نویسنده: سهراب صباغیان
رامبد جوان را نمیشود را در حصار تنگ یک فعالیت خاص نمایشی محدود کرد. او کارش را با بازیگری شروع کرد. با آثار زوج دوستداشتنی تلویزیون بیژن بیرنگ و مسعود رسام به شهرت رسید. در «همسران» به مردم ایران معرفی شد و با خانه سبز به اوج شهرت رسید. بازی متفاوتش در «خانه سبز» به مذاق مردم ایران خوش آمد. بازی او در نقش یک تین ایجر احساساتی و خل و چل شبیه هیچ بازیگر دیگری نبود. به همین خاطر مردم شیفتهاش شدند و خیلی زود کارش بهعنوان بازیگر گرفت؛ موفقیت خیلی زود به سراغش آمد و به او حق انتخاب داد.
او میتوانست از میان پیشنهادهای مختلف انتخاب کند و بازیگری موفق و پولساز باقی بماند اما او انتخاب دیگری کرد و رفت سراغ نویسندگی تا نشان دهد نمیخواهد تنها یک بازیگر باشد. او با هوشمندی فهمیده بود بازیگر صرف بودن میتواند مخاطراتی داشته باشد، پس تصمیم گرفت نویسندگی هم انجام دهد. فیلمنامهی اولیه تولدی دیگر را نوشت که داریوش فرهنگ آن را ساخت. بعد از نویسندگی شرایط کارگردانی در تلویزیون برایش مهیا شد و او کارگردانی را هم خیلی زود فرا گرفت تا در همان جوانی تبدیل شود به یک آرتیست چند منظوره.
البته نویسندگی و کارگردانی باعث نشد تا بازیگری را فراموش کند. کارش را در سینما و تلویزیون ادامه داد و چند نقش خیلی خوب را به کارنامه بازیگریاش افزود. «کت جادویی»، «ولایت عشق»، «مسافران»، «مومیایی ۳» و «گناهکاران» نقشهای ماندگار کارنامه بازیگری او هستند. مانند بازیگر موردعلاقهاش جیم کری به نقشهایش شور و انرژی عجیبی بخشید و تبدیل شد به یک بازیگر همهفنحریف؛ بازیگری که برای درست از کار درآوردن نقشش هرکاری انجام میدهد.
این انرژی غریب که در بازیهای او مشهود است را بعدها به حوزه اجرا هم آورد و با خلاقیتی که داشت یکی از موفقترین برنامههای تمام دوران صدا و سیما یعنی خندوانه را ساخت. با خندوانه برند خودش را پایهگذاری کرد و توانست یک برنامه موفق چند ساله بسازد. برنامه موفقی که بدیلی در تلویزیون نداشت و همین متفاوت بودن و به روز بودن کمک کرد تا خندوانه رکورددار تعداد تماشاگر در یک برنامه تلویزیونی شود. اما میان تمام فعالیتهایی که رامبد جوان تا به امروز انجام داده است، بیشتر بازیگر به نظر میآید. برای تماشاگران ایرانی او همان فرید صباحی هپروتی اما خوشقلب است که دوست داشت کنار همسرش لیلی و خانواده سبزی که داشت جهان را فتح کند.
مروری بر سریال های رامبد جوان
در این بخش چهار تا از مهمترین سریالهایی که رامبد جوان در آنها ایفای نقش داشته را معرفی میکنیم.
خانه سبز | فرید صباحی و جد بزرگ
-
کارگردان: بیژن بیرنگ و مسعود رسام
«خانه سبز» در تلویزیون ایران یک اتفاق بود؛ مردم ایران در نیمه دوم دهه هفتاد به چنین سریالی نیاز داشتند. بعد از پشت سر گذاشتن دهه شصت و دوران دفاع مقدس ملت ایران پوستاندازی کرده بود. حتی مردم کوچه و بازار هم از توسعه و یک زندگی بهتر زیر سایه توسعه حرف میزدند. مفاهیم جدیدی مانند برابری حقوق زن و مرد در جامعه باب شده بود و فقط یک خالق هوشمند احتیاج بود تا این حال و هوار به تصویر بکشد. «خانه سبز» محصول چنین حال و هوایی است؛ محصول یک دوران نو است. محصول پوستاندازی جامعه ایران است. بیژن بیرنگ و مسعود رسام با هوشمندی حال و هوای آن دوران را گرفتند و سریالی ساختند که تا سالهای سال از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد.
