نویسنده: محمد بزرگ
این مطلب درباره فیلم همزاد Soulmate 2023 به کارگردانی یونگ گیون مین است و ژانری درام دارد. این فیلم محصول سال ۲۰۲۳ از کشور کره جنوبی است و در آن بازیگرانی همچون کیمدامی و جئونسونی ایفای نقش کردهاند. در ادامه به معرفی داستان و نقد و بررسی «همزاد» میپردازیم.
داستان آشنایی دو همزاد
شروع فیلم در گالریِ نقاشی با نمای لانگ شات از میسو در میانسالی آغاز میشود. او در آن فضا و مکان به نقاشی بزرگی از پرترهی خود خیره شده است. مسئول گالری سراغ خالقِ اثر را میگیرد و فلشبکها یکی پس از دیگری اطلاعاتی مبنی بر رفاقت دو دختر را در گذر زمان با توجه به تابلویی که ها یون کشیده است به مخاطب نشان میدهد. میسو ( کیمدامی) و ها یون ( جئونسونی) دو دوست صمیمی با شخصیت متفاوت نسبت هم. هستند؛ یکی محافظهکار و محتاط و پایبند به پیروی از هنجارها و دیگری با روحیهای سرکش، ریسکپذیر و خواهان شکستن چارچوبها و تابوهای اجتماعی است.
دوستی که از کودکی آغاز میشود و تا بزرگسالی ادامه دارد. در همان دوران کودکی هر دو بچهگربهای را پیدا میکنند و به دلیل مهارت نقاشی که تنها وجه اشتراک هر دو است، صورتک گربه را نماد دوستی خود قرار میدهند اما این رابطه با فرازو نشیبهایی همراه است. زمانی که ها یون به پسری به نام جینوو (بیون وو سوک) در مدرسه علاقهمند میشود، دوستی و رابطهاش با میسو نیز دچار تغییراتی میشود. میسو تصمیم میگیرد به پایتخت بیاید و از دوستش جدا شود. او در پایتخت زندگی خوبی ندارد و مجبور میشود کارهای سخت و طاقتفرسایی برای ادامه زندگی انجام دهد. پس از پنج سال میسو تصمیم میگیرد به جزیرهی آرام جنوبی ججو برگردد.
جایی که ها یون به انتظار او نشسته است؛ آنها تصمیم میگیرند چند شبی برای تفریح سفر بروند تا این دوری را فراموش کنند. حضور جینوو باعث شکافی بین آنها میشود و میسو همان شب بدون خداحافظی دوباره میرود. سالها بعد جینوو که در آستانه ازدواج با ها یون است، میسو را میبیند در همان لحظه که مشغول صحبت با هم هستند، نامزد میسو به او زنگ میزند و او بدون توجه به او به گفتگو با جینوو ادامه میدهد و در نهایت متوجه خودکشی نامزدش میشود. جینوو برای دلداری از میسو او را به خانهی خود میبرد و تقابل دو دوست دیرین اینبار منجر به دلخوری از هم میشود. اما رابطهی این دو دوست اصطلاحاً به مو میرسد اما پاره نمیشود.
حضور جینوو در سفری که این سه با هم رفته بودند به دلیل زیادهخواهی پسرک سوتفاهماتی را برای ها یون ایجاد کرده بود و رفتهرفته هم مخاطب هم ها یون متوجه صداقت میسو میشوند. در نهایت بعد از سالها میسو که رویای سفر به دور دنیا را داشت، در دانشگاه درس میخواند و ها یون روزی برای دیدن میسو میآید و در حالی که ظاهرش خبر از بارداری او میدهد. میسو از او مراقبت میکند اما بعد از زایمان ها یون از دنیا میرود و میسو تا آخر عمر از فرزند بهترین دوستش نگهداری میکند.
- بیشتر بخوانید
- ۷.۵ :IMDB Soulmate
- نقد سریال «دیزی جونز و شش نفر» | شکلگیری یک گروه راک
- فیلم های ۲۰۲۳ که در بهار و تابستان منتظرشان هستیم
- پنج مظنون | نقد فیلم «فانتوم» ۲۰۲۳ Phantom
روایتی متفاوت از دوستی ناب
فیلم همزاد داستان دو دوستی است که از دور صدای ضربان قلبهای هم را میفهمند. دوستانی که از معنای بودن در کنار یکدیگر با بهانههای کوچک شاد میشوند. میسو و ها یون نمونهای از دوستی شرقی همراه با پیوندهای عاطفی است که بیشتر از قلب هم و بدون حضور فیزیکی هم ایجاد میشود به همین دلیل نوزادی که به دنیا میآید. یکی شدن آنها را به مانند تصویر انتهایی فیلم که صورت هر دو در هم دیزالو میشود نمایانگر میسازد. شاید این کنار هم قرار گرفتن چهرهها ما را بیوقفه به یاد فیلم پرسونای برگمان بیاندازد، جایی که الیزابت فوگلر( اولمان) بازیگری که ناگهان تصمیم میگیرد سکوت کند و آلما ( اندرشون) پرستاری که ماموریت دارد از او نگهداری کند. دو زن آرام آرام به هم چنان نزدیک میشوند که انگار میخواهند در روح یکدیگر رسوخ کنند اما حکایت فیلم همزاد همچنان متفاوت است.
کارگردان فیلم همزاد (مین یانگ کیون) هرچند با اقتباسی از نسخهی چینی فیلمی با همین نام در سال ۲۰۱۶ ساختهی درک تسانگ فرزند اریک تسامگ فرد کهنهکار سینما قصد بازنمایی این داستان را دارد اما حالوهوای هر دو فیلم متفاوت است. در فیلم مین یانگ کیون لحظات سرخوشانه، شوخیها و موسیقیهای دو سه دههی پیش در فلشبکهای داستان، مخاطب را تا انتها همراه خود میکند.
فیلمی فانفار و پر انرژی که به سادگی روایت میشود و پیچیدگی را در شخصیتهای داستان میگذارد و به نوعی فراتر از انتظار ظاهر میشود. انتخاب آگاهانه بازیگران به لحظات موقعیت داستان بسیار هوشمندانه است کیم دامی همان دختر شیطانی است که غم نهفتهای در درون دارد و جئون سومی دختر زیبایی است که علیرغم افسونگری با چهرهی دلفریب خود مهربان و با مصمم است. فیلم همزاد در پسِ نگاه مهرورزانهای که به زنان دارد از آسیبهای درونی زنان حکایت میکند و با اتکا به هستهی مرکزی درام که همانا پیوند عاطفی دو دوست است میکوشد کنایهای به جوامع مدرن شهری زده و از جداییها شکایت کند.