نقد و بررسی فیلم «موقعیت مهدی» | غافلگیری

بازیگران فیلم «موقعیت مهدی»

هادی حجازی‌ فر، ژیلا شاهی، وحید آقاپور و روح‌الله زمانی

خلاصه داستان فیلم «موقعیت مهدی»

فیلم موقعیت مهدی  در شش پرده به روایت زندگی شهید مهدی باکری، از زمان آشنایی و ازدواج با همسرش تا زمان شهادت برادرش حمید باکری و همچنین شهادت خودش در جنگ ایران و عراق می‌پردازد.

نقد فیلم سینمایی «موقعیت مهدی»

اگر قرار باشد از کلّ جشنوارۀ امسال فقط یک فیلم را به‌عنوان اثری برگزینیم که اختصاصاً باید روی پردۀ بزرگ سینما (و نه هر صفحۀ کوچک‌تری) تماشا شود، اولین ساختۀ هادی حجازی‌فر انتخاب مناسبی است. «موقعیت مهدی» غافلگیرکننده است: یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره فجر ۱۴۰۰ و یکی از بهترین فیلم‌های اول یک فیلمساز، در چند سال اخیر سینمای ایران. حجازی‌فر با اولین ساخته‌اش اصول ساخت یک فیلم جنگی پرکشش، تأمل‌برانگیز و غیرشعاری را به خیلی از فیلمسازان پرادعا نشان می‌دهد. حجازی‌فر در این فیلم شش پرده از زندگی شهید مهدی باکری و اطرافیانش را نشان می‌دهد: از ازدواج مهدی (و همچنین ازدواج برادرش، حمید) تا چگونگی اعزام‌شان به جبهه و ماجراهایی که در رفت‌وبرگشت میان جبهه و خانه برای مهدی رخ می‌دهد. او این‌گونه توانسته ابعاد مختلفی از شخصیت اصلی را به تماشاگر بشناساند.

موقعیت مهدیحجازی‌فر برای اولین ساختۀ سینمایی‌اش – که البته در اصل یک مجموعۀ تلویزیونی است و حالا نسخه‌ای سینمایی هم از آن تهیه شده – داستان زندگی یکی از چهره‌های مشهور دوران جنگ تحمیلی را دستمایۀ کار خود قرار داده است؛ تصمیمی جسورانه که نتیجه‌اش می‌تواند بروز سوءتفاهم برای برخی از مخاطبان باشد. اما او با موفقیت توانسته از بزرگ‌ترین خطرهای انتخاب چنین سوژه‌هایی فرار کند: شعاری شدن و حزبی شدن. این اتفاق به‌واسطۀ نگاه انسانی حجازی‌فر و همکارانش به شخصیت مهدی باکری اتفاق افتاده است. کمتر فیلمسازی به‌سراغ زندگی چنین شخصیت مهمی رفته و به دام گرایش به سمت یک ایدئولوژی، حزب یا گروه سیاسی نیفتاده است. اما «موقعیت مهدی» ربطی به مسائل صراحتاً ایدئولوژیک ندارد. در فیلم قرار نیست با بحث‌های گل‌درشتی در مورد ماهیت جنگ و موضوعات مشابه روبه‌رو باشیم. این، داستان مردانی است که به یک اندازه به همسرشان و کمک به مملکتشان علاقه‌مندند اما این دو علاقه گاه همخوانی چندانی با هم ندارند. پیچیدگی درام «موقعیت مهدی» از این‌جا ناشی می‌شود.

