نویسنده: شبیر نعلبندیان
میترا حجار در چهاردهم بهمن ۱۳۵۵ در مشهد متولد شد. در حالی که کمتر از ۲۲ سال سن داشت در فیلم شاخص احمد امینی یعنی غریبانه به نقش دوست شخصیت اصلی با بازی هدیه تهرانی برای اولین بار حضور در مقابل دوربین را تجربه کرد. میترا حجار به فاصله کمی بعد از غریبانه موفق شد نقش اصلی فیلم کمتر دیده شده مسعود کیمیایی به نام فریاد را به دست آورد. سپس در متولد ماه مهر ساخته احمدرضا درویش مجدداً در نقش اصلی زن حضور یافت و با دریافت اولین سیمرغش در جشنواره نامش بر سر زبانها افتاد و در زمره بازیگران پرکار آن سالها قرار گرفت.
بازی در آثار کارگردانان مطرحی چون مسعود کیمیایی، احمدرضا درویش، بهرام بیضایی، سیروس الوند، فریدون جیرانی و علیرضا داوودنژاد در مدت زمانی کمتر از یک دهه سبب شد تا حجار به بازیگری قابل اعتنا بدل شود. حجار در میانه دهه هشتاد برای تحصیل در رشته کارگردانی سینما به آمریکا مهاجرت کرد و پس از بازگشت به ایران به بازیگری مشغول شد. او که در مجموع دو دههی تمام را صرف بازیگری کرده در بیش از ۴۰ فیلم که در اکثرشان نقش اصلی را عهدهدار بوده بازی کرده است. آخرین فیلم اکرانشده از میترا حجار به سال ۱۳۹۹ در گروه هنر و تجربه برمیگردد و اکنون فیلم بیمادر با بازی او در نقش اصلی زن به نمایش عموم درآمده است. به همین بهانه تعدادی از آثار مطرح او را مرور میکنیم.
متولد ماه مهر | مهتاب
-
کارگردان: احمدرضا درویش
جوانی از خطه جنوب به نام دانیال جوانی که سالها در جبهه حضور داشته در رشتهی جامعهشناسی در دانشکده علوم انسانی دانشگاه علامه تحصیل میکند. او و همکلاسیاش مهتاب رابطه عاطفی عمیقی با یکدیگر دارند و دانیال قرار است به خواستگاری او برود اما مهتاب در معرفی دانیال به پدرش که عضو هیئت مدیره دانشگاه بوده مستأصل مانده است. از طرفی در در شلوغیهای دوم خرداد حکمی مبنی بر جداسازی دختران و پسران در کلاسهای درس ابلاغ شده و امضای دانیال پای این حکم دیده میشود. این اتفاق عشق مهتاب و دانیال را به التهاب میکشاند.
«متولد ماه مهر» از فیلمهای جنجالبرانگیز زمان خود بود و هنوز هم یکی از آثار شاخص سینما با مضمون سیاسی و جنگی محسوب میشود. این سومین بازی سینمایی میترا حجار بود و برای دومین بار با محمدرضا فروتن که همانند او به تازگی به سینما ورود پیدا کرده بود همبازی شد. حجار با بازی در نقش مهتاب توانست در هجدهمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را تصاحب کند.
اعتراض | لادن
-
کارگردان: مسعود کیمیایی
رضا دانشجوی اصلاحطلبی است که برای تامین مخارج خانوادهاش به عنوان پیک موتوری در پیتزافروشی کار میکند. لادن دختری از طبقه مرفه جامعه بوده که همراه با دوستانش مشتری دائم آن پیتزافروشی هستند. لادن هم همانند رضا به فعالیت سیاسی در دانشگاه مشغول و علاقهمند است اما برخلاف رضا از خانوادهای مرفه میآید. رضا و لادن عاشق و معشوق یکدیگرند اما رضا که میداند به سبب اختلاف طبقاتی زندگی زیر یک سقف با لادن امکانپذیر نیست تصمیم میگیرد تا از لادن جدا شود.
«اعتراض» از آن دسته از فیلمهایی است که تحتتاثیر حوادث دوم خرداد با محوریت خواستهای نسل جوان ساخته شد. همچنین مسعود کیمیایی در این فیلم سرکی به ماجرای کوی دانشگاه کشیده و کوشیده تا تفاوت اندیشه در نسل دیروز و امروز را در فیلمش به تصویر بکشد. از اینرو «اعتراض» به سبب طرح مسائل روز تبدیل به فیلمی بحثبرانگیز شد. میترا حجار «اعتراض» را پس از متولد ماه مهر بازی کرد و برای سومین بار با محمدرضا فروتن همبازی شد تا این دو تبدیل به زوج سینمایی مطرح سینما در اواخر دهه هفتاد شوند.
