نگاهی به شهر مشهد در سینمای ایران

نویسنده: سهراب صباغیان

مشهد به‌واسطه‌ی سابقه‌ی تاریخی و مذهبی، مهم‌ترین شهر برای تمام مردم ایران است. باحضور حرم مطهر امام رضا (ع) در این شهر و اُلفت و علاقه‌ی مردم ایران به امام هشتم شیعیان، مشهد همیشه کانون توجه مردم ایران با هر گرایش و طرز فکری بوده است. همین علاقه و مهر مردم ایران نسبت به این شهر که سابقه‌ای تاریخی و فرهنگی دارد باعث شده تا سینماگران ایرانی هم برای ساخت فیلم به این شهر توجه ویژه داشته باشند و فیلم‌های زیادی در این شهر بسازند.

فضای مذهبی مشهد که در ذهن و ضمیر ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد، در کنار فرم حرم مطهر امام رضا (ع) که با آن معماری باشکوه و مبهوت‌کننده به لحاظ تصویری هم بسیار جذاب و گیرا است. این جذابیت باعث شده سینماگران برای ساختن فیلم‌هایی با مضامین ملی و مذهبی به این شهر بروند و از این پیوند تاریخی و جذابیت بصری بهره کافی ببرند. همین موضوع سبب شده تا شهر مشهد بدل به مهم‌ترین شهر ایرانی در تاریخ سینمای ایران شود. شهری که آثار بسیاری درباره آن ساخته شده و باتوجه به جایگاهی که میان مردم ایران دارد، به نظر می‌رسد باز هم آثار زیادی در این شهر و درباره‌ی آن ساخته خواهد شد.

 

  کیمیا (۱۳۷۳)کیمیاا

کارگردان: احمدرضا درویش

«کیمیا» داستان عشق یک پدر به دخترش است. پدری به نام رضا (خسرو شکیبایی) که در شلوغی‌های جنگ اسیر شده و دخترش کیمیا (زهرا اُویسی) را از همان زمان ندیده است. دختری که حالا نزد پزشکی (بیتا فرهی) که دکتر زایمان او در زمان جنگ بوده و به شدت وابسته‌اش شده زندگی می‌کند. رضا بعد از نه سال برمی‌گردد تا دخترش را ببیند و پس بگیرد. تقابل رضا به‌عنوان پدر حقیقی کیمیا و شکوه، زنی که به این دختر نه‌ساله عشق می‌ورزد، پایه‌ی اصلی درام احمدرضا درویش را تشکیل می‌دهد.

نقش مشهد و حرم مطهر در تحول شخصیت اصلی فیلم و تصمیم فداکارانه‌ای که در رابطه با زندگی دخترش می‌گیرد، انکارناپذیر است. انگار هاله‌ی قدسی که به‌واسطه‌ی وجود حرم مطهر دور این شهر را فرا گرفته به کمک رضا (که هم‌ نام امام رئوف است) می‌آید تا او آن تصمیم فداکارانه پایانی را بگیرد و خیر و صلاح دخترش که در زندگی با خانم دکتر است را به منافع شخصی خودش ترجیح دهد. نقش مشهد در «کیمیا» بیش از هر چیز یک نقش عرفانی است. رضا در حرم مطهر دچار احوال عارفانه‌ای می‌شود که او را به سمت آن تصمیم فداکارانه پایانی سوق می‌دهد.

 

 به آهستگی (۱۳۸۴)به-آهستگی

کارگردان: مازیار میری

فیلم «به آهستگی» با شک آغاز می‌شود. به محمود (محمدرضا فروتن) کارگر جوش‌کار کارخانه راه‌آهن خبر می‌رسد که همسرش پری (نیلوفر خوش‌خلق) که درگیر بیماری عصبی است، از خانه گریخته است. محمود به جست‌و‌جوی پری می‌پردازد و در بدو امر به پاک‌دامنی پری شک می‌کند. اما بعد از مدتی پری برمی‌گردد و به محمود می‌گوید که به مشهد رفته و در این شهر دیگر احساس بیماری نمی‌کرده است. مازیار میری در این فیلم بر روی دو مفهوم شفا و قضاوت به‌عنوان مفاهیمی شیعی که با امام رضا (ع) پیوند خورده است، تاکید می‌کند.

