راویان رنج | نگاهی به کارنامه کاری برادران محمودی

نویسنده: جلال‌الدین بهرام

مشکلات عدیده همسایه شرقی ما افغانستان باعث شده تا مردم این کشور مظلوم هیچ‌گاه نتوانند در آرامش زندگی کنند. جنگ، حکومت‌های خودکامه، تحجر و واپس‌گرایی و هزاران مشکل دیگر باعث شده تا مردم افغانستان به جای فکر کردن به یک زندگی معمولی به فکر بقا باشند. در حالی که همه می‌دانند در افغانستان استعدادهای فراوانی وجود دارند که می‌توانند در هر حوزه‌ای تبدیل به چهره‌هایی پیشرو و موفق شوند مردم این کشور مجبورند برای به دست آوردن حداقل حقوق خود مبارزه کنند. بعد از دورانی سخت در حالی که مردم چند سالی بود که داشتند یک زندگی معمولی را تمرین می‌کردند و از چیزهای کوچک روزمره لذت می‌بردند اتفاقات سیاسی به گونه‌ای رقم خورد که طالبان را بر این کشور حاکم کرد.

برخلاف تلاش طالبان برای نمایش یک چهره متفاوت این گروه سیاسی تندرو خیلی زود بسیاری از چیزها را در افغانستان ممنوع اعلام کرد و مردم خسته و رنجور افغانستان را به دوران قبل از آزادی‌ برد. حالا و در شرایط فعلی که طالبان بر افغانستان حاکم است صحبت از فرهنگ و هنر در این کشور بیشتر به یک شوخی شبیه است.

این اتفاق در حالی به وقوع می‌پیوندد که تا پیش از ورود طالبان به افغانستان و در دست گرفتن حکومت توسط این گروه تندرو بسیاری از پدیده‌های فرهنگی از جمله سینما در افغانستان در حال رشد و گسترش بود. زنان و مردان بسیاری در حوزه‌های مختلف فرهنگی مشغول به فعالیت بودند و سینما در افغانستان رونق گرفته بود. اما حالا و با ورود طالبان به افغانستان دوباره همه چیز به حالت تعلیق درآمده و بسیار بعید است تا مدت‌ها شاهد رونق فرهنگ و هنر در افغانستان باشیم.

به خاطر مصائب متعددی که مردم افعانستان را درگیر کرده است، مردم مظلوم این کشور اغلب مجبور هستند تا از شهر و دیار خود مهاجرت کنند. مهاجرتی ناخواسته و از سر اجبار که صرفاً برای یک زندگی معمولی صورت می‌گیرد. اما مهاجرت هم مصائب خاص خودش را دارد. بسیاری از مردم افغانستان که در کشور خود جایگاه و شغل مناسبی داشتند بعد از ورود به کشور دیگر مجبور به انجام کارهایی می‌شوند که در شان آن‌ها نیست و همین موضوع باعث شده چهره مردم افغانستان در سایر کشورها مخدوش شود.

ایران به واسطه همسایگی و قرابت فرهنگی که با افغانستان دارد یکی از مقاصد مهم مهاجرت مردم این کشور است. برخلاف تصور عامه که همه مهاجران افغان را مردمی رنج کشیده می‌دانند که در ایران مشغول کارگری هستند، مهاجرینی هم هستند که با تلاش و کوشش بسیار و با تکیه بر پشتکار خود به مدارج عالی رسیده و تبدیل به چهره‌های موفقی در عرصه‌های علمی، اقتصادی، پژوهشی و هنری شده‌اند.

برادران محمودی یکی از همین چهره‌های موفق فرهنگی هستند که پس از مهاجرت به ایران با تلاش زیاد توانستند به موفقیت‌های فراوانی برسند و تبدیل به کارگردانان معتبری در سینمای ایران شوند. از ویژگی‌های مهم کاری این دو برادر این است که هیچ‌گاه زادگاه خود را فراموش نکرده‌اند و تلاش کردند تا در فیلم‌هایشان از مصائب افغانستان بگویند. برادران محمودی در اکثر قریب به اتفاق آثارشان راوی رنج مردمی بودند که از دنیا فقط یک زندگی ساده و معمولی می‌خواهند.

