نویسنده: سودابه نیکدان
فیلم «اوپنهایمر»، درام بیوگرافی سه ساعته کریستوفر نولان با بازی کیلین مورفی در نقش جی رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری مشهور که نقشی اساسی در ساخت اولین بمب اتمی به عنوان بخشی از پروژه منهتن در جنگ جهانی دوم ایفا کرد، سرانجام در ۲۱ جولای به سینماها رفت.
در اقتباسی از رمان غیرداستانی «پرومته آمریکایی» (American Prometheus) و حضور گروهی قدرتمند از بهترین بازیگران درخشان هالیوود، «اوپنهایمر» (Oppenheimer) تلاشهای آمریکا برای توسعه سلاح کشتار جمعی را به نمایش میگذارد که در سال ۱۹۴۵ هیروشیما و ناکازاکی را ویران کرد. علاوه بر این فیلم به عواقب گسترده و معضلات اخلاقی غیرقابل درک ناشی از کشف بمب اتم هم میپردازد.
به بهانهی اکران موفق رویداد سینمایی سال و در حال حاضر یک فیلم پرفروش که تحسین منتقدان جهانی را دریافت کرده و بحثهای پرشوری را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است، در این مطلب ده دلیل عنوان کردیم که تایید میکند «اوپنهایمر» به درستی یک شاهکار سینمایی است.
۱. این یک فیلم از لحاظ اخلاقی پیچیده، درباره موضوعی از لحاظ اخلاقی پیچیده است
میراث پیچیده نیمه انسان، نیمه اسطورهای که قبل از گذراندن بقیه عمرش در تسخیر آفرینش خود، از قدرت اتم استفاده کرد تا ویرانگر دنیاها شود، در فیلم «اوپنهایمر» به درستی منتقل میشود. فیلمی که موضوع منفور خود را نه تایید و نه تکذیب میکند، در عوض یک تصویر کاملا متعادل از مبارزات درونی و پیامدهای وحشتناک پیشرفت علمی رابرت را به گونهای ارائه میدهد که از ترسیم خطوط ساده بین خیر و شر خودداری میکند.
در پذیرفتن لایهها و تضادهای بسیاری که اوپنهایمر خود را مهمترین فردی میداند که تا به حال زندگی کرده است، در لحظات مختلف زندگیاش به عنوان یک دانشجو با گرایش چپ، یک اسطوره زنده در رشته مورد علاقه خود، مشهورترین دانشمند جهان، یک پیامبر جنگ جهانی هستهای، یک جاسوس مخفی فرضی شوروی و یک شخصیت منفور از لحاظ اجتماعی، نولان معادل سینمایی چنین شخصیتی را با آزمون رورشاخ به ما داده است که به هر بیننده اجازه میدهد تا برداشت خود را از آن داشته باشد.
حتی کسانی که اطلاعات گذرا از این به اصطلاح پدر بمب اتمی دارند، احتمالا میدانند که اوپنهایمر به تنهایی با رهبری آزمایشگاه ملی لوس آلاموس، جزر و مد تاریخ را تغییر داد، اما این فیزیکدان مشهور یهودی در این زمینه و به خاطر حمایت از اهداف ترقیخواهانه، مخالفت با توسعه بمب هیدروژنی، عملگرایی سیاسی و محاکمه تحقیرآمیز دادگاه کانگورو در دهه ۱۹۵۰ رقتانگیزتر است. فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی نولان معضلات اخلاقی ظریفی را از پیامدهای ناشی از سوءاستفاده از چنین قدرتی به تصویر میکشد.
۲. فیلم «اوپنهایمر» از منبع قدرتمندی اقتباس شده است
از میان تمام عناصر تحسینبرانگیزی که میتوان درباره فیلم کریستوفر نولان به آن اشاره کرد، یکی از مواردی که تقریبا همه میتوانستند روی آن اتفاق نظر داشته باشند این است که تعداد کمی از کارگردانهای فعال میتوانند به اندازه او جاهطلب باشند. مدتها قبل از اینکه نولان به فیلمی با بودجه سه رقمی برسد در روایتهای معمایی پیچیده و پیچشهای سردرگمکننده که مخاطبش را به بازی میگرفت، مهارت نشان داده بود. با این حال، همانطور که فیلمهای او بهطور پیوسته بزرگتر، طولانیتر و جسورتر میشدند، جاهطلبی نولان بهعنوان یک روایتگر مفهومی از حد معمول خود فراتر میرود.
