برترین فیلم های جنایی سینمای ایران | ردپای تریلرهای جنایی

نویسنده: احسان آجورلو

ژانر جنایی همواره از جمله ژانرهایی است که مورد پسند مخاطب قرار می‌گیرد. فیلم‌هایی که پرده از یک جنایت و امری خلاف اخلاق یا قانون برمی‌دارند. ژانر جنایی با استفاده صحیح و البته دقیق از عناصر فیلم‌نامه‌نویسی مانند غافل‌گیری، تعلیق و ایجاد معما به دنبال کشف و شهودی است که مخاطب را با خود همراه کند. این دسته از فیلم‌ها که در سراسر جهان هواداران بسیاری در میان مخاطبان و منتقدان دارد به نوعی تضیمنی برای فروش گیشه و اقبال هنری منتقدان دارند.

شاید بتوان این‌گونه گفت که فیلم‌های ژانر جنایی به ذات سینما نزدیک‌تر هستند خیالی شگفت‌انگیز را روی پرده سینما تصویر می‌کنند. کشاکش بین قاتل و مقتول و همچنین ترفندهای رهایی از قانون و البته تلاش‌های کارآگاهان برای به دام انداختن قاتل با سرنخ‌های خاص از جمله موارد دراماتیک است. به همین علت فیلم‌های جنایی هم در گیشه و هم در شبکه پخش خانگی از موفقیت برخوردار هستند. در مطلب پیش رو به دنبال بررسی و مرور فیلم‌های جنایی هستیم که در سینمای ایران ساخته شده‌اند. فیلم‌هایی که تلاش کردند گوشه‌هایی از مولفه‌های ژانر جنایی را رعایت کنند و در فضای ایران آن را ترسیم کنند.

 

تیغ-و-ابریشمتیغ و ابریشم (۱۳۶۴)

  •  کارگردان: مسعود کیمیایی

فیلم تیغ و ابریشم اثر مسعود کیمایی است که در ژانر پلیسی معمایی تولید شده است. فیلمی که اندکی با دیگر فیلم‌های این کارگردان متفاوت است و بیشتر رنگ و بوی گیشه و فروش دارد. این اثر یکی از فیلم‌های پلیسی قدیمی ایرانی محسوب می‌شود که به مقوله مواد مخدر و دستگیری باندهای تبهکاری پرداخته است. فیلم تیغ و ابریشم در بطن خود مانند فیلم‌های دیگر مسعود کیمیایی یک فیلم حادثه‌ای و معمایی است اما در نوع فرم خود تفاوت‌هایی با آنان دارد. این دسته از فیلم‌ها با موضوع مواد مخدر و قاچاق در دهه ۶۰ به شدت اوج گرفت و جمشید هاشم‌پور ستاره بی‌بدیل آن روزهای سینما و این دسته از فیلم‌ها بود.این فیلم در دهه ۶۰ و در ژانر خود توانست توجه مخاطبان این سبک فیلم را به خود جلب کند.

مسعود کیمیایی با استفاده از مولفه‌های ژانر معمایی و پلیسی توانست اثری تولید کند که نسبت به مابقی آثار همین دسته در دهه ۶۰ که کم هم نبودند ماندگارتر باشد. داستان فیلم درباره یک شبکه توزیع و پخش مواد مخدر است. در جلسه ای در بانکوک تصمیم گرفته می شود که بیست تن هروئین خالص برای توزیع در دانشگاه،‌ مدارس، کارخانه‌ها و جبهه‌های جنگ به ایران حمل شود. زن و مرد جوانی پس از دستگیری در بازجویی ارتباط خود را با شبکه‌ی بین‌المللی قاچاق و پخش مواد مخدر فاش می کنند. زن در زندان خودکشی می کند و مرد اطلاعات خود را درباره‌ی ارتباط پدرش با شبکه‌ی قاچاق و پخش مواد مخدر در اختیار بازجو می‌گذارد. پلیس، راه را بر تریلی حامل مواد مخدر می‌بندد. در اتوبان منتهی به پایتخت،‌ راننده‌ی تریلی در درگیری با سردسته‌‌ی‌ گروه،‌ تریلی را به پمپ بنزین می‌کوبد و موجب انفجار آن و از بین رفتن مواد مخدر می‌شود.