خیلیها اعتقاد دارند «خانه سبز» سریال خسرو شکیبایی است؛ حرف غلطی نیست. بدون شوریدگی خسرو شکیبایی با آن نگاههای تبدار و موهای لخت و صدای خاص و ویژه خانه سبز انقدر ماندگار نمیشد. سایه خسرو شکیبایی روی تمام این سریال سنگینی میکند، اما خانه سبز با تمام درخشش شکیبایی فقط سریال او نیست. کنار رضا صباحی وکیل دعاوی شاعرپیشهای که آرزو داشت نویسنده رمانهای هزار صفحهای شود یک شخصیت وجود داشت که مردم را شیفته خودش کرد. فرید جوان حواس پرتی که کلی آرزو داشت. کمی خلوچل مثل جد بزرگ که عکسش روی دیوار خانه رضا بود. نوجوانی که شبیه تمام نوجوانهای دوران خودش دوست داشت کسی شود و زن زندگیاش را خوشبخت کند. اما خیلی وقتها مسیر را اشتباه میرفت. اما قلب پاک و خوشبینی مفرطش در نهایت او را نجات میداد، با فرید مردم ایران رامبد جوان را شناختند و ستایش کردند. او هنوز که هنوز است برای اکثر مردم ایران فرید صباحی پاک و خوشقلب است.
کت جادویی | عماد
-
کارگردان: محمدحسین لطیفی
«کت جادویی» یکی از سریالها خاص و متفاوت تلویزیون ایران است، ایدهی اولیهاش درخشان است. داستان کتی است جادویی که مدام از آن جیبهای آن پول بیرون میآید بدون اینکه این روند هیچوقت متوقف شود. بله، این سریال هم در نهایت شعار پول خوشبختی نمیآورد سر میدهد اما حداقل مزیت کت جادویی این است که شعارش را در قالبی جذاب ارائه میکند. سریال دست روی یکی از آرزوهای همیشگی بشر یعنی ثروت بیاندازه میگذارد و خوب که او را با نمایش این ثروت سیراب کرد پند و اندرزش را میدهد. تماشاگر در قسمتهای اولیه سریال با آن همراه میشود و بعد که توسط نویسنده و کارگردان آماده شد پند و اندرز سریال به او عرضه میشود و او هم با آغوش باز آن را میپذیرد.
«کت جادویی» داستان مرد پولداری به نام اُسکویی (با بازی بهزاد فراهانی) است که صاحب کتی جادویی است. این فیلم مشکلات زیادی برای اُسکویی ایجاد کرده برای همین او تصمیم میگیرد این کت را به حسابدار حواس پرت شرکت یعنی عماد (با بازی رامبد جوان) تقدیم کند. رامبد جوان در کت جادویی نقش دشواری را به عهده داشت. او باید استحاله شخصیت عماد از یک جوان ساده و حواس پرت به مردی قدرتمند که همه چیز را نابود میکند به درستی از کار درمیآورد. بازی خوب و موثر رامبد جوان بود که شخصیت عماد را نجات داد و سریال کت جادویی را تبدیل به یکی از سریالهای بهیادماندنی تلویزیون کرد. عماد از آن شخصیتهای چند وجهی بود که حال و احوالش در سریال مدام دچار تغییر میشد. جوان توانست این تغییرات را با ظرافتی مثالزدنی به تصویر بکشد و از عماد شخصیتی بسازد که همه چیز را تجربه میکند و در نهایت به همان نتیجهای میرسد که اُسکویی رسید؛ بازگشت به یک زندگی فقیرانه اما آرام.
