فیلم پوست را باید یکی ازغافلگیرکنندهترین فیلمهای سینمای ایران در سالهای اخیر دانست. فیلمی که نخستین ساخته کارگردانهای جوانش است. و نخستین بار درجشنواره سال ۱۳۹۸ به نمایش در آمد و مورد توجه مخاطبان و مننتقدان قرار گرفت.
بهرام و بهمن ارک پیشتر دو فیلم کوتاه «نجس» و «حیوان» را جلوی دوربین برده بودند. فیلمهایی که در جشنواره فجر، جشنواره فیلمهای کوتاه و جشنوارههای خارجی مورد توجه قرار گرفتند و موفق به دریافت جوایز متعدد شدند. همانطور که پیشبینی میشد فیلمهای کوتاه برادران ارک تمرینی برای ساخت فیلم بلند آنها بود که مشخصا در فیلمنامه و اجرا به پختگی بیشتری رسیده است.
ترس ازنوع ایرانی
اگرچه میتوان فیلم پوست را در ژانر وحشت قرار داد، اما این فیلم اثری ترسناک به معنای مرسوم آن نیست. بلکه یک اثر فولکلور دلهره آور است که خیلی هم اصراری به ترساندن مخاطب ندارد. جنس دلهرهای که فیلم سینمایی پوست به مخاطب انتقال میدهد از جنس ترس از موجودات ناشناخته در قصههای قدیمیست.
برادران ارک با شناخت درستی که از افسانههای منطقه آذربایجان دارند، موفق شدهاند داستانی را انتخاب کنند که نه تنها برای اهالی آذربایجان ملموس باشد بلکه اکثریت مخاطبان سینما بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اگر بخواهیم یک نمونه موفق از این نوع فیلمها که در سالهای اخیر ساخته شدهاند نام ببریم میتوانیم به فیلم نیمه تابستان (midsommer) به کارگردانی آری استر اشاره کنیم. این فیلم نیز مانند پوست به نمایش اعتقادات مردم در یک روستای دورافتاده میپردازد. اعتقاداتی که فضایی پر از ترس و دلهره میسازد.
داستان فیلم پوست یک عاشقانهی پرشور آمیخته با سحر و جادوست که یک مثلث قدیمی را یادآوری میکند. مردی که مجبور میشود بین عشق به مادر و علاقه به دختری که سالهاست عاشقش است یکی را انتخاب کند. در این فیلم نیز مانند سایر فیلمهای مهم ژانر وحشت مثل فیلم روانی هیچکاک، بین پسر و مادرش ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد. مادر که گویی در این جهان هیچکس را جز پسر ندارد در تلاش است با سحر و جادو او را نزد خود نگه دارد. و قرار گرفتن مرد میان این دو عشق و تقابل با سحر و جادویی که روز به روز در زندگیاش پررنگتر میشود موتور محرکه فیلم است.
انتخاب لوکیشن جذاب و وهم برانگیز
برگ برنده پوست را بیش از هرچیز باید فضاسازی آن دانست. ساخت فضایی وهمآلود و پر رمز و راز که تلاش میکند بیننده را در تمامی دقایق فیلم، جایی میان خیال و واقعیت معلق نگهدارد. کارگردانهای جوان فیلم برای القای بیشتر این مفهوم بهترین لوکیشن را انتخاب کردند. روستایی دورافتاده با مردمانی عجیب که به جادو و حضور موجودات فرازمینی مانند اجنه اعتقاد دارند. بیشتر فیلمبرداری فیلم نیز در شب و محیطهایی تاریک و کم نور انجام شده است.
موسیقی به اندازه و حرفهای فیلم پوست نیز از مواردی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. این موسیقی را که بامداد افشار ساخته و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی جشنواره فجر را هم بدست آورده است، به خوبی توانسته مکملی برای تصاویر جذاب فیلم باشد. همچنین موفق شده بدون آنکه از فیلم بیرون بزند، در مواقع نیاز حس ترس و دلهره را به تماشاگران منتقل کند.
استفاده از راوی و بازیگران ناشناخته
برادران ارک در بخش انتخاب بازیگر نیز مانند سایر بخشهای فیلمشان از نامهای آشنا استفاده نکردند. در واقع آنها از هر چیزی که حواس بیننده را از اصل ماجرا پرت کند خودداری کردند و در عوض با بومی سازی تمام عناصر جلوی دوربین سعی کردند بننده را بیشتر در فضای فیلم غرق کنند. بازیگران به خوبی از پس ایفای نقش خود برآمدند. نقشهایی که عموما کم دیالوگ بودند و نیاز تلاش بیشتری برای القای درست احساسات داشتند.
یکی دیگر از انتخابهای جالب کارگردانان پوست، انتخاب راوی برای تعریف داستان بود. زبان شیرین راوی در نقل داستان و پرهیز او از پرگویی باعث شد تماشاگران بیشتر خود را در دل یک قصهی قدیمی احساس کنند. قصهای عاشقانه و ترسناک که از افسانههای کهن میآید و سینه به سینه نقل شده است.
نقطه ضعف پوست را شاید بتوان در پایان آن جستجو کرد. پایانی که به اندازه توقع بیننده شوکآور نیست. بینندهای که به خوبی در طول فیلم با آن همراه شده است انتظار دارد فیلم با یک بازگشایی گره جذاب به پایان برسد اما فیلم در پایان بندی کمی گنگ و سرگردان عمل میکند.
در مجموع میتوان پوست را یک فیلم متفاوت در سینمای کم بضاعت وحشت در ایران دانست. فیلمی که گامی رو به جلو برای کارگردانهایش محسوب میشود و اضافه شدن جوانانی خوش فکر و خلاق را به سینمای ایران نوید میدهد. کارگردانهایی که ازتجربیات تازه و پرزحمت نمیترسند و میتوانند مخاطب عام و خلصتر سینما را به تماشای فیلمهایشان ترغیب کنند.