تفاوت فیلم‌های برادران محمودی با سایر کارگردانانی که درباره افغانستان و مردم رنج کشیده‌اش فیلم می‌سازند این است که به واسطه افغان بودن آشنایی بسیار خوبی با فضا و مناسبات جاری در کشور افغانستان دارند و به همین دلیل هیچ‌گاه آثارشان شعاری از آب در نمی‌آید. از طرف دیگر آن‌ها مانند بسیاری از برادران مشهور سینمای جهان مانند برادران داردن و برادران کوئن تمام کارهای خود را با همکاری یک دیگر انجام می‌دهند و همین همکاری هماهنگ باعث شده تا در سینمای ایران تبدیل به چهره‌های متفاوتی شوند.

تعداد فیلم‌ها و سریال‌هایی که برادران محمودی به لحاظ کمی ساخته‌اند چندان زیاد نیست. اما آثارشان به لحاظ کیفی آن‌قدر خوب است که شایسته بررسی و تحلیل دقیق‌تر باشد. به بهانه اکران آخرین تولد آخرین فیلم برادران محمودی نگاهی انداخته‌ایم به کارنامه کاری این دو برادر سخت کوش که با ساخت آثاری متفاوت تلاش می‌کنند تصویری متفاوت و واقعی از مردم مظلوم افغانستان به جهانیان ارائه کنند.

 

چندمتر-مکعب-عشقچند متر مکعب عشق

  • سال اکران: ۱۳۹۲

بعد از ساخت یک سریال مهجور و نه چندان مشهور در سال ۱۳۸۰ مدت‌ها از برادران محمودی خبری نبود تا این که از گوشه و کنار اخباری منتشر شد که این دو برادر مهاجر افغان در حال تدارک ساخت اولین فیلم سینمایی خود با اسم عجیب و کنجکاو‌‌برانگیز چند متر مکعب عشق هستند. هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد فیلم گمنام دو برادر مهاجر افغان بعد از اکران در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۲ به چنین موفقیت عظیمی دست پیدا کند.

چند متر مکعب عشق نه تنها سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول جشنواره را کسب کرد که توانست سال بعد و در جشن خانه سینما با درو کردن تمام جوایز اصلی موفقیت بزرگی را تجربه کند و نام برادران محمودی را سر زبان‌ها بی‌اندازد. چند متر مکعب عشق داستان ساده اما به شدت جذابی دارد. فیلم داستان عشق پسر کارگر ایرانی صابر (با بازی ساعد سهیلی) به  دختری افغان به نام مرونا ( با بازی حسیبا ابراهیمی) است که با مخالفت عبدالسلام (با بازی نادر فلاح) مواجه می‌شود. مخالفتی که باعث می‌شود عشق ساده و زیبای این دو نفر پایانی فاجعه‌بار داشته باشد.

برادران محمودی در همین اولین فیلم خود نشان می‌دهند توانایی بالایی در روایت و ساخت داستان‌هایی متفاوت و جذاب دارند و خوب بلدند یک داستان ساده عاشقانه را تبدیل به تراژدی انسانی کنند. چند متر مکعب عشق به لحاظ احساسی مخاطب را درگیر و با رنج مردم افغان آشنا می‌کند.

 

رفتنرفتن

  • سال اکران: ۱۳۹۷

بعد از موفقیت همه جانبه و گسترده چند متر مکعب عشق برادران محمودی در موقعیتی تازه قرار گرفتند. آن‌ها دیگر کارگردانانی گم نام نبودند که کسی انتظاری از آن‌ها نداشته باشد. بعد از موفقیت همه‌جانبه چند متر مکعب عشق و کسب جوایز متعدد از جشنواره‌های مختلف همه منتظر بودند تا ببینند این دو برادر جوان در فیلم بعدی خود چه خواهند کرد.

