نویسنده: جلالالدین بهرام
ژانر جنگی بهعنوان ژانری استراتژیک در سینمای ایران تا به امروز بسیار مورد توجه متولیان فرهنگی کشور قرار گرفته است و همه ساله فیلمهای زیادی در حوزه سینمای جنگ ساخته میشود. اما نکته شگفتانگیز این جاست که علیرغم ساخته شدن این همه فیلم جنگی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز فیلمهای اندکی با محوریت قهرمانان جنگ ساخته شدهاند. با یک جستوجوی ساده متوجه میشویم تنها ده تا دوازده فیلم وجود دارند که مستقیماً به کل یا بخشی از زندگی فرماندهان و قهرمانان جنگ میپردازند. این نکته زمانی عجیبتر به نظر میرسد که بدانیم بسیاری از نهادهای نظامی و غیرنظامی خودشان را متولی ساخت فیلمهای جنگی میدانند و با تمام توان از ساخته شدن فیلم در این ژانر حمایت میکنند.
زندگی فرماندهان و قهرمانان سالهای جنگ ظرفیت دراماتیک بسیار زیادی دارد. با توجه به اینکه بسیاری از مشاهیر و فرماندهان دوران جنگ از میان مردم کوچه و بازار برخواسته و تبدیل به قهرمانانی بزرگ شدهاند سوژههای بسیاری خوبی هستند که میتوانند در دستان فیلمسازانی کاربلد که اصول درام را به خوبی میشناسند تبدیل به قهرمانانی ملموس و دوستداشتنی برای مردم شوند. منتها فرآیند تبدیل این چهرهها به قهرمانانی که مخاطب آنها را دوست داشته باشد، نیازمند دیدی فراخ، رعایت اصول و قواعد دراماتیک و دوری از تاکیدهای بیمورد بر روی ویژگیهای مثبت این مشاهیر است. تجربه نشان داده است که اگر کارگردانان سینمای ایران بتوانند تصویری ملموس و انسانی از فرماندهان و قهرمانان دوران جنگ ارائه دهند، مخاطب هم استقبال خوبی از فیلمهای این حوزه میکند.
به طور کلی میتوان گفت سینمای ایران در ساخت آثار بیوگرافیک درباره قهرمانان جنگ بسیار ضعیف عمل کرده است و به لحاظ کمی و کیفی هنوز نتوانسته زندگی فرماندهان و قهرمانان دوران جنگ را آنطور که شایسته آنان است بیان کند. به بهانه اکران «غریب» که به زندگی شهید محمد بروجردی میپردازد نگاهی انداختهایم به فیلمهایی که درباره قهرمانان جنگ ساخته شدهاند. قابل ذکر است که علاقهمندان به خرید بلیت غریب میتوانند به سایت سینماتیکت مراجعه کنند.
به کبودی یاس
-
کارگردان: جوان اردکانی
-
بازیگران: داوود عینآبادی، محمد تقینژاد، علی بکائیان
«به کبودی یاس» به بخشی از زندگی شهید عبدالحسین برونسی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که فرماندهی تیپ ۱۸ جوادالائمه را بر عهده داشت میپردازد. این فیلم داستان برونسی، فرماندهای که لحظهای در انجام وظایف محوله تردید نمیکند را روایت میکند. برونسی از جبهه به شهر باز میگردد تا هم رزمان خود را در عملیات خیبر دور هم جمع کند تا به عملیات بدر بروند. اما هرکدام از هم رزمان برونسی مشکلاتی دارند که او باید قبل از عزیمت دوباره به جبهه این مشکلات را حل کند…
به کبودی یاس یکی از مهجورترین فیلمهای این لیست است که به واسطه نبود بازیگران مشهور اکران چندان موفقیتآمیزی هم نداشت و نتوانست آن طور که باید و شاید دیده شود. با تمام نکات مثبتی که در فیلم به چشم میخورد، به کبودی یاس به واسطه اغراق بیش از حد بر روی ویژگیهای مثبت شهید برونسی نتوانسته است قهرمانی ملموس و زمینی خلق کند که برای مخاطب جذاب باشد. جواد اردکانی به کبودی یاس را در حال و هوای دهه شصت ساخته و همین موضوع باعث شده فیلم برای مخاطبین امروزی که از سینمای جنگ نکات دیگری را طلب میکنند جذابیت چندانی نداشته باشد.
