نویسنده: جلال الدین بهرام
سال ۱۴۰۱ برای سینمای ایران سالی پر از بیم و اُمید بود. از یک طرف شرایط ملتهب جامعه در نیمه دوم سال فرصت را از بسیاری فیلمها که اُمیدی بسیاری به گیشهها و استقبال تماشاگران داشتند گرفت و از طرف دیگر فروش برخی از فیلمها نشان داد مردم هنوز به طور کامل از سینما قطع اُمید نکردهاند و اگر فیلمی توجه آنها را جلب کند حتماً به تماشای آن خواهند رفت. مانند سالیان قبل درصد زیادی از فیلمهای پرفروش سال ۱۴۰۱ متعلق به ژانر کمدی است. اما حضور چند ملودرام اجتماعی هم در جدول فروش نشان میدهد که مخاطبین سینما به فیلمهای غیر کمدی که کیفیت لازم را داشته باشند توجه ویژهای نشان میدهند. با نزدیک شدن به پایان سال ۱۴۰۱ نگاهی انداختهایم به پرفروش ترین فیلمهای امسال سینمای ایران.
انفرادی
-
کارگردان: مسعود اطیابی
-
بازیگران: رضا عطاران، احمد مهرانفر، مهدی هاشمی
-
میزان فروش: ۷۷٬۵۸۶٬۴۵۰٬۰۰۰ تومان
مسعود اطیابی در سالهای اخیر ثابت کرده سلطان گیشهها است و کاملاً بر سلیقه تماشاگر ایرانی احاطه دارد. فیلمهای او بارها و بارها رتبههای بالای جدول فروش را به دست آوردند و توانستند مخاطبان زیادی را به سالنهای سینما بیاورند. انفرادی هم از این قاعده مستثنی نبود. این فیلم با استفاده از یک تیم بازیگری جذاب و داستانی ساده و مفرح توانست توجه تماشاگران را جلب کند و بیش از ۷۷ میلیارد تومان فروش داشته باشد. بعد از تجربه موفق دینامیت همه انتظار داشتند که «انفرادی» هم تبدیل به فیلمی پرفروش شود اما شاید کمتر کسی فکر میکرد این فیلم صدرنشین جدول فروش سال ۱۴۰۱ باشد. با حضور انفرادی و بخارست در رتبههای اول و سوم جدول فروش بار دیگر ثابت شد که اطیابی کارگردانی باهوش است که نبض بازار را به خوبی میشناسد و بلد است با استفاده درست از عناصر سینمای عامهپسند فیلمهای پرفروش بسازد.
با فروش «انفرادی» بار دیگر این نکته که عطاران موفقترین بازیگر این سالهای سینمای ایران است به اثبات رسید. هیچ بازیگری به اندازه عطاران در سینمای ایران فیلم پرفروش نداشته است. مردمی که به سینما میروند کاری به کیفیت نهایی فیلمی که عطاران در آن بازی میکند ندارند و صرفاً به خاطر حضور عطاران در یک فیلم به تماشای آن مینشینند. به نظر میرسد عطاران گوهر کمیابی دارد که مردم را جذب میکند. بدون شک عطاران تنها ستاره این سالهای سینمای ایران است که حضورش فروش یک فیلم را تضمین میکند. بخشی از فروش شگفتانگیز انفرادی هم به همین موضوع برمیگردد. با فروش انفرادی عطاران بار دیگر نشان داد یگانه سوپر استار سینمای ایران است.
سگبند
-
کارگردان: مهران احمدی
-
بازیگران: امیر جعفری، بهرام افشاری، نازنین بیاتی
-
میزان فروش: ۴۲٬۱۴۷٬۸۲۷٬۰۹۴ تومان
تماشاگران پیگیر سینما و تلویزیون مهران احمدی را با نقش بهبود فریبا سریال پایتخت به خاطر میآورند. جنگلبان ساده و شجاعی که داماد خانواده معمولی بود. مهران احمدی یکی از بهترین بازیگران سالهای اخیر سینمای ایران است که حضور مستمری در سینما و تلویزیون داشته است. توانایی بالای احمدی در ایفای نقشهای متفاوت باعث شده تا او هم در فیلمهای سینمای موسوم به بدنه بازی کند و هم مورد توجه کارگردانان جریان روشنفکری سینمای ایران قرار بگیرد. مهران احمدی اما خودش را محدود به حضور در جلوی دوربین نکرد و خیلی زود تصمیم گرفت آستینها را بالا بزند و سراغ فیلمسازی برود.
