نویسنده: فرزانه حکمت
آنچه فیلم منصور را برای مخاطب امروزی، که شاید نه جنگ را دیده باشد و نه مسائل و مصائب آن را تجربه کرده باشد، به فیلمی جذاب تبدیل می کند، حرف مهم فیلم است که فیلم در نهایت میزند:« دست هایی در کار بوده است که نگذارد راهی باز شود برای سامان گرفتن کارها.»
فیلم «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی که این روزها در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است، نگاهی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری دارد؛ بخشی که عمدتا به روایت کمبودها و تنگناهای نیروی هوایی ارتش در جریان دفاع از کشور در مقابل حملات نیروهای بعثی پرداخته و به مشکلات و موانعی اشاره می کند که در مسیر طراحی و تولید اولین جنگنده کاملاً ایرانی رخ نموده است. موضوع فیلم «منصور» تلاش و تقلای فرماندهای است برای حضور در صحنهی جنگ و دفاع از مردم در مقابل حملات هوایی که به مناطق مسکونی و مردم بی پناه صورت میگیرد. یکی از نکات سکانسهای حملات دشمن،خشم مردم زخمدیده و رنجور را نسبت به کسانی که باید راه دشمن را در این حملات بیرحمانه سد کنند و نکردند، به تصویر می کشد. بخشی از سکانس آغازین فیلم به تصویر کردن این غم و خشم توامان اختصاص دارد که شاید بتوان گفت این صحنهها از تاثیر گذارترین صحنههای فیلم به شمار میرود.
به نظر می رسد محسن قصابیان که از چهره های تئاتری است در ایفای نقش منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی موفق و تاثیرگذار بوده است. همچنین باید به بازی لیندا کیانی در فیلم اشاره کرد که نقش همسر منصور ستاری را در این فیلم بهعهده داشته است. اگرچه که کیانی حضور کمی در فیلم دارد و تنها در چند سکانس به ایفای نقش پرداخته است، اما همین حضور اندک بسیار موثر است و توانسته در به تصویر کشیدن چهرهای مقبول و معقول از همسر یک فرماندهی جدی، پرکار و مسئولیتشناس ارتش موفق عمل کند. او نشان داده است که جایگاه خانواده در زندگی یک قهرمان جنگی حتی در اوج فشار کاری و مسئولیتهای حساسی که برعهدهی فرمانده است، بخش نادیده گرفته شده و بی اهمیتی نیست.
بازی سایر هنرمندان فیلم مثل حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانینسب، سیدجواد هاشمی، مهدی کوشکی و قاسم زارع هم در مجموع، در باورپذیر کردن داستان فیلم و به اجرا درآوردن منظور و هدف کارگردان نسبتا موفق عمل کردهاند.
نکتهی مهم در فیلم «منصور» این است که اگرچه داستان فیلم ظاهرا مربوط به روزهایی است که این کشور درگیر جنگ تحمیلی بوده است ولی میتوان گفت ” قصهی «منصور» روایت امروز ما است .” همین است که فیلم منصور را برای مخاطب امروزی که شاید نه جنگ را دیده باشد و نه مسائل و مصائب آن را تجربه کرده باشد، به فیلمی جذاب و حاوی یک حرف مهم تبدیل میکند. حرفی که شاید در ذهن افراد دیگری نیز هست و نمی توانند بیانش کنند. فیلم منصور به خوبی نشان داده است که مقاومت در مقابل بعضی جریانها نیازمند ایثار، شهامت، از خودگذشتگی و استواری بیحدی است که فیلم در نمایش چنین خطوطی در شخصیت، منش و رویهی منصور ستاری موفق عمل کرده است این مسئله به خصوص در سکانس شکستن در توسط ستاری بیشتر به چشم میآید. ضمن آنکه فیلم در بیان مسئلهاش به ورطهی افراط و شعارزدگی نمیافتد و مانند اسلافش در بیان دچار اغراق و بزرگنمایی نمیشود.
استقبال مردم از فیلم منصور که در ژانر دفاع مقدس تعریف میشود و در حقیقت به برهههای مختلفی از زندگی او میپردازد، که از این منظر میتواند بهنوعی یادآور سینمای مستند نیز باشد، نشان میدهد که هنوز هم این ژانر اگر همراه با بیان صریح و صادقانهی واقعیتهای این دوره از تاریخ کشور باشد، مورد استقبال مخاطبان قرار خواهد گرفت، به خصوص کسانیکه میخواهند حرفهای ناگفتهی آن دوران را بشنوند؛ بسیاری از آنچه که در فیلم به نمایش گذاشته شده، داستان این روزهایمان هم هست که باز هم تکرار میشود.