زندگی شهید برونسی انقدر جذابیت دراماتیک دارد که میتوان بر اساس زندگی این شهید یک فیلم موفق که با نیازهای امروز هم همخوانی داشته باشد ساخت. چه آنکه از زندگی این شهید چند کتاب تهیه شده که تمامی آنها از به کبودی یاس جذابتر هستند و میتوانند دستمایه خوبی برای کارگردانانی که قصد دارند به زندگی این شهید بپردازند باشند. در یک کلام باید گفت به کبودی یاس شاید فیلمی صادقانه باشد که با نیت مثبت ساخته شده است اما به دلیل فقدان عناصر جذابی که توانایی جذب مخاطب را ندارد نتوانسته تبدیل به فیلمی ماندگار در سینمای ایران شود.
چ
-
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
-
بازیگران: فریبرز عربنیا، بابک حمیدیان، سعید راد
شهید چمران یکی از جذابترین شخصیتهای جنگ هشت ساله ایران و عراق است. چریکی تحصیل کرده که از مواهب یک زندگی امن و آرام در ایالات متحده آمریکا گذشت تا به مبارزات انقلابی برای سرنگونی رژیم پهلوی بپیوندد. فیلم «چ» به حضور شهید چمران (با بازی فریبرز عربنیا) در کردستان برای پایان دادن به درگیریها در این اُستان میپردازد. شهید چمران که از طرف دولت موقت برای گفت و گو و صلح به کردستان آمده است از سوی شهید وصالی (با بازی بابک حمیدیان) فرمانده پاسداران مستقر در پاوه متهم به انفعال میشود. شهید چمران باید به طور هم زمان در چند جبهه بجنگد تا بتواند به درگیریهای کردستان پایان دهد…
«چ» را میتوان یکی از بهترین فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا در چند سال اخیر دانست. فیلمی که طراحی داستانی نسبتاً خوبی دارد و به لحاظ فنی یکی از فیلمهای سطح بالای سینمای ایران است. فیلم به لحاظ جلوههای ویژه بصری و میدانی یک اتفاق در سینمای ایران به حساب میآید و سکانس سقوط هلیکوپتر فیلم یکی از بهترین سکانسهای اکشن فیلمهای جنگی و نمونهای مثالزدنی از توانایی عوامل فنی سینمای ایران است.
«چ» بر خلاف فیلمهای چند سال اخیر حاتمیکیا از انسجام دراماتیک قابل قبولی برخوردار است و موفق شده با شخصیتپردازی حساب شده تصویر ملموسی از حوادث پرمناقشه آن سالهای کردستان پیش روی مخاطب بگذارد. با چ حاتمیکیا بار دیگر توانایی خود را در کارگردانی سکانسهای ملودراماتیک و اکشن اثبات کرد و نشان داد اگر فیلمنامه خوبی در اختیار داشته باشد میتواند مخاطب را به خوبی بر روی صندلی سینما بنشاند. اتفاقی که در فیلمهای بعدی این کارگردان تکرار نشد و حجم بالای شعارزدگی «بادیگارد» و «خروج» بار دیگر نشان داد برای ساختن یک فیلم جنگی خوب هم پیش از هر چیز به یک فیلمنامه خوب نیاز داریم.
ایستاده در غبار
-
کارگردان: محمدحسین مهدویان
-
بازیگران: هادی حجازیفر، امیرحسین هاشمی، ابراهیم امینی
با هر متر و معیار و تعریفی ایستاده در غبار یک اتفاق در سینمای ایران به حساب میآید. فیلمی جذاب و پیچیده که مرزهای میان یک فیلم مستند و داستانگو را برمیدارد و به تماشاگر فیلمی متفاوت عرضه میکند که تا کنون تجربه تماشای آن را نداشته است. «ایستاده در غبار» داستان زندگی جاویدالاثر احمد متوسلیان (با بازی هادی حجازیفر) را روایت میکند که در دوران کودکی و نوجوانی پسری است گوشهگیر و منزوی. اما در دوران جوانی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پیوستن به سپاه پاسداران تبدیل به یکی از قهرمانان جنگ ایران و عراق میشود.
