نقد فیلم تک تیرانداز | حسرت بزرگ

نویسنده: مازیار وکیلی

اقدامات و دستاوردهای شهید عبدالرسول زرین در هشت سال دفاع مقدس می‌تواند دست‌مایه بسیار خوبی برای ساخت یک فیلم جنگی حماسی باشد. از تک‌ تیراندازی که در ایام جنگ به روایتی هفتصد نفر و به روایتی دیگر بیش از دو هزار نفر از نیروهای دشمن را کشته است، می‌توان یک فیلم حماسی درجه یک ساخت که هم قهرمانی شبیه آثار بزرگ سینمای جنگ جهان داشته باشد و هم منافع اعتقادی و سیاسی گروه سازنده این اثر را تامین کند. بنابراین برای سازندگان فیلم تک‌ تیرانداز این زمینه مهیا بوده که فیلمی بزرگ و متفاوت با قهرمانی که هیچ شباهتی به قهرمان‌های پیش از خود نداشته بسازند.

اما فیلم با تمام نکات مثبتی که دارد در نهایت نتوانسته از تمام ظرفیت‌های قهرمانش برای خلق یک فیلم جنگی متفاوت استفاده کند. فیلم فضاسازی بسیار خوبی دارد. با یک صحنه پُرتنش و به لحاظ عاطفی درگیرکننده آغاز می‌شود و موفق می‌شود سلحشوری قهرمان خودش را به مخاطب نشان دهد. این توانایی در ساخت فضاسازی تا پایان فیلم هم ادامه پیدا می‌کند و فیلم به لحاظ فنی فیلمی به شدت استاندارد و دقیق از کار درآمده. صحنه‌های درگیری فیلم به لحاظ سینمایی هیچ چیزی از نمونه‌های درخشان این ژانر در سینمای ایران کم ندارد و به خوبی تماشاگر را درگیر می‌کند. صحنه‌های کمین نشستن شهید زرین برای شلیک به نیروهای بعثی به لحاظ تعلیق و تنش دست کمی از نمونه‌های موفق این ژانر ندارد و موفق می‌شود تماشاگر را درگیر وضعیت سخت و پیچیده قهرمان و مشکلات او بکند. بنابراین فیلم تک تیرانداز به لحاظ سینمایی و بصری فیلم تماشایی و چشم‌نوازی است.

تک‌تیرانداز کارگردان هیچ خستی برای خلق صحنه‌های بزرگ فیلم به خرج نداده و اتفاقاً سعی و تلاش کرده که صحنه‌های جنگی‌اش را هر چه باشکوه‌تر بسازد. فیلم تعلیق و تنش خوبی هم دارد و موفق می‌شود تماشاگر را درگیر وضعیت پیچیده قهرمان و شرایط سخت و نابرابر نیروهای ایرانی در جنگ هم بکند اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که فیلم می‌کوشد وجوهی انسانی به قهرمان فیلم ببخشد و آن را برای تماشاگر ملموس کند. برخلاف نمونه‌های درخشان این ژانر مثل ایستاده در غبار، قهرمان تک تیرانداز فرشته‌ای آسمانی است که تمام ویژگی‌های مثبت اخلاقی در او جمع شده است. انگار از آسمان به زمین آمده تا ماموریتش را انجام دهد و دوباره به همان آسمان برگردد.

ما هیچ ویژگی خاصی که او را شبیه انسان‌های زمینی کند در عبدالرسول زرین این فیلم نمی‌بینم. او نه تردید می‌کند، نه اشتباه می‌کند و نه حتی عصبانی می‌شود. همین پرداخت یک بعدی باعث شده این قهرمان برای تماشاگر ملموس نباشد. تماشاگر به جای این‌که روی زمین دنبال او بگردد باید او را میان فرشتگان و در آسمان جست و جو کند. این در حالی است که اکثر شهدای جنگ از مردم عادی کوچه و بازار بودند و فرقی با مردم عادی نداشتند. اما آن‌چه نویسندگان و کارگردان فیلم از شهید زرین به ما نشان می‌دهند نه انسانی زمینی که فرشته‌ای آسمانی است که نمونه آن روی زمین پیدا نمی‌شود. همین موضوع هم باعث شده فیلم به شدت کهنه به نظر برسد.

