شش فیلم برتر داریوش مهرجویی؛ «مردی از جنس هنر»

نوشته: شبیر نعلبندیان

حتی اگر طرفدار پر و پا قرص سینمای ایران نباشید، بی‌شک نام داریوش مهرجویی را شنیده‌اید و یقیناً چند فیلم مهم او را دیده و در خاطر دارید. داریوش مهرجویی در زمره‌ی برجسته‌ترین و پرافتخارترین کارگردانان سینمای ایران قرار دارد که به موج نوی سینمای ایران جلا و جلوه‌ای خاص بخشیده است. مهرجویی در طول دوران فیلمسازی‌اش توانست شخصیت‌های ماندگاری را خلق کند و از این‌رو در رای‌گیری نشریات مختلف سینمایی به‌‌عنوان بهترین کارگردان تاریخ سینمای ایران شناخته شود.

داریوش مهرجویی در سن هفده‌سالگی به سینما گرایش پیدا کرد و سپس در کالیفرنیا به تحصیل در رشته‌ی سینما مشغول شد و در نهایت از دانشگاه یوسی‌ال‌ای لیسانس فلسفه گرفت. داریوش مهرجویی علاوه بر کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی، به ترجمه‌ی کتاب و نگارش رمان هم پرداخته و سابقه‌ی کارگردانی تئاتر را هم در کارنامه‌ی خود دارد. آخرین فیلم او لامینور نام دارد که بعد از یک دوری کوتاه‌مدت از سینما در سال ۱۳۹۸ ساخته شد و اکنون در نوبت اکران قرار دارد. در متن زیر شش فیلم مهم و برتر او را معرفی و بررسی می‌کنیم.

 

 

یک) گاو | من مش حسن نیستم!

«گاو» دومین فیلم مهرجویی پس از یک اکشن جیمز‌باندی ناموفق به نام الماس ۳۳ محسوب می‌شود. فیلمی که به باور بسیاری از منتقدان از سردمداران موج نوی سینمای ایران بوده است. این فیلم که به واسطه‌ی حضور در جشنواره‌های خارجی مطرح و کسب جوایز فراوان از جمله جایزه‌ی ویژه هیأت داوران جشنواره بین‌المللی فیلم برلین و جایزه‌ی فیپرشی جشنواره‌ی فیلم ونیز سبب شد تا سینمای ایران به شکلی ویژه و جدی در مقیاس جهانی مورد توجه قرار بگیرد و حسابش از سینمای تجاری و گیشه‌ای آن روزها جدا شود.

فیلم «گاو» اقتباسی‌ است از داستان گاو از کتاب عزاداران بَیَل نوشته‌ی غلامحسین ساعدی که پیش‌تر تله تئاتری از آن در تلویزیون به اجرا درآمده بود و پس از آن ساعدی پیشنهاد داد تا فیلمی هم از این قصه ساخته شود. ماجرای فیلم «گاو» از این قرار است که مردی روستایی به نام مش حسن تنها دارایی ارزشمندش گاوی است که از طریق آن امرار معاش کرده و علاقه شدید قلبی به آن دارد.

گاو

مرگ ناگهانی گاو سبب می‌شود که مش حسن به جنون برسد و خودش را گاو مش حسن بپندارد. فیلم «گاو» اولین مواجهه‌ی مهرجویی با مسأله‌ی توقیف و ممیزی بود که در آن دوره به دلیل نشان دادن تصویر مردم محروم و فقر‌زده روستایی که در اطراف قزوین واقع شده بود برای مدتی از اکران بازماند و پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان اجازه نمایش پیدا کرد. در نظرسنجی‌های صورت گرفته طی ادوار مختلف بسیاری از منتقدان «گاو» را به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب کرده‌اند. «گاو» در اواخر دهه‌ی هشتاد برای اولین‌بار پس از انقلاب در قالب برنامه صد فیلم از شبکه‌ی سه پخش شد و همچنین نسخه‌ی ترمیم شده آن در سال ۱۳۹۴ در گروه سینمایی هنر و تجربه به اکران درآمد.