موقعیت خاص احمد متوسلیان و وضعیتی که او در تاریخ ایران پیدا کرده است به محمدحسین مهدویان این فرصت را داده که نحوه روایت تازهای از زندگی این شهید داشته باشد. روایتی ظاهراً مستند اما کاملاً دراماتیک. مهدویان با این تمهید روایی و با فاصله گرفتن از شخصیت اصلی فیلم تصویری متفاوت از احمد متوسلیان ارائه میدهد. در ایستاده در غبار احمد متوسلیان انسانی است ملموس و زمینی که بدون اقدامات عجیب و پیچیده تبدیل به قهرمان میشود. در فیلم ما با وجوه مختلف شخصیتی احمد متوسلیان آشنا میشویم.
خشم و غضب او را میبینیم. با عطوفت و مهربانی او آشنا میشویم و حتی در لحظاتی از فیلم و درست در میدان نبرد با مرد نااُمیدی آشنا میشویم که سنگینی بار فرمانده بودن را روی شانههای خود حس میکند. همین چند وجهی بودن شخصیت احمد متوسلیان باعث شده که او تبدیل به یک انسان زمینی شود که برای تماشاگر ملموس و قابل درک است. اگر تماشاگر احمد متوسلیان «ایستاده در غبار» را دوست دارد به این خاطر است که او را درک میکند و میشناسد. مهدویان با ایستاده در غبار یکی از بهترین فیلمهای سینمای جنگ را ساخت و تماشاگر را به طور کامل با شخصیت جاویدالاثر احمد متوسلیان آشنا کرد.
زیباتر از زندگی
-
کارگردان: انسیه شاه حسینی
-
بازیگران: حامد کمیلی، محمود پاکنیت، مهوش صبرکن
بدون اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد ژانر جنگی در سینمای ایران ژانری مردانه تلقی شده است که زنان سینماگر ایرانی رغبت خاصی برای ساخت فیلم در این ژانر از خود نشان ندادهاند. هر چند در سالهای اخیر کارگردانانی مانند منیره قیدی و نرگس آبیار درباره جنگ فیلم ساخته و به نتایج درخور توجهی هم رسیدهاند. اما پیش از این دو کارگردان این انسیه شاهحسینی بود که با ساخت زیباتر از زندگی و فیلمهای دیگرش تلاش کرد نگاه زنانه را به سینمای جنگ وارد کند. زیباتر از زندگی روایتگر داستان زندگی یکی از فرماندهان مشهور و بزرگ دوران جنگ یعنی سیدحسین علمالهدی (با بازی حامد کمیلی) است. فرمانده سپاه هویزه که در سالهای ابتدایی جنگ به کمک مردم روستایی درگیر جنگ میرود و با کمک نیروهای جان بر کف ارتش بر دشمن بعثی حمله میکند…
انسیه شاهحسینی در زیباتر از زندگی تلاش کرده تا از سیدحسین علمالهدی قهرمان متفاوتی بسازد. فرماندهی با صلابت که هم معنا و مفهوم ایستادگی را درک میکند و هم عشق و محبت را میشناسد. اینکه آیا تلاشهای انسیه شاه حسینی در زیباتر از زندگی برای نمایش چهرهای متفاوت از شهید علمالهدی به بار نشسته است محل مناقشه است. فیلم علیرغم کوششهای خانم کارگردان برای ارائه یک تصویر جذاب از شهید فاقد کشش دراماتیک لازم برای جذب مخاطب است.
رفتار شخصیت شهید علمالهدی در بسیاری از مواقع تصنعی به نظر میرسد و کارگردان میان یک روایت ملودراماتیک یا حماسی سرگردان مانده است. با تمام این اشکالات اما کوشش شاهحسینی برای تزریق نگاهی متفاوت به سینمای جنگ قابل ستایش است. چه آنکه حضور کارگردانانی مانند شاه حسینی در سینمای جنگ بود که به سایر کارگردانان زن این جسارت را داد تا آنها هم به این حوزه ورود کنند و فیلمهای متفاوتی بسازند.