احمدی برای ساخت اولین فیلمش سراغ ژانر کمدی رفت. «مصادره» برخلاف بسیاری از فیلمهای کمدی سینمای ایران فیلم بیکیفیتی نبود و مشخص بود که در ساخت آن دقت و وسواس زیادی به کار رفته است. «مصادره» تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران شد و زمینه را برای ساخت دومین فیلم مهران احمدی مهیا کرد. «سگبند» برخلاف «مصادره» فضای سادهتری داشت و داستانش میتوانست طیف وسیعی از مخاطبان سینمای ایران را با خود همراه کند. از طرف دیگر احمدی در فیلم قبلیاش نشان داده بود کارگردانی فیلم کمدی را بلد است و میتواند شوخیهای فیلمنامه را به خوبی اجرا کند. اکران نوروزی فیلم و تبلیغات خوب هم باعث شد تا سگبند فروشی رویایی داشته باشد و تبدیل به دومین فیلم پرفروش سال ۱۴۰۱ شود. اگر «انفرادی» که از حضور تنها ستاره این سالهای سینمای ایران عطاران استفاده میکرد نبود «سگبند» پرفروشترین فیلم سال میشد. اما فروش ۴۲ میلیارد تومانی سگبند هم بسیار خوب است و میتواند جایگاه مهران احمدی را بهعنوان کارگردان کمدیهای پرفروش تثبیت کند.
بخارست
-
کارگردان: مسعود اطیابی
-
بازیگران: حسین یاری، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان
-
میزان فروش: ۴۱٬۲۱۷٬۵۴۰٬۹۵۰ تومان
«بخارست» خیلی بدشانسی آورد. شاید اگر اطیابی این فیلم را پیش از اتفاقات شش ماهه دوم سال ۱۴۰۱ اکران میکرد بخارست تبدیل به پرفروشترین فیلم سال میشد. اما بخارست پشت خط اکران ماند تا در زمانی اکران شود که مردم چندان حوصله سینما رفتن نداشتند. اما با تمام این احوال فیلم اطیابی توانست از مرز چهل میلیارد تومان فروش هم عبور کند و تبدیل به سومین فیلم پرفروش سال شود. «بخارست» داستان مردی بنام جلال (با بازی حسین یاری) است که فروشگاه لوازم خانگی دارد. طی یک سفر به ترکیه زندگیاش توسط برادر سربه هوایش جلیل (با بازی پژمان جمشیدی) و پدرش (با بازی وحید نیکخواه) از بین میرود. جلیل طی یک اتفاق با پسر یکی از مدیران سیاسی (با بازی امیرحسین آرمان) آشنا میشود که این آشنایی سرآغاز اتفاقاتی تازه برای این دو برادر است…
فروش بالای فیلم بخارست بار دیگر ثابت کرد تا اطلاع ثانوی فرمولهای اطیابی برای ساخت یک کمدی پرفروش جواب میدهد. اینکه از میان سه فیلم اول جدول فروش دوتای آنها به اطیابی تعلق دارد معنای مشخصی میدهد. «بخارست» مانند تمام فیلمهایی که اطیابی در سالهای اخیر ساخته است داستان ساده، موقعیتهای طنز جذاب و تیم بازیگری مشهوری دارد که باعث فروش فیلمهای اطیابی شدهاند. درست اجرا کردن این فرمول ساده کار بسیار سختی است. اگر بنا بود هرکسی بتواند از این فرمولها به راحتی استفاده و آنها را به خوبی اجرا کند تمام فیلمهای سینمای ایران پرفروش میشد. استفاده از این فرمولها تخصصی میخواهد که هر کسی از این تخصص برخوردار نیست. با توجه به این توضیحات اطیابی تا اطلاع ثانوی مهمترین کارگردان سینمای عامه پسند ایران است. کارگردانی که میتواند با فیلمهای کمدی که میسازد فروشی نزدیک به صد و بیست میلیارد تومان را رقم بزند، یقیناً کارگردان مهم و تاثیرگذاری است.
