نویسنده: مازیار وکیلی
ساعد سهیلی یکی از معدود فرزندان کارگردانان سینمای ایران است که توانست در عرصهی سینما و بازیگری خیلی زود از زیر سایهی پدر کارگردانش بیرون بیاید. او که در نوجوانی و با حضور گذرا در فیلمهای پدرش بازیگری را تجربه کرده بود، در جوانی و خیلی زود بدون تکیه بر پدر راه خود را پیدا کرد و به یکی از ستارگان سینمای ایران بدل شد. ساعد سهیلی در دههی نود کنار ستارگانی مانند امیر جدیدی، نوید محمدزاده و محسن کیایی تبدیل به یکی از بازیگران شناخته شدهی سینمای ایران شد. او خیلی زود با انتخابهای درست، تنوع حیرتانگیزی به کارنامهاش بخشید و توانسته یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران شود.
- بیشتر بدانید
- نقد فیلم «روز صفر» به بهانهی اکران نوروزی آن | تریلر جذاب و نفسگیر
- «دینامیت»، «گشت ارشاد۳» و «قهرمان» در صدر جدول پر فروشترین فیلمهای سال ۱۴۰۰ ایستادند
- امیر جدیدی و رضا عطاران در اکران مردمی فیلم «روز صفر»
ویژگی اصلی ساعد سهیلی را باید انعطافپذیری او دانست. سهیلی با تکیه بر قریحه و غریزه خوبی که دارد قادر است از پس ایفای نقشهای متفاوت و متضاد بربیاید. همین ویژگی اوست که باعث شده ساعد سهیلی در مدت کوتاه حضورش در سینمای ایران فیلمهای زیادی بازی کند، فیلمهایی که شباهت چندانی به هم ندارند. سهیلی هم از پس نقش سنگین یک جوان جنایتکار و درگیر مواد مخدر در «پُل خواب» به خوبی برآمده و هم توانسته نقش ساده اما جذابش را در کمدی رمانتیک« پنجاه کیلو آلبالو» شیرین از کار در بیاورد. این تنوع حیرت انگیز در سنین جوانی میتواند آرزوی هر بازیگری باشد؛ آرزویی که ساعد سهیلی خیلی زود با تکیه بر تواناییهایش به آن رسید و توانست کارنامهی متفاوتی را در سینمای ایران برای خود رقم بزند.
«چند مترمکعب عشق» | یک عاشقانهی ناآرام
«چند متر مکعب عشق» از آن فیلمهایی بود که در سینمای ایران خیلی جلب توجه کرد و برای بازیگرانش (خصوصاً ساعد سهیلی) سکوی پرتاب خوبی شد. ساعد سهیلی در این فیلم نقش یک پسر کارگر ایرانی را ایفا میکند که دلبستهی دختری افغان میشود. وقتی خبر به گوش عبدالسلام پدر دختر میرسد، او سخت با این عشق مخالفت میکند و همین مخالفتها هم هست که این عشق را به سمت پایانی هولناک میبرد.
ساعد سهیلی برای خوب از کار درآوردن نقش صابر، بر روی معصومیت چهرهاش تاکید کرده و تلاش کرده از صابر جوانی ساده بسازد که سرخوشانه به عشقی کودکانه دلبسته است. خندههای شیرین، نگاههایی که از آن حجب و حیا میبارد و صورتی که معصومیت در آن موج میزند، صابر را تبدیل به یکی از معدود عاشقان حقیقی سینمای ایران کرده است.
مشخص است که سهیلی برای درست از کار درآوردن این نقش زحمتهای بسیار زیادی کشیده و نتیجهی این زحمات را هم با گرفتن جایزهی بهترین بازیگر مرد از جشن خانه سینما دید. صابر شاه نقشی بود که باعث شد ساعد سهیلی به خوبی دیده شود و باعث شد سینمای ایران صاحب بازیگری شود که میشود به او برای ایفای نقشهای متفاوت تکیه کرد.