شب واقعه
-
کارگردان: شهرام اسدی
-
بازیگران: حمید فرخ نژاد، لادن مستوفی، حبیب دهقان نسب
دریاقلی سورانی متفاوتترین قهرمان جنگ ایران و عراق است. دریاقلی نه نظامی بود و نه کاری حماسی و ویژهای انجام داده بود، هر چند تاثیر کاری که دریاقلی سورانی انجام داد هزاران بار بیشتر از بسیاری کارهای حماسی دوران جنگ است. اگر تلاشها و اطلاع رسانی به موقع دریاقلی نبود آبادان سقوط میکرد. کاری که دریاقلی سورانی با یک دوچرخه ساده انجام داد مسیر جنگ را عوض کرد و ایران را از یک مهلکه خطرناک نجات داد. «شب واقعه» داستان دریاقلی سورانی (با بازی حمید فرخنژاد) را روایت میکند که بعد از آغاز جنگ خانواده خود را به بیرون آبادان منتقل میکند و به اوراق فروشی خود برمیگردد. بازگشت او به اوراق فروشی با اتفاقات تازهای همراه است که مسیر جنگ ایران و عراق را عوض میکند…
همه شهرام اسدی را با ساخت روز واقعه که یک درام عاشورایی بود به یاد میآورند. بسیاری تردید داشتند که شهرام اسدی در ساخت یک درام جنگی با محوریت یک قهرمان مردمی موفق شود. اما اسدی توانست از دریاقلی سورانی یک قهرمان ملموس و زمینی بسازد که در بزنگاهی حساس وجدان بیدارش به کمکش میآید و باعث میشود یکی از بزرگترین حماسههای دوران جنگ را رقم بزند. اسدی بیشترین تمرکز خود را بر روی کشمکشهای درونی دریاقلی میگذارد و میکوشد شخصیت او را با جزئیات دقیق و فراوان برای تماشاگر تبیین کند. بازی خوب بازیگر اصلی فیلم در کنار نگاه متفاوت شهنواز و اسدی که هر دو سابقه طولانی در سینما دارند باعث شده شب واقعه تبدیل به یکی از آثار متفاوت سینمای جنگ شود. فیلم البته در اکران آنطور که باید و شاید دیده نشد و نتوانست انتظارات را برآورده کند.
- بیشتر بخوانید
- نقد فیلم غریب ساخته محمدحسین لطیفی | درباره مسیح
- مرد هزار چهره | نگاهی به کارنامه بازیگری بابک حمیدیان
- نگاهی به فیلم هایی با محوریت قهرمانان جنگی | روایتی از سلحشوری و شکست
تک تیرانداز
-
کارگردان: علی غفاری
-
بازیگران: کامبیز دیرباز، امیررضا دلاوری، علیرضا کمالی
عبدالرسول زرین یکی از متفاوتترین قهرمانان جنگ ایران و عراق بود. تکتیراندازی توانا که شهید خرازی به سبب توانایی بالایش در شلیک به دشمن به او لقب گردان تک نفره داده بود. سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات گردان غواصان یونس لشکر امام حسین در خاطرات خود میگوید از شهید زرین شنیده است که بیش از ۲۰۰۰ هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانده است. عراقیها به سبب توانایی بالای زرین در تیراندازی به این شهید لقب صیاد خمینی داده بودند. «تکتیرانداز» داستان عبدالرسول زرین (با بازی کامبیز دیرباز) را روایت میکند که سرهنگی عراقی بنام قیوم راشد (با بازی علیرضا انصاری) مامور میشود تا او را از پا در بیاورد…
«تک تیرانداز» بیش از هر چیز تلاش میکند بر روی وجوه اخلاقی که شهید زرین را تبدیل به قهرمانی بزرگ کرده است تاکید کند. رابطه شهید زرین با پسری که آمده تا نزد او آموزش ببیند نشاندهنده همین نگاه اخلاقی است. در سکانسی از فیلم شهید زرین یکی از سربازان عراقی را هدف میگیرد اما چون سرباز عراقی در حال خواندن نماز است به او شلیک نمیکند. ویژگیهای همین سکانس را میتوان به کل فیلم تعمیم داد و نگاه کارگردان را به قهرمانش با تکیه بر این سکانس تبیین کرد. غفاری در این فیلم کوشیده است از قهرمانش تعریفی اخلاقی به دست دهد و نشان دهد معنویت چگونه میتواند یک رزمنده دوران جنگ را به درجهای برساند که تبدیل به یک حماسهسرا شود.