خوشبختانه، کارگردان در بازگویی صادقانه زندگی پدر بمب اتم از دامهای معروف آثار قبلی خود اجتناب کرد و یک درام سه ساعته وفادار از ابتدا تا انتها درگیرکننده ساخت. یکی از دلایل مهم اصالت داستان و دقت تاریخی فیلم را میتوان به «پرومته آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» (American Prometheus: The Triumph and Tragedy Of J Robert Oppenheimer) نسبت داد، کتاب ۷۰۰ صفحهای که فیلم بر اساس آن ساخته شده است.
نویسندگان این کتاب کای برد و مارتین جی شروین ظاهرا بیش از ۲۵ سال را صرف تحقیق دقیق درباره این کتاب زندگینامهای برنده جایزه پولیتزر کردند، که بسیار شبیه به فیلم، بسیاری از زمینههای تاریخی را در بر میگیرد؛ از اوایل زندگی حرفهای اوپنهایمر به عنوان یک فیزیکدان جوان در کمبریج، ۳۲ سال زندگی با کیتی ویسرینگ و نقش کلیدی نظارت بر آزمایشگاه لوس آلاموس در طول پروژه منهتن تا آزار و اذیت و تحقیر عمومی که در دوران مککارتی متحمل شد. داشتن چنین دانش فراوان و سوابق معتبری از زندگی اوپنهایمر تضمین میکند که حماسه نولان از دقت بالایی برخوردار است و میتواند بدون هیچگونه قضاوت اشتباهی بین خطوط زمانی مختلف پرسه بزند.
۳. بازی خیرهکننده کیلین مورفی
نولان در طول سهگانه «بتمن» (Batman )، «تلقین» (Inception) و «دانکرک» (Dunkirk) از استعداد درخشان کیلین مورفی آگاه بود، اما پس از چندین دهه بازی در نقشهای مکمل، این بازیگر ایرلندیالاصل سرانجام در یک تماس با نولان برای بازی در نقش جی رابرت اوپنهایمر برای نقش اصلی انتخاب شد. به سختی میتوان یک صحنه را مشخص کرد، اما هر زمان که مورفی به عنوان فیزیکدان برجسته در فیلم ظاهر میشود، تمام اکسیژن اتاق را میمکد و هر کلمه را با دقت تیغ جراحی به کار میبرد و تمام جاذبهها و آشفتگیهای درونی شخصیت را به تصویر می کشد.
در کنار تمجید از کارگردانی نولان و بقیه گروه عظیمی که در اختیار اوست، این ستارهی سریال «پیکی بلایندرز» (Peaky Blinders) است که با بازی خیرهکنندهاش فیلم را پیش میبرد که آنچنان هنرمندانه است که در حال حاضر توسط منتقدان به عنوان یک گزینه پیشتاز برای جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد مورد توجه قرار گرفته.
پیت هاموند از ددلاین مینویسد: «مورفی تمام تناقضات این مرد درخشان، شکنجهشده و پیچیده را به تصویر میکشد.» آدام نایمن، بازیگر فیلم «رینگر» (The Ringer)، بازی مورفی را به عنوان «نمایش بیعیبونقصی از کنترل فنی، فیزیکی و رفتاری که احساس بیم و وحشت اوپنهایمر را چنان عمیقا در خود دفن میکند که برای درکش به تمرکز و رمزگشایی نیاز است.» را ستایش میکند، در حالی که پیتر برادشاو از مجله گاردین آن را کاملا به عنوان یک «شباهت عجیب و غریبی که حس تنهایی و منزوی عاطفی اوپنهایمر را به تصویر میکشد.» توصیف کرد. تمام نشانهها حاکی از آن است که به محض اعلام نامزدها، مورفی اولین جایزه اسکارش را زودتر از بقیه برمیدارد.
۴. گروه بازیگران قدرتمند
نولان بهعنوان یکی از معدود کارگردانان مولف معاصر با قد و قامت کافی و داشتن منابع تامالختیار، میتواند گروه بازیگران عظیمی را شامل برندگان اسکار، و فهرستهای درجه یک همیشگی در کنار هم جمع کند و به همه شانس درخشیدن بدهد.
ترکیب درخشان «اوپنهایمر» با نامهایی چون کیلین مورفی، رابرت داونی جونیور، مت دیمن، امیلی بلانت، فلورانس پیو، کیسی افلک و گری اولدمن، بزرگترین مجموعه از بازیگران بااستعداد در فیلم نولان را نشان میدهد که این کارگردان از ابتدای فعالیت حرفهایاش، با آنها کار کرده است. بازی متفاوت و تکاندهنده داونی جونیور در نقش لوییس اشتراوس، رییس کینهتوز کمیسیون انرژی اتمی آمریکا نمونهای آشکار است که سهم بزرگی از تحسینها را به خود اختصاص داده است، اما هر بازیگر دیگری در این فیلم در نقشهای کوتاه اما بهیادماندنی ردی از خود به جای میگذارد و صحنههای به ظاهر کسلکننده دیالوگهای سنگین درباره فیزیک کوانتوم و مجوزهای امنیتی لغو شده را کاملا هیجانانگیز میسازد.