«رخ دیوانه» | جوان شرور و دوست داشتنی
«رخ دیوانه» دقیقاً همان فیلمی بود که ساعد سهیلی بعد از «چند متر مکعب عشق» نیاز داشت، تا در نقش جوانان مظلوم و رنجکشیده کلیشه نشود. «رخ دیوانه» فیلم زمانهی خودش بود. فیلمی با ساختار پیچیده که داستان چند جوان که بر سر یک قرار اینترنتی حاضر میشوند را تعریف میکرد؛ قراری که خیلی زود از یک قرار ساده به وضعیتی پیچیده تبدیل میشود.
سهیلی در این فیلم برخلاف «چند متر مکعب عشق» نقش یک جوان زبل تهرانی را ایفا میکند که میخواهد وضعیت خودش را تغییر دهد. برخلاف پیروز که از خانوادهای ریشهدار و اصیل است، مسعود جوانکی از خانوادهای از هم گسیخته است که از آدمهای باکلاس نفرت دارد. چراکه احساس میکند آن جوانان باکلاس مشتی، جوان سوسول و بیعرضهاند. بههمینخاطر مانند یک مار زخمی آماده است تا نیش خودش را به تن آنها فرو کند.
ساعد سهیلی در این فیلم با آن نگاههای ترسناک و هشداردهنده که در تضاد با ظاهر معصوم او قرار میگیرند، موفق شده از مسعود «رخ دیوانه» جوانی پُر از حسرت بسازد که حسرتهایش او را به موجودی خطرناک تبدیل کرده و میتواند هر کاری برای پول و انتقام انجام دهد.
«پل خواب» | جنایت و مکافات
«پل خواب» اقتباسی از اثر سترگ و فناناپذیر داستایفسکی جنایت و مکافات بود. برخلاف یکی دو تلاش ناکام قبلی در سینمای ایران این فیلم به اقتباس محکمی از این رمان پیچیده بدل شد. ساعد سهیلی در این فیلم قرار بود راسکُلنیکف اُکتای براهنی باشد. البته راسکُلنیکفی به مراتب شرورتر و وحشیتر که از جایی به بعد او را نه یک انسان که حیوانی میبینیم که از کشتن لذت میبرد. «پل خواب» داستان شهاب جوانی است که در آستانهی ازدواج با نامزدش قرار دارد. او وارد یک معاملهی تجاری شده و در این معامله پولهای او را بالا میکشند و شهاب بر اثر شرایط بد اقتصادی و فشارهای نامزدش دست به اقدامی عجیب میزند.
مشخص است که ساعد سهیلی برای بازی در این فیلم سختیهای زیادی متحمل شده است. بازی در نقش یک معتاد به شیشه، بدون اینکه کلیشهای از کار در بیاید کار بسیار سختی است. بازیگر برای ایفای متفاوت چنین نقشی باید از جان مایه بگذارد و ساعد سهیلی چنین کاری را به نحو احسن انجام داده است. او برای بازی در نقش شهاب وزن زیادی کم کرد تا به خوبی اثرات اعتیاد را بر روی شخصیت اصلی نشان دهد. نقطهی عطف بازی سهیلی در این فیلم سکانس کشتن زن پولدار است که سهیلی در آن با تمام وجود شرارت شهاب را به نمایش میگذارد، به شکلی که میشود برق شرارت را در چشمهای او دید.
«پنجاه کیلو آلبالو» | شاد و شنگول
«پنجاه کیلو آلبالو» فیلم تجاری از کارگردانی است که اساساً به ساخت فیلمهای روشنفکرمآبانه مشهور است. یک کمدی-رمانتیک شاد و شنگول و مفرح که فروش بسیار زیادی کرد. به گفتهی مانی حقیقی یک پفک نمکی خوشمزه است که خوب ساخته شده و مشتریان زیادی برای خرید دوباره و دوبارهی آن به سینما مراجعه کردهاند. در یک مراسم عروسی بعد از یورش پلیس برای دستگیری داماد که کلاهبردار است مقدار زیادی آب آلبالو روی پیراهن داوود ریخته میشود، داوود در حین فرار به طور اتفاقی سوار ماشین آیدا میشود و این آغاز ماجراهای عجیب فیلم است.
