر کدام در کنار فامیل بودن به دنبال منافع خود هستند راز موفقیت پایتخت بود. در پایتخت خبری از دلسوزیهای تحمیلی نبود و درس اخلاق واضح داده نمیشد. بلکه خودخواهی شخصیت نقی در اوج خود بود و این خودخواهی باعث ایجاد موقعیتهای بسیار جذابی میشد. سریال پایتخت با شخصیتسازی از افراد مختلف تیپهای اجتماعی جدیدی را به مخاطب ارائه داد.
شب دهم ۱۳۸۱
-
کارگردان: حسن فتحی
یکی از موفقترین سریالهای صداوسیما بیشک «شب دهم» است. سریالی که درامی پرکشش و جذاب را در دوران پهلوی اول روایت میکرد. و تمام آنچه باید را در خود داشت. قشر عام و روشنفکر را راضی نگاه داشت و از سویی ارتباطی دو جانبه بین ایام نوروز و ایام محرم که با یکدیگر تداخل داشتند ایجاد کرد. «شب دهم» آنقدر موفقیت کسب کرد و بین مردم محبوب شد که همچنان جز گزینههای تکرار پخش در هر سال از شبکههای مختلف صداوسیما است. «شب دهم» همزمان با موفقیتی که در سریالهای مناسبتی محرم کسب کرد از سریالهای نوروزی پر بیننده نیز شد. به گفته حسن فتحی پخش سریال «شب دهم» در ایام محرم پیشنهاد آقای جعفریجلوه (مدیر وقت شبکه اول) بوده که معتقد بوده این سریال در ایامی که عید نوروز و محرم با هم تقارن دارند، مخاطب بسیاری را جذب خود میکند و همین اتفاق هم افتاد.
مرد هزار چهره و دو هزار چهره ۱۳۸۷
-
کارگردان: مهران مدیری
مهران مدیری مرد نام آشنای سریالها ۹۰ قسمتی در صداوسیما. بعد از موفقیت «شبهای برره»، «پاورچین» و «نقطهچین» از تلویزیون فاصله گرفت. موفقیت او با سریالهای ۹۰ قسمتی و تاثیر آن برم خاطب و جامعه آنقدر زیاد بود که لقب سلطان کمدی ایران را به او داده بودند. بعد از مدتی وقفه در کارهای مهران مدیری این دو مجموعه که در دوسال پیاپی پخش شد با ایدهای جذاب از پیمان قاسمخانی نوشته شد و به جمع سریالهای نوروزی ماندگار و طنز اضافه شد.
قاسمخانی ایدهاش را از کتابی به نام «پخمه» نوشته «عزیز نسیم» آورده بود؛ داستانی دربارهی آدمی که ناخواسته در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرد که مدام او را با آدمهای دیگر اشتباه میگیرند. مرد هزار چهره با طنز تند اجتماعی خود اکثر مشاغل را درنوردید و البته که موجی از اعتراضها را نیز بلند کرد. اما سریال آنقدر دقیق بود مه مخاطب توجهی به اعتراضها نکرد و رضایتش از سریال بسیار بالا بود. همین امر نیز باعث شد صداوسیما بدون توجه به اعتراضهای بی پایه دستور ساخت قسمت دوم را در سال بعدی صادر کند و مخاطب نیز رضایتمندانه تلویزیون را دنبال کند.
- بیشتر بخوانید
- کدام فیلم های کمدی نوروز ۱۴۰۲ روی پردهی سینماها هستند؟
- برترین های سینمای ایران در سال ۱۴۰۱ | سال پرستاره
- نگاهی به فیلم های کمدی ۱۴۰۱ | تلاش برای گرفتن لبخند از تماشاگر
کلاه قرمزی ۱۳۸۸-۱۳۹۷
-
کارگردان: ایرج طهماسب
ایرج طهماسب با عروسک کلاه قرمزی و در شبکه دو هر سال با اضافه کردن تعدادی عروسک وجه استاندارد تلویزیون بود. برنامه کلاهقرمزی با آن موزیک خاطرهانگیز تیتراژ خود بین پیر وجوان محبوب بود. از طرفی موقعیتهای طنزی که ایرج طهماسب در آن گرفتار عروسکها میشد فوق العاده بود و تا همین امروز نیز برخی از آنان همچنان بازگو میشود. صداپیشههای طناز و عالی عروسکها دایرهای از اصطلاحات را وارد ادبیات روزمره و عوامانه کردند که تا به امروز نیز مورد استفاده است. تیپ شخصیتی عروسکهایی نظیر فامیل دور و آقای همساده همچنان مورد خنده مخاطب است. مهمانان برنامه «کلاه قرمزی» اشخاصی بودند که در حالت عادی به تلویزیون نمیآمدند اما به خاطر کلاه قرمزی وارد تلوزیون شدند. هرچند سرانجام این مجموعه پر طرفدار با کشمکش عجیب صداوسیما و ایرج طهماسب بر سر حق پخش عروسکها به تیرگی کشید و طهماسب راهی پلتفرمها شد. اما مجموعه کلاه قرمزی با فاصله جز بهترین مجموعههای نوروزی بود که اکثر مخاطبان آن را دنبال میکردند و در ایام عید تکههای آن را بازگو میکردند.