حجازی‌فر همچنین در امر تصویرسازی پخته نشان می‌دهد. فیلم پر از تصاویری است که هم می‌توانند درونیات شخصیت اصلی را بازتاب دهند و هم احساسات مختلفی را در تماشاگر ایجاد کنند. برخی از این تصاویر (به‌عنوان مثال آرامش قبل از طوفان در پردۀ آخر و هنگام صحبت‌کردن مهدی باکری از طریق بی‌سیم) حتی این قابلیت را دارند که در تاریخ سینمای جنگ تحمیلی ماندگار شوند. در بخش‌هایی از فیلم به‌نظر می‌رسد حجازی‌فر به ساختار بصری آثار اولیۀ محمدحسین مهدویان («ایستاده در غبار» و به‌خصوص «آخرین روزهای زمستان») نزدیک شده است. چنین اتفاقی با توجه به همکاری‌های پرتعداد حجازی‌فر با مهدویان غیرمنتظره نیست. اما نکتۀ مهم این است که این شباهت‌ها هرگز به یک تقلید چشم‌بسته تبدیل نمی‌شود. حجازی‌فر از مستندنمایی‌های وابسته به حرکات دوربین (تکنیکی که در فیلم‌های اولیۀ مهدویان به‌وفور به کار می‌رفت) دوری کرده و سبک بصری متفاوتی را به‌کار می‌گیرد؛ سبکی متکی به دوربین ثابت و برداشت‌های بلند. استفاده از برداشت بلند در اوایل کار ممکن است بیش‌ازحد به‌نظر برسد. اما در ادامه متوجه می‌شویم که این استراتژی بی‌دلیل و بی‌کارکرد نبوده است. حجازی‌فر در طول فیلم موفق می‌شود با استفاده از این استراتژی، احساسات مختلف، و گاه متضادی، را در تماشاگر ایجاد کرده و بنابراین فرصت مقایسۀ جنبه‌های مختلف زندگی شخصیت‌های کلیدی را به تماشاگر بدهد.

موقعیت مهدی هادی حجازی‌فر

«موقعیت مهدی» از نظر فضاسازی هم اثر قابل توجهی است. بحث صرفاً به استفاده از چند عنصر نوستالژیکِ مرتبط با انتهای دهۀ ۵۰ و اوایل دهۀ ۶۰ مربوط نمی‌شود. حجازی‌فر موفق می‌شود حسّ زندگی در آن دوران را با استفادۀ هوشمندانه از عناصر تصویر زنده کند (صرفاً به‌عنوان یک نمونه، هنگام تماشای فیلم به استفاده از سبزی خشک‌شده در یکی از سکانس‌ها توجه کنید). بسیاری از تصاویر فیلم می‌توانند راه را برای برداشتی استعاری زنده کنند اما این ویژگی هرگز به‌چشم نیامده و توی ذوق نمی‌زند. این کنترل‌شدگی، یکی از ویژگی‌های قابل‌توجه فیلم است.

شاید بتوان عدم پختگی در پردازش برخی از شخصیت‌ها را یکی از معدود نقاط ضعف فیلم دانست. شاید این مشکل با توجه به فشرده‌سازی دستمایۀ اولیه (که مناسب یک سریال بود) قابل‌درک باشد. اما، با این وجود، حجازی‌فر و همکارانش در مجموع موفق شده‌اند تا تصویری باورپذیر از مهدی باکری و اطرافیانش ایجاد کنند.

حجازی‌فر پیش از این با بازی در آثاری همچون همکاری‌هایش با محمدحسین مهدویان نشان داده بود که بازیگر توانمندی است. «آتابای» (نیکی کریمی) ثابت کرد که او در امر فیلمنامه‌نویسی هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. حالا «موقعیت مهدی» نوید ظهور یک کارگردان قدرتمند را هم به سینمای ایران می‌دهد

ممکن است شما دوست داشته باشید
2 نظرات
  1. Nima می گوید

    واقعا با نقد تون موافقم به نکات درست زیادی اشاره کردین..

    متاسفانه خیلی از سایت فقط به جنبه کینه دوزی واقعا نقد هایی میکنن که شاخ در میاره آدم

  2. وحید می گوید

    از نظر من سه فیلم درخشان هور در آتش، موقعیت مهدی و کانی مانگا سه فیلم همه چی تمام فیلم های تاریخ سینمای دفاع مقدس یا جنگی ایران هستند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.