ساعد سهیلی در این فیلم نشان میدهد درک درستی از بازی در یک فیلم تجاری دارد. «پنجاه کیلو آلبالو» فیلم شارپ و سرحال و گیشهپسندی است که تلاش میکند با تکیه بر یک داستان عاشقانه با مایههایی از طنز، لحظات شادی را برای بیننده خلق میکند. ساعد سهیلی بهعنوان یکی از اضلاع مربع عاشقانه وظیفهی خنداندن تماشاگر را دارد؛ کاری که تا پیش از این فیلم به این وسعت انجام نشده بود.
سهیلی در این فیلم هم در گرفتن خنده از تماشاگر موفق است و هم لحظات عاشقانهی فیلم را با ظرافتی مثالزدنی بازی میکند. نقطهی اوج این بازی دوگانه و شیرین سکانسی است که داوود و آیدا خیال میکنند در میدان مین گیر اُفتادهاند. سهیلی با بازی در «پنجاه کیلو آلبالو» ثابت کرد برای تماشاگران عام سینما هم بازیگر جذابی است و هم میتواند در قامت یک ستاره باعث فروش فیلمی عامهپسند شود.
«مالاریا» | درون اجتماع خشمگین
پرویز شهبازی از کارگردانان کمکار سینمای ایران است که روشهای خاص خودش را برای هدایت بازیگران دارد. یکی از روشهای او این است که فیلمنامه را به بازیگران نمیدهد تا مطالعه کنند. شهبازی اعتقاد دارد مطالعه متن آماده شده باعث میشود تا بازیگران بکر بودن خود را از دست بدهند و با تحلیلهایی که باعث کدر شدن نقش میشود وارد صحنهی فیلمبرداری شوند. بنابراین هماهنگ شدن با چنین کارگردانی که روش کارکردنش بیشتر مناسب کار با نابازیگران است برای یک بازیگر حرفهای سخت است. اما ساعد سهیلی در «مالاریا» ثابت کرد میتواند خودش را با خواسته هر کارگردانی هماهنگ کند و به نحوی بازی کند که شبیه نابازیگرها به نظر برسد. «مالاریا» داستان مرتضی و حنا است که در تهرانگردیهای بیهدف خود با پسری مواجه میشوند که مسیر زندگیشان را تغییر میدهد.
شهبازی در «مالاریا» تهرانی را به تصویر میکشد که خشن و بیرحم است و تحت نفوذ قوانین سختگیرانه، مردمی ریاکار را پرورش داده که فقط به فکر منافع شخصی خودشان هستند. مرتضی نماد چنین انسانهایی در اجتماع خشمگینی است که شهبازی به تصویر میکشد. یک پسر دو رو و مرموز که میخواهد از همه به نفع منافع خودش سوءاستفاده کند.
سهیلی در هماهنگی کامل با کارگردان فیلم نقش خود را جوری بازی کرده که انگار بازی نمیکند و همین موضوع به فضای رئالیستی فیلم کمک شایانی کرده است. انعطافپذیری ساعد سهیلی کمک بزرگی به پرویز شهبازی کرد تا با خیالی راحت به فضای واقعگرایانهی فیلمش ابعاد گستردهای ببخشد و خشونت درونی جامعهی ایران را با ظرافت تصویر کند.