پری در این فیلم همان بنده خالصی است که با خلوص نیت از دایره‌ی ممکنات عبور می‌کند و با توسل و توکل پا در وادی اعتقادات می‌گذارد. فیلمنامه‌ی دقیق و پرجزئیات پرویز شهبازی که موفق شده این مفاهیم را بدون ذره‌ای اغراق در دل یک فیلمنامه معمایی بگنجاند، از نقاط قوت به آهستگی است. در کنار این نباید از بازی درخشان دو بازیگر اصلی  فیلم یعنی محمدرضا فروتن در نقش شوهری شکاک و نگران و نیلوفر خوش‌خلق در نقش زنی مصمم و گذشت که باعث شدند مفاهیم دینی این فیلم به‌خوبی به تماشاگر منتقل شود.

 

 شب (۱۳۸۶)فیلم-شب

کارگردان: رسول صدرعاملی

«شب» در کارنامه‌ی کاری رسول صدرعاملی فیلم بسیار مهمی است. فیلم داستان گروهبانی ( امین حیایی) که باید یک زندانی (عزت‌الله انتظامی) را به مقصد برساند را روایت می‌کند. رسول صدرعاملی تا پیش از «شب»، فیلم دینی نساخته بود و همین موضوع باعث می‌شد تا بسیاری از بینندگان پیگیر آثار صدرعاملی درباره‌ی نتیجه‌ی نهایی کار، شک و تردیدهایی داشته باشند.

اما صدرعاملی در شب موفق شد فیلمی بسازد مبتنی بر پرسه که تمام ابعاد شهر مشهد با تمام بزرگی و عظمتی که به‌واسطه‌ی حضور حضرت امام رضا (ع) در این فیلم وجود دارد را نشان دهد. تاکید روی این موضوع که امام رضا (ع) امام تمام مردم است، باعث شد تا «شب» ابعاد جهان‌شمولی پیدا کند. همچنین این فیلم تماشاگران زیادی را درگیر مضمون خود که درباره‌ی (بزرگی و رافت امام هشتم شیعیان) کرده است.

«شب» یک بازی درخشان از امین حیایی در نقش گروهبانی مستاصل دارد که او را در حضوری رقبای قدرتمند به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد رساند و سبب شد او تولد دوباره‌ای داشته باشد. حضور مرحوم خسرو شکیبایی در یکی از جذاب‌ترین نقش‌های مکملی که بازی کرده است از دیگر یادگاری‌های فیلم رسول صدرعاملی است. شب به‌عنوان یک فیلم سینمایی موفق شد شهر مشهد و تاثیر آن را بر باطن‌های پاک را به‌خوبی نمایش دهد.

 

 هر شب تنهایی (۱۳۸۶)هرشب-تنهایی

کارگردان: رسول صدرعاملی

رسول صدرعاملی در «هر شب تنهایی» بر مفهوم شک تاکید می‌کند. عطیه (لیلا حاتمی) که نویسنده و مجری یک برنامه رادیویی است در آستانه‌ی مرگ قرار می‌گیرد و دکترها به او می‌گویند تا چهارماه دیگر بیشتر زنده نیست و همین موضوع باعث تردیدهایی در او شده است. دوماه هم از این چهارماه گذشته و او راضی به عمل جراحی نمی‌شود. عطیه و همسرش تصمیم می‌گیرند که به مشهد سفر کنند و عطیه در حرم امام رضا دختر کوچکی را پیدا می‌کند و پیدا کردن همین دختر باعث تحول او می‌شود.