 

دو) پستچی | حقارت‌های پستچی بخت‌برگشته

با وجود گذشت پنجاه سال از ساخت پستچی، هنوز هم می‌توان طراوات و تازگی ساختار و روایت نمادگونه‌اش را حس کرد. مهرجویی که پس از ساخت «گاو» و «آقای هالو» توانسته بود جایگاهش را به‌عنوان کارگردانی کاربلد تثبیت کند در چهارمین اثر خود به سراغ اقتباس از نمایشنامه‌ی آلمانی وویتسک نوشته گئورگ بوشنر رفت. «پستچی» هم به‌سان سه فیلم قبلی مهرجویی قصه‌ای به‌ظاهر روان و بی‌تکلف دارد اما در پس تمام آنچه که می‌بینیم نشانه و سمبل‌های متعددی برای بیان دغدغه‌های سازنده‌اش نهفته است که همین مسأله سبب شد تا «پستچی» در بخش اصلی جشنواره‌ی کن سال ۱۹۷۲ انتخاب شود.پستچی

«پستچی» روایتگر مردی عصبی به نام تقی است که همانطور که از نام فیلم برمی‌آید در اداره‌ی پست خدمت می‌کند. تقی به دلیل بنیه‌ی ضعیف جسمانی‌اش رابطه زناشویی سردی با همسرش منیر دارد و مدام از سوی همسرش تحقیر و تضعیف می‌شود. از سویی با وجود درآمد ناچیز تقی و خانه محقری که دارد دست از خریدن بلیت‌های بی‌ثمر بخت‌آزمایی برنمی‌دارد.

با بازگشت مهندس علی اکبرخان، برادرزاده نیّت‌الله‌خان با بازی عزت‌الله انتظامی که تقی برای پرداخت بدهی‌هایش برای او کار می‌کند، موتور اصلی فیلم به شکلی جدی روشن می‌شود. مهرجویی در پستچی کوشیده تا تقابل سنت و مدرنیته را در سینمایی که تا حد زیادی با مباحث این چنینی بیگانه بود به تصویر بکشد. ضعف جسمانی تقی و تحقیرهایی که از هر سمت و سو نصیبش می‌شود بر او تاثیر گذاشته و از تقی موجودی بی‌مصرف و بی‌کنش با خشمی فروخورده می‌سازد. پستچی به گفته‌ی خود مهرجویی بهترین و غنی‌ترین فیلم کارنامه‌اش محسوب می‌شود.

 

سه) دایره‌ مینا | تهران مخوف

مهرجویی بعد از ساخت «پستچی» تبدیل به کارگردانی شد که نه تنها در میان منتقدان و سینماگران ایرانی، بلکه در آن‌سوی آب‌ها هم به شهرت قابل توجهی دست یافته بود. او تصمیم گرفت تا پنجمین فیلمش را بار دیگر با اقتباسی از یکی از قصه‌های غلامحسین ساعدی با نام آشغالدونی به صورت رنگی بسازد. قصه‌ی «دایره مینا» برخلاف ساخته‌های پیشین او که عموماً شرح حال مردم روستا و حاشیه‌نشین بود، در دل شهر یا به اصطلاح در کف خیابان‌های پایتخت روایت می‌شد و عملاً و تماماً یک فیلم خیابانی یا به‌بیان دیگر اجتماعی تلقی می‌شود.

دایره-مینا«دایره‌ مینا» از خون‌های آلوده‌ای می‌گوید که از معتادان در ازای دریافت پول گرفته شده و به بازار سیاه نفوذ کرده و توسط شخصی به اسم سامری خون‌فروش با بازی عزت الله انتظامی به بیماران نیازمند خون فروخته می‌شود. مهرجویی برای به‌تصویر کشیدن هرچه بهتر این وقایع فاجعه‌بار از معتادان حقیقی استفاده کرد. دایره مینا علاوه بر دریافت تحسین‌ها و تمجیدهای فراوان، منجر به ساخت و تاسیس سازمان انتقال خون در ایران شد اما از طرفی با توقیفی سه ساله مواجه شد تا مهرجویی بار دیگر طعم گس آن را بچشد.

مهرجویی در «دایره مینا» از تیم بازیگری ثابت فیلم‌های اولش بهره برد و علاوه بر انتظامی، علی نصیریان هم برای چهارمین بار متوالی مقابل دوربین او رفت. در کنار آنها، سعید کنگرانی که آن زمان با فیلم رضا موتوری به شهرت اندکی دست یافته بود به همراه فروزان که هنرپیشه‌ای تجاری محسوب می‌شد ایفای نقش کردند.