خرید بلیت تک تیراندازتک تیرانداز فیلم زمانه‌اش نیست. به عنوان یک فیلم جنگی نسبتی با امروز جامعه ایران پیدا نمی‌کند. انگار فیلم را از وسط دهه شصت بیرون کشیده و در سال هزار و چهارصد نمایش داده‌اند. آدم‌ها، جنس روابط، مناسباتی که میان آن‌ها برقرار است و حتی جنس دیالوگ‌ها خبر از یک فیلم دهه شصتی تمام عیار می‌دهد. حتی ضدقهرمان‌های فیلم هم نه موجوداتی انسانی که به سبک همان فیلم‌های دهه شصت هیولاهای بی‌منطقی هستند که صرفاً برای لذت آدم می‌کشند و هیچ ویژگی خاصی که بتواند همدلی در مخاطب ایجاد کند ندارند. به این‌ها اضافه کنید اتلاف وقت نویسندگان فیلم را در رساندن داستان به نقطه اوج. فیلم وقت زیادی را برای رابطه شهید زرین و علی تلف می‌کند. شکل‌گیری این رابطه را می‌شد بسیار موجزتر هم نمایش داد. نشان دادن نحوه تمرین، کج‌خلقی‌های علی و دیالوگ‌هایی که به صورت خطابه از زبان شهید زرین بیان می‌شود نه تنها تماشاگر را به لحاظ حسی و عاطفی درگیر نمی‌کند که باعث می‌شود از شخصیت‌های اصلی و قهرمان فیلم هم دورتر شود و این بزرگترین ضربه برای فیلمی است که اصلاً برای این ساخته شده که یک قهرمان ملموس خلق کند.

تک تیرانداز از آن فیلم‌هایی است که برای هدف خاصی ساخته می‌شوند. هدف این فیلم‌ها معرفی قهرمانان جنگ به نسل جوانی است که هیچ تصوری از دوران جنگ ندارد و یادآوری این نکته که ایران با قهرمانی‌های چه انسان‌های بزرگی ایران باقی مانده است. این فیلم‌ها متاسفانه در اکثر اوقات جذابیت را فدای شعار می‌کنند. خالقان چنین فیلم‌هایی به جای این‌که دنبال راهکاری برای روایت جذاب سلحشوری‌های قهرمان‌شان باشند سعی می‌کنند با شعارهای کلیشه‌ای تماشاگر را شیر فهم کند که دارد سلحشوری‌های یک قهرمان را تماشا می‌کنند. این آفتی است که تک تیرانداز هم به آن دچار شده.

فیلم تک تیرانداز

فیلم سینمایی تک تیرانداز به لحاظ بصری جذاب است اما داستان موفق نمی‌شود هم‌پای جذابیت بصری فیلم در مخاطب شوق تماشا ایجاد کند. همین موضوع باعث می‌شود مخاطب بعد از مدتی این فیلم را فراموش کند چون نتوانسته با داستان و قهرمانی که توسط نویسندگان خلق شده ارتباط برقرار کند. فارغ از داوری نهایی درباره تک تیرانداز این حسرت بزرگ درباره فیلم وجود دارد که چرا نتوانسته از تمام ظرفیت‌های قهرمان خود برای ساخت فیلمی متفاوت استفاده کند و اسیر کلیشه‌هایی شده که سینمای جنگ ایران را از واقعیت‌های جامعه دور کرده است. همین حسرت هم هست که باعث شده تک تیرانداز با تمام کیفیتی که به لحاظ بصری دارد بدل به آن فیلم کاملی می‌توانست باشد نشود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.