رسول صدرعاملی در «هر شب تنهایی» موفق می‌شود مضمون تحول را در بستر یک داستان روان به ‌خوبی برای تماشاگر تبیین کند. پرسه‌های عطیه (با بازی بسیار خوب لیلا حاتمی) همراه با دخترک و کمک‌هایی که عطیه به این دختر می‌کند او را به درک دیگری از زندگی می‌رساند. درکی که ناشی از حضور در حرم مطهر امام رضا و انرژی مثبتی است که از حضور در این مکان مقدس می‌گیرد. صدرعاملی با ساخت این فیلم موفق شد تا اثری متفاوت درباره‌ی شهر مشهد بسازد که برای تماشاگر ایرانی که ارتباطی معنوی با این شهر دارد، جذاب باشد. صدرعاملی در این فیلم توانست به‌خوبی ارتباط حسی قدرتمند میان انسان ایرانی با مشهد مقدس را نمایش دهد.

 

 در انتظار معجزه (۱۳۸۷)در-انتظار-معجزه

کارگردان: رسول صدرعاملی

رسول صدرعاملی در فیلم «در انتظار معجزه» داستان زوجی به نام امیر و مهرانه (حمید فرخ‌نژاد و پریوش نظریه) را روایت می‌کند که مشکلات فراوانی با هم دارند اما حضور آنها در مشهد باعث ترمیم رابطه‌ی آنها می‌شود.. صدرعاملی این‌بار مشهد را در بستر یک ملودرام خانوادگی باز تعریف می‌کند. یک زوج ایرانی که با هم اختلاف شدیدی دارند، به مشهد می‌روند و تاثیر حضور در این شهر است که بر روی مشکل آ‌نها تاثیر مثبت می‌گذارد. در فیلم «در انتظار معجزه» جنس گره‌گشایی از زندگی مردم توسط امام رضا (ع) در قالب متفاوتی ارائه می‌شود و همین بیان متفاوت از یک موضوع که مسئله‌ی بسیاری از زوج‌های ایرانی است باعث جذابیت این فیلم شده است.

 

 دعوتنامه (۱۳۹۵)دعوتنامه

کارگردان: مهرداد فرید

«دعوتنامه» ساختاری اپیزودیک و روایتی غیرخطی دارد و داستان دزدی را روایت می‌کند که از زائران امام رضا (ع) دزدی می‌کند. فیلم در کنار این داستان که هسته‌ی مرکزی است، چند داستان فرعی را هم روایت می‌کند که در نهایت به داستان اصلی پیوند می‌خورند و ساختار فیلم را شکل می‌دهند. «دعوتنامه» باحضور دل‌انگیز حمیدرضا آذرنگ داستان تحول، توسل و گره‌گشایی توسط امام رئوف را به‌طور هم‌زمان روایت می‌کند. همچنین تبدیل به فیلم کوچک و بی‌ادعایی می‌شود که تماشاگر را درگیر علاقه‌ی ذهنی‌اش به امام رضا (ع) می‌کند و همین علاقه است که باعث می‌شود تماشاگر با حالی خوب  از سالن سینما بیرون برود.

 

 بدون قرار قبلی (۱۴۰۰)بدون-قرار-قبلیی

کارگردان: بهروز شعیبی

بدون قرار قبلی داستان دکتری به نام یاسمن (پگاه آهنگرانی) است که بعد از فوت پدرش به ایران و مشهد باز می‌گردد تا به وصیت‌نامه‌ی او عمل کند. فیلم بدون قرار قبلی بیش از هر چیز بر روی هویت فرهنگی مشهد و خراسان تاکید می‌کند و سعی می‌کند از ابعاد فرهنگی مشهد پرده بردارد و تاثیر فرهنگی حرم مطهر رضوی بر روی آن دسته از مردمی که با این فضا بیگانه هستند را نشان دهد. یاسمن باحضور در مشهد به ریشه‌های باطنی خودش برمی‌گردد و در سفری درونی که سفر به خویشتن خویش است، درک جدیدی از زندگی پیدا می‌کند. همین درک است که در نهایت زندگی او را تغییر می‌دهد و سبب می‌شود تا او انسان دیگری شود؛ انسانی که هیچ شباهتی به دختر اول فیلم ندارد. حضور جذاب پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در کنار ریتم خوب داستان از مهم‌ترین نکات آخرین فیلم بهروز شعیبی است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.