 

چهار) هامون | درد و راز و رمز و عشق

بیش از نیمی از کارنامه‌ی فیلم‌سازی مهرجویی را آثار شاخص و جریان‌ساز تشکیل داده است اما «هامون» همان فیلمی ا‌ست که اگر کارگردانی آن را در سیاهه‌ی آثارش داشته باشد، می‌تواند خود را برای ابد از فیلمسازی معاف کند. «هامون» قله‌ایست دست نیافتنی که حتی در مقایسه با فیلم‌های امروزی هم‌سبک و هم‌مضمون خودش هم چند سر و گردن بالاتر قرار دارد. مهرجویی «هامون» را یک سال پس از «شیرک» که توفیق چندانی چه به لحاظ فروش و چه به لحاظ جذب مخاطب برایش به ارمغان نیاورده بود، ساخت و توانست انقلابی در سطح فیلمسازی آن روزهای سینمای ایران و شور و شوقی در مخاطبان و منتقدان به‌وجود آورد.

 هامون«هامون» روایت‌گر نویسنده‌ی شکست‌خورده‌ای است به نام حمید هامون که در نوشتن رساله‌اش سردرگم مانده و به موازات آن در زندگی شخصی‌اش دچار سرگشتگی و حیرانی شده و طغیانی بر علیه خود آغاز می‌کند. هامون به سبب علاقه‌‌ی مهرجویی به فلینی، کارگردان شهیر ایتالیایی، از المان‌ها و عناصر فیلم هشت‌و‌نیم نظیر کرانه‌ی دریا، مشکلات زناشویی، یادآوری خاطرات کودکی و تقلا در اوج سردرگمی برای خلق اثری برجسته بهره برده است. به‌طوریکه روزنامه‌ی لس‌آنجلس تایمز از آن به عنوان هشت‌و‌نیم مهرجویی یاد کرده است.

با این حال مهرجویی در مصاحبه‌ای عنوان کرد که بوف کور جرقه‌ی اصلی ساخت «هامون» بوده و آن را به نوعی یک فیلم اقتباسی می‌داند. اکران «هامون» در هشتمین جشنواره‌ی فیلم فجر منجر به ایجاد صف‌های طویلی مملو از علاقه‌مندان شد و توانست در اختتامیه جوایز مهم و متعددی را کسب کند، و کارنامه‌ی بازیگری خسرو شکیبایی را به قبل و بعد خود تقسیم کند.

از سویی بسیاری از نوشته‌ها و نقدهای سینمایی به «هامون» اختصاص یافت و عده‌ای آن را بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران تلقی کردند و سعید عقیقی، از نویسندگان و منتقدان باسابقه سینمای ایران‌، یک جلد از کتابش را به تحلیل و نقد آن اختصاص داده است. با گذشت زمان، «هامون» بارها و بارها دیده شد و جریانی تحت‌عنوان هامون‌بازها شکل گرفت که عده‌ای ادعا می‌کردند که حساب دیدن «هامون» از دستشان خارج شده است. از این‌رو مانی حقیقی در سال ۱۳۸۶ مستندی به نام هامون‌بازها ساخت که به تاثیر این فیلم در میان مخاطبان غیرحرفه‌ای سینما می‌پرداخت.

 

پنج) لیلا | تو با منی اما من از خودم دورم

مهرجویی بعد از موفقیت‌های چشمگیر هامون بلافاصله فیلم «بانو» را تولید کرد و قدم در راه روایت قصه‌های زنانه گذاشت اما «بانو» به مدت هفت‌سال توقیف شد و بعد از «سارا»، «پری» و «لیلا» به نمایش درآمد و فرصتی شد برای فیلم «لیلا» که به‌عنوان سومین فیلم از سه‌‍گانه‌ی غیررسمی مهرجویی شناخته شود. مهرجویی برخلاف فیلم‌های «سار» و «پری» که هردو اثری اقتباسی از دو نویسنده‌ی خارجی زبان بودند، بر پایه‌ی داستانی از مهناز انصاریان فیلمنامه‌ی «لیلا» را نوشت و کارگردانی کرد.