قرارگاه مسکونی ۱۳۸۵
-
کارگردان: جواد رضویان
سریال قرارگاه مسکونی یکی از عجیبترین افتاقات را پشت سر گذاشت. سریال در سال ۱۳۸۵ تولید شد اما اجازه پخش نگرفت. هر چند دلیل آن بعدها تداخل با سریالهای دیگر عنوان شد اما بالاخره در سال ۱۳۸۷ از شبکه ۵ پخش شد. سریال آنقدر موقعیت جذاب داشت که بعدها بارها بازپخش شد. آنچه مجموعه جواد رضویان را به یک اثر نسبتا دیدنی بدل ساختترکیب خلق و خوهای متفاوت در یک محدوده مکانی مشخص و سوژه بکر و تازه آن در تدارک دیدن موقعیتهای کمیک بود. بهرهگیری دراماتیک از یک پادگان نظامی که بالذات دارای نظم و انضباطی تعریف شده است به ویژه با توجه به تناقض محیط دراماتیک با گونه روایی، تمهیدی هوشمندانه در نظر میآید؛ درنگی بر رفتارشناسی سربازان عجیب و غریبی که برای فرار تلاشهایی ناموفق داشتند این نکته را مشخص میکند که برای ایجاد کمدی موفق باید به موقعیتهای مکانی متفاوتتری اندیشید.
نون خ ۱۴۰۲-۱۳۹۸
-
کارگردان: سعید آقاخانی
سری «نون خ» نیز مانند پایتخت قرار بود یک سریال مناسبتی کوتاه باشد. اما آنقدر پتانسیل داشت که با اتفاقات عجیب جهان تبدیل به یکی از بهترینهای چند سال اخیر شود. افت محسوس پایتخت این اجازه را به نون خ داد که با تکههای فوقالعاده خود قلب مخاطبان را تسخیر کند. سعید آقاخانی با استفاده از شیوههای نوین فضای مجازی داستان خود را به روز کرد و اطلاعاتی عجیب و دقیق را در اختیار مردم یک روستا گذاشت که مخاطب را آموزش دهند. در کنار این مسائل زیست محیطی و اخلاقی را نیز رعایت کرد و یکی از سالمترین سریالهای چند سال اخیر را به مخاطب تحویل داد.
ترش و شیرین ۱۳۸۵
-
کارگردان: رضا عطاران
عطاران که تا پیش از این، سریالهایش برای پخش در ماه رمضان ساخته میشد، این بار تصمیم گرفت تا سریالی نوروزی بسازد. «ترش و شیرین» با نویسندگی سروش صحت و محمدرضا آریان در نوروز سال ۱۳۸۶ پخش شد و جزء پربینندهترین سریالهای تلویزیون در آن سال شد. همچنین بازپخشهای سریال در سریالهای بعد هم با استقبال روبهرو شد و هنوز برای مردم جذابیت دارد. «ترش و شیرین» همان داستان همیشگی تقابل خانوادهی فقیر با خانوادهی ثروتمند است که در قاب دوربین عطاران به تماشاییترین شکل نمایش داده میشود.
در این سریال زوج مریم امیرجلالی و حمید لولایی همانند تجربهی خانه به دوش بار دیگر کنار هم قرار گرفتند و در کنار مجید صالحی، رضا شفیعیجم و رضا عطاران لحظات کمیک زیادی خلق کردند. شاید «ترش و شیرین» در کارنامهی سریالسازی عطاران عقبتر از خانه به دوش و متهم گریخت قرار بگیرد ولی نمیتوان از جذابیتهای این سریال غافل شد. تماشای «ترش و شیرین» پس از گذشت سالها هنوز جذاب است و قدیمی نمیشود. همچنین شوخیهای سریال پس از گذشت نزدیک به ۱۵ سال هنوز بوی کهنگی نگرفته است. نداشتن تاریخ انقضا برای یک سریال، هنرمندی و توانایی آن کارگردان را میرساند که اثرش باگذشت زمان همچنان تماشایی است و توانایی خنده گرفتن از بینندهاش را دارد.