 

سربسرب (۱۳۶۷)

  • کارگردان: مسعود کیمیایی

فیلم بعدی جنایی که قصد پرداخت آن را داریم مجدد یکی از آثار مسعود کیمایی است، در آثار مسعود کیمایی همواره یک رنگ و بوی جنایت مخفی وجود دارد. اما فیلم سرب یکی از برجسته‌ترین آثار کارنامه مسعود کیمایی است. فیلم سرب در سال ۱۳۶۷ به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی ساخته شد و در جشنواره آن سال نامزد چندین سیمرغ شد. همچنین این اثر توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری و بهترین چهره‌پردازی را برنده شود. اگرچه این فیلم در دهه ۳۰ می‌گذرد اما خبری از اتفاقات کلیشه‌ای آن زمان در آن یافت نمی‌شود و یک تریلر هیجانی و پلیسی جذاب به نظر می‌آید. فیلمی که منتقدان سینما آن را یکی از بهترین آثار جنایی پلیسی تاریخ سینمای ایران محسوب می‌کنند و همواره آن را در لیست بهترین آثار خود قرار می‌دهند.

دیالوگ‌ها و بازی‌های درخشان در این فیلم آن را به عنوان یکی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران جایگاه خاصی بخشیده است. داستان درباره دانیال و مونس خواهر و برادر کلیمی است که می‌خواهند به ارض موعود بروند با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج می‌کند روبرو می‌شوند. یعقوب عموی دانیال به دست اعضای هاگانا کشته می‌شود و دانیال و مونس که قاتل را شناخته‌اند می‌گریزند. میرزا محسن فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، به عنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده می‌شود.

نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند از دست نوری و اعضای هاگانا می‌گریزند؛ نوری آنها را می‌یابد. زن می‌گریزد، نوری دانیال را به موقع به جلسه دادگاه می‌رساند. روبه‌روی کاخ دادگستری او خود را سپر تیری می‌کند که یکی از آدمکش‌ها که در تعقیب آنها بوده است به سوی دانیال شلیک می‌کند.

 

قرمزقرمز (۱۳۷۷)

  • کارگردان: فریدون جیرانی

اغلب در داستان‌های جنایی یک پیرنگ فرعی و کناری عاشقانه نیز موجود است. این پیرنگ بیشتر به کشمکش داستان کمک می‌کند. به نوعی رقابت یا مفهوم عشق سبب ساز و پیش زمینه وقوع جنایت می‌شود. قرمز نیز فیلمی است که از دنیایی عاشقانه به جنون می‌رسد. این فیلم از جمله آثاری بود که برای کارگردان آن به افتخاری در دوره کاری‌اش تبدیل شد. فریدون جیرانی کارگردان فیلم قرمز در سال ۱۳۷۷ ساخت این فیلم را آغاز کرد و «قرمز» توانست افتخاراتی چون، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد را به دست آورد. فریدون جیرانی از جمله کارگردانانی است که به ژانر جنایی نگاه ویژه‌ای دارد. در همین راستا فیلم «خفگی» وی نیز با سبک و نگاه متفاوتی به این ژانر در ایران ساخته شد.

جیرانی به صورت کلی به ژانر جنایی علاقه ویژه دارد و از مولفه‌های آن در سریال‌ها و فیلم‌های خود استفاده می‌کند. شاید کمتر کسی به اندازه او از مولفه‌های فرمی و نوشتاری این ژانر در آثار خود بهره برده باشد. این علاقه چنان زیاد است که بازی با نورها در آثار او رنگ و بوی جنایی دارد. داستان درباره هستی است که همسرش فوت کرده و یک دختر کوچک دارد با مردی متمول به نام ناصر ازدواج می‌کند.