فیلم لیلااگرچه «سارا» و «پری» همچون ساخته‌های قبلی مهرجویی فیلم‌های‌خوبی محسوب می‌شدند. اما هیچکدام به پای «هامون» و «بانو» نرسیدند که به اعتقاد مهرجویی نسخه‌ی زنانه‌ی «هامون» به‌حساب می‌آمد که به‌علت توقیف دیده نشد. «لیلا» سبب شد تا مهرجویی ثابت کند که موفقیت و کیفیت زبانزد «هامون» اتفاقی نبوده است. فیلم ماجرای دختری ا‌ست به نام لیلا که با رضا از خانواده‌ای سنتی آشنا شده و سپس ازدواج می‌کند. لیلا و رضا پس از مدتی توجه می‌شوند که بچه‌دار نمی‌شوند و پس از آزمایش‌های گوناگون مشخص می‌شود که لیلا از نازایی رنج می‌برد.

لیلا و رضا تلاش می‌کنند تا این مشکل را در آرامی و سکوت حل کنند اما با مطلع شدن مادر رضا و غرولندهای فراوان او تنشی میان دو خانواده شکل می‌گیرد که به زندگی لیلا و رضا سرایت کرده و لیلا وادار به اتخاذ تصمیمی می‌شود که او را در دوراهی عاطفی سختی قرار می‌دهد. لیلا هم به اندازه‌ی هامون نقدها و نظرات مثبتی را برای مهرجویی به همراه داشت و جوایزی متعددی را دریافت کرد و از آن به‌عنوان یکی از بهترین درام‌های سینمای ایران با فیلمنامه و کارگردانی مثال‌زدنی یاد می‌شود و پس از سال‌ها همچون «گاو» و «هامون» مجدداً به اکران درآمد. لیلا حاتمی با این فیلم توانست برای اولین‌بار در نقش اصلی و در فیلمی غیر از آثار علی حاتمی حضور یابد و با درک درست نقش، شخصیت و موقعیت لیلای مهرجویی، تحسین خاص و عام را به‌همراه داشته باشد.

 

شش) مهمان مامان | سور باشکوه

داریوش مهرجویی پس از فیلم موفق و ماندگار اجاره‌نشین‌ها، کمدی دیگری نساخت تا اینکه در سال ۱۳۸۲ با تهیه‌کنندگی سیما فیلم و بر اساس کتاب مهمان مامان نوشته هوشنگ مرادی‌ کرمانی سریالی با همین نام در شش قسمت چهل دقیقه‌ای برای تلویزیون آماده کرد. از دل این سریال یک نسخه‌ی سینمایی صد دقیقه‌ای خلق شد و در بیست و دومین جشنواره‌ی فیلم فجر به نمایش درآمد و برنده‌ی سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد تا مهرجویی مهر تاییدی بر تبحرش در این ژانر بزند. مهمان مامان قصه‌‌ی خانواده‌ی تنگ‌دستی در جنوب شهر است که مادر خانواده با بازی گلاب آدینه خود را برای پذیرایی از خواهرزاده و نوعروسش آماده می‌کند.

مهمان-مامانمهمان‌ها می‌آیند و در شرف رفتنشان به اصرار یدالله، پدر خانواده با بازی حسن پورشیرازی تصمیم می‌گیرند تا شام را آنجا صرف کنند و این سرآغاز ماجرایی‌ است برای مادر خانواده تا با فقر حاکم و مدد همسایه‌ها سفره‌ای آبرومند برپا کند. یکی از ویژگی‌های مهم مهمان مامان آن است که مهرجویی در کنار خط اصلی فیلم به بسط شخصیت‌های متعدد پرداخته و از آنها غافل نشده است و در فواصلی از فیلم گریزی به تاریخ سینمای ایران و فیلم‌های قدیمی و مصائب کار در سینما هم می‌زند.

مهرجویی که همواره در فیلم‌هایش از «پستچی» تا «اجاره‌نشین‌ها» و «بانو» و «سارا» و «لیلا»، نمایش سفره‌ی ‌ایرانی را در دستور کار خود قرار داده و تبدیل به امضای شخصی خود کرده است. در مهمان مامان هم توجه به آداب و رسوم پذیرایی در فرهنگ ایرانی را به اوج خود می‌رساند تا فیلمش به لحاظ زیباشناسی همچون سفره‌ی رنگارنگی که برپا می‌شود، چیزی کم و کسر نداشته باشد.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.