شاید به همین دلیل بود که برادران محمودی برای ساخت فیلم دوم خود سه سالی صبر کردند و ترجیح دادند بدون عجله و با صبر و حوصله سراغ ساخت فیلم دیگری بروند. آن‌ها رفتن را در سال ۱۳۹۵ کلید زدند و مجدداً سراغ داستانی عاشقانه رفتند. این دو برادر این بار تصمیم گرفتند مهاجرت را هم به عنوان یکی از مشکلات مرسوم در میان مردم افغان به خط داستانی فیلم اضافه کنند تا بتوانند بخش دیگری از مشکلات مردم افغانستان را هم نمایش دهند.

رفتن برخلاف چند متر مکعب عشق چندان مورد توجه قرار نگرفت و با تاخیری دو ساله و در سال ۱۳۹۷ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شد. منتقدان ضمن ستودن ویژگی‌های مثبت فیلم ( به خصوص بازی خوب فرشته حسینی و رضا احمدی) ایراداتی به لحاظی کارگردانی به فیلم گرفتند که درست به نظر می‌رسید. با تمام این احوال رفتن حضور جهانی موفقی را تجربه کرد و توانست جوایز زیادی را از جشنواره‌های بوسان، تریپولی لبنان، فستیوال فیلم پارسی اُسترالیا و جشنواره فیلم‌های ایرانی استکهلم کسب کند و جایگاه برادران محمودی را در سینمای ایران تثبیت نماید.

 

شکستن-همزمان-بیست-استخوانشکستن هم‌زمان بیست استخوان

  • سال اکران: ۱۳۹۸

بعد از موفقیت نسبی رفتن و تثبیت جایگاه برادران محمودی به عنوان کارگردانانی مهم در سینمای ایران آن‌ها تصمیم گرفتند فیلمی بسازند که جلوه دیگری از رنج مردم افغان را در ایران به نمایش بگذارد. برادران محمودی این بار به جای این که سراغ داستانی عاشقانه بروند یک خانواده را محور داستان خود قرار دادند.

فیلم داستان مرد افغان مهاجری به نام عظیم (با بازی محسن تنابنده) است که در شهرداری تهران مشغول کار است. او تلاش زیادی می‌کند تا زمینه را برای مهاجرت مادر و برادرش فاروق (با بازی مجتبی پیرزاده) به آلمان مهیا کند. اما فاروق در لحظات آخر از بردن مادر خودداری می‌کند و عظیم متوجه می‌شود که مادر نیازمند عمل پیوند است. این اتفاق عظیم را در موقعیت سختی قرار می‌دهد. موقعیتی که باعث می‌شود او تصمیم متفاوتی بگیرد. تصمیمی که زندگی عظیم را برای همیشه تغییر می‌دهد…

برادران محمودی در شکستن هم زمان بیست استخوان سراغ مضامین اجتماعی‌تری می‌روند و تلاش می‌کنند داستان متفاوتی را روایت کنند. آن‌ها در شکستن هم زمان بیست استخوان موضوعاتی مانند ممنوعیت پیوند اعضا به مهاجرین افغان ساکن ایران، تلاش برای مهاجرت به اروپا و شرایط سخت کاری مهاجرین افغان در ایران را مطرح می‌کنند و آن را به عشق عمیق مادر و فرزندی پیوند می‌زنند و از این پیوند یک موقعیت بسیار سخت می‌سازند که سنگ‌بنای اصلی داستان را تشکیل می‌دهد. شکستن هم زمان بیست استخوان موفقیت‌های جهانی زیادی کسب کرد و توانست برادران محمودی را به کارگردانی مشهور در جهان تبدیل کند.

 

سایه-بانسایه‌بان

  • سال پخش: ۱۳۹۶

برادران محمودی پس از ساخت چند فیلم موفق تصمیم عجیب و جالبی گرفتند و ترجیح دادند سراغ ساخت سریال بروند. سریالی طولانی که می‌توانست چالش بزرگی برای این دو برادر باشد. خصوصاً که داستان سریال سایه‌بان ارتباط چندانی به افغان‌ها و مشکلات آن‌ها نداشت و داستانی با شخصیت‌های کاملاً ایرانی را روایت می‌کرد. سایه‌‌‌بان داستان دو دوست قدیمی به نام سهراب (با بازی مجتبی پیرزاده) و سعید (با بازی محمد ولی‌زادگان) در یکی از محلات فقیرنشین تهران است. این دو دوست به لحاظ مالی مشکلات فراوانی دارند.