ناصر مرد بدبینی است و همیشه به هستی شک دارد و او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و هر بار که زن تقاضای طلاق می‌کند با معذرت‌خواهی از او و ابراز عشق، او را به خانه باز می‌گرداند. تا اینکه یک‌بار وقتی هستی تصمیم قطعی می‌گیرد، او با ترفندی دخترش را گروگان می‌گیرد و با کشاندن هستی به خانه مادرش با همدستی خواهرش، هستی را حبس می‌کند و طوری او را کتک می‌زنند که بیهوش می‌شود. ناصر که به اشتباه فکر می‌کند هستی مرده، خواهرش را مقصر می‌داند و او را می‌کشد و فرار می‌کند. هستی که قبلاً با دخترش از خانه ی مادر ناصر گریخته بود به دادگاه می‌رود و به طور غیابی طلاق می‌گیرد. بعد از چندی ناصر دوباره به سراغ هستی می‌آید تا او را بکشد، ولی هستی در دفاع از خود او را می‌کشد.

 

چه-کسی-امیر-را-کشت؟چه کسی امیر را کشت (۱۳۸۴)

  •  کارگردان: مهدی کرم‌پور

فیلم جنایی بعدی لیست را به فیلم متفاوتی اختصاص می‌دهیم. چه کسی امیر را کشت یک فیلم پلیسی و معمایی ساخته شده در دهه ۸۰ است. این فیلم سینمایی در ژانر پلیسی ایرانی روایتگر یک داستان جنایی پرفراز و نشیب است که مخاطب در ابتدای فیلم ممکن است کمی گیج شود و نتواند با آن ارتباط برقرار کند. شیوه روایت داستان فیلم چه کسی امیر را کشت با سایر فیلم‌های ساخته شده در این ژانر کمی متفاوت است و به همین دلیل ممکن است موردپسند تمام مخاطبان واقع نشود.

اما این فیلم با نگاه و سبکی متفاوت به مقوله قتل می‌پردازد. روایت متفاوت این فیلم اما هر چه به انتها نزدیک می‌شود بیشتر مشخص می‌شود. به صورتی که در انتهای فیلم مخاطب با کنار هم قرار دادن پازل‌های روایتی به نتیجه مشخصی از نحوه قتل می‌رسد. داستان با اتومبیل سوخته امیرکه از ته دره جاده چالوس همراه با جسد سوخته‌اش پیدا و آغاز می‌شود.

همسرش زیبا زیبادوست، شریکش اکبر،‌ دخترخوانده‌اش عسل، روان کاو خانوادگی شان دکتر کامبیز مطلق، دوست و همکار و هم‌دانشکده‌ای‌اش حمید، دوست زمان کودکی و هم محله‌ای‌اش و همسر صیغه‌ای مرجان پس از ابراز تأسف بابت این حادثه، حرف‌هایی درباره امیر و رابطه خودشان با او می‌گویند. به تدریج از حرف‌های‌شان چیزهایی فراتر از ظاهر قضیه آشکار و معلوم می‌شود که همه آنها بدون اطلاع یکدیگر، نقشه‌ای برای قتل امیر کشیده و اجرا هم کرده‌اند. اما بر اثر یک اتفاق،‌ امیر زنده مانده است. او خسته از پیرامونش، از مدت‌ها پیش قصد داشته همه چیز را ترک کند و به جایی دور از آدم‌ها و زندگی روزمره‌اش برود و با خود خلوت کند. پرونده‌های شرکت را به راننده شرکت می‌سپارد تا به دفترشان ببرد و جسدی که در ماشین پیدا شده، جسد راننده بوده است. حالا امیر در گمنامی بهتر می‌تواند در خلوتش بماند.

