برترین سریال های مارول | از «دردویل» تا «پانیشر»

نویسنده: دانیال نوروزی

جهان سینمایی مارول که به اختصار MCU نام دارد، دیگر فقط مختص به فیلم‌های سینمایی نیست بلکه مارول و دیزنی سال‌هاست ابرفرانچایز خود را در قالب سریال‌های تلویزیونی به خانه‌ی‌ طرفداران هم برده‌اند.

یکی از ارزشمندترین و بزرگترین حرکات دیزنی و مارول در گسترش جهان سینمایی مارول، ایجاد وابستگی و پیوستگی تولیدات تلویزیونی به فیلم‌های سینمایی بزرگ بوده است. این پیوستگی نه صرفا به ارتباط داستان‌ها و شخصیت‌ها، که حتی در زمینه‌ی کیفیت ساخت هم موردتوجه قرار گرفته و هم‌اکنون شاهد تولید سریال های مارول هستیم که با بودجه‌های بالای صد میلیون دلار ساخته می‌شوند.

اما در میان انبوه سریال‌های تلویزیونی جهان سینمایی مارول، بهترین‌شان کدام است؟

 

 دردویل (۲۰۱۸ تا ۲۰۱۵)dradevil

به جرات می‌توان سریال «دردویل» را حتی تا به امروز، بهترین ساخته‌ی تلویزیونی جهان سینمایی مارول دانست. این سریال پکیج کاملی از شخصیت‌های قابل‌قبول با شیمی فوق‌العاده، جلوه‌های ویژه‌ی مناسب و واقع‌گرا، داستان و روایتی منسجم و درگیر‌کننده دانست که هم از لحاظ اکشن‌های ابرقهرمانی مخاطب خود را سیراب می‌کند و هم او را همراه خود به شخصی‌ترین لایه‌های کاراکترها به‌خصوص مت مرداک با بازی فوق‌العاده چارلی کاکس هدایت می‌کند.

سریال «دردویل» را می‌توان نقطه آغازی بر ساخت سریال‌های ابرقهرمانی باکیفیت و قابل‌قبول دانست. تا قبل از این سریال عموم سریال‌های ابرقهرمانی از هر لحاظ حرفی برای گفتن در مقابل فیلم‌های سینمایی نداشتند اما همکاری مارول و نتفلیکس باعث شد تا استانداردهای سبک فیلم‌های ابرقهرمانی تا همیشه دست‌خوش تغییرات مثبت شود.

«دردویل» داستان وکیل مدافعی نابینا را روایت می‌کند که قسم خورده تا از قانون حمایت کند و برای رسیدن به این هدف، حتی نابینایی‌اش هم تبدیل به سلاحی قدرتمند در مقابل خلاف‌کاران بزرگ می‌شود. مت مرداک، پسر یک بوکسور کاتولیک ایرلندی است که در نگاه اول شباهت زیادی به بروس وین معروف دارد اما برخلاف بتمن دنیای دی‌سی ما با قهرمانی تنگ‌دست روبه‌رو هستیم که روزهایش را در دفتر کوچک وکالت همراه با دوست صمیمی‌اش سیر می‌کند. همچنین او شب‌ها با لباس مبدل و البته قدرت خارق‌العاده شنوایی و هنرهای رزمی به جنگ خلاف‌کاران می‌رود.

این سریال کاملا در جهان سینمایی مارول روایت می‌شود و ما را به دنیای ابرقهرمانان خیابانی دعوت می‌کند، جایی‌که ضدقهرمانی خشمگین مانند پانیشر را می‌توانیم ببینیم. همچنین شرور و خلاف‌کار بزرگ، کینگ‌پین با بازی وینسنت دن آفریو که نام خود را به‌عنوان یکی از باهوش‌ترین و قدرتمند‌ترین شرورهای مارول در این سریال به ثبت رسانده است.

 

  لوکی (۲۰۲۱)لوکی

مارول با سریال «لوکی» پا به دنیایی اعجاب‌انگیز، خارق‌العاده و منحصربه‌فرد گذاشت که ژانر آثار ابرقهرمانی را عمیقا به چالش کشید. این سریال سومین پروژه‌ی بزرگ تلویزیونی سرویس استریم دیزنی پلاس است که داستان آن در امتداد فیلم بزرگ «Avengers Endgame» و ماجراجویی شخصیت کاریزماتیک و محبوب لوکی با هنرنمایی بی‌نظیر تام هدیلستون دنبال می‌شود.

