نویسنده: مهدی ولیزاده گیوی
بتمن بیش از ۸۰ سال است که یکی از ماندگارترین شخصیتهای تاریخ فرهنگ پاپ است. شوالیهی تاریکی با لقب پرطمطراقتر بزرگترین کارآگاه دنیا، بیش از هر ابرقهرمان دیگری تا به امروز سوژهی اقتباسهای تصویری در اشکال مختلف بوده است. ۱۱فیلم لایو اکشن، بیش از ۲۰ انیمیشن و چند سریال تلویزیونی، حضورهای بیشمار بتمن در دنیای تصویر و صداست اما همهی این فیلمها و سریالها کاملا موفق نبودهاند. امری که در مورد بازیگرانی که در این فیلمها بازی کردهاند نیز صدق میکند. هر طرفدار بتمن یک بتمن مورد علاقهی خود را دارد، بازیگری که احساس میکنند تمام ویژگیهایی را که بزرگترین کارآگاه جهان را به چنین شخصیت بزرگی تبدیل میکند را در اجرای خود به نمایش گذاشته است.
- بیشتر بخوانید
- یادداشتی بر فیلم «داستان وست ساید»| نوستالژی مدرن
- کارآگاه خام | نقد فیلم «بتمن» ۲۰۲۲
- معرفی ۷ سریال کوتاه و جذاب
اما قبل از اینکه به رتبهبندی خود بپردازیم، برای ساده کردن لیست فقط آن دسته از بازیگرانی را در نظر گرفتیم که در فیلمهای لایو اکشن و تمامقد بتمن بازی کردهاند. این بدان معناست که این رتبهبندی شامل لوئیس ویلسون یا رابرت لوری، ستارگان سریالهای بتمن در دههی ۱۹۴۰ یا آدام وست دههی ۶۰ نمی شود. همچنین تی وی بروس وینز با بازی ایین گلن و دیوید مازو یا شخصیت انیمیشنی با صداپیشگی کوین کانروی را در برنمیگیرد. به بهانهی نمایش جدیدترین فیلم بتمن نگاهی به معروف ترین بتمنهای تاریخ داریم. بتمن ۲۰۲۲ جدیدترین برداشت از این شخصیت است، فیلمی که قرار است با آوردن شخصیتهای The Flash و Batgirl شروع یک پروژهی جدید برای HBO Max باشد.
جرج کلونی در Batman & Robin 1997
فیلمهای بتمن جوئل شوماخر تقریبا سه دهه بعد هنوز هم به بدی زمان اکرانشان هستند. اما از میان این دو بدترین فیلم بین فیلمهای ابرقهرمانی، جرج کلونی بلاشک بدترین بتمن تاریخ سینماست. بتمنی که کلونی ارائه میدهد یک سوپرپولدار جورابشلواریپوش غیرکاریزماتیک است که با گجتهای به همان شدت مسخرهاش که همه آنها “خفاش-چیزی” نام دارند به همراه پارتنرش رابین، در شبهای گاتهام جولان میدهند، انگار هیچ تفریح دیگری جز به گند کشیدن شخصیت بتمن ندارد.
اجرای کلونی تنها بتمنی است که به زخمهای گذشتهاش هیچ اشارهای نمیشود و با لحنی شبیه ماشین برقی دیالوگهای کمیکی فیلم تینایجری شوماخر را بیان میکند. البته تمام تقصیرها را نمیتوان متوجه کلونی کرد، شوماخر میخواست یک فیلم خانوادگی از افسردهترین و تاریکترین سوپر قهرمان بسازد که تا حدی هم موفق بود اما فیلم یک شکست کامل است و در هر صحنه چیزی برای خنده وجود دارد. گروه بازیگران مستعد فوق ستاره مخصوصا در نقش های شرور بدترین بازی های حرفهای خود ارائه می دهند و در نهایت نتیجهی کار فیلمی است که لقب بدترین برازندهاش است.
وال کیلمر در Batman Forever 1995![بتمن-فور-اور-1995]()
وال کیلمر در اوج دوران جوانی یکی از محبوبترین بازیگران هالیوود در دههی نود بود. فیلمهای موفقی مثل تومبستون و بازی در نقش جیمز موریسون ستارهی فقید گروه The Doors در فیلمی به همین نام او را برای درخشش در پروژهی جاهطلبانه شوماخر مهیا کرده بود. مایکل کیتون بعد از تقریبا سه سال از آخرین بتمن برتون با کارگردان جدید یعنی شوماخر مشکل داشت و نگاه او به شخصیت را دوست نداشت و از پروژه کنار کشیده بود. نتیجهی نهایی اما نشان داد کیتون حق داشت وال کیلمر هم نتیجهی نهایی را دوست نداشت. کیلمر در نقش بروس وین قابل قبول بود.