۵. فیلم «اوپنهایمر» درس تاریخی ارزشمندی ارائه میکند که همچنان با دنیای امروز مناسبت دارد.
بعضی از فیلمها به دوران خودشان محدود میشوند، بعضی به گذشته ارجاع داده میشوند و بعضی دیگر با گذر زمان معنا و مفهوم پیدا میکنند. فیلم «اوپنهایمر» نوع نادری از تولیدات هالیوودی است که هر چند وقت یکبار به چشم میخورند و به نحوی موفق میشود هر سه نوع را بهطور کل در بر بگیرد.
تهدید قریبالوقوع نابودی هستهای و پسلرزههای فاجعهبار آن از زمان ظهور بمب هستهای در روزهای رو به پایان جنگ جهانی دوم، همچنان بر سر همه سایه افکنده است. در همین مدت، آثار بیشماری از فیلم، موسیقی و ادبیات، این ترسها را به درام پرمخاطب تبدیل کردهاند، در حالی که مخاطبانشان را در مورد پیامدهای طولانیمدت ناشی از اکتشافات علمی پروژه منهتن به فکر فرو میبرند.
اگرچه نولان از سالها قبل امکان ساخت یک فیلم زندگینامهای درباره اوپنهایمر را تجزیه و تحلیل میکرد، فیلم جدید او در دورهای که شبح جنگ هستهای در حال حاضر بیش از هر نقطهای در پنجاه سال گذشته به چشم میخورد، با دنیای امروز مناسبت قابل توجهی دارد. این کارگردان در مصاحبه اخیر خود خاطرنشان کرد که قصد او از فیلم همیشه تکرار خطر منحصربهفرد و خارقالعاده سلاحهای هستهای بوده است، تهدیدی که او اذعان دارد با تشدید تنشها بین قدرتهای بزرگ جهانی افزایش یافته است، تا جایی که در اخبار در مورد آن صحبت میشود.
- بیشتر بخوانید
- IMDB Oppenheimer: 8.6
- یک شاهکار تماشایی | نقد فیلم «اوپنهایمر» (Oppenheimer)
- هرآنچه از فیلم «اوپنهایمر» جدیدترین ساخته کریستوفر نولان میدانیم
۶. باربنهایمر: پدیدهای فرهنگی که سینما را نجات داد
پس از سالها بلاتکلیفی به خاطر همهگیری کرونا برای صنعت سینما، زمانی که استودیوهای بزرگ و پلتفرمهای پخش از نشستن و مذاکره با نویسندگان برجسته امتناع میکردند، تولیدات و برنامههای اکران بیشماری به طور نامحدود متوقف میشدند و ظهور هوش مصنوعی تهدیدی برای از بین رفتن هالیوود به شمار میرفت، رقابت دو فیلم معروف به «باربنهایمر» مقدماتی را که سینماهای سراسر جهان برای بقا به آن نیاز داشتند فراهم کرد.
کنار هم قرار گرفتن بعید اما جداییناپذیر کمدی فانتزی گرتا گرویگ و فیلم زندگینامهای نولان به عنوان یک پدیده در فرهنگ عامه مورد توجه قرار گرفت و جهان را در طوفان خود فرو برد و هیجان را برای هر دو نسخه تابستانی برانگیخت که مجموعا میلیاردها دلار در تنها ۹ روز در سطح جهان به دست آورد. این واقعیت که یک قطعه تاریخی سه ساعته با درجه R مثل «اوپنهایمر» همچنان به فروش خود ادامه میدهد و اکنون در حال فراتر رفتن از ۷۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان است، یک معجزه کوچک پس از همهگیری برای ما است.
نولان یکی از طرفداران بزرگ سینما که تنها نامش توجه گیشه را به خود جلب میکند، عمدا فیلم جدید خود را روی دوربینهای بزرگ آیمکس فیلمبرداری کرد تا بهترین تجربه ممکن را برای تماشاگران فراهم کند. او در اینباره میگوید: «ما برای فیلمبرداری اوپنهایمر تلاش زیادی کردیم. توانستیم آن را در این صفحهنمایشهای با فرمت بزرگ منتشر کنیم و به مردم تجربهای بدهیم که نمیتوانند در خانهشان به دست آورند.»