 

گناهکارانگناهکاران (۱۳۹۱)

  •  کارگردان: فرامرز قریبیان

فیلم گناهکاران یکی از فیلم های پلیسی ایرانی جذاب به نویسندگی سام قریبیان، پسر فرامرز قریبیان است که در ژانر پلیسی و معمایی ساخته شده است. هرچند این فیلم هیچ‌گاه آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. فیلمی که در ژانر جنایی بسیار موفق و مولفه‌ای آن را به خوبی استفاده و اجرا کرده بود. این فیلم، چهارمین تجربه ساخت فیلم بلند فرامرز قریبیان است که علاوه بر کارگردانی این اثر، تهیه‌کنندگی و بازی نقش اول مرد را نیز بر عهده دارد.

گناهکاران در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت ۷ سیمرغ بلورین شد که در نهایت رامبد جوان توانست سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد را از آن خود کند. فیلم گناهکاران یک طرح  وتوطئه دقیق و حساب شده داشت که مخاطب را تا انتهای داستان با خود همراه می‌کرد. در حالی که انتظار می‌رفت فیلم مورد استقبال قرار گیرد اما به صورت عجیبی از سوی منتقدان نادیده گرفته شد و دلیل محکمی نیز برای این امر ارائه نشد. مخاطبان البته در اکران فیلم را دوست داشتند و فیلم تا حدودی در گیشه موفق بود.

داستان با قتل وحشیانه دختر سرهنگ فرازمند آغاز می‌شود و دو مأمور آگاهی را کنار هم قرار می دهد: سرگرد روانگر، یک مأمور کم حرف و منطقی و آرام و سرهنگ تدین که مردی ست مغرور، خشن، تند و پر حرارت که معروف است به اینکه برای اعتراف گرفتن از مجرمین، متوسل به زور می‌شود. تحقیقات این دو برای یافتن قاتل آغاز می‌گردد و این در حالی‌ست که همه مظنونین به شکلی انگیزه کافی برای کشتنِ مقتول را داشته‌اند اما هر چه داستان پیش می‌رود حقایقی مشخص می‌شود و در انتها، قاتل همان روانگر است که خود مامور پرونده شده است.

خشم-و-هیاهوخشم و هیاهو (۱۳۹۴)

  • کارگردان: هومن سیدی

فیلم بعدی لیست یک جنایت عجیب و پرهیاهو است. جنایتی که تا سال‌ها تیتر یک اخبار حوادث در ایران بود و همین اخبار دستمایه فیلم‌های بسیاری قرار گرفت. خشم و هیاهو فیلمی اثر «هومن سیدی» است؛ این فیلم که در سال ۱۳۹۴ ساخته شد، ابهامات زیادی برای مخاطب به وجود آورد. خشم و هیاهوداستان زندگی خواننده‌ای است که بعد از خیانت به همسرش او را به قتل می‌رساند و با زیرکی باعث می‌شود معشوقه او اقدام به قتل را برعهده بگیرد. ابهامات پیش آمده برای این فیلم حاکی از شباهت تمامی اتفاقات برای «ناصر محمدخانی» بازیکن سابق تیم پرسپولیس و اعدام زن صیقه‌ای او به جرم قتل همسر ناصر محمدخانی است.

فیلم «خشم و هیاهو» در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین فیلمبرداری و جایزه ویژه هیئت داوران شد. فیلم برای مخاطبان جذاب بود و در فروش گیشه نیز موفق عمل کرد اما منتقدان آنچنان به آن روی خوش نشان ندادند. همین امر باعث شد فیلم در کشاکش خوب و متوسط بودن بماند. داستان فیلم درباره یک اتفاق نسبتا واقعی است و به نوعی یک اقتباس محسوب می‌شود.

«تینا» همسر «خسرو پارسا» خواننده مشهور پاپ پس از اطلاع از رابطه پنهانی همسرش با دختر دانشجویی به نام «حنا» اقدام به خودکشی ناموفق می‌کند و پس از قطع نخاع ورفتن در کما به خانه بازمی‌گردد. خسرو پارسا با آوردن حنا به عنوان پرستار خصوصی تینا با یک تیر چند نشان می‌زند، اما چندی بعد تینا در بسترش به طرز فجیعی به قتل می‌رسد و حنا به عنوان قاتل بازداشت و اعدام می‌شود؛ درحالی که تا روز آخر مدعی بود که قاتل نیست. فرایند دادگاه در فیلم بسیار مشابه اتفاقات دادگاه شهلا جاهد است که با همین ترفند حکم اعدام گرفت.