وین با اجرای کیلمر ملایم بود و نوعی زودرنجی در بیان و گفتارش او را به پولداری حساس تبدیل میکرد و حتی شیمی بین او کیدمن به اصطلاح درآمده بود اما مشکل از جایی شروع میشد که لباس پلاستیکی بتمن را میپوشید. مشکل بتمنهای شوماخر پا در هوایی کاراکتر است، فیلم آنقدر مایهی خندهدار ندارد که بشود بهعنوان کمدی تعریفش کرد و نه به عمق شخصیت بتمن نفوذ میکند تا با پرداخت به پیچدگیهای شخصیت بتمن یک فیلم ابرقهرمانانه نیمه اکشن با درجهبندی خانوادگی تحویل بدهد. فیلم هنوز وامدار برخی ویژگیهای گوتیکوار بتمنهای برتون است. اما هر آنچه که روی کاغذ برگههای برندهی فیلم هستند مثل حضور دو بازیگر بزرگ و توانا برای دو شخصیت شرور معروف یعنی ریدل و تو فیس یا حضور بازیگران با استعدادی مثل کیلمر و کیدمن در نهایت فیلمی است که هم خودش هم بتمنش را نباید زیاد جدی گرفت.
بن افلک در Batman Vs Superman 2016 | Justice League 2017
وقتی خبر انتخاب بن افلک بهعنوان بتمن برای پروژهی سینمایی دی سی کمیک انتخاب شد، جامعهی آماری وسیعی از طرفداران دو آتشه خشمگین فضای اینترنت را با میمهای تمسخرآمیز به تسخیر خود درآوردند. بعد از شروع نهچندان محکمی مثل بتمن علیه سوپرمن و افتضاح نسخهی سینمایی لیگ عدالت تا حدودی میشد به هواداران حق داد. اما نسخهی کارگردان لیگ عدالت زک اسنایدر نوعی اعاده حیثیت از بتمن تجلی یافته بن افلک شد. افلک در نقش شوالیهی تاریکی وظیفهی سنگین و سختی داشت، او برگ آس دی سی در مقابل دنیای سینمایی به شدت موفق و پولساز مارول بود. بتمن افلک باید تمام قهرمانان لیگ عدالت را دور هم جمع میکرد. او کاپیتان تیمی بود که باید بازی باخته را به امید کامبک روانهی زمین میکرد.
فیلمها را کنار بگذارید «لیگ عدالت» و «بتمن علیه سوپرمن» تحمیل نظر کمپانی برای عقب نماندن از رقیب است. در نهایت افلک بازیگر بدی برای بتمن نیست، بروس وین او مسن و خسته از جهان است. نوعی تفکر سلبی مسلک دارد که برخلاف اورجین شخصیت ارایهای خشنتر از دنیای کمیک را بروز میدهد و بیننده را با بتمنی طرف میسازد که حتی میتواند آدم بکشد. فیزیک بدن و حتی میمیک صورت بیحالت افلک او را برازندهی لباس بتمن میکند از طرفی بروس بالغتر افلک کاملا مناسب شخصیت صاحب شرکت چند میلیارد دلاری است. بتمن او یک تکنوکرات سیاس پولدار اما در باطن آنارشیستی عملگرا و به شدت خشن است.
رابرت پتینسون The Batman 2022
پتینسون فقط یکبار بت سوییت را پوشیده است و هنوز برای تثبیت و ارتقای جایگاه خود در این لیست فرصت خواهد داشت. اما در همین یک فیلم نشان داده که حداقل میتواند لقب عجیبترین بتمن را تصاحب کند؛ بتمنی که پشت نقاب راحتتر است یا به بیاندیگر به خودش نزدیکتر است. بروس وین میلیاردر پتینسون تقریبا فاقد جذابیتهای یک خوشگذران خوشصحبت است. در واقع بخش بروس از هویت او برای کارگردان در درجهی دوم اهمیت است حتی بدون نقاب، پتینسون با گریم مردی که همیشه روز بسیار بدی را سپری میکند، سویه مرعی شخصیت را بازی میکند.
مهم نیست که چقدر در شب کتککاری میکند، مت ریوز و پتینسون یک بروس خود ویرانگر را که به بتمن بودن معتاد است، خلق میکنند. بتمن پتینسون واقعا ترسناک است، او از نظر فیزیکی در بهترین حالت است. هنگامی که خورشید در گاتهام غروب میکند، جنایتکاران با دیدن Bat-Signal در آسمان منتظر شبحی هستند که مسلما بهترین جنگجوی میان بتمنهاست. اولین بازی پتینسون ما را بسیار هیجان زده کرده باید ببینیم او در آینده با این شخصیت چه خواهد کرد؟
مایکل کیتون Batman 1989 | Batman Returns 1992
کیتون معیار بتمن است و همه بتمنها نسبت به او سنجیده میشوند. زمانیکه مایکل کیتون برای اولینبار با لباس بتسویت ظاهر شد، طرح اولیهی شوالیهی تاریکی حداقل روی صفحهی نمایش، تاریک نبود. آدام وست از دههی ۶۰ صاحب این نقش در اذهان عمومی بود که برای کیتون هم نعمت و هم نفرین تلقی میشد. هنگامی که او در این نقش معرفی شد، طرفداران کمیک دیوانه شدند و فکر کردند که او نسخهی دیگری از این شخصیت خواهد بود زیرا در آن زمان بیشتر به خاطر بازی در نقشهای کمدی شناخته میشد. اما این اصلا چیزی نبود که او و کارگردان فیلم یعنی تیم برتون میخواستند بسازند چون آنها قبلا موجودی عجیب همچون بیتل جویس را خلق کرده بودند. همکاری کیتون و برتون برای بتمن و بازگشت بتمن حتی از عالی هم بهتر بود.