پسر دلفینی
-
کارگردان: محمد خیراندیش
-
صدا پیشگان: نادر سلیمانی، ثریا قاسمی، ناهید امیریان
-
میزان فروش: ۲۳٬۱۱۵٬۰۷۴٬۵۰۰ تومان
شاید تا چند سال پیش کمتر کسی فکر میکرد بتوان در ایران فیلم انیمیشن ساخت چه برسد به اینکه یک انیمیشن ایرانی را در سینماهای برخی از کشورها هم اکران کرد. اما در سالهای اخیر انیمیشنهای ایرانی به آن درجه از پیشرفت رسیدهاند که ردپای آنها را در رتبههای بالای جدول فروش میبینیم. «پسر دلفینی» اما توانست هم تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال در سینمای ایران شود و هم اکران موفقی را در خارج از کشور پشت سر بگذارد. اگر بنا باشد فروش داخلی و خارجی فیلمها را مدنظر قرار دهیم «پسر دلفینی» پرفروشترین فیلم سال است. اما با در نظر گرفتن جدول فعلی هم کسب رتبه چهارم برای یک انیمیشن اتفاق بزرگ و بیسابقهای است. با توجه به اینکه سابقه ساخت انیمیشن در ایران چندان زیاد نیست و کودکان و نوجوانان ایرانی هم به انیمیشنهای روز دنیا دسترسی دارند چنین فروشی کاملاً اُمیدوارکننده است.
برخلاف بخشهای دیگر سینمای ایران، انیمیشن ایرانی پیشرفت خوبی کرده است. چه به لحاظ داستانی و چه به لحاظ کیفیت فنی سینمای انیمیشن ایران با گذشتههای دور قابل قیاس نیست. تماشای آثاری مانند «پسر دلفینی» کاملاً تماشاگر را اُمیدوار میکند که در آیندهای نه چندان دور محصولات انیمیشنی ایرانی قابلیت رقابت با آثار خارجی را پیدا میکنند. «پسر دلفینی» توانسته مانند انیمیشنهای خوب دنیا مضمون و پیام مدنظر سازندگانش را در قالب یک داستان سرگرم کننده به مخاطب ارائه کند. همین نحوه داستانگویی نشان میدهد سازندگان این فیلم با الهام گرفتن از ساختار کلی انیمیشنهای روز دنیا توانستهاند فیلمی بسازند که به لحاظ کیفی به آنها نزدیک باشد. با همه این توضیحات به نظر میرسد سینمای انیمیشن ایران تازه در ابتدای راه قرار دارد و با تمام پیشرفتهایی که داشته هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارد.
علفزار
-
کارگردان: کاظم دانشی
-
بازیگران: پژمان جمشیدی، سارا بهرامی، ستاره پسیانی
-
میزان فروش: ۲۲٬۱۱۲٬۸۳۲٬۰۰۰ تومان
«علفزار» اولین فیلم غیر کمدی پرفروشترین فیلمهای سال است. تا قبل از اکران اولیه فیلم در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر هیچکس تصوری درباره فیلم نداشت و تماشاگرانی که اخبار فیلمها را پیگیری میکنند صرفاً میدانستند علفزار موضوع ملتهبی دارد. «علفزار» با اقتباس از یک حادثه واقعی داستان ورود ۶ مرد به یک جمع خانوادگی را روایت میکند که به یک فاجعه ختم میشود. کاظم دانشی در اولین تجربه کارگردانیاش موفق میشود یک درام ملتهب دادگاهی سطح بالا بسازد که داستان پرتنش خود را به خوبی روایت میکند. در طول تماشای فیلم تماشاگران به طور کامل درگیر داستان میشوند و مدام منتظر هستند تا ببینند سرنوشت قهرمانان داستان به کجا میرسد.
فیلم گروه بازیگران بسیار خوبی دارد. پژمان جمشیدی بهعنوان بازیگر اصلی این درام ملتهب درخششی خیرهکننده دارد و موفق میشود تصویری متفاوت از فیلمهای کمدی که قبل از این بازی کرده ارائه دهد. سارا بهرامی هم در نقش زنی آسیبدیده که دچار فروپاشی عصبی شده بازی درخشانی انجام میدهد. بهطور کلی باید گفت گروه بازیگران علفزار مهمترین نقطه قوت فیلم هستند و کاظم دانشی با این فیلم نشان میدهد توانایی بالایی در گرفتن بازیهای درخشان از بازیگران فیلم خود دارد.
