نقد و بررسی فیلم «عبور» Passing | تو خود باش من عبور می‌کنم

نویسنده : علی زنداکبری

اولین ساخته بازیگر سرشناس هالیوود، اثری پر چالش است، “ربکا هال” موضوع (پسینگ یا عبور نژادی) را دستمایه اثر خود قرار داده، این واژه به گروه نژادی مربوط می شود که یا از چند تبار مختلف اند و یا رنگین پوستانی هستند که می توانند با نژاد سفید پوست همسان گردند. موضوعی که در کمتر فیلمی به این صراحت به آن پرداخته شده است و قاعدتا در بین موضوعهای نژادپرستی سفید پوست/سیاه پوست دیده نشده است. عبور نژادی تنها مربوط به تغییر رنگ نیست بلکه به اثرات روحی و روانی و چالش‌های رفتاری افرادی که با نفی نژاد اصلی خود دچار سردرگمی‌ها و پریشانی‌های شخصیتی می گردند ارتباط پیدا می‌کند.

تعبیر سیاه/سفید در کلیه اجزاء فیلم با صراحتی مثال زدنی وجود دارد، تم داستان فیلم بر اساس اختلافات نژادی سیاه پوستان و سفید پوستان بنا شده است، فیلم به طرزی موکدانه به طریقه سیاه و سفید فیلمبرداری شده و حتی پوستر و نوشته‌های روی آن نیز سیاه و سفید کار شده است. اما چالش اصلی آن است که خود کارگردان سفید پوست است و به وضوح عدم برقراری ارتباط او با کاراکترهایش فیلم و بیننده اش را دچار سردر گمی می کند.

passing

فیلم با به تصویر کشیدن “ایرنه ردفیلد/آیرین”( با بازی تسا تامپسون) روایت خود را آغاز می کند او پس از خرید روزانه و برای استراحت و دوری از گرما به کافه هتلی در محله سفید پوستان پناه می برد و در آنجا به صورت اتفاقی دوست دوران تحصیل خود “کلر بلیو”(روث نگا) را ملاقات می‌کند که هرچند کلیر او را به خوبی و زود به یاد می آورد اما آیرین برای به یاد آوردن دوست قدیمی خود به کمی زمان نیاز پیدا می کند که علت آن تغییر رنگ پوست کلر است ( در فیلم به وضوح هیچگاه به چگونگی این تغییر رنگ اشاره نمی شود) چراکه قرار نیست اهمیت چگونگی این تغییر برجسته گردد بلکه هدف بررسی تغییر ساختار روحی/روانی کلیر و اثرش بر محیط پیرامونش است، سرگشتگی این تم از اتفاقات ابتدایی فیلم آغاز می گردد.

کارگردان بی مقدمه با چند صحنه سعی به برقراری ارتباط بین دو کاراکترش می کند، هر دو با گذشت زمان تغییرات زیادی داشته‌اند کلیر به جامعه سفیدپوستان پیوسته و با مرد پولدار و سفیدپوستی ازدواج کرده( که نژادپرست نیز هست) و دختری سفید پوست دارد و آیرین با پزشکی سیاه پوست ازدواج نموده و دو پسر دارد. دیالوگ‌های این دو به همراه رفت و برگشت‌های خاطرات نوستالژیک‌شان نوعی حس حسادت را از سوی کلیر و دلخوری/خشم را از سوی آیرین به همراه دارد، کلیر به بازگشت و زندگی دوباره با جامعه سیاهپوستان می‌اندیشد، در حالیکه همزمان به فخر فروشی نوع زندگی خود به دوست قدیمی اش نیز می‌پردازد و آیرین درگیر این موضوع است که چرا کلیر باید خود را به جامعه سفیدپوستان وارد کند؟ هرچند در ادامه نگاه آرمان گرایانه‌ی آیرین به او ثابت می کند قضاوت کردن کلیر اصولا کار چندان منطقی نبوده چراکه حتی گرایش جامعه سیاهان به کلیر به خاطر سبک انتخاب شده‌اش برای زندگی، مورد توجه و جذاب است.

کارگردان در تعلیق میان اختلافات نژادی و یا واکنش‌های انسانی نسبت به آن، ریتم و تم کارش را در روند تعریف داستان ناهمگون می کند، مثلا تاکید ابتدای فیلم بر گرمای هوا و یا درگیری لفظی/حسی آیرین و همسرش بر سر هوای سرد در هنگام رانندگی و نحوه انعکاس‌شان که قرار است از گرمای گذشته دوستی دو همکلاس و یا سرمای تدریجی روابط یک زوج صحبت کند، به اصطلاح در نمی آید و تماشاگر ناخودآگاه آنها را اضافه می بیند، فیلم از لحاظ بصری حول محور خانواده آیرین می گردد ولی از درون نگاهش به کلیر است، به نظر گاه، ربکا هال آنقدر شیفته قابش است که از گسترش شخصیت‌هایش باز می‌ماند.

عبور

در مجموع فیلم اما اثر قابل احترامیست چراکه در مجموع قدرت همراهی خود را به تماشاگرش تحمیل می کند و در انتها نیز او را با پایانی قابل قبول غافلگیر می‌کند. فیلمبرداری “ادو ارد گراو” که سابقه کار در فیلم‌های مهمی همچون”هدیه”، “سوئیت فرانسوی” و “مردی مجرد” را دارد با فیلترهای سیاه و سفیدش و زوایای مناسب برای نورپردازی، قاب‌های چشم‌نوازی را به بیننده هدیه می‌کند، ترکینگ‌های(حرکت افقی دوربین وتعقیب یک کاراکتر) چند باره او برای تداعی نمودن احساس‌های مختلف آیرین ( غم، انتظار، نا امیدی و … ) در پیاده‌رو منتهی به منزلش با میزانسن خوب کارگردان، حس همدلی را با آیرین به مقدار کافی ایجاد می‌کند. موسیقی متن سبک “جز” فیلم علیرغم نت‌هایی تک‌ساز در یاد می‌ماند و عمق شخصیت‌های فیلم را قابل دسترس می‌کند. “دوونته هاینس” تداعی تنش‌های کاراکترها را به خوبی با قابلیت‌های بالفعل فیلمنامه ترکیب نموده تا جائی که بیننده چالش‌های “عبور” درونی هر کاراکتر را به خوبی احساس می کند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. cinemats می گوید

    خیلی مطلب خوبی بود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.