ولایت عشق | امین
-
کارگردان: مهدی فخیمزاده
«ولایت عشق» به چند دلیل میان کارهای تاریخی-مذهبی تلویزیون ایران کار متفاوتی است. اول آنکه دوران امامت امام هشتم شیعیان امام رضا (ع) به لحاظ سیاسی دوران پرآشوب و عجیبی است. دوم آنکه به واسطهی وجود حرم امام رضا (ع) در مشهد مردم ایران ارتباط عاطفی عمیقی با ایشان دارند و سوم این که زندگی و تصمیمات امام رضا (ع) بسیار خاص و متفاوت بوده (مثل قبول ولایت عهدی مامون)، این سه موضوع زندگی امام رضا (ع) را بسیار جذاب کرده است. به همین خاطر ولایت عشق تبدیل به یکی از سریالهای خاطرهانگیز تلویزیون شد که در بازپخشهای مختلف تماشاگران هم بارها و بارها به تماشای آن نشستند.
امین یکی از پیچیدهترین شخصیتهای دوران حکومت عباسیان بر ایران است. مورخان او را مردی جذاب و زیبا و در عینحال سست رای و بیبنیه توصیف کردهاند. او که توسط پدرش هارونالرشید بهعنوان خلیفه انتخاب شده بود کوشید با کنار زدن برادرش مامون پسر خودش را به جای خودش خلیفه کند که در این راه شکست خورد و کشته شد. بازی رامبد جوان در نقش امین بسیار جذاب است. او نقش یک خلیفه پرشور اما شکست خورده را با همان شور و حرارت سریالهای معاصرش بازی میکند. شور و حرارتی که باعث شده امین تبدیل به شخصیتی جذاب شود که هرچند حضورش در طول سریال چندان دوام پیدا نمیکند، اما در خاطره مردم میماند. درخشش رامبد جوان در این نقش تماشاگر را با وجوه دیگری از تواناییهای او آشنا کرد. تواناییهایی که نشان داد جوان میتواند در آثار تاریخی هم به اندازه آثاری که در دوران معاصر میگذرد خوب بازی کند. نقش امین بهعنوان یک تجربه بکر و متفاوت در کارنامه جوان باقی ماند و کلاس کاری او را بهعنوان یک بازیگر توانا ارتقا داد.
مسافران | فرید افروخته
-
کارگردان: رامبد جوان
یکی از ویژگیهای مهم رامبد جوان که او را از سایر کارگردانان و بازیگران هم دوره خودش متمایز میکند ایدههای خلاقانه اوست. ایدههایی که در اغلب موارد به نتایج درخوری ختم میشود. مسافران محصول همکاری او با پیمان قاسمخانی است که او هم در استفاده از ایدههای نوآورانه سابقهی درخشانی دارد. «مسافران» داستان سه موجود فضایی و یک روبات است که برای تحقیق به زمین میآیند و در خانه فرخ و فرید (با بازی حمید لولایی و رامبد جوان) ساکن میشوند.
رامبد جوان در سریال «مسافران» دو وظیفه را برعهده داشت. هم کارگردان بود هم بازیگر. رامبد جوان توانست از پس این دو وظیفه به خوبی بربیاید و اجازه ندهد تا گرفتاریهای کار کارگردانی بر بازی او تاثیر بگذارد. رامبد جوان در مسافران ایفاگر نقش فرید افروخته برادر کوچکتر خانواده است. مردی مبادی آداب و به شدت بااخلاق که از همسرش جدا شده و یک پسر دارد. بازی جوان در «مسافران» تفاوتهای بنیادینی با آثار پیشین او دارد. دیگر خبری از شور و حرارت این بازیگر نیست و جوان نقش فرید را با طمانینه خاصی بازی کرده است.
