نویسنده: مازیار وکیلی
«زالاوا» شباهت چندانی به فیلمهای معمول سینمای ایران ندارد. فیلمی متعلق به ژانر وحشت است که میکوشد تماشاگر را در ترسی وهمناک و مالیخولیایی غرق کند. بنابراین جنس شخصیتپردازی در این فیلم با سایر فیلمهای سینمای ایران که اکثرا کمدی یا ملودرام هستند، تفاوت دارد. اگر در فیلمهای کمدی و ملودرام تلاش میشود بر روی وجوه فردی شخصیتها کار شود تا شخصیتهای فیلم برای تماشاگر ملموس شوند، در فیلمهایی از جنس «زالاوا» لازم است آن وجهی از شخصیتها برجسته شود که با فضای کلی فیلم هماهنگ است.
ما در این فیلم شاهد یک مثلث شخصیتی هستیم که هرکدام از اضلاع این مثلث بخشی از حال و هوای فیلم را تکمیل میکنند. این شکل متفاوت از شخصیتپردازی باعث میشود تا تماشاگر از آن زاویهای به شخصیتها نزدیک شود که مورد نیاز فیلم و حال و هوای کلی آن است. استوار احمدی، خانم دکتر و آمردانِ جنگیر هرکدام دیدگاه خاصی را دربارهی داستان متافیزیکی فیلم زالاوا نمایندگی میکنند. استوار احمدی نماد نگاه ماتریالیستی و عقلانی به جهان است و از همین زاویهیدید کل ماجرای وجود اجنه را منکر میشود. نگاهی که در نهایت میتوان آن را منطقیترین نگاه به این پدیدهی متافیزیکی دانست.
نوید پورفرج در زالاوا نقش استوار احمدی را که یک نظامی است، ایفا میکند. او مردی باصلابت، محکم و قدرتمند که هیچچیز برایش مهمتر از انجام وظایف محوله نیست. مهمترین وظیفهی او هم حفظ امنیت منطقهای است که او مسئولیت آن را برعهده دارد. بنابراین او چارهای ندارد جزء اینکه با روستاییان معترض محکم و مقتدر برخورد کند. همین برخورد محکم و مقتدر استوار احمدی هم باعث شده است که رابطهی او با روستاییان همیشه تنشآلود و ملتهب باشد.
از نظر روستاییان اُستوار احمدی فردی بیاعتقاد است که هدفی جزء تامین منافع شخصی خود ندارد. اما در سکانس طولانی حضور شبانهی او در خانهی سپاه بهداشت و در خلال گفتوگو با خانم دکتر وجوه دیگری از این شخصیت برای تماشاگر نمایش داده میشود که ریشه در دوران تلخ کودکی او دارد. با کشف این وجوه تازه تماشاگر نسبت به اُستوار احمدی احساس همدلی پیدا میکند. شخصیت او آمیزهای از صلابت و شفقت است به همین خاطر ما از یکسو ما با نظامی خشک و بیاحساسی طرف هستیم که هدفی جزء تامین امنیت روستا با زور سرنیزه ندارد و از طرف دیگر مرد تنهایی را میبینیم که در آتش عشقی که زندگی از او دریغ کرده است، میسوزد. کنار هم قرار گرفتن این دو ویژگی متضاد شخصیت استوار احمدی را تبدیل به یکی از پیچیدهترین شخصیتهای سالهای اخیر سینمای ایران میکند.
بازی در نقش چنین شخصیت پیچیدهای نیاز به دقت و توانایی بالایی دارد. نوید پورفرج در زالاوا موفق شده نقش اُستوار را با چنان دقت و ظرافتی ایفا کند که توازن هندسی و دقیقی میان هر دو وجه این شخصیت برقرار شود. پورفرج هنگامی که قرار است یک نظامی محکم و مقتدر باشد که امنیت روستا را تامین میکند؛ نگاههای خیره و تند دارد، با اقتدار و صلابت گام برمیدارد و اجازه نمیدهد اعتراضها بر روی تصمیمهای او تاثیر بگذارد.
- بیشتر بخوانید
- معرفی «زالاوا» | آبادی جنزده
- برترین فیلم های ترسناک سینمای ایران به بهانه اکران «زالاوا» | ضیافت هراس
- تصاویر اکران مردمی «زالاوا» باحضور پژمان جمشیدی و هدی زین العابدین
اما همین شخصیت وقتی که در برابر خانم دکتر قرار میگیرد، نگاههایی پر از عشق و تمنا دارد، لحن صحبت کردنش نرم و آرام و گام برداشتنهایش لرزان و نامطمئن میشود. مشخص است که پورفرج برای بازی در نقش استوار احمدی تحقیق و تمرین بسیاری کرده است. اگر لهجهی درست و دقیق پورفرج را به حساب کرمانشاهی بودن او بگذاریم، نمیتوانیم از کنار واکنشهای او که به اُستوار ویژگیهای کُردی میبخشد به سادگی بگذریم.
با بازی نوید پورفرج در زالاوا، استوار احمدی تبدیل به همان شخصیت پیچیده و چند وجهی شده که از ابتدا مدنظر کارگردان بوده است. یک پسر تنها و بیکس که از زندگی آموخته است برای بقا باید مقتدر بود. همین اقتدار بیش از حد استوار هم هست که راه گفتوگو با روستاییان را میبندد و تراژدی پایانی «زالاوا» را رقم میزند.