اینکه چرا میان فیلمهای غیرکمدی سینمای ایران در سال ۱۴۰۱ علفزار مورد توجه مردم قرار گرفت و توانست فروش بالای بیست میلیارد تومان را تجربه کند پرسش مهمی است تا با پاسخ به آن بتوان تحلیل بهتری از سلیقه تماشاگر ایرانی ارائه کرد. علفزار یک درام کلاسیک است که روی خطوط قرمز سینمای ایران حرکت میکند و داستانش را با دقت و جزئیات به خوبی روایت میکند. چنین فیلمی برای تماشاگر ایرانی تازگی دارد و او را ترغیب میکند تا برای تماشای آن به سالنهای سینما بیاید. راز موفقیت «علفزار» را باید در همین موضوع جست و جو کرد. جسارت کارگردان در روایت یک داستان جذاب و متفاوت به شکلی که تماشاگر هنگام تماشای فیلم لذت کامل را ببرد باعث فروش این فیلم شده است.
- بیشتر بخوانید
- نقد فیلم «تی تی» | ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
- نقد و بررسی فیلم «ملاقات خصوصی» | مسیری تازه از دل الگوهای تکرار شده
- نقد «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار | راوی رنج زنان ایرانی
تیتی
-
کارگردان: آیدا پناهنده
-
بازیگران: پارسا پیروزفر، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا
-
میزان فروش: ۲۱٬۵۴۵٬۰۹۳٬۵۰۰ تومان
آیدا پناهنده را با ملودرامهای روانکاوانه و زنانهاش به یاد میآوریم. با فیلمهایی که میکوشد راوی مصائب زنان ایرانی باشد بدون اینکه به دام شعارزدگی بیاُفتد. ساختار فیلمهای پناهنده و فرم روایی آنها به شکلی است که آثارش را تبدیل به فیلمهایی تماشاگرپسند نمیکند. به همین خاطر است که قرارگرفتن تیتی در بالای لیست فیلمهای پرفروش تعجببرانگیز است. تیتی داستان اُستاد فیزیکی بنام ابراهیم ساجدی (با بازی پارسا پیروزفر) است که حال جسمی وخیمی دارد و مشغول کار بر روی فرضیهای درباره پایان جهان است. او در بیمارستانی که در آن بستری است با دختری متفاوت و به لحاظ اخلاقی خاص به نام تیتی (با بازی الناز شاکردوست) آشنا میشود که مسیر زندگیاش عوض میکند….
درباره پرفروش شدن فیلمی مثل تیتی میتوان فرضیههای مختلفی را مطرح کرد و از زوایای مختلفی به چرایی پرفروش شدن این ملودرام خاص سینمای ایران پرداخت. اما مهمترین دلیل پرفروش شدن «تی تی» به بالا رفتن سطح سلیقه عمومی تماشاگران ایرانی برمیگردد. تماشاگران ایرانی در سالهای اخیر به واسطه رشد اینترنت و دسترسی آسان به فیلمهای روز دنیا آثار پیچیدهای که توسط کارگردان مهم و بزرگ جهان ساخته شدهاند را تماشا کرده و سلیقهاش ارتقا پیدا کرده است. همین موضوع باعث شده در میان فیلمهای در حال اکران هم دنبال آثاری باشد که به فیلمهای روز دنیا نزدیک باشند. تیتی چنین ویژگی دارد و با تکیه بر همین ویژگی است که موفق میشود تماشاگران را به سالنهای سینما بیاورد. موفقیت «تیتی» و فروش بالای بیست میلیارد تومانی این فیلم را بیش از هر چیز باید نتیجه ارتقا سطح سلیقه تماشاگران ایرانی دانست که در میان فیلمهای ایرانی هم به دنبال آثار خلاقانه میگردند.
