نقد و بررسی بازی امین حیایی در فیلم «برف آخر» | پیله‌ ی تنهایی

بازیگران فیلم «برف آخر»

امین حیایی، لادن مستوفی، مجید صالحی، نوشین مسعودیان، امیر مشهدی عباس و محمدصادق ملک

موضوع فیلم «برف آخر»

داستان فیلم برف آخر روایت دامپزشکی تنها است در یک شهر کوچک در نزدیکی کوهستان‌های برف‌گیر. فیلم داستان روزمرگی‌های روز و شب اوست و ماجرایی که سبب نفرت او از گرگ ها شده است. این فیلم یکی از آثار حاضر در  جشنواره فجر ۱۴۰۰ امسال است.

نقد بازی امین حیایی در فیلم «برف آخر»

«برف آخر» داستان آدم‌های تنهاست. انسان‌های زخم خورده‌ای که ترجیح می‌دهند در انزوا و سکوت روزگار بگذراند به جای اینکه لب به بیان درونیاتشان باز کنند. در این میان یوسف، با بازیِ امین حیایی، از همه تنهاتر است. دامپزشکی میانسال که روزها از گاوها مراقبت می‌کند و شب‌ها گرگ‌ها را می‌کُشد.

حیایی در نقش آدمی عبوس و جدی که هیولایی زخم خورده را در درونش به این‌سو و آن‌سو می‌کشد، شباهت زیادی به فریدِ «شعله‌ور» دارد. با این تفاوت آشکار که اگر فرید به مواد مخدر پناه می‌بَرد، یوسف به جان گرگ‌ها می‌اُفتد. علاوه بر اینکه در «شعله‌ور» فرید از طریق صدای راوی درونیاتش را با بیننده در میان می‌گذارد اما در «برف آخر» خبری از صدای راوی نیست و کل ماجرا در سکوت برگزار می‌شود. این یعنی بار انتقال همه چیز روی دوش امین حیایی به عنوان بازیگر است. چشمان غمگین، صورتی پر از چین و چروک و موها و ریش نامرتب تنها ظاهر امر هستند. حیایی باید با نگاه، مکث‌ها و خشکی رفتارش حقایقی را به بیننده منتقل می‌کند که یوسف از بیان آنها طفره می‌رود. شخصیت متناقضی که در نوسان میانِ تحمل رنج و بیان رنج به دنبال نور رستگاری می‌گردد.

«برف آخر» یوسف را در مسیر تازه‌ای قرار می‌دهد. مسیری که به او می‌آموزد تنها راه رسیدن به رهایی و عبور از گذشته‌ای غمبار، افشا کردن نقطه ضعف‌ها و اعتراف به تنهایی‌ست. چرا که تنها در این صورت است که نور رستگاری از معبر عشق به زندگی‌اش خواهد تابید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.