مشکل فیلم اما این جا است که یک دست نیست و در پروراندن مضمون مورد نظر کارگردان بسیار شعاری عمل میکند. از طرف دیگر نگاه خصمانه کارگردان به طرف عراقی باعث شده قطب منفی داستان کاریکاتوری شود و تبدیل به انسانهایی شوند که بدون عقلانیت فقط مشغول عقده گشایی هستند. به طور کلی تک تیرانداز با وجود وجوه مثبت فراوانی که دارد نتوانسته حق مطلب را درباره شهید زرین ادا کند.
شور شیرین
-
کارگردان: جواد اردکانی
-
بازیگران: حمیدرضا عمارلو، رضا رویگری، احمد نجفی
شهید محمود کاوه یکی از شهدای جوان هشت سال دفاع مقدس به حساب میآید که در مدت حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیتهای مهمی را بر عهده گرفت. شهید کاوه که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزه علیه رژیم پهلوی حصور فعالی داشت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که فقط ۱۹ سال داشت به فرماندهی تیپ ویژه شهدا منصوب شد. شهید کاوه که نقش مهمی در آزادسازی بوکان داشت. در ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در قلعه حاج عمران مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و در حالی که تنها ۲۵ سال سن داشت به شهادت رسید. «شور شیرین» ساخته جواد اردکانی مقاطعی از زندگی شهید کاوه بهعنوان یکی از فرماندهان کردستان در منطقه بوکان را روایت میکند…
جواد اردکانی علاقه زیادی دارد که فیلمهای جنگیاش را با بازیگران نه چندان سرشناس بسازد. نتیجه چنین رویکردی این میشود که فیلمهای او در زمان اکران چندان دیده نمیشوند و در مورد آنها بحث و گفتوگویی صورت نمیگیرد. شور شیرین هم از این قاعده مستثنی نیست و مانند دیگر فیلم اردکانی به کبودی یاس نتوانست اکران پر سر و صدایی داشته باشد و توجه تماشاگران و منتقدان را به سوی خودش جلب کند. نتیجه این اکران بی سر و صدا این است که اگر فیلمهای اردکانی وجوه مثبتی هم داشته باشد آن وجوه مثبت دیده نمیشود و خیلی زود فراموش میشود.
زندگی شهید کاوه بهعنوان یکی از شهدای جوان دوران جنگ ظرفیت دراماتیک بالایی برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی دارد. جواد اردکانی در شور شیرین نتوانسته به طور کامل از این ظرفیت دراماتیک استفاده کند و همین موضوع سبب شده شور شیرین علیرغم شخصیتپردازی نسبتاً خوب و کارگردانی روان اردکانی خیلی زود فراموش شود و تماشاگر بعد از تماشای فیلم به سرعت آن را از خاطر ببرد.
موقعیت مهدی
-
کارگردان: هادی حجازی فر
-
بازیگران: هادی حجازی فر، ژیلا شاهی، وحید حجازیفر
مهدی باکری یکی از مشهورترین فرماندهان سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بود. شهید مهدی باکری فرماندهی لشگر ۳۱ عاشورا را بر عهده داشت که تمام اعضای آن از آذری زبان بودند و نیروهای این لشگر از اُستانهای آذربایجان شرقی، آدربایجان غربی، زنجان و اردبیل تامین میشد. شهید مهدی باکری همراه برادرش حمید باکری که جانشین او در لشگر ۳۱ عاشورا به حساب میآمد در چندین عملیات موفقیتهای بزرگی کسب کردند. «موقعیت مهدی» فیلمی است با ساختار اپیزودیک که به مقاطع مختلف زندگی شهید مهدی باکری (با بازی هادی حجازیفر) میپردازد.