۷. «اوپنهایمر» فیلمی است که کریستوفر نولان در تمام دوران حرفهای خود رویش کار کرده است
مغز متفکر «ممنتو» (Memento)، «شوالیه تاریکی» و «تلقین» همچنان در ساخت فیلمها بهتر میشود، اما با توجه به آخرین دستاورد او «اپنهایمر» به عنوان واضحترین و در عین حال پیچیدهترین بیان دیدگاه سینمایی نولان واقعا اوج توانایی او را نشان میدهد.
گرچه فیلمهای او در قرن اخیر بر فرهنگ عامه تاثیر گذاشتهاند، اما نولان همیشه آن میزان از توجه که شایستهاش است را دریافت نمیکند، و در بعضی موارد صرفا به عنوان یک مرد ایدهآل نسبتا با استعداد که مفاهیم اولیه درخشان را به سرگرمیهای پوپولیستی تبدیل میکند نادیده گرفته میشود. فیلمی مثل «دانکرک» باید برای رد چنین اتهامات بیاساسی کفایت میکرد.
در هر صورت، «اوپنهایمر» به عنوان مدرکی ملموس بر این ادعا است که نولان میتواند در نوع پرستیژی که برای رایدهندگان اسکار بسیار جذاب است، در حالی که همچنان به دنبال مضامین مورد علاقه خود میرود و مهر تالیفی خود را میزند، برتری بیابد. مطمئنا ممکن است فیلمهای سرگرمکنندهای از بالا به پایین در کاتالوگ او وجود داشته باشد، اما «اوپنهایمر» با اختلاف اثباتشدهترین و کاملترین اثر او تاکنون است و اولین اثری است که به طور کامل هیجان را در یک درام انسانی قانعکننده پایهگذاری کرده است.
۸. دنباله آزمون ترینیتی
اولین انفجار اتمی جهان در هفتههای پایانی جنگ جهانی در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵، طی یک عملیات نظامی فوق سری با نام رمز ترینیتی انجام شد که در آن اوپنهایمر مستقیما بر انفجار آزمایشی پلوتونیوم در بالای برج ۱۰۰ پایی واقع در حدود ۲۰۰ مایلی جنوب لوس آلاموس در قسمتی جدا شده از نیومکزیکو نظارت داشت.
کریستوفر نولان و تیمش در یک شاهکار شگفتانگیز از افکتهای عملی که به راحتی با زمانی که صحنههای مبارزه را در راهروی چرخان با جاذبه صفر برای «تلقین» یا برخورد یک هواپیمای واقعی ۷۴۷ به ساختمان را فیلمبرداری میکرد تصمیم گرفت تا انفجار هستهای تاریخی ۲۰۰ فوتی را بدون استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری بازسازی کند. در عوض تیم او بر روشهای آنالوگ و ترفندهای ویرایشی قدیمی تکیه کرد و با انفجار ترکیبی با اکتان بالا از تیانتی، پودر سیاه، بنزین، منیزیم و پودر آلومینیوم، تمام تلاش خود را به کار برد.
نتیجه یک سکانس نفسگیر ۱۰ دقیقهای است. نولان استدلال میکند: «این واقعیت که این دانشمندان تشخیص داده بودند احتمال کمی وجود دارد که این آزمایش جو را مشتعل کند و تمام حیات روی زمین را از بین ببرد، و آنها به هر حال آزمایش را ادامه دادند، به نظر من دراماتیکترین وضعیت در تاریخ جهان بود. شما میخواهید صحنه زیبا و در عینحال وحشتناک باشد، باید تماشایی باشد و حیرت همگان را برانگیزد اما همچنین احساس مرگبار داشته باشد، و چیزهایی که به صورت واقعی تصویربرداری میشوند، ذاتا وزن بیشتری برای ترساندن خواهند داشت.»
۹. «اوپنهایمر» یک فیلم بحثبرانگیز است
«اوپنهایمر» علیرغم استقبال تقریبا جهانی و فروش عالی در باکس آفیس، بحثهای پرشوری را در مورد به تصویر کشیدن قهرمان فیلم و موضوع داغش برانگیخته است. اینکه آیا فیزیکدان مشهور یهودی قرار است الگویی برای غرور خودویرانگر بشر، شهادت سیاسی یا ظلم آمریکایی باشد یا آیا بیمیلی نولان برای نشان دادن ویرانی بمبگذاریهای هیروشیما و ناکازاکی که منجر به مرگ بیش از ۲۰۰۰۰ نفر شد واقعا موجه است، واقعا به تصمیم بیننده بستگی دارد.