شاید بتوان از سریال «لوکی» برای اثبات کیفیت، پیچیدگی، سرگرم‌کنندگی و خاص بودن دنیای سینمایی مارول به هر تازه‌واردی استفاده کرد. شما در این سریال همه‌چیز را می‌بینید؛ از سفر به خطوط زمانی متنوع و دنیاهای مختلف تا دشمنانی عجیب و داستانی که در هر قسمت شما را به تئوری‌پردازی، فکر و مطالعه در مورد ریشه‌ی‌ اتفاقات و شواهد وا می‌دارد. تمام این‌ها باعث می‌شود تا «لوکی» را به‌عنوان یکی از بهترین آثار جهان سینمایی مارول بشناسیم.

ما در این سریال به ماورای MCU می‌روی و در لابه‌لای ارتباطات و شیمی کاراکترهای بی‌نظیر آن مانند تعامل موبیس با بازی بی‌نظیر اوون ویلسون و لوکی، مخاطب را به تفکر در مورد ماهیت هستی، تئوری کنترل قدرتی والا بر انسان‌ها و سیستم‌های در پس پرده وا می‌دارد. البته همین مفاهیم و شیوه‌ مقابله و تعامل کاراکترها با چنین (به ظاهر) حقایقی، سریال «لوکی» را به یک اثر منحصربه‌فرد و هنرمندانه تبدیل کرده است.

 

 چه می‌شد اگر… (۲۰۲۱)چه-میشد-اگر

برای همه‌ی ما پیش آمده که گاهی وقت‌ها، اتفاقات را از منظر دیگری نگاه کرده‌ایم و احتمالا همیشه فکر یا حرف‌مان با عبارت «چه می‌شد اگر…» شروع شده است. حالا تصور کنید که بسیاری از اتفاقات و رخ‌دادهای مهم جهان سینمایی مارول با همین «چه می‌شد اگر…» ادامه پیدا کند. برای مثال چه می‌شد اگر اولتران (شرور قسمت دوم فیلم انتقام‌‌جویان) پیروز می‌شد؟ چه می‌شد اگر دکتر استرنج معشوقه خود را از دست می‌داد؟ یا چه می‌شد اگر به جای استیو راجرز، پگی کارتر سِرُم ابرسرباز را دریافت می‌کرد؟

این سریال انیمیشنی را می‌توان جدا از کیفیت بالای تکنیکی و نحوه‌ی پیاده‌سازی به‌عنوان یکی از جسورانه‌ترین و خاص‌ترین قصه‌گویی‌ها در دنیای آثار سینمایی و تلویزیونی ابرقهرمانان نام برد. اپیزود‌های کوتاه و در ظاهر غیرمرتبط اما در یک خط و راستا که پا روی تمام تعاریف قبلی از قصه‌هایی آشنا می‌گذارند و ماجرایی جدید، اعجاب‌انگیز و درگیرکننده را به مخاطب ارائه می‌دهند.

مارول با انتخاب مدیوم انیمیشن به سراغ آزادی عمل بی‌حد و حصری رفت که در آن بتواند به هر ایده و فکر بلندپروازانه‌ای پر و بال دهد و صد البته، ورودی رسمی و واقعی به چنین مدیوم ارزشمند و پرمخاطبی را آن هم در حیطه تلویزیونی جشن بگیرد.

 

 

 

 وانداویژن (۲۰۲۱)وانداویژن

اولین سریال مارول در سرویس استریم دیزنی‌ پلاس، یکی از متفاوت‌ترین و البته عجیب‌ترین آثار ابرقهرمانی تاریخ محسوب می‌شود. سریال «وانداویژن» همان‌طورکه از نامش پیداست، داستان شخصیت واندا ماکسیموف و معشوقه‌ی‌ ربات‌گونه‌اش، ویژن را روایت می‌کند. اما نکته‌ی عجیب در مورد این سریال، قرارگیری اتفاقات داستانی پس از رخ‌دادهای فیلم «انتقام‌جویان: آخربازی» است.