سهراب در یک کارخانه مبل سازی در آستانه ورشکستگی کار می‌کند و سرپرستی مادر، خواهر و برادرش را هم برعهده دارد. سهراب مدت‌ها است که نامزد کرده اما به واسطه همین مشکلات مالی نتوانسته است نامزدش را به خانه خود بیاورد. سعید هم که مدتی است ازدواج کرده بیکار است و علاوه بر نگهداری از پدر و برادرش باید فشارهای همسرش نسترن (با بازی هستی مهدوی) را هم تحمل کند. اتفاقی بین این دو دوست قدیمی رخ می‌دهد که باعث می‌شود همه چیز به هم بریزد و دوستی قدیمی‌شان در معرض نابودی قرار بگیرد…

برادران محمودی با ساخت سایه‌بان نشان دادند فقط راویان خوبی برای رنج‌های مردم افغان نیستند بلکه می‌توانند داستان‌هایی که به مهاجرین افغان ارتباطی ندارد را هم به خوبی روایت کنند. این دو برادر با دقت نظری شگفت‌انگیز موفق شده‌اند جزئیات زندگی جوانان محلات پایین شهر تهران را به نمایش بگذارند. آن‌ها در طول داستان به خوبی شبکه‌ای از روابط گسترده و پیچیده می‌سازند که نتیجه آن نمایش درست و دقیق یک سبک زندگی خاص و متفاوت است. سبک زندگی که آن قدر ملموس از کار درآمد که توانست مخاطبین بسیاری را به تماشای سریال ترغیب کند.

علاوه بر این برادران محمودی با نمایش مشکلات اجتماعی و تاثیراتی که این مشکلات بر روی زندگی جوانان می‌گذارد نشان دادند از مشکلات داخلی ایران هم آگاه هستند و این توانایی را دارند که با نگاهی درست و دقیق تحلیل خوبی از وضعیت امروز جامعه ایران ارائه دهند. برادران محمودی توانستند با ساخت سایه‌بان کار در یک مدیوم متفاوت با مخاطبین گسترده را هم تجربه کنند و نشان دهند توانایی جذب مخاطب انبوه را هم دارند. سایه‌بان این فرصت را در اختیار براداران محمودی قرار داد تا تنوع بیشتری به کارنامه خود بدهند و داستانی متفاوت از داستان فیلم‌های سینمایی‌شان را روایت کنند.

 

هفت-و-نیمهفت و نیم

  • تاریخ اکران: ۱۳۹۹-اکران آنلاین

ساخت چند فیلم نسبتاً موفق و یک سریال عظیم به برادران محمودی این جسارت را داد تا برای ساخت فیلم بعدی خود سراغ یک بازی فرمی پیچیده بروند و داستانی چند اپیزودی را در قالبی متفاوت روایت کنند. شاید اگر موفقیت‌های داخلی و بین‌المللی آثار قبلی برادران محمودی نبود آن‌ها هیچ گاه فرصت نمی‌کردند سراغ ساخت هفت و نیم بروند. برادران محمودی در هفت و نیم تمرکز خود را بر روی مشکلات و مصائب زنان افغان و ایرانی گذاشته‌اند و کوشیده‌اند در اپیزودهای مختلف مشکلات متعددی که زنان با آن دست به گریبان هستند را نمایش دهند…

هفت و نیم در سال ۱۳۹۷ ساخته شد و با تاخیری دو ساله به واسطه همه‌گیری بیماری کووید ۱۹ به صورت آنلاین اکران شد. پس طبیعی بود که کمتر از سایر آثار برادران محمودی دیده شود. علاوه بر این ساخت چنین فیلم متفاوتی که خلاف عادت تماشاگران ایرانی است مخاطبین کمتری را ترغیب کرد تا به تماشای این فیلم بنشینند. منتقدان هم برخلاف آثار قبلی برادران محمودی چندان هفت و نیم را دوست نداشتند و در نقدهای خود نقاط ضعف فیلم را مورد توجه قرار دادند. هفت و نیم نشان می‌دهد که برادران محمودی قصد ندارند خودشان را در قالب‌های از پیش تعریف شده محصورکنند و دوست دارند فضاها و قالب‌های روایی متفاوت را هم تجربه کنند. اما هفت و نیم مشکلاتی دارد که اجازه نمی‌دهد این تجربه فرمی به بار بنشیند.