او برای اینکه میان شخصیت فرید با برادر بزرگترش فرخ که پیرپسری زخمت و بی ادب است تمایز قائل شود به نقش فرید اندکی ظرافت اضافه کرده تا این تفاوت به چشم بیاید. تفاوت رفتاری فرخ با فرید و نحوه مواجه فرید با اُمور روزمره که مبتنی بر عقل، انصاف و آرامش است جنبههای آموزشی سریال را هم به تماشاگر منتقل میکند و به او درباره بحران زیست محیطی که میتواند فاجعهآفرین باشد هشدار میدهد. در کل شخصیت فرید افروخته برای رامبد جوان تجربه جذاب و متفاوتی بود که باعث شد او نقش متفاوتی را بازی کند؛ نقشی که برای مخاطب تلویزیون هم تازگی داشت.
- بیشتر بخوانید
- خنده با چاشنی سیاست | برترین کمدی های سیاسی سینمای ایران
- معرفی بازیگران و نقد فیلم «چپ راست»
- برترینهای ویشکا آسایش | در مسیر موفقیت
فیلم های رامبد جوان
در بخش آخر نیز به معرفی فیلمهای «پسر آدم، دختر حوا » و «چپ راست» در ژانر کمدی و فیلم «گناهکاران» در ژانر پلیسی میپردازیم.
پسر آدم، دختر حوا | ناصر نیکخو
-
کارگردان: رامبد جوان
کمدی-رمانتیک به واسطه مشکلات ممیزی که در ایران وجود دارد هیچوقت نتوانست به عنوان یک زیر ژانر موثر خود را تثبیت کند. عشق در تمام این سالها با اینکه همه آن را تایید میکنند جز موضوعات خطرناک قلمداد میشده و کارگردانان به واسطهی اینکه نمیتوانستند تمام جنبههای آن را نمایش دهند با احتیاط به سراغ این موضوع میرفتند. رامبد جوان به واسطه تمایلی همیشگی که به نوگرایی داشت با جسارت تمام در دومین تجربه کارگردانیاش در سینما سراغ یک کمدی رمانتیک رفت و داستان رقابت دو وکیل به نامهای فرهود (با بازی رامبد جوان) و مینا (با بازی مهناز افشار) را روایت کرد که برای تصاحب یک دفتر وکالت به رقابت میپردازند…
رامبد جوان در یک مصاحبه اعلام کرد نقش ناصر را به اجبار و به دلیل پیدا نشدن بازیگر خودش بازی کرده است. او برای ایفای این نقش سراغ بازیگران بسیاری از جمله سیامک انصاری رفته، اما ظاهراً شرایط برای بازی این چهرهها مهیا نشده تا در نهایت خودش مجبور به بازی در این نقش شود. ناصر یک مدیر میانی و دولتی است که به دلیل اختلاف با همسرش محبوبه (با بازی شیلا خداداد) میخواهد از او جدا شود. در این فیلم هم رامبد جوان از فرمول سریال «مسافران» استفاده کرده و با تفکیک حوزه کارگردانی از بازیگری موفق شده از عهده هر دو کار به خوبی بربیاید. رامبد جوان در «پسر آدم، دختر حوا» هم همان استراتژی سریال «مسافران» را پی گرفته است؛ یک بازی به اندازه و پخته در نقش مردی ذاتاً محافظه کار. «پسر آدم، دختر حوا» در کارنامه کاری رامبد جوان از این جهت فیلم مهمی است که توانست زمینه را برای کارگردانی بهترین فیلمش یعنی «ورود آقایان ممنوع» فراهم کند.
گناهکاران | سرگرد نادر روانگر
-
کارگردان: فرامرز قریبیان
«گناهکاران» قرار بود یک فیلم پلیسی متفاوت به سبک آثار پلیسی سینمای آمریکا باشد. فیلمی قهرمانپرداز با شخصیتهای تلخ به سبک نوآرهای دهه چهل میلادی. فیلم داستان پلیسی تک رو به نام سرگرد تدین (با بازی فرامرز قریبیان) را روایت میکند که پرونده یک قتل به او محول میشود. پروندهای پیچیده که پیدا کردن قاتل در آن با مشکلات زیادی مواجه میشود… «گناهکاران» بهعنوان آخرین فیلم فرامرز قریبیان در مقام کارگردان موفقیتهای زیادی به دست آورد و کاندیدای جوایز متعددی شد. این فیلم برای رامبد جوان هم یک دستاورد به حساب میآید. بازی در نقش سرگرد روانگر سرانجام رامبد جوان را به سیمرغ بلورین بازیگری رساند.