بدون‌اینکه نقطه‌ای از داستان سریال را لو دهیم، «وانداویژن» یک خصوصیت بارز و جذاب دارد و آن سبک سیت‌کام‌گونه‌اش و ادای احترام فوق‌العاده به سریال‌های شاخص و جریان‌ساز کلاسیک تلویزیونی است. بخش عمده‌ای از این سریال که به همین سبک و سیاق کار شده، از نقطه‌ی آغاز تا پایان اپیزود‌هایش باعث گیجی و تعجب مخاطب‌اش می‌شود. مارول با این سریال خود را تمام و کمال از حاشیه‌ای امن بیرون کشید و به سراغ ایجاد تغییراتی ساختاری و محتوایی در ادامه جهان سینمایی مارول رفت و به‌خوبی هم از آن نتیجه گرفت.

سریال «وانداویژن» را می‌توان اوج هنرنمایی الیزابت اولسن در نقش واندا ماکسیموف دانست. بازی بی‌نظیری که او در این سریال ارائه می‌دهد آنقدر چشم‌‌نواز، طبیعی و خارق‌العاده است که به قطع آن را لایق بهترین‌ جوایز و تحسین‌ها خواهید دانست. در سوی‌دیگر قصه‌ی غیرقابل‌پیش‌بینی سریال حتی تا نقطه‌ی پایانی، پیچ‌های داستانی میخ‌کوب‌کننده و انبوهی از نماد‌ها و نشانه‌ها «وانداویژن» را به اثری فاخر و درجه‌یک در مدیوم تلویزیون تبدیل کرده است.

 

 جسیکا جونز (۲۰۱۹-۲۰۱۵)جسیکا-جونز

سریال «جسیکا جونز» بیشتر از اینکه یک اثر ابرقهرمانی باشد به یک درام تلخ شبه کارآگاهی، عمیق و پر از ارتباطات و دیالوگ‌های درگیرکننده و جذاب شباهت دارد. سریال داستان زنی را روایت می‌کند که از گذشته‌ای سخت و دل‌خراش جان سالم به در برده اما روح و روانش به‌طرز ناراحت‌کننده‌ای در هم شکسته و حالا همین قضیه با چاشنی قدرت‌های ابرقهرمانی در جهان سینمایی مارول، سوژه‌ای بکر و منحصربه‌فرد را پدید آورده است.

«جسیکا جونز» برخلاف ابرقهرمانان دیگر، شخصیتی بسیار شبیه به انسان‌ها در دنیای واقعی دارد. او نیازی به لقب و اسم دوم ندارد، لباس ابرقهرمانی به تن نمی‌کند، وضع مالی‌اش درست حسابی نیست و زندگی خود را به‌عنوان یک کارآگاه خصوصی می‌گذراند. با اینکه می‌تواند به افراد دور و اطرافش کمک کند اما خودش کم از یک انسان بدبخت ندارد.

این‌ها همه یک سوی سریال بود اما در سمت دیگر شروری بسیار خطرناک، پرقدرت و تا حد زیادی انسانی‌تر را داریم. «مرد بنفش» با بازی بی‌نظیر دیوید تننت که طرفداران «دکتر هو» او را به‌خوبی می‌شناسند، شیمی و تقابل خارق‌العاده‌ای با جسیکا جونز با بازی کریستن ریتر برقرار می‌کند.

سریال «جسیکا جونز» محصولی دیگر از سفارشات مارول به نتفلیکس است که داستان و رویدادهای آن به موازات سریال‌های «دردویل»، «پانیشر»، «آیرون فیست» و به‌خصوص سریال «لوک کیج» و «دیفندرز» جریان دارد. اما وقتی به تماشای آن می‌نشینید به‌خوبی متوجه می‌شوید که این سریال تا چه حد توانسته حتی کلیشه‌های ابرقهرمانی را نه فقط زیر سوال ببرد بلکه به باد تمسخر هم بگیرد.