اما در بازارهای سینمایی که به طور فزایندهای از جهانهای مشترک در حال گسترش خلاص میشود، اکرانهایی که بتوانند نظرات جمع کثیری را به خود جلب کنند واقعا جذاب خواهد بود. مسائل زندگی که در واقع دیدگاههای مرسوم را به چالش میکشد، بحث زیادی به راه میاندازد و الهامبخش تحقیقات بیشتر در مورد موضوع آن است. صرف نظر از اینکه شما فیلم را دوست دارید یا از آن متنفرید، این واقعیت که یک اکران استودیویی ۱۰۰ میلیون دلاری که معضلات اخلاقی ظریفی را برانگیخته و با گذشته، حال و آینده ما سر و کار دارد، به یک بحث بزرگ تبدیل شده است و برای آینده نقد فیلم ستودنی و نویدبخش است.
۱۰. صحبتهای خود کارگردان
کریستوفر نولان در مصاحبه با چند خبرگزاری گفت: «همیشه به سمت شخصیتهای مبهمی که با اکشن تعریف میشوند جذب میشوم که لایههای جالبی دارند و به نوعی در معرض نگاهها و برداشتهای پارادوکسیکال هستند. بنابراین، برای من اوپنهایمر یک تناسب طبیعی بود و خواندن کتاب «پرومته آمریکایی» به من اعتمادبهنفس کافی برای ساخت این فیلم را داد. من معتقدم که شما در داستان «اوپنهایمر» تمام اتفاقات عالی و در عین حال وحشتناک در مورد قدرت منحصربهفرد مدرن آمریکا در جهان و رابطه پرتنش بین علم و دولت را میبینید.
هیچ پاسخ سادهای برای سوالاتی که فیلم مطرح میکند وجود ندارد و هر کسی که ادعای پاسخهای ساده برای داستان اوپنهایمر دارد، چه رسد به خود فیلم، قطعا جنبههای خاصی را نادیده میگیرد. اوپنهایمر آزمون نهایی رورشاخ است، فقط سوالات دشوار و دوراهیهای غیرممکن وجود دارد و این همان چیزی است باعث میشود فیلم قانعکننده شود.
داستان اوپنهایمر همان مسیری است که اکنون در آن زندگی میکنیم و راهی که قرار است برای همیشه به آن ادامه دهیم. اختراع او جهان را به گونهای تغییر داد که هیچکس دیگری نتوانسته. او به دنیا این قدرت را داد که خودش را نابود کند. هیچ کس قبلا این کار را نکرده است. افرادی که هیچ چیز نمیدانند، وحشیانهترین استفاده را خواهند داشت، چون این یک داستان وحشیانه است، اوپنهایمر مهمترین انسانی است که تا به حال زندگی کرده است.»
خیلی دارم تاسف و فشار میخورم که چرا همچین فیلم به این زیبایی رو در سینماهای تمام دنیا نشون میدم به جز ایران☹️
واقعا خودت از این دلایلی که آوردی خندت نگرفت
تقریبا تمام ۱۰ دلیلی که آوردی بی ربط و متناقض بود و معلومه چیز زیادی از سینما نمیدونی و فقط عشق نولان هستی
این فیلم جزو کارهای ضعیف نولان هست و فرشش هم بخاطر موضوع انتخابی و اسم نولان هست
یه بار دیگه فیلمو ببین بدون اینکه اسم سازندشو در نظر بگیری حتما نظرت عوض میشه.
خسته کننده است .همش صحنه تفتیش عقاید است .میشه گفت غیر از بخش آزمایش بمب اتم که فوقالعاده است دیگه هیچی ندارد.
سلام ممنونم خسته نباشید
قشنگ بود توضیحات تون
یکی از بدترین فیلمهایی بود که دیدم. در حد تنت بود.
کاملا مشخصه که مثل باربی کلی هزینه تبلیغاتی کردن. هم به لحاظ هنری جسته گریخته است، مخصوصا یک ساعت اولش و هم به لحاظ علمی فیکه.
خداییش اصلا به این تبلیغاتش نمیارزید زده رو دست اصغر فرهادی .. اونا که ندیدن وقتشونو تلف نکنن واقعا فیلم جالبی نبود ، شاید شور تبلیغاتیش بخاطر پشتیبانی دولت امریکا تو توجیه کردن استفاده سلاح اتمیه والا هیچ دلیلی برا این همه شرو کردن تبلیغاتیش نمیبینم ، اصلا ایده های ناب کریستوفر نولان تو تلقین و ممنتو و اینتر استلار و … رو نمیبینیم