 

لانتوریلانتوری (۱۳۹۴)

  • کارگردان: رضا درمیشیان

فیلم لانتوری مانند فیلم قرمز یک پیرنگ عشقی-جنایی دارد. البته جنایت فیلم به قتل ختم نمی‌شود اما دست‌کمی نیز از قتل ندارد. داستان این فیلم در مورد یک گروه خلافکار و زورگیر است تا جایی که یکی از اعضای آن عاشق می‌شود. این فیلم در زمان اکران از اولین فیلم‌هایی بود که به صورت مستقیم به مسئله اسید‌پاشی در جامعه‌ای که کمترین آگاهی را از آن دارد، صحبت کرد. فیلم جدا از پرداخت درست به این نوع حوادث و گریمی باورپذیر، ترسی در وجود مخاطب ایجاد کرد.

این فیلم در شصت‌و‌ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم برلین و سی‌و‌دومین جشنواره بین‌المللی فیلم ورشو در سال ۲۰۱۶ به نمایش درآمد و برنده جوایزی چون بهترین صدا از جشنواره فیلم فجر، بهترین کارگردانی از جشنواره حافظ و بهترین فیلم از جشنواره فیلم ورشو شد. داستان درباره پسر جوانی است به نام «پاشا» که سردسته باند تبهکارانه لانتوری است، عاشق دختری به نام مریم می‌شود. مریم یک روزنامه‌نگار و کُنِشگر اجتماعی‌ست. او در جهت کسب رضایت از خانواده هایی فعالیت می‌کند که به دلیل از دست دادن نزدیکانشان در پی اجرای حکم قصاص برای مجرمین هستند. مریم بارها پاشا را که به دلیل علاقه بسیار باعث زحمت و مزاحمت او می‌شود از خود می‌راند.

پاشا که به‌صورت بیمارگونه‌ای به او دل بسته است، پس از تلاش‌های بسیار در جهت جلب توجه مریم سرانجام ناامید می‌شود و از سر خشم فراوان و حس سرخوردگی عصیان می‌کند. او تصمیم می‌گیرد به صورت مریم اسید بپاشد. مریم که پس از این حادثه زیبایی و بینایی خود را از دست داده است، مانند تمام خانواده‌هایی که روزی با آنها در رابطه با چشم‌پوشی از قصاص صحبت می‌کرد، اکنون تنها قصاص می‌خواهد.

 

عنکبوتعنکبوت (۱۳۹۸)

  • کارگردان: ابراهیم ایرج‌زاد

عنکبوت یک فیلم سینمایی پلیسی جنایی ایرانی جدید است که براساس پرونده‌ای واقعی ساخته شد. ابراهیم ایرج‌زاد کارگردانی و اکتای براهنی نویسندگی این فیلم را برعهده داشتند. عنکبوت براساس قتل‌های قاتل سریالی ایرانی، سعید حنایی ساخته شده و حول محور جنایت‌های او می‌گردد. شاید فیلم عنکبوت جنایی‌ترین فیلم این لیست باشد. فیلمی که یک قاتل سریالی در آن ۱۶ فقره قتل انجام می‌دهد و در نهایت نیز با بدشانسی لو می‌رود.

فیلم عنکبوت هر چند در فروش گیشه موفقیت آنچنانی نداشت و منتقدان نیز در دوران کرونا به آن اقبال نشان ندادند اما از نظر سوژه داستانی به واقع یکی از مهم‌ترین سوژه‌های داستانی تاریخ سینمای ایران را داشت که یک قاتل سریالی واقعی را تصویر می‌کرد. داستان درباره سعید حنایی مردی چهل‌ساله است. یک روز همسرش با راننده‌ای مواجه می‌شود که او را روسپی می‌پندارد.