 

 شوالیه ماه (۲۰۲۲)شوالیه-ماه

زمانی‌که دیزنی و مارول از سریال جدیدی به نام «شوالیه ماه» رونمایی کردند، اغلب انتظار داشتد تا این پروژه به یک شکست تبدیل شود. شخصیتی که عمدتا کمیک‌بازهای قهار آن را می‌شناختند، درست جایی بود که مارول با ریسک‌پذیری فوق‌العاده بالا روی آن دست گذاشت و نتیجه‌ی آن اثری متفاوت، درگیرکننده و حتی تاریک از آب درآمد.

بزرگ‌ترین نقطه قوت سریال «شوالیه ماه» انتخاب اسکار آیزاک، بازیگر مطرح این‌روزهای هالیوود بود که به‌واسطه‌ی قدرت بازیگری و صد البته کاریزمای بی‌نهایت‌اش به‌خوبی از پس شخصیت‌اش در سریال برآمد. البته که این هنرنمایی کار هر کسی نبود چون آیزاک در این سریال نه در یک نقش که در چند نقش و شخصیت مختلف با عادات، لهجه‌ها و رویکردهای متفاوت باید بازی می‌کرد.

داستان سریال در پیرامون شخصی به نام استیون گرانت جریان دارد که کم‌کم متوجه اختلالات روانی و چندشخصیتی در خود می‌شود و اینجاست که عیار بازیگری اسکار آیزاک نمایان می‌شود. او طی اتفاقاتی با شخصیت دیگر خود به نام مارک اسپکتور آشنا می‌شود که برای بیننده، تعامل این دو شخصیت در یک بدن اما با لهجه، اخلاق و اهداف مختلف به مانند دو روح در یک جسم بسیار هیجان‌انگیز است.

سریال «شوالیه ماه» را می‌توان یکی از آثار زیبایی دانست که به‌خوبی کشور مصر و تاریخ آن را به تصویر می‌کشد. شخصیت شوالیه ماه به‌نوعی آواتار خدای مصری خونشو است و داستان سریال که پیرامون خدایان مصری و شروری به نام آرتور هارو با بازی بی‌نظیر ایتن هاک جریان دارد، این اثر مارولی را از دیگر سریال‌ها و فیلم‌های جهان سینمایی مارول تفکیک می‌کند.

 

  پانیشر (۲۰۱۹ – ۲۰۱۷)پانیشر

خشونت، جسارت و انتقام از فرانک کسل ملقب به پانیشر یک شخصیت محبوب، خفن و با اراده‌ای راسخ ساخته که طرفداران بی‌شماری در سراسر دنیا برای خود دست‌و‌پا کرده است. «پانیشر» را نه به‌عنوان یک ابرقهرمان بلکه یک ضد قهرمان می‌شناسیم که می‌توان اوج نمایش حیرت‌انگیز او را در این سریال دنبال کرد.

سریال «پانیشر» هم یکی از محصولات سفارشی مارول به نتفلیکس است که پس از دریافت بازخوردهای بسیار مثبت از سریال دردویل و حضور خارق‌العاده شخصیت پانیشر در آن سریال به مرحله‌ی تولید رسید و مورداستقبال قرار گرفت. چیزی‌که بیش از همه در این سریال و در مورد شخصیت پانیشر صدق می‌کند، بازی بی‌نظیر و درست جان برنثال در کالبد فرانک کسل است. به‌طوری‌که پس از تماشای او در قامت این مرد انتقام‌جو و خشن نمی‌توان پانیشر را با بازیگر دیگری تصور کرد.

فرانک کسل، تکاور کارکشته ارتش آمریکا بوده که طی جریاناتی همه‌ی خانواده خود را به شکل دردناکی از دست می‌دهد. همین قضیه سبب می‌شود تا برای انتقام‌گیری از مقصران این حادثه به شکل خشن و بی‌رحمی دست به اسلحه شود و به سراغ خلافکاران شهر برود. خشونت بی‌حد و حصر سریال و بی‌رحمی پانیشر در مجازات و قتل‌عام دشمنانش در کنار اختلالات روانی و شخصیتی فرانک کسل، تماشای این سریال خوش‌ساخت را برای طرفداران آثار ابرقهرمانی واجب می‌کند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.