مثلث های عشقی در سینما حالتهای مختلفی به خود میگیرد. گاهی قهرمان و ضدقهرمان دلباختهی یکنفر میشوند، گاهی قهرمان همزمان عاشق دونفر میشود و بر سر دوراهی میماند یا گاهی روابط از این تعاریف ساده پیچیدهتر میگردند. درام اجتماعی بخش مهمی از سینمای ایران را تشکیل میدهد، داستانهای عاشقانه بخش مهمی از درامهای اجتماعی هستند و مثلثهای عشقی همیشه یکی از اصلیترین زیرمجموعههای درامهای عاشقانه بودهاند. معادله ساده و نتیجه مشخص است؛ مثلثهای عشقی یکی از موضوعات اصلی سینمای ایران هستند.
- بیشتر بخوانید
- برترینهای مهدی هاشمی | مردی همه فن حریف
- نگاهی به دو پلیس جذاب سینمای ایران
- یادداشتی درباره هفت هنرنمایی پریناز ایزدیار | مفسر محبت
در سالهای اخیر سینماگران ایرانی سعی کردهاند از چهارچوب همیشگی سینمای ایران و سینمای اجتماعی بیرون بزنند و با ساختن فیلمهایی در ژانرهای مختلف، قابلیتهای خود را به اثبات برسانند. از همینرو برای این که بتوانیم لیستی از بهترین مثلثهای عشقی سینما و تلویزیون ایران را جمعآوری کنیم، نیاز داریم که چند سال عقب برویم و فیلمهای قدیمیتر را بررسی نماییم.
در لیست زیر به بهترین مثلثهای عشقی سینمای ایران از بدو تولد سینما تا به امروز میپردازیم:
طوقی | عشق چون آید، برد هوش دل فرزانه را
«طوقی» روایتی عاشقانه از علی حاتمی، شاعر سینمای ایران محصول سال ۱۳۴۹ است. در این فیلم ناصر ملکمطیعی نقش بازاریای محترم به نام آقاسیدمصطفی را ایفا میکند که برای خواهرزادهی یتیم خود، همواره هم در نقش یک پدر و هم در نقش یک برادر بزرگتر بوده است. همهچیز بین او و خواهرزادهاش، آقاسیدمرتضی که بهروز وثوقی نقش آن را ایفا میکند بهخوبی میگذرد تا اینکه دایی عاشق میشود. سیدمصطفی که سرش گرم بازار است و عاشق یک دختر شیرازی شده، او از خواهرزادهی معتمد خود میخواهد که بهجای او به خانهی دختر برود و او را خواستگاری کند. داستان اما به همین سادگی پیش نمیرود. کسی چه میدانست که سیدمرتضی تنها چندلحظه نیاز دارد تا عاشق معشوقهی دایی خود بشود و حاضر باشد تا برای او با تمام دنیا بجنگد؟
آفرین عبیسی در «طوقی» نقش طوبی را (دختری که دل سیدمرتضی را میبرد) ایفا میکند. این فیلم یکی از برترین آثار استاد علی حاتمی است که در آن، او همان شاعرانگی همیشگی خود را حفظ کرده است و شخصیتهایش همان لطافت مخصوص به آثار او را دارند. نمیشود دربارهی «طوقی» حرف زد و به پایان درخشان آن اشاره نکرد. پایانی که در آن قلب مخاطب به درد میآید و او دیگر نمیداند باید طرفدار چه کسی باشد. سیدمصطفی و سیدمرتضی و جدال عاشقانهای که بین آنها شکل میگیرد، همه و همه بوی علی حاتمی و آثار او را میدهند. آنچه «طوقی» را یکی از برترین آثار سینمایی تاریخ سینمای ایران میکند، درکنار طبع شاعرانهی علی حاتمی، درخشش دو تن از بزرگترین بازیگران تاریخ سینمای این مرز و بوم است.
رگبار | عشقهای حقیقی، عشقهای بیسرانجاماند
«رگبار» محصول سال ۱۳۵۱ و نخستین ساختهی بلند استاد بهرام بیضایی است. این فیلم اگرچه نتوانست در گیشه موفقیت چندانی کسب کند اما با گذشت سالها، بیشتر و بیشتر مورد ستایش منتقدان و مخاطبان سینمایی واقع شد. «رگبار» داستان یک معلم مدرسه است که عاشق خواهر یکی از شاگردانش میشود؛ خواهری که ازقضا قصاب محله هم خاطرش را میخواهد. نقش این معلم مدرسهی عاشقپیشه را پرویز فنیزاده و نقش آن خواهر را پروانه معصومی ایفا میکنند.
