نقد و بررسی سریال بازی مرکب Squid Game

نویسنده: آراد فرشچی

سریالی معروف شده و همه یا آن را دیده‌اند یا می‌خواهند آن را شروع کنند و گروهی دیگر کم مانده در شهر میکروفن دست بگیرند و به همه اعلام کنند که قصد دیدن آن را ندارند چون که هر چیزی که محبوب می‌شود بد و سطح پایین است، در این بین هم کسانی که سریال را دیده‌اند یا آن را در حد یک شاهکار بی‌بدیل بالا برده‌اند و یا انگار دارند در مورد یک فاجعه صحبت می‌کنند که هیچ چیزی ندارد و عوام دوباره سرشان کلاه رفته. خب البته طبیعتا هستند کسانی در دو گروه که واقعا دارند نظرات‌شان را بیان می‌کنند و البته خوانندگان هم مختارند تا هر چه دوست دارند را باور کنند، اما اگر شما جزو کسانی هستید که سریال را ندیده‌اید و مطمئن نیستید که آیا بازی مرکب ارزش دیدن دارد یا نه این نوشته شاید کمی به شما کمک بکند.

آیا سریال بازی مرکب را باید دید؟

بگذارید اول از همه نظرم را مستقیم و بدون هیچ اضافاتی بگویم، بله بازی مرکب سریالی است که ارزش یک‌بار‌ دیدن را دارد، البته اگر تحمل خشونت زیاد را دارید، یک سریال درجه یک در حد و اندازه‌های برکینگ بد یا پنج فصل اول بازی تاج و تخت نیست و ایرادات مهمی نیز دارد اما حداقل می‌شود آن را تا انتها دید.

بازی مرکب درباره‌‌ی گروهی از افراد است که در یک مجموعه بازی‌های خطرناک شرکت می‌کنند تا در نهایت تنها فرد زنده مبلغی به ارزش حدودا چهل میلیون دلار را برنده شود. ایده اولیه سریال جذاب و درگیرکننده است و شوکه کننده بودن این موضوع در قسمت اول به خوبی مخاطب را به خود جذب می‌کند، از طرفی پرداخت این ایده و شخصیت پردازی خوب شخصیت‌های‌ فرعی و اصلی داستان باعث می‌شود که مخاطب به راحتی با بیشتر افراد حاضر‌ در بازی همراه شود و با آن‌ها همذات پنداری کند و همین موضوع باعث شوکه شدن و ناراحتی مخاطب از مرگ آن‌ها می‌شود، چیزی که از ابتدا و از بازی اول مشخص است این است که در نهایت تنها یک نفر زنده می‌ماند و خبری از نجات و رهایی نیست اما با این وجود حدس زدن و پیشبینی اینکه در هر بازی چه کسانی جانشان را از دست می‌دهند و چه کسانی اخلاقیات را در جهت زنده ماندن فراموش می‌کند و افراد ضعیف‌تر را قربانی می‌کنند سخت است.

بازی مرکب نقاط قوت سریال

در کنار تمامی این موارد بازی خوب بازیگران سریال که تقریبا هیچ یک از آن‌ها از ستارگان معروف سینما و تلویزیون کره جنوبی نیستند نیز در همراه کردن مخاطب به شدت تاثیرگذار است. نه تنها عملکرد فردی بیشتر بازیگران سریال قابل تقدیر است عملکرد جمعی آن‌ها در سریالی که عملکرد بد هر یک از آن‌ها می‌تواند روی تصویری که مخاطب از این جمع دارد تاثیر بگذارد نیز درخشان است، همچنین ریتم تند سریال باعث شده تا حداقل در چند قسمت اول ایرادات و حفره‌های فیلم‌نامه کمتر به چشم بیایند و مخاطب را کمتر اذیت کنند.

سریال در بخش کارگردانی و اجرا به مراتب جلوتر از متن و فیلم‌نامه ظاهر شده، دنگ هیوک به عنوان خالق و کارگردان اثر به خوبی از رنگ و لحن دوگانه‌ی اثر استفاده کرده تا موقعیت دهشتناکی را که شخصیت‌ها در آن قرار گرفته‌‌اند به تصویر بکشد، طراحی و رنگ‌آمیزی‌ دکوری که افراد باید پیش از ورود به بازی آن را طی کنند با آن پالت رنگی شاد و جذاب و اشکال مینیمالیستی ‌کاملا شبیه به محیط بازی کودکان در پارک‌ها و شهربازی‌هاست و راهرویی که تحت تاثیر نقاشی پله موریس اشر ساخته شده مشخصا در ایجاد این لحن کمدی/تریلر  اثرگذار بوده است.