«لاتاری» | کاتالیزور
«لاتاری» فیلمی قهرمانپرداز است که ملتهب و کنشمند است و شخصیتهایی عملگرا و فاعل دارد. امیرعلی «لاتاری» بیشتر از آنکه قهرمان فیلم باشد، حکم کاتالیزور برای موسی را دارد. بی کلهگی و سر نترس امیرعلی است که موسی را از خواب غفلت بیدار میکند و او را وادار میکند تا یک نفره به جنگ شیوخ عرب برود. این فیلم داستان امیرعلی است که دل در گروی نوشین دارد، پدر نوشین که وضعیت مالی خوبی ندارد دخترش را را همراه جوانی بنام سامی برای کار به دبی میفرستد. مدتی بعد جنازهی نوشین به ایران برمیگردد و امیرعلی برای کشف علت مرگ نوشین همراه مربی فوتبالش موسی عازم دبی میشود.
ساعد سهیلی در «لاتاری» شخصیت اصلی است که به خوبی تماشاگر و موسی را برای یک عمل قهرمانانه و کنشمند آماده میکند. اوست که آتش به انبار باروت موسی میاندازد و او را وادار و تحریک میکند که با او به دوبی بیاید. سهیلی در این فیلم تقشی ملتهب با طیفهای مختلفی از احساسات را به خوبی اجرا میکند، اوست که احساسات تماشاگر را تحریک میکند تا با او همراه شود و در پایان فیلم از کار موسی به وجد بیاید. بازی در چنین نقشی با اینکه برای ساعد سهیلی هزینههایی هم داشت اما در ذهن تماشاگر ایرانی ماندگار شد تا بار دیگر ثابت شود که ساعد سهیلی چه بازیگر جسوری است.
«گشت ارشاد» | زیر پونز
نقش حسن در مجموعهی فیلمهای «گشت ارشاد» از آن جوانانی است که در اصطلاح از زیر پونز جامعه آمده است. حسن با اینکه فقیر و خلافکار است اما مرام و معرفت سرش میشود. او جوانترین فرد گروه عباس آقا است و شیطنتهای خاص خودش را دارد. ساعد سهیلی رسماً با «گشت ارشاد» به سینمای ایران معرفی شد. او با درخشیدن در فیلم پدرش مسیر بازیگر شدن را برای خودش هموار کرد.
حسن از آن نقشهایی است که اندکی بالا و پایین شدن آن میتوانست ماهیت نقش را زیر سوال ببرد یا آن را لوس یا زیادی جدی و تلخ کند. اما ساعد سهیلی در همان گامهای اول حواسش به همه چیز بود. به اندازهی نقشش شیرین و در عینحال خشمگین بود. از همان «گشت ارشاد» اول تا امروز که سومین نسخه فیلم اکران شده است، حسن جذابترین و ملموسترین شخصیت فیلم باقی مانده است. بخش اعظمی از این جذابیت و ملموس بودن نقش حسن، مدیون بازیهای بسیار خوب ساعد سهیلی است که نقش یک جوان زیر پونز جامعه را با قدرت تمام بازی کرده است.
« روز صفر» | یک تروریست
ساعد سهیلی بعد از موفقیت در کمدیهای «گشت ارشاد» و «پنجاه کیلو آلبالو» اینبار با بازی در نقش یک تروریست (عبدالمالک ریگی) خود را به چالش میکشد. بازی کردن در نقش یک تروریست همواره برای هر بازیگری جذاب و چالشبرانگیز است. سعید ملکان (کارگردان فیلم) باتوجه به کارنامهی درخشانی که ساعد سهیلی در ژانر کمدی و جدی در سینمای ایران دارد، برای فیلم اولش به او اطمینان کرده و نقشی متفاوت و سخت را به وی سپرده است. بهطوریکه بازی ساعد سهیلی و امیر جدیدی را میتوان از جمله نقاط قوت این فیلم دانست. فیلم روز صفر که چگونگی دستگیری عبدالمالک ریگی را روایت میکند هماکنون در سینماهای کشور در حال اکران است.