ابلق
-
کارگردان: نرگس آبیار
-
بازیگران: الناز شاکردوست، بهرام رادان، هوتن شکیبا
-
میزان فروش: ۲۰٬۷۳۵٬۱۴۹٬۵۰۰ تومان
حالا باید به این نکته اذعان کرد که نرگس آبیار در ساخت ملودرامهای پرتنش که داستانی ملتهب دارند به درجه اُستادی رسیده است. «شبی که ماه کامل شد» نشان داد آبیار توانایی بالایی در روایت داستانهای پیچیده دارد. داستانهایی که تماشاگر را درگیر میکند و اجازه نمیدهد او برای یک لحظه هم پلک بزند. آبیار با سابقهی ادبی که دارد بلد است چگونه تماشاگر را با خود همراه داستانی کند که پیچیدگی خاصی هم ندارد. این توانایی آبیار در ابلق بیشتر از قبل خودش را نشان میدهد. او داستان ساده مرد بیماری بنام جلال ( با بازی بهرام رادان) که به دختر معصومی به نام راحله (با بازی الناز شاکردوست) نظر دارد را با پیچیدگی خاصی روایت میکند. همین نحوهی روایت داستان که در اجرا هم تشدید شده است باعث میشود تماشاگر از تماشای فیلم لذت ببرد و آن را به سایرین هم برای تماشا توصیه کند.
«ابلق» بسیار هوشمندانه و در زمان درستی اکران شد. فیلم درست قبل از التهابات شش ماهه دوم سال اکران شد و این فرصت را داشت که به خوبی دیده شود. شاید اگر فیلم در ماه دیگری اکران میشد انقدر دیده نمیشد. بازیگران «ابلق» همگی در این فیلم درخشان ظاهر شدهاند. الناز شاکردوست در همکاری مجددش با آبیار موفق میشود نقش یک زن معصوم را عالی بازی کند. بهرام رادان و گلاره عباسی (که به خاطر بازی در این فیلم سرانجام سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را کسب کرد) هم خوب هستند. اما گل سرسبد بازیهای فیلم بدون شک به هوتن شکیبا تعلق دارد که موفق شده کاراکتر متفاوت و جذاب جلال را عالی از کار در بیاورد. فروش بالای ابلق ثابت کرد یک فیلم اگر موفق شود داستان خود را به شکل متفاوتی تعریف کند بدون شک فروش مناسبی هم خواهد کرد.
دوزیست
-
کارگردان: برزو نیکنژاد
-
بازیگران: جواد عزتی، پژمان جمشیدی، هادی حجازیفر
-
میزان فروش: ۱۹٬۸۸۱٬۵۶۵٬۲۵۰ تومان
برزو نیکنژاد کارش را از ردههای پایین سینما آغاز کرد و خیلی زود توانست در صف کارگردانان مطرحی قرار بگیرد که توانایی اداره هر پروژهای را دارد. نیکنژاد که سابقه کار در سینما و تلویزیون را دارد و کارگردان پرکاری هم به حساب میآید با ساخت دوزیست شخصیترین فیلم خود را تا به امروز ساخت. به نظر میرسد تمام فیلمها و سریالهایی که نیکنژاد ساخته برای این بود که بتواند شرایط را برای ساخت دوزیست مهیا کند. دوزیست داستان سه دوست را روایت میکند که برای حل مشکلاتشان گاوصندوق همسایه پولدار خود (با بازی مانی حقیقی) را خالی میکنند. همه چیز طبق برنامه پیش میرود تا این که زن جوانی (با بازی الهام اخوان) وارد زندگی آنها میشود و سرنوشت این سه دوست را برای همیشه تغییر میدهد…
بدون شک «دوزیست» بهترین فیلم برزو نیکنژاد است. یک درام اجتماعی تلخ و تکان دهنده که تلاش میکند راوی آرزوها و حسرتهای نسل بازندهای باشد که هر چه بیشتر تلاش میکند کمتر به دست میآورد. بازی بازیگران فیلم عالی است. جواد عزتی در نقش یک جوان پایین شهری که چوب سادگیاش را میخورد بازی متفاوتی ارائه میدهد. هادی حجازیفر سرانجام از شر تیپ کمال ماجرای نیمروز خلاص میشود و در نقش پیرپسری به ظاهر گیج اما در باطن آب زیر کاه درخشان ظاهر میشود. پژمان جمشیدی، مانی حقیقی و سعید پورصمیمی هم از تجربه خود به خوبی استفاده میکنند و بهترین بازی خود در چند سال اخیر را انجام میدهند. دوزیست فیلم گرم و جانداری است. لحظات احساسی و پرتنشی دارد که تماشاگر را درگیر میکند. تماشاگر ایرانی هم که شیفته فیلمهای گرمی از جنس «دوزیست» است با استقبال از آن موجبات فروش نوزده میلیاردی فیلم را مهیا میکند تا عوامل فیلم پاسخ مناسبی از گیشه دریافت کنند.
