صورتی رنگ پریده، دندانهایی پوسیده، موهایی که بدون ظرافت رنگ شدهاند، چشمانی بی فروغ و بدنی لاغر و تکیده، همگی نشانگر فریبا (صدف اسپهبدی) در فیلم علفزار است. لازم نیست که او حرف بزند تا معلوم شود مواد مخدر چه به روزش آورده است؛ از راه رفتنش هم پیداست که نهتنها سالها اسیر اعتیاد است بلکه هیچ تلاشی هم برای ترک کردن نمیکند.
سالها احتیاج و تو سَری خوردن و زیر پا بودن و نادیده گرفته شدن باعث شده آنقدر وقیح شود که نیازی نبیند به خوشایند کسی حرفی بزند یا حقش را پشت خواهشی پنهان کند. فریبا چیزی برای از دست دادن ندارد و این همهی دارایی اوست، «علفزار» از همینجا شروع میشود. از جاییکه فریبا میفهمد نمیخواهد دخترش همان راهی را برود که او رفته و اولین قدم برای دور کردن او از این مسیر، گرفتن شناسنامه است.
حالا او نیازی دارد، نیازی که حاضر است بهخاطرش دوباره به سراغ محسن (مهدی زمینپرداز) برود. محسن همان کسی است که او را به این روز انداخته است. فریبا روزگاری دختری خانوادهدار بوده که در ناز و نعمت زندگی میکرده اما فریب ساقی موادی به نام محسن را خورده و از خانه فرار کرده و حالا به این حال و روز اُفتاده است. اما دیگر مهم نیست که چه بر او گذشته بلکه مهم این است که او میخواهد هرجور شده محسن را راضی کند تا دریابد که دختر کوچکش محصول عشقی است که روزگاری میان آنها جریان داشته بود.
- بیشتر بخوانید
- تصاویر اکران مردمی فیلم علفزار باحضور پژمان جمشیدی
- نقد و بررسی بازی پژمان جمشیدی در علفزار
- نقد فیلم علفزار | درام ملتهب دادگاهی
همدلی کردن با فریبا سخت است چراکه او عنصر نامطلوب و گستاخی است که کسی دوستش ندارد و خوشش نمیآید که حتی کمکی به او بکند. صدف اسپهبدی برای بازی در نقش فریبا کار دشواری داشته است. از سویی بازی در نقشی که هیچگونه زیبایی ظاهری ندارد و از سوی دیگر شخصیتی که مهربانی کسی را بر نمیانگیزد، بسیار سخت است. اسپهبدی برای باورپذیر کردن نقشش هم نزدیک به ۲۵ کیلو وزن کم کرده، هم شکل خاصی از راهرفتن را یاد گرفته و هم به صدایی رسیده که محصول سالها بلعیدن دود و لق شدن دندانهاست. تلاشی قابل تقدیر که او را در کنار طناز طباطبایی برای بازی در نقش مریم «مرهم»، باران کوثری برای بازی در نقش سارای «خون بازی» و سارا بهرامی برای بازی در نقش مهسای «دارکوب» قرار میدهد و به درستی شایستهی دریافت سیمرغ بلورین شناخته شد.