نقد فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی

این مطلب حاوی اسپویل است

نویسنده: احسان آجورلو

نگهبان شب آخرین فیلم رضا میرکریمی است که همان مسیر دیگر فیلم‌های او را می‌پیماید. فیلم‌های رضا میرکریمی همواره دارای داستان‌هایی هستند که به مکاشفه نفس شخصیت‌ها می‌پردازد. روند و چیدمان وقایع به شکلی تدارک دیده می‌شود که در نهایت شخصیت به دیدگاه متفاوتی از جهان نسبت به آغاز داستان می‌رسد. در این مسیر مخاطب همواره یک زندگی گذار و ساده را از زیر چشم می‌گذارند و در نهایت شخصیت‌های داستان با یک سادگی ناشی از ایمان به خواسته خود می‌رسند یا اگر نرسند به راحتی و بدون دلبستگی شدید و ناراحتی بزرگی مکان اولیه فیلم را ترک می‌کنند.

کافی‌ست داستان فیلم‌های «زیر نور ماه»، «اینجا چراغی روشن است» و «قصرشیرین» را به یاد بیاوریم تا ببینیم چگونه شخصیت‌ها به راحتی زیست می‌کنند و به راحتی از مکان اولیه خود جدا می‌شوند و با ایمانی عجیب به خودشان و کنش‌هایشان به دنبال زندگی خود می‌روند. «نگهبان شب» نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستان فیلم به مانند خیل بسیاری از اثار میرکریمی درباره یک جوان ساده‌دل است. رسول که برای کار از شهرستان به تهران آمده، با مهندس بهنام آشنا شده و برای نگهبانی از ساختمان‌های نیمه‌کاره او استخدام می‌شود. ساختمان، نیمه‌کاره و متروک است و فقط در روزهای محدودی برای راضی نگه‌داشتن سرمایه‌گذاران و جلب اعتماد بانک برای اعطای وام، فعالیت می‌کند.نگهبان شب

دایی که بنای ساختمان است، جذب سادگی و بی‌آلایشی رسول شده و واسطه ازدواج او با دختر کم‌شنوایش، نصیبه را فراهم می‌کند. رسول با نصیبه ازدواج می‌کند و در یکی از همان واحدهای ساختمان با نصیبه مشغول زندگی می‌شود. در این بین دایی کم کم به آلزایمر مبتلا شده و روند اضمحلال ذهنی و خاطرات او آغاز می‌شود. از طرف دیگر مهندس بهنام نمی‌تواند ساختمان را تکمیل کند و برای ادامه کار منتظر گرفتن یک وام کلان است. بهنام به رسول نزدیک می‌شود و سعی می‌کند رسول را به کارهای مهم‌تر وا دارد. رسول که پسر ساده و درست‌کاری‌ست، بی‌خبر از همه‌جا، پای چک‌های مهندس را امضا می‌کند و به زندان می‌افتد.

بعد از آزادی متوجه می‌شود که مهندس با سرمایه صندوق ذخیره فرهنگیان و دریافت پول‌های معلمان، متعهد شده تا این ساختمان‌ها را تکمیل کند ولی به مشکل خورده و دیگر قدرت مالی، برای ادامه پروژه را ندارد. به همین علت پول نزول کرده و برای فرار از پرداخت ربا رسول را جلو انداخته و در نهایت با جلب ترحم به خاطر رسول موفق شده ربا پول مورد نظر را ندهد. رسول آزاد می‌شود و کمک بهنام را نمی‌پذیرد و برای اجاره خانه مجبور می‌شود زمین‌های اجدادی خود را در شهرستان بفروشد تا بتواند با نصیبه در خانه‌ای به زندگی خود ادامه دهد. فیلم بدون فراز و نشیب خاصی پیش می‌رود و میرکریمی مانند همیشه در کارگردانی و دکوپاژ ساده و بی‌آلایش عمل می‌کند.

البته دقت وسواس‌گونه او در انتخاب لنز و زاویه دوربین صحیح او مانند گذشته مخاطب را با اثری شسته و رفته و تمیز مواجه می‌کند. به همین علت نیز سیمرغ بهترین کارگردانی جشنواره فجر را برای این فیلم دریافت کرد. دوربین به صورت کلاسیک روی سه پایه است و گهگاه روی دست حرکت می‌کند. فضاسازی درست و خلق اتمسفر عجیب شخصیت رسول در  برابر ساختمان نیمه‌کاره بسیار بزرگی که در آن ساکن است نیز از هنرنمایی‌های میرکریمی در خلق اتسمفر و انتقال آن به مخاطب است. اما جدا از تمام رمز و راز سینمایی که میرکریمی در آن حرفه‌ای عمل می‌کند.نگهبان شب

میرکریمی بازی گرفتن و بازیگردانی فوق‌العاده خود را نیز نشان داده است. همان‌طورکه در فیلم قصر شیرین از دو کودک خردسال چنان بازی گرفت که هیئت داوران جشنواره فجر را مجبور به تقدیر از کودکی خردسال کرد در این فیلم نیز میرکریمی با بازی گرفتن از تورج الوند در نقش رسول مجدد اثبات کرد که در بازیگردانی چیره دست است. اما هرچه از بازی درخشان تورج الوند صحبت کنیم باید به علی‌اکبر اصانلو نیز توجه کنیم. بازیگر نقش دایی که به خاطر بازی در همین فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. این امر نشان می‌دهد انتخاب میرکریمی برای نقش‌هایش تا چه میزان سنجیده است.

خرید بلیت نگهبان شب

اصانلو با بازی درخشان خود که سرشار از آرامش عجیبی بود موفق شد حتی نظر سخت‌گیرترین منتقدان را نیز جلب کند. فیلم نگهبان شب مجموعه متوازنی از تمام عناصر است که فیلم را آرام و ساده پیش می‌برد و در این سادگی و آرامی چرخش‌های ظریف دراماتیک رخ می‌دهند. میرکریمی در نگهبان شب نیز ثابت کرده که اهل جنجال در فیلم‌هایش نیست و بسیار آرام و ظریف روند داستان را پیش می‌برد.

محمد داوودی دیگر نویسنده فیلم نگهبان شب که پیشتر در قصر شیرین با میرکریمی سابقه همکاری داشت نیز با فضا و اتمسفر فیلم‌های میرکریمی کاملا آشنا شده و توانسته در این اثر نیز مانند قصر شیرین داستانی کم فراز و نشیب اما گیرا را برای مخاطب تدارک ببیند. محمد داوودی که برای فیلمنامه قصر شیرین سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را گرفته بود برای فیلمنامه نگهبان شب نامزد دریافت سیمرغ شد اما به آن دست پیدا نکرد.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.