درحالیکه این معلم سادهدل غرق امواج چشمهای این دختر است، مدیر مدرسه که نقش آن توسط استاد محمدعلی کشاورز به بهترین شکل ممکن ایفا شده، سعی دارد دختر خود را به خانهی بخت بفرستد؛ خانهیبختی که صاحبش همین معلم نگونبخت است. بهرام بیضایی هرگز در آثارش به روایت داستانی ساده بسنده نکرده و «رگبار» هم از این قاعده مستثنا نیست. در این فیلم درخشش نیروی جوانی و جسارت کارگردانی به نام بیضایی با بازی درخشان و درونگرای اعجوبهای به نام پرویز فنیزاده کنار هم قرار گرفته تا فیلمی ماندگار خلق شود. آنچه «رگبار» را از همتایان خود جدا میکند، پایانبندی درخشان آن است که در آن برخلاف آنچه جامعهی آن زمان (پایان خوش) میپسندید، به ثمر نمینشیند.
غزل | مرز باریک عشق و جنون
مگر میشود لیستی از بهترینهای سینمای ایران تهیه کرد و نامی از مسعود کیمیایی نبرد؟ «غزل» نهمین فیلم سینمایی کیمیایی محصول سال ۱۳۵۵ است. این فیلم داستان دو برادر قرقبان جنگل را روایت میکند که زنی در میانشان قرار میگیرد. کیمیایی برای بازی در نقش دو برادر از فرامرز قریبیان و محمدعلی فردین استفاده میکند که هردوی آنها از قهرمانهای آن سالهای سینما بودند و نقشهای مثبتی که ایفا کرده بودند از نقشهای منفی کارنامهشان بیشتر بود. این انتخاب کیمیایی نشان از هوش سرشار او دارد چراکه با توجه به پیشرفت قصه، هیچکس فکر نمیکند که قرار است چه اتفاقی بیافتد.
نقش غزل که آتش به جان دو برادر میافکند را هم پوری بنایی ایفا میکند؛ زنی که ردپایش در بسیاری از آثار سینمایی مهم ایران دیده میشود. حجت و زینالعابدین که دلباختهی این دختر شدهاند، وقتی درمییابند که تا چهحد این دختر میتواند آنها را به جان هم بیاندازد، تصمیم میگیرند او را از میان بردارند. درست همین پردهی آخر و تصمیمگیری و اجرای تصمیم است که غزل را به فیلمی از مسعود کیمیایی تبدیل میکند و آن را از یک فیلم عاشقانهی صرف به یک فیلم متفاوت که در تاریخ سینمای ایران ماندگار شده تبدیل کند.
شام آخر | عشق یا دیوانگی
فریدون جیرانی مرد هنجارشکن سینمای ایران است. او سالها با آثار خود تلاش کرده تا بتواند مرزها و خطوط قرمز فرهنگهای نابهجای ایرانی را بشکند و یکی از بهترین تلاشهایش در فیلم «شام آخر» بوده است. در این فیلم جیرانی داستان استاد دانشگاهی با بازی کتایون ریاحی را روایت میکند که از همسر خود جدا میشود و همراه با دخترش با بازی هانیه توسلی، زندگی تازهای را از سر میگیرد. او از زندگی جدید خود رضایت دارد اما با ورود یک دانشجوی معماری به نام مانی با بازی محمدرضا گلزار، ماجرا آغاز میشود.
مانی به استاد خود ابراز علاقه میکند و درنهایت موفق میشود رضایت او را جلب نماید و این درحالی است که دختر استاد، دلباختهی مانی شدهاست. داستان به جایی میرسد که پس از ازدواج با استاد، مانی او را برای ماه عسل به شمال میبرد. دختر اما این رابطه را برنمیتابد و پس از این که سرزده به خانهی مادر و همسرجدید او میرود، هردوی آنها را به قتل میرساند. جیرانی با «شام آخر» تابوهای فراوانی از جمله تابوشکنی در زمینهی طلاق زوجهای مسن گرفته تا عشقهای با تفاوت سنی زیاد میشکند.