موقعیت مهدی یکی از بهترین و متفاوتترین فیلمهای سینمای جنگ ایران است. فیلمی مینیمال که به جای نمایش شکوه و عظمت به نمایش احساسات متضادی که یک جنگ میتواند ایجاد کند میپردازد. همین موضوع باعث شده موقعیت مهدی شعاری نشود و به جای آن احساسات تماشاگران را به چالش بکشد. هادی حجازیفر در اولین فیلم سینمایی خود موفق شده فیلمی بسازد که در کنار نشان دادن مشکلات یک فرمانده بزرگ جنگ تصویری هم از روزمرگیهای او نشان دهد که بسیار نزدیک به واقعیت است. صحنهی خواستگاری مهدی باکری از همسرش صفیه مدرس با حس و حال طنزی که دارد به خوبی از شهید باکری چهرهای ملموس و انسانی میسازد.
از سکانسهای خوب دیگر این فیلم که به انسانی شدن چهره برادران باکری کمک میکند، سکانس به ظاهر ساده اما به شدت ملموس تعمیر حیاط است که در آن دو برادر ضمن تعمیر کف حیاط به گفتوگو درباره مسائل مختلف میپردازند. در کل «موقعیت مهدی» یکی از فیلمهای درخشان سینمای جنگ است که به خوبی موفق میشود زندگی یکی از بزرگترین فرماندهان جنگ را دراماتیزه کند و تماشاگر را با تمام ابعاد شخصیتی برادران باکری آشنا کند.
خلبان
-
کارگردان: جمال شورجه
-
بازیگران: علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدقگویا
شهید عباس دوران یکی از متفاوتترین قهرمانان دوران دفاع مقدس است. خلبانی جسور که توانست با اقدام سلحشورانه خود از پروپاگاندای سیاسی عراقیها جلوگیری و جریان تبلیغاتی و رسانهای در ایام جنگ را به نفع ایرانیان عوض کند. عباس دوران که توانایی پرواز با چند جنگنده هوایی را داشت با کوبیدن هواپیمای خود به ساختمان سران اجلاس جنبش غیرمتعدها که قرار بود در عراق برگزار شود توانست حربههای تبلیغاتی رژیم بعث که میخواست عراق را امن نشان دهد خنثی کند. این اتفاق به قدری اهمیت داشت که عراق را مدتها در زمینه تبلیغات هم زمین گیر کرد.
جمال شورجه با ساخت حمله به اچ ۳ توانایی خود را در ساخت فیلم درباره نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اثبات کرده بود، با «خلبان» دوباره به سراغ نیروی هوایی رفت و تلاش کرد با به تصویر کشیدن قهرمانیهای شهید عباس دوران فیلم ماندگاری به آثار ماندگار سینمای جنگ اضافه کند. خلبان البته نتوانست موفقیتهای حمله به اچ ۳ را تکرار کند. این مضوع دلایل زیادی داشت. خلبان با این که مانند حمله به اچ ۳ به لحاظ فنی کیفیت بالایی داشت اما به لحاظ دراماتیک به خوبی حمله به اچ ۳ نبود. شعاری بودن برخی از سکانسها به کلیت کار لطمه زده بود.
از طرف دیگر بازیگران فیلم علی رغم تلاشهای فراوانی که انجام داده بودند بازیگران گیشه به حساب نمیآمدند که بتوانند در اکران شرایط متفاوتی را برای فیلم رقم بزنند. مجموع این عوامل باعث شد «خلبان» تبدیل به فیلمی مهجور در سینمای جنگ شود که نقاط مثبت فیلم هم از دید تماشاگران مغفول بماند. جمال شورجه بعدها فیلمهای بهتر و مهمتری ساخت. فیلمهایی که بیانگر توانایی این فیلم ساز در حوزه سینمای جنگ بود. اما خلبان در کارنامه کاری این کارگردان فیلم مهجوری به حساب میآید که چندان مورد توجه قرار نگرفت.