نگاه سطحی به برخی از مشکلات و اغراق در موقعیت‌های ملودراماتیک باعث شده هفت و نیم جز فیلم‌های خوب برادران محمودی نباشد و نتواند تماشاگر زیادی را جذب کند. شاید اگر برادران محمودی با صبر و حوصله بیشتری سراغ سوژه‌های مطرح شده در این فیلم می‌رفتند و یک‌دستی را در طراحی اپیزودهای مختلف فیلم رعایت می‌کردند هفت و نیم تبدیل به فیلم بهتر و موفق‌تری می‌شد.

 

دلداردل‌دار

  • سال پخش: ۱۳۹۷

ساخت مجموعه سایه‌بان به برادران محمودی این جسارت را داد که برای ساخت یک سریال دیگر دورخیز کنند. به همین خاطر خیلی زود و تنها پس از یک سال از پخش سریال سایه‌بان مشغول ساخت سریال بعدی شدند. دل‌دار مانند سایه‌بان داستانی عاشقانه و اجتماعی داشت و کمتر کسی فکر می‌کرد این سریال قابلیت پخش در ایام ماه مبارک رمضان را داشته باشد. اما با تصمیم مسئولان سازمان این سریال برای پخش در ایام ماه مبارک رمضان در نظر گرفته شد.

دل‌دار داستان پسر جوانی به نام آرش (با بازی محمدرضا غفاری) است که به واسطه بیماری مادرش دانشگاه را رها می‌کند. او که در کار برنامه‌نویسی توانمند است تلاش می‌کند تا سرمایه‌گذاری در این حوزه پیدا کند. اما دست سرنوشت او را در مسیری قرار می‌دهد که اتفاق دیگری را برایش رقم می‌زند.

در دل‌دار هم می‌توان ردپای مضامین مورد علاقه برادران محمودی را مشاهده کرد. عشق، مشکلات اجتماعی، جوانانی که صادقانه تلاش می‌کنند تا گلیم خود را از آب بیرون بکشند و… از جمله موضوعاتی هعستند که برادران محمودی در این سریال به آن می‌پردازند. در دل‌دار هم مانند سایه بان و سایر آثار برادران محمودی شاهد این موضوع هستیم که این دو برادر بستر ملودرام را برای روایت داستان انتخاب کردند. دل دار سریال بدی نبود اما کمتر از سایه‌بان دیده شد؛ دلیل این کمتر دیده شدن هم بیش از هر چیز به زمان پخش نامناسب سریال برمی‌گشت. شاید اگر این سریال در زمان دیگری پخش می‌شد مخاطبان بیشتری را هم به خود جذب می‌کرد.

 

مردن-در-آب-مطهرمردن در آب مطهر

  • سال اکران: ۱۳۹۹-اکران آنلاین

برادران محمودی بعد از ساخت یک فیلم تجربه‌گرایانه و یک سریال تلویزیونی تصمیم گرفتند دوباره به سراغ مضامین مورد علاقه خود بروند و به مصائب و مشکلات جوانان و مهاجران افغان بپردازند. برادران محمودی در مردن در آب مطهر داستان یک دختر و پسر جوان به نام‌های رونا و حامد (با بازی صدف عسگری و متین حیدری‌نیا) را روایت می‌کند که قصد دارند از افغانستان به اروپا مهاجرت کنند تا زندگی بهتری داشته باشند. اما آن‌ها برای راحت‌تر شدن کار مهاجرت خود باید دین خود را از اسلام به کاتولیک تغییر دهند. تصمیمی که مشکلات بسیار بزرگی را برای این زوج جوان به وجود می‌آورد.