لوپتو
-
کارگردان: عباس عسگری
-
صداپیشگان: مرحوم حسین عرفانی، اکبر منانی، سعید شیخزاده
-
میزان فروش: ۱۸,۷۶۷,۹۰۷,۵۰۰تومان
حضور «لوپتو» به عنوان دومین انیمیشن در جدول فروش امسال بیانگر موفقیت تمام و کمال این ژانر در سال ۱۴۰۱ است. «لوپتو» فضای شاد و مفرحی دارد. انیمیشنی است سه بعدی و رنگارنگ با داستانی هیجانانگیز و جذاب که میتواند تمام کودکان ایران را سرگرم کند. اما شاد و مفرح بودن مهمترین ویژگی این انیمیشن نیست. داستان «لوپتو» در کرمان اتفاق میاُفتد و پر است از عناصر بومی این شهر. عسگری به قدری درست و دقیق از این عناصر استفاده کرده است که اگر فیلم را در هر کجای ایران و جهان نمایش دهیم مشخص میشود این انیمیشن را یک کارگردان کرمانی ساخته است.
از طرف دیگر موضوع فیلم که درباره ساخت اسباب بازی است به خودی خود انقدر جذاب هست که مخاطب خردسال به سینما بکشاند و باعث فروش فیلم شود. موفقیت «لوپتو» بار دیگر نشان داد انیمیشن ایران گام بزرگی به پیش برداشته است. حالا فعالین این حوزه میتوانند ادعا کنند آثارشان با تکیه بر ویژگیهای بومی به چنان کیفیتی رسیده که میتواند با نمونههای خارجی رقابت و برابری کند. البته که این فقط یک ادعای صرف نیست و حضور دو انیمیشن در میان ده فیلم پرفروش سال این موضوع را اثبات هم میکند.
ملاقات خصوصی
-
کارگردان: اُمید شمس
-
بازیگران: پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر
-
میزان فروش: ۱۷۴۴۷۸۱۳۲۵۰تومان
«ملاقات خصوصی» از همان اولین اکرانش در زمان جشنواره فیلم فجر جنجالی شد. امیر بنان تهیه کننده فیلم بر سر اعلام بهترین فیلم از نگاه تماشاگران با مسئولان برگزاری دچار اختلاف شد و فیلم را از بخش مسابقه بیرون کشید. از طرف دیگر فیلم ملاقات خصوصی در اوج التهابات شش ماهه دوم سال کشور اکران شد. یعنی درست زمانی که ذهن مردم انقدر مشغول مسائل دیگر بود که کسی حوصله سینما رفتن نداشت. اما با گذشت زمان و فروکش کردن التهابات میزان فروش ملاقات خصوصی هم بالا رفت و در مدت کوتاهی توانست خود را به رتبه دهم جدول فروش برساند.
«ملاقات خصوصی» یکی از متفاوتترین ملودرامهای سینمای ایران در سالهای اخیر است. اُمید شمس در این فیلم موفق شده داستان عاشقانهاش را به شکلی تعریف کند که برای تماشاگر ملموس باشد. از طرف دیگر این کارگردان موفق شده به شکل اُستادانهای فضای داخل زندان را دقیق و درست از کار در بیاورد. بازی بازیگران فیلم هم همگی بالاتر از استانداردهای سینمای ایران است. اُمید شمس به شکل هوشمندانهای بخشی از وقایع زندگی شخصی خود را هم وارد داستان کرده که باعث هر چه جذابتر شدن آن شده است. نکته قابل تامل دیگر دربارهی «ملاقات خصوصی» ریتم آن است که لحظهای از دست نمیرود و تماشاگر به هنگام تماشای این فیلم دو ساعته خسته نمیشود. تمام این ویژگیها از ملاقات خصوصی فیلمی جذاب با اجرایی متفاوت ساخته که تماشاگران را ترغیب میکند تا به تماشای آن بنشینند و به دیگران هم توصیه کنند که برای تماشای این فیلم به سالنهای سینما بیایند.