سیمرغ
-
کارگردان: حسین قاسمیجامی
-
بازیگران: سیدجواد هاشمی، آتیلا پسیانی، رضا بنفشهخواه
در میان نیروهای مسلح ایران هوانیروز یکی از ناشناختهترین نیروهای نظامی برای مردم ایران است. چه آنکه در تمامی این سالها کمتر فیلم و سریالی درباره رزمندگان این نیروی نظامی ساخته شده است. در میان فرماندهان هوانیروز شهید احمد کشوری و شهید علی اکبر شیرودی از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. این دو شهید علاوهبر تخصص بالایی که در زمینه هدایت هلیکوپترهای مختلف داشتند در عملیاتهای فراوانی هم شرکت کردند و توانستند در دوران جنگ بسیاری از مواضع دشمن بعثی را نابود کنند. همین موضوع ضرورت ساخت یک سریال برمبنای زندگی این قهرمانان دوران جنگ را بیشتر میکرد. سیمرغ به کارگردانی حسین قاسمی جامی سریالی است که با محوریت زندگی این دو شهید بزرگوار ساخته شده است.
سریال «سیمرغ» از آن سریالهای نوستالژیکی است که مزایا و معایب خودش را دارد. در تکتک نماهای این سریال میتوان عشق و علاقه به سوژه و خلوص نیت سازندگان سریال را احساس کرد. سیمرغ سریالی است که با اعتقاد ساخته شده و برای همین است که هنوز تماشای آن علیرغم کاستیهای فراوانی که دارد مخاطب را اذیت نمیکند. اما در کنار این نکات مثبت متاسفانه سریال گذر زمان را تاب نیاورده و در تماشای مجدد کهنه به نظر میرسد. سکانسهای شعاری آن زیاد است و همین تعدد سکانسهای شعاری در برخی از قسمتها نیت خوب سازندگان را تحتالشعاع قرار میدهد.
سریال سیمرغ یکی از آن کوششهای جذابی بود که در زمان درستی به بار نشست. شاید اگر سریال سیمرغ در آن دوران (که هنوز مدت زیادی از جنگ نگذشته بود) ساخته نمیشد حالت نوستالژیکی که امروز دارد را پیدا نمیکرد. اما دست تقدیر شرایط را طوری رقم زد که سیمرغ در زمان درست و به دست افرادی که نیت خوبی داشتند ساخته شود تا به حافظه جمعی ایرانیان راه پیدا کند.
منصور
-
کارگردان: سیاوش سرمدی
-
بازیگران: محسن قصابیان، حمیدرضا نعیمی، مهدی کوشکی
شهید ستاری از آن دسته قهرمانان جنگ است که اثر خدمات و فعالیتهایشان در سالهای پس از جنگ هم باقی مانده است. مدیریت متفاوت ایشان نیروی هوایی ارتش را عملاً به یکی از سازمانهای خلاق و خودکفا کشور در حوزه تولید تبدیل کرد. شهید ستاری با استفاده از همین شم مدیریتی بود که توانست سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش را پایهگذاری کند. جنس اقدامات شهید ستاری با سایر قهرمانان جنگ متفاوت است و سیاوش سرمدی کارگردان فیلم منصور بهتر از هر کس دیگری این تفاوت را درک کرده است.
فیلم «منصور» همه تمرکز خود را بر روی فشارها و مصائبی که بر سر شهید ستاری آمده گذاشته و نشان داده موضوعی که ستاری را تبدیل به قهرمان جنگ کرده نه سلحشوری که درایت او بوده است. سرمدی در منصور با صبر و حوصله فراوان شخصیت منصور ستاری را به مخاطب معرفی میکند. در ابتدا نشان میدهد شهید ستاری با چه مصائبی دست به گریبان است و در مرحله بعد نشان میدهد شهید ستاری با چه روشی به سراغ حل این مصائب میرود.