Squid Gameنقاط ضعف سریال

بازی مرکب حداقل در قسمت‌های‌ اول و میانی آن در حد و اندازه‌های‌ سریال‌های درجه یک آمریکایی ظاهر می‌شود اما چیزی آن را از نفس می‌اندازد و در حد و اندازه‌های یک اثر معمولی پایین می‌آورد قسمت‌های‌ پایانی سریال هستند که ایرادات فراوانشان را نمی‌توان با هیچ یک از نقاط مثبت سریال خصوصا ریتم تند آن پوشاند. مشکل سریال دقیقا از جایی  شروع می‌شود که شخصیت پلیس با بازی وی ها-جون به صورت مخفیانه وارد مجموعه می‌شود تا به دنبال برادرش بگردد، اینکه چگونه او به راحتی در این مجموعه برای خودش گشت می‌زند و می‌گردد کمی عجیب است. از اینجا به بعد برخی از تصمیمات سازندگان سریال فقط در این راستا گرفته شده تا با چرخش‌های داستانی مخاطب را شوکه کنند، هر چند بعضی از این چرخش‌های داستانی بر روی کاغذ جذاب و حتی منطقی‌ به نظر می‌رسند اما در عمل کارکرد خاصی به جز همان شوکه کردن مخاطب ندارند.

یکی دیگر از مشکلات اساسی سریال شعار زده بودن پایان بندی آن است، صادقانه بدون اسپویل کردن پایان سریال نمی‌توانم این موضوع رو دقیق توضیح دهم ولی در این حد بدانید که اگر تئوری پدر و پسر بودن دو تن از شخصیت‌های سریال واقعی باشد با آن چرخش‌ داستانی و دیالوگ‌ها و موقعیت شعاری چیزی‌ در حد سریال‌های مناسبتی صدا و سیماست.

یکی دیگر از مشکلات قسمت‌های‌ پایانی سریال حضور مهمانان VIP برای مشاهده‌ی‌ بازی است، نحوه به تصویر کشیدن این مهمانان به شدت دم دستی و کلیشه‌ای است، شاید حداقل اگر بازیگران بهتری برای بازی در نقش مهمانانی که دیالوگ‌ها و کنش‌های‌ بیشتری دارند انتخاب می‌شدند حضور آن‌ها قابل تحمل‌تر بود اما کلیشه‌ای بودن این شخصیت‌ها که تقریبا مخاطب هیچ چیزی از آن‌ها نمی‌داند در کنار بازی بد و لحن بازیگران این مهمانان را تبدیل به شخصیت‌های غیرقابل تحمل کرده است.

بازی مرکببازی مرکب سریال خوبی است، در کنار ایراداتش نقاط مثبتی دارد که کفه‌ی ترازو به نفع آن‌ها سنگینی می‌کند، شاید بهترین روش برای مواجهه با آثاری مانند بازی مرکب و خانه کاغذی (Money Heist ) کم کردن توقع و توجه به نکاتی است که طرفداران بیشتر به آن‌ها اشاره کرده‌اند.

نباید فراموش کرد در جهان امروز بیشتر سریال‌هایی با استقبال‌ گسترده روبرو می‌شوند که ریتم تند و ایده‌های نسبتا جدیدی دارند، اگر در خانه کاغذی ایده‌ی ماندن در محل دزدی موضوع اصلی بود و نه نحوه ورود یا خروج  و سریال با استقبال عجیبی در نتفلیکس‌ روبرو شد، ایده‌ی به چالش کشیدن روحیه و مناسبات اخلاقی انسان‌ها برای زنده ماندن و رسیدن به آزادی یا پول هر چند جدید نیست اما نحوه‌ی مواجهه‌ی سریال با این ایده و به تصویر کشیدن آن با فیلم‌ها و سریال‌هایی مانند هانگر گیمز‌‌ یا آلیس در سرزمین مرزی کمی متفاوت‌تر است، در اینجا دموکراسی حاکم است و بازیکنان می‌توانند رای‌گیری‌ و نظر اکثریت کل بازی را کنسل کنند اما دقیقا همین جاست که بازی مرکب به چیزی جذاب‌تر و جدیدتر از فیلم‌ها و سریال‌های‌مشابه خود تبدیل می‌شود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.