برتون کیتون را بهخاطر ویژگیهای مردانهاش بهعلاوه جنبههای کمی پیچیدهاش انتخاب کرد. او به لطف اجرای کمنقص کیتون به طرفداران بتمن کمک کرد تا بفهمند چرا این میلیاردر در ظاهر خودش، دوست دارد شبها لباس خفاش و شنل بپوشد و روی برجهای گاتهام جولان دهد. بازی کیتون تعادل بین شوخطبعی و عناصر اکشن را رعایت میکند، و در زمان کتوشلوار پوش بودن انسانی قابلقبول باقی میماند. وقتی او بروس وین نیست، ناقص، خسته، وظیفهشناس و البته تاریک اما همچنان جذاب است. او یک بتمن است که واقعا به شما کمک میکند دلیل این را بفهمید که چرا میخواهد شنل بپوشد تا با جرم و جنایت مبارزه کند. بتمن کیتون با شرورهایش همدلی دارد، خودش را در آنها میبیند و نقصها و دلایلشان را میفهمد. فیلمهای برتون بدجنسهای فوق العادهای دارند که توسط بازیگران فوقالعادهای تصویر میشوند، نمونه میخواهید؟ یاد میو زن گربهای میشل فایفر بیافتید.
کریستین بیل Batman Begins 2005 | The Dark knight 2008 | The Dark Knight Rises 2012
کریستین بیل اصلا بتمن کمیک را بازی نکرد بلکه او و کریستوفر نولان بتمن خودشان را ساختند، بهطوریکه آنها بتمن را در موقعیتهای دیگر بازسازی کردند. مثلا تصور میکردند پیر شدن و پژمرده شدن در زیر نقاب چگونه میتواند باشد یا نکتهی اصلی شخصیت را بر روی ضعفهایش بنا کردند. بتمن نولان و بیل لباس بتمن میپوشید، بت موبیل را میراند اما بتمن نبود و بود. برای برخی از طرفداران این یک عهدشکنی نسبت به کمیک است اما در حقیقت، این نقطه نظری جدید بود که هنوز هم بهترین اقتباس سینمایی از یک شخصیت و اسطورههای ساخته شده از آن روی صفحهی نمایش است. بتمنهای پیش از بیل روی عجیب بودن قهرمان تمرکز داشتند اما بیل و نولان بهترین بیان قهرمانی و آرمانهای جریحهدار او را در یک محیط محدود پیدا میکنند. هر زمان که شخصیت نقاب میزند و وارد شخصیت میشود، تبدیل به درندهای ماهر و شکارچیای چیرهدست میشود.
بتمن بیل راهی برای تفسیر و هدایت آسیب گذشته و تراژیک شوالیهی تاریکی مییابد نه برای غرق شدن در آن و در پس آن همه خشم و تحکم صدا، آن چشمهای تسخیر شده باقی میماند. پنجرههایی به روحی که آخرین نفس خود را نه برای تغذیهی یک روانپریشی بلکه برای نجات یک شهر میدهد؛ این اجرا اوج نمایش شخصیت بتمن است. بیل وقتی بروس وین میشود هم در بالاترین درجه است، پیوند او با آلفرد در هیچجا اینقدر عاطفی و احساسی نبوده است.
رابطهی بتمن بیل با گوردون حماسی است و در برخورد با جوکر همچون ماراتونی بیپایان از بهترین لحظات تعامل خیر و شر و بیان انگیزهها نه در دنیای کمیک که مثالی بینقص در تاریخ سینماست. همچنین در پایان، این غم و اندوه و حسرتهای او نیست که او را تعریف می کند بلکه عزم شریف اوست. بنابراین غم و اندوه زمانی بیشتر میشود که او در ویرانههای خانهی پدرش میایستد یا از ته یک گودال به بالا خیره میشود و در نهایت رستگاری در پایان سهگانه، جاییکه مخاطب برای اولینبار بتمن بیرون از شنل را خوشحال میبیند.
۱ – رابرت پتینسون
۲ – مایکل کیتون
۳ – بن افلک
۴ – کریستین بیل