در هر دو مرحله سرمدی با جزئیات فراوان درام را شکل میدهد و موفق میشود فیلمی بسازد که درباره جنگ است و از این منظر بسیار بیشتر از تمام فیلمهایی که کانون اتفاقات خود را در مرکز حوادث آن دوران قرار دادهاند فیلم جنگی به حساب میآیند. شاید یکی از دلایل جذابیت منصور این باشد که برای اولین بار سری به پشت جبهههای جنگ زده و نشان داده جنگ دیگری هم در پشت جبههها در جریان است. جنگ و نبردی بر علیه تحریم و برخی کارشکنیها. سیاوش سرمدی با ساختن منصور نشان داد میتوان یک فیلم جنگی ساخت بدون این که نیاز به شعار دادن باشد و با تاکید بیهوده بر روی حواشی حوصله بیننده را سر برد.
شوق پرواز
-
کارگردان: یدالله صمدی
-
بازیگران: شهاب حسینی، الهام حمیدی، شهرام حقیقتدوست
شهید عباس بابایی یکی از خلبانان مبرز دوران جنگ بود که هم قابلیت پرواز با هواپیمای اف ۵ و هم قابلیت پرواز با هواپیمای اف ۱۴ را داشت. شهید بابایی از همان دوران کودکی عاشق پرواز بود و علیرغم قبولی در دانشکده پزشکی ترجیح داد دنبال عشق دوران کودکی خود یعنی پرواز برود. برای همین به عضویت نیروی هوایی درآمد و در دوران جنگ رشادتهای بسیاری از خود نشان داد. شهید بابایی در دوران جنگ تا سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتقا پیدا کرد. سریال «شوق پرواز» بر اساس زندگی این شهید بزرگوار در ۲۴ قسمت تهیه و تولید شده است.
شوق پرواز یک الگوی سرراست و کلاسیک را دنبال میکند و تلاش میکند با استفاده از یک شخصیت که قرار است نقش ناظر بیطرف را بازی کند نقبی به زندگی یک از قهرمانان جنگ بزند. یدالله صمدی به عنوان یکی از کارگردانان با تجربه سینمای ایران موفق شده سریال استانداردی بسازد که همه اقشار جامعه آن را تماشا کنند. از طرف دیگر بازی بازیگران سریال که همگی از چهرههای مشهور و بنام سینمای ایران هستند بر جذابیت کار افزوده است. نویسندگان سریال موفق شدهاند در حدی که فضای تلویزیون اجازه میدهد به شخصیت شهید بابایی نزدیک شوند و از او یک چهره ملموس و انسانی ترسیم کنند. هر چند برخی از سکانسهای این سریال همچنان شعاری است و توی ذوق میزند اما در مجموع شوق پرواز را میتوان یکی از منسجمترین آثاری دانست که درباره قهرمانان جنگ ساخته شده است.
غریب
-
کارگردان: محمد حسین لطیفی
-
بازیگران: بابک حمیدیان، فرهاد قائمیان، جعفر دهقان
ویژگی اصلی شهید بروجردی بهعنوان یکی از قهرمانان جنگ چریک بودن اوست. شهید بروجردی از همان دوران نوجوانی که به مبارزه با رژیم پهلوی میپرداخت مبارزه را با قواعد یک چریک یاد گرفت. همین موضوع سبب میشود شخصیت این شهید بزرگوار جنبههای دراماتیک جذابی برای ساخت یک فیلم سینمایی داشته باشد. همین جذابیت فراوان است که به یاری سازندگان غریب آمده تا فیلم نسبتاً موفقی از زندگی شهید بروجردی بسازند.
سابقه نویسنده و کارگردان فیلم غریب (حامد عنقا و محمد حسین لطیفی) به ما میگوید که در غریب باید منتظر یک فیلم ملودرام باشیم. فیلمی که قلقهای روایی ملودراماتیک به کمک درام میآیند تا جنبه حماسی فیلم تقویت شود. عنقا و لطیفی در غریب موفق میشوند تا حدودی به هدف خود که برانگیختن احساسات تماشاگران است دست پیدا کنند. غریب از آن فیلمهای جذاب و خوش ریتمی است که بیننده را تا پایان در سالن سینما نگه میدارد. اگر تبلیغات خوبی برای فیلم صورت بگیرد میتوان اُمید داشت که غریب از فیلمهای پرفروش امسال سینمای ایران باشد.