مردن در آب مطهر خط قصه بسیار جذابی دارد. تغییر دین شخصیت‌های اصلی و چالش‌هایی که این تصمیم بزرگ به وجود می‌آورد این فرصت را در اختیار برادران محمودی قرار می‌دهد تا به داستان قوام بیشتری بدهند. فیلم تا نیمه‌ی راه بسیار جذاب است و موفق می‌شود تماشاگر را برای تماشای داستان و سرنوشت شخصیت‌های اصلی مشتاق نگه دارد اما در نیمه دوم فیلم و از زمانی که موضوعات فرعی که ربط چندانی به داستان اصلی ندارد مطرح می‌شود، فیلم از هم می‌پاشد و نمی‌تواند جذابیت خود را حفظ کند. با تمام این مشکلات مردن در آب مطهر جز فیلم‌های موفق برادران محمودی است که لحظات و سکانس‌های بسیار جذابی که دارد. خود فیلم اما انسجام چند متر مکعب عشق و شکستن هم زمان بیست اُستخوان را ندارد و از این بابت فیلم ضعیف تری است.

 

پوست-شیرپوست شیر

  • سال پخش: ۱۴۰۱

بدون شک پوست شیر جذاب‌ترین و پرسروصداترین اثری است که برادران محمودی تا به امروز ساخته‌اند. داستان پرکشش سریال که سه فصل ادامه پیدا کرد در کنار بازی خوب بازیگران از جمله مهم ترین عوامل جذابیت‌ پوست شیر بودند. پوست شیر داستان مردی به نام نعیم مولایی (با بازی هادی حجازی‌فر) را روایت می‌کند که بعد از ۱۵ سال از زندان آزاد می‌شود. او سراغ دخترش ساحل (با بازی پردیس احمدیه) می رود اما دخترش در جریان سفر به شمال ربوده می‌شود. نعیم که از اقدامات پلیس برای دستگیری ربایندگان دخترش راضی نیست خودش راساً برای پیدا کردن آن‌ها اقدام می‌کند…

پوست شیر یکی از سریال‌هایی بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت. برخی از منتقدان توجه به این سریال را محصول داستان ملتهب و پرکشش آن دانستند و برخی دیگر هم دلیل آن را کارگردانی خوب برادران محمودی عنوان کردند. هر چه بود این سریال سه فصل ادامه پیدا کرد و توانست رکوردهای زیادی را در جلب مخاطب جابه‌جا کند و بعد از چند تجربه نه چندان موفق نام برادران محمودی را دوباره به سر زبان‌ها بی‌اندازد. پوست شیر به قدری سریال موفقی بود که قرار است اسپین‌آفی هم برای آن ساخته شود.

 

آخرین تولدآخرین تولد

  • سال اکران: ۱۴۰۱

بعد از موفقیت عظیم پوست شیر برادران محمودی یک بار دیگر تصمیم گرفتند به ریشه‌های خود برگردند و فیلم دیگری درباره افغانستان بسازند. آن‌ها این بار داستان خود را به بازگشت طالبان اختصاص دادند و تلاش کردند با روایت داستانی ملتهب در لوکیشنی محدود نابودی آرزوهای یک ملت را به نمایش بگذارند. داستان فیلم از زمان آغازین روزهای بازگشت طالبان به قدرت شروع می‌شود و با نمایش سرنوشت گروهی از جوانان افغان تبدیل افغانستان آزاد به یک کشور محبوس در عقاید افراطی را به تصویر می‌کشد.

خرید بلیت آخرین تولد

برادران محمودی ترجیح دادند آخرین تولد را تنها در یک لوکیشن بسازند. تصمیمی که به کمک فیلم آمده تا فیلم انسجام کم‌نظیری پیدا کند و داستان به شکل دقیقی روایت شود. از طرف دیگر برادران محمودی در این فیلم هنر خود را در طراحی دقیق میزانسن‌ها نشان می‌دهند و ثابت می‌کنند می‌توانند با تکیه بر توانایی بالای خود در کارگردانی فیلمی ملتهب و تاثیرگذار بسازند. بازی خوب بازیگران فیلم خصوصاً الناز شاکردوست و پدارم شریفی از دیگر نقاط قوت آخرین تولد است. فیلمی تاثیرگذار و جذاب که قرار است راوی رنج مردمی باشد که سال‌هاست وجه‌المصالحه قدرت‌های بزرگ دنیا قرار گرفته‌اند و زندگی‌شان نابود شده است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.