خوش رکاب ۱۳۸۲
-
کارگردان: علی شاه حاتمی
سریال خوش رکاب در دسته طنزهای موفق بود. ایده مرکزی جذاب و جدیدی داشت که مخاطب را با خود همراه میکرد. خط قصه آرام و بی حاشیه سریال نیز از جمله علل موفقیت سریال بود. ماجرای خوش رکاب یک ماجرای واقعی بود. علی شاهحاتمی در زمان تولید سریال، درباره شخصیت آتقی گفته بود: «در محله ما مردی زندگی میکرد به نام محمد علی بختیاری که به خاطر عشق زیاد او به کامیونش به او عشقی میگفتند. شخصیت تقی در خوش رکاب هم اقتباسی از شخصیت او بود. پدر من راننده کامیون بود و مدت زیادی در منطقه بود و خاطرات جدید و دست اولی را برای من تعریف میکرد و داستان اصلی سریال تلفیقی از این دو ماجرا بود که من به آن شاخ و برگ دادم.»
پیامک از دیار باقی ۱۳۸۷
-
کارگردان: سیروس مقدم
«پیامک از دیار باقی» ایدهای عجیب داشت. اسم سریال به شدت جذاب بود و طبق آن ایده نیز جذاب بود. مخاطبان شاید امروز کمتر داستان را به یاد داشته بانشد اما ایده درخشان این سریال را از یاد نخواهند برد. جسورانه خوابیدن شریفینیا در قبر به خلق یکی از متفاوت ترین موقعیتهای تصویری در مجموعههای کمدی منجر شد. البته با توجه به ساختار روایی و تامل بر وضعیت یک مرد دو زنه که از لحاظ حسابهای مالی و وضعیت کاری شرایط مناسبی ندارد شاهد موقعیتهای کمدی چندانی نبودیم و جنس آفرینش کمدی با آنچه در ذهن مخاطب بهعنوان نمونه غالب کمدی ایرانی جای گرفت متفاوت بود.
چاردیواری ۱۳۸۸
-
کارگردان: سیروس مقدم
کمدی نوروزی سیروس مقدم، پس از تجربه نسبتا قابل قبولی چون «پیامک از دیار باقی» به عرصه قدرت نمایی آتیلا پسیانی در نقش تقی تاکسی بدل شد. پسیانی در یک بازی ماندگار از فن بیان در ادای متوازن و درست لهجه ترکی در همان قالب و اسلوب درستش بهره گرفت و به جای خنده گیری از مخاطب با تاکید برغلظت بیان، از شیوههای دیگری همچون سادگی و شیرینی شخصیت در عین جدیت استفاده کرد و یکی از کاراکترهای کمیک ماندگار را در دهه۸۰ به ثبت رساند.
تم روایی اثر، پیچیده نما نیست و مقدم برخلاف شیوه کارگردانی اش در آثار ملودرام که متکی بر استفاده از برخی المانهای روایی بسیار تکنیکی است، درتجربههای کمیکش و به ویژه چاردیواری ازسادگی و راحتی اجرا و سرراستی مسیرحرکت داستان دراوج و فرود منطقی جهت بررسی درست ویژگیهای کاراکترهای اثر بهره برد و موسیقی متن همخوان با قالب تصویری چاردیواری این اثر را به تجربهای آبرومند در عید ۸۹ تبدیل کرد.
عید امسال ۱۳۸۸
-
کارگردان: سعید اقاخانی
مجموعه «عید امسال» از نمونه کارهای کمدی موقعیت بود و با زوم بر یک مفهوم بارها گفته شده یعنی آسیبهای ورود پول زیاد به زندگی افراد و تحلیل موقعیتهای منشعب از آن سعی در ایجاد جذابیت داشت. البته به دلیل آنکه مجموعه در پیچ و خم روایتی کمیک از یک موقعیت و تلاش برای کشف چرایی بروز اتفاقات نتوانست هماهنگی مناسبی را به وجود آورد در عمل به عرصه کمدیهای کلامی تبدیل شد و بازیگرانش از حد تیپ فراتر نرفتند. برمبنای همین غیرمنسجم بودن و ضعف در ساختار شخصیتپردازی بود که غافلگیری قسمت پایانی مجموعه و پرده برداری از زاویه پنهان شخصیت بیتا سحرخیز که خود را دختری معصوم نمایانده بود اما در اصل سرکرده یک باند دزدی بود نتوانست شوک لازم را درون مخاطب ایجاد کند.