نقش سرگرد نادر روانگر متفاوتترین نقشآفرینی رامبد جوان تا به امروز است. یک نقش جدی و پیچیده که هیچ رگهی طنزی در آن وجود ندارد. رامبد جوان این نقش را با آرامش بازی میکند. لحنش سرد است و در طول فیلم صورتش را اخمی پوشانده که حکایت از گذشته تلخ این پلیس دارد. او در مقابل بازیگران با تجربه فیلم که برخی از آنها مانند قطبالدین صادقی پیشینه تئاتری قدرتمندی دارند کم نمیآورد؛ فرامرز قریبیان بازیگر بسیار خوب و باسابقهای است. از آن بازیگرهای جذابی که میتواند با تکیه بر قدرت بازیگریاش تمام کاراکترهای فیلم را تحتتاثیر قرار دهد. اگر بازیگر مقابلش نتواند به خوبی او بازی کند خیلی زود محو میشود. اما این اتفاق برای رامبد جوان در گناهکاران نیفتاده و او توانسته با تکیه بر هوش ذاتی و پیشینه خوبش از پس این نقش متفاوت آن هم در برابر یک بازیگر قدیمی و توانا بربیاید. شاید خیلیها منتظر بودند تا رامبد جوان را در یک نقش جدی ببینند و عیار بازیگری او را محک بزنند. «گناهکاران» این فرصت را در اختیار تماشاگران قرار داد و باید اعتراف کرد که آنها را راضی از سالن سینما بیرون فرستاد.
چپ راست | بشیر کشاورز
-
کارگردان: حامد محمدی
«چپ راست» یکی از متفاوتترین کمدیهای سالهای اخیر است. یک کمدی سیاسی تمام عیار و جذاب که مناسبات سیاسی در جامعه ایران را با زبان طنز نقد میکند. نقدی صریح و گزنده که در دل خود پیامی روشن و واضح دارد. محمدی در این فیلم دلیل عقب ماندن ایران در برخی از حوزهها را دعواهای بیهوده جناحهای سیاسی کشور میداند. محمدی این نقد را به صراحت در فیلمش بیان میکند و شاید به دلیل همین لحن گزنده بود که فیلم چند سالی پشت خط اکران ماند و نتوانست مجوزهای لازم برای اکران را کسب کند. رامبد جوان با این فیلم به عرصهای که در آن تخصص دارد بازگشته است. او بعد از مدتها که درگیر اجرا و کارگردانی بود، در فیلم چپ راست موفق شده یک نقش جذاب کمدی دیگر را به کارنامهاش اضافه کند.
بشیر کشاورز یک چهره سیاسی تمام عیار است. یک جناح راستی متعصب که تمام آرزویش حضور در لیست راستترین راستها است. برای او راست گرا بودن بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی اهمیت دارد و به خاطر همین است که در طول فیلم با اصلان دهقان (با بازی پیمان قاسمخانی) درگیر میشود. رامبد جوان ویژگیهای متفاوتی مانند تک زبانی حرف زدن را به این شخصیت افزوده که باعث شده نقش بشیر جذابتر شود. در یک نگاه کلی میتوان گفت رامبد جوان در چپ راست به سنت بازیگری گذشته خود بازگشته است. او با یک اجرای برون گرا و انرژیک در برابر اجرای ساده و آرام پیمان قاسمخانی تضاد جذابی ایجاد کرده که به نفع کیفیت نهایی فیلم تمام شده است. اساساً بخش زیادی از موقعیتهای کمدی چپ راست از همین تضاد بین بشیر و اصلان سرچشمه میگیرد. یکی از بهترین سکانسهای فیلم که این تضاد را به خوبی نمایش میدهد و رامبد جوان هم در آن عالی بازی کرده، سکانس مصاحبه با خبرنگاران خارجی است که بیانگر توانایی رامبد جوان در ایفای نقش کمدی است.