سعید غرق در خشم به دنبال انتقام است. با این کار او با برخوردهای بدی مختلف مواجه می‌شود و هر بار بدتر از آن بیرون می‌آید. سپس زنان فاحشه را ریشه همه بدی‌ها می‌بیند و تصمیم می‌گیرد با از بین بردن فاحشه‌ها جامعه را از شر گناه و فساد خلاص کند. ولی روسپی‌هایی که او حذف می‌کند، تنها زنان بی‌بضاعتی هستند که مجبورند بدن خود را بفروشند تا به فرزندانشان غذا بدهند. فیلم عنکبوت موضع محافظه‌کار در قبال موضوع خود داشت و شاید به همین دلیل آنچنان در گیشه و بین منتقدان موفق نبود.

 

مرد-بازندهمرد بازنده (۱۴۰۰)

  • کارگردان: محمدحسین مهدویان

فیلم مرد بازنده یکی از جدیدترین فیلم‌های پلیسی-جنایی ساخت ایران است. این فیلم کاری از محمدحسین مهدویان است که پیش از آثاری چون فیلم لاتاری و سریال زخم کاری را از او دیده‌ایم. فیلم سینمایی پلیسی ایرانی مرد بازنده اولین بار در بهمن ۱۴۰۰ در جشنواره فیلم فجر به روی پرده رفت. داستان این فیلم پلیسی ایرانی جدید درباره احمد خسروی است. او در گیر و دار مشکلا زندگی‌اش، مسئول رسیدگی به پرونده‌ای می‌شود که روند کشف حقیقت آن، بر نگرانی‌های وی افزوده و زندگی احمد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. فیلم مرد بازنده با مولفه‌های ژانر نوآر و البته داستانی پیچیده و جنایی به دنبال یک اثر جامعه‌شناختی و جنایی بود.

فیلم مرد بازنده با استقبال عجیبی از سوی مخاطبان رو‌به‌رو شد و منتقدان نیز آن را در دسته آثار مثبت جشنواره طبقه‌بندی کردند. فیلمی که به صورت غیرمستقیم سیستم آقازاده‌ها را مورد هجوم قرار داد و تمام اتفاقات پشت‌پرده و قتل‌های عجیب را به آنان نسبت داد. مهدویان در فیلم خود که در لایه رویی یک تریلر جنایی بود موفق شد حرف‌هایی را بزند که کمتر می‌شد در داستان‌های دیگران را بازگو کرد. داستان درباره یک افسر اداره آگاهی به نام احمد خسروی است.

احمد خسروی مسئول رسیدگی به پرونده‌های مشکوک به قتل می‌شود و به سرنخ‌هایی دست می‌یابد که پشت پرده این قتل رازگونه به کشف شبکه فساد اقتصادی می‌رسد. احمد بی‌محابا به دنبال یافتن قاتل است و حتی زندگی خصوصی با فرزندانش نیز دچار مخاطراتی می‌شود در این تلاش بی‌وقفه و در شرایطی که باور دارد که به نتیجه نزدیک است در عین ناباوری متوجه می‌شود پشت این قتل راز دیگری وجود دارد. رازهای برملا شده پشت این قتل باعث می‌شود برخی دوستان خسروی از ادارات نظارتی و امنیتی او را از ادامه مسیر خود بازدارند.

اما خسروی با پیگیری‌های خود فساد افسار گسیخته را کشف می‌کند. در نهایت دوستان امنیتی وارد ماجرا می‌شوند و قربانی داستان را نجات می‌دهند اما موفق نمی‌شوند جلوی فساد سیتماتیک را بگیرند. در نهایت خسروی که در ابتدای داستان فرزند خود را تشویق به ماندن در ایران می‌کرد، خود با کمک به او سعی می‌کند او را به مهاجرت تشویق کند و دیگر در ایران نماند. صحنه پایانی که خسروی در میانه اتوبان رها می‌شود و نمی‌تواند به دستگیری مجرم برسد از جمله نمادهای دراماتیک جالب در سینمای ایران است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.