چهارشنبهسوری | مطالعهای من باب خیانت![چهارشنبه-سوری]()
اصغر فرهادی با ساخت فیلم «چهارشنبهسوری»، مطالعهی موشکافانهای دیگر، اینبار در زمینهی خیانت داشته است. این فیلم نگاهی دقیق و نزدیک به رابطهی زن و شوهری دارد که درحال انجام آخرین تلاشهایشان هستند تا ازدواج درحال نابودی خود را نجات دهند. داستان مژده و مرتضی، داستان زن و شوهری است که سالهاست قلبهایشان از هم جدا شدهاند اما خودشان تلاش میکنند باهم بمانند. مژده میداند مرتضی معشوقهای دیگر دارد و در تمام طول فیلم فرهادی مخاطب را با مژده همراه میکند و در عینحال او را در جریان رابطهی مخفی مرتضی هم قرار میدهد؛ بهطوریکه مخاطب حالی بدتر از مژده دارد.
نقش معشوقهی مرتضی را پانتهآ بهرام با ظرافتی زنانه ایفا میکند و هدیه تهرانی نقش همسری که به غریزهاش بیش از چشمهایش اعتماد دارد را ایفا میکند، در مقابل حمید فرخنژاد که در منجلابی خفهکننده قرار گرفته است. از طرفی فرهادی شخصیتی دیگر با بازی ترانه علیدوستی را وارد داستان میکند تا نگاه سومشخص را هم از مخاطب نگیرد. مثلثی که بین مرتضی، مژده و زن همسایهی شکل میگیرد، داستان را پیش میبرد. فرهادی در «چهارشنبهسوری» عشق، خیانت، جدایی و وصال را در یک فیلم جای داده است.
شهرزاد | باز میشه این در، صبح میشه این شب
این سریال جنس متفاوتی از تراژدی عاشقانه را ارائه میکند. «شهرزاد» تمام انواع قصههای عاشقانه را در خود جای داده است؛ از مثلث عشقی شهرزاد و قباد و فرهاد گرفته تا عشق خاص بزرگآقا به شهرزاد. در «شهرزاد» ستارگان سینمای ایران کنار هم جمع شدند تا شاهکاری سریالی بسازند. علی نصیریان در اوج پختگی، شهاب حسینی در اوج دوران هنری و ترانه علیدوستی در کمال صلابت، در این سریال در کنار بازیگران دیگری مانند مصطفی زمانی، پریناز ایزدیار، مهدی سلطانی و سایرین قرار گرفتهاند. تمام این افراد کنار هم، فصل اول شهرزاد را به یکی از بهترین سریالهای ایران تبدیل کنند. سرنوشت شهرزاد و فرهاد، دو دلباختهی عاشق را از هم جدا میکند و شهرزاد را به خانهی همسر اجباریاش، قباد میفرستد.
قباد اما دلباختهی شهرزاد میشود و این در حالی است که خودش همسر دیگری دارد که دیوانهوار عاشقاش است. شهرزاد زمانی به چیزی فراتر از همتایان خود تبدیل میشود که مهر قباد هم به دل شهرزاد مینشیند. حالا شهرزاد و قباد عاشق و معشوق هم هستند و فرهاد مزاحم آنهاست. حسن فتحی مثل را میچرخاند، او جذابیت داستان خود را با طراحیصحنه و لباسی دلربا بیشتر میکند. شهرزاد مدیوم خود را درک کرده و به درستی از تمام عناصر هنری موجود برای سرگرم کردن مخاطب تلویزیونی خود کمک میگیرد. یکی از این عناصر موسیقیهای ماندگار محسن چاووشی و سینا سرلک هستند.
در پناه تو | نخستین روایت عشق سه مرد به یک زن در تلویزیون
تیتر بالا تیتری است که مدتها بین منابع خبری مختلف جابهجا شد. حمید لبخنده در تلویزیون ایران شوری جدانشندنی منباب شکستن خطوط قرمز انداخت که هنوز هم بسیاری سعی دارند راه او را ادامه دهند. «در پناه تو» در کنار اینکه از بازیگران بزرگی استفاده میکند و داستان جذابی را روایت مینماید، بیش از هرچیز باتوجه به مدیومی که از آن پخش شده، یک اثر انقلابی محسوب میشود.
لعیا زنگنه در «در پناه تو» نقش دختری را دارد که در یک تار عاطفی شدید گرفتار میشود. حسن جوهرچی، پارسا پیروزفر و رامین پرچمی سه خواستگار او هستند. در بین بازیگران دیگر این سریال هم نامهای آشنای دیگری همچون سعید پورصمیمی، ثریا قاسمی، ایرج راد، سحر زکریا و … به چشم میخورد. با کمی دقت به داستان این سریال در مییابید که حمید لبخنده در سال ۱۳۷۳ چنین اثری را از شبکهی دوم سیما پخش کرده بود؛ آن زمان بهدرستی شگرف بودن عمل لبخنده را درمییابید.
نویسنده: امیرحسین صادقی ماشک