مزاحم | غزال
-
کارگردان: سیروس الوند
نیما دادگر بازیگر مطرح سینمای ایران است که چند سالی است با غزال ازدواج کرده است. غزال در دوران دانشجوییاش سودای شهرت و بازیگری داشته و از طریق با نیما دادگر آشنا شده است. غزال در آن زمان معشوقه پسری به نام نوید بوده که پس از آشنایی و ازدواج با نیما او را ترک کرده است. از سویی نیما گذشته خوشایندی ندارد و همسر سابقش را از دست داده است. زندگی آرام نیما و غزال با تلفنهای مشکوک زنی مرموز و مزاحم دستخوش تشویش شده و غزال نسبت به نیما بدبین میشود.
میترا حجار «مزاحم» را در روزهای پرکاریاش در سینما بازی کرد و توفیق بازی مقابل خسرو شکیبایی نصیبش شد. «مزاحم» فیلمی است که نقبی به پشت صحنه سینمای ایران میزند و سعی میکند تصویری حقیقی از زندگی شخصی بازیگران معروف نشان دهد. میترا حجار علاوه بر شکیبایی برای اولین بار با امین حیایی هم در این فیلم همبازی شد. بخشی از داستان فیلم در فلشبک روایت میشود و میترا حجار دو مقطع متفاوت از نقش غزال را بازی میکند.
قارچ سمی | بیتا
-
کارگردان: رسول ملاقلیپور
مهندس دومان قائمی که در گذشته فرمانده سالهای جنگ بوده اکنون مدیر عامل یک شرکت ساختمانی معتبر است و با خاطرات دوران جنگ زندگی میکند. دومان که حاضر نیست به فسادها و زد و بندهای اقتصادی همقطارانش تن بدهد درگیر پاپوش میشود و به او انگ رابطه غیراخلاقی میزنند. در این بین دومان با دختری به نام بیتا آشنا میشود و بیتا بدون اینکه شناختی از دومان داشته باشد با او همذاتپنداری کرده وارتباطی متافیزیکی با او برقرار میکند.
رسول ملاقلیپور که یکی از فیلمسازان مطرح ژانر جنگی شناخته میشود در «قارچ سمی» از فضای آثار سابقش تا حدی فاصله گرفت و جامعه را به زیر تیغ تیز نقد برد. میترا حجار که در مدت زمان کوتاه حضورش در سینما بازی در فیلمهایی با مضامین اعتراضی و جنگی را تجربه کرده بود، فرصتی مغتنم نصیبش شد تا بازیگر نقش اول زن این فیلم انتقادی از یک کارگردان بنام دیگر شود. «قارچ سمی» در بیستمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و کاندید جوایز متعددی شد که یکی از آنها نامزدی میترا حجار برای بهترین بازیگر نقش اول زن بود اما او قافیه را به ترانه علیدوستی باخت.
پلیس جوان | نیلوفر
-
کارگردان: سیروس مقدم
پدر یونس بهگر که قاضی دادگستری بوده به دلایل نامعلومی در گذشته به قتل رسیده است. یونس که تحصیلاتش را دانشکده افسری گذرانده از جنوب راهی زادگاهش تهران میشود و به استخدام اداره آگاهی به عنوان افسر پلیس در میآید. او که تبدیل به پلیسی زبده و باهوش شده سعی میکند راز قتل پدرش را حل کرده و عاملین را دستگیر کند. از طرفی نامزدی یونس و نیلوفر که پسرعمو و دخترعمو هستند به دلیل مخالفتهای عموی یونس به هم خورده و نیلوفر با تغییر آدرس منزل و محل کارش خودش را بیدلیل از یونس پنهان کرده است.
سریال «پلیس جوان» در زمان پخش از شبکه سه مخاطبان فراوانی را با خود همراه کرد .این سریال زمانی روانه آنتن شد که میترا حجار فیلم رخساره ساخته امیر قویدل را روی پرده داشت و در آنجا هم با شهاب حسینی همبازی بود. نیلوفر با بازی حجار در «پلیس جوان» شخصیتی خاکستری است که در ابتدا منفی جلوه میکند اما در ادامه به کمک پسرعمویش میرود و او را در حل معمای مرگ پدرش یاری میدهد. شایان ذکر است که بازی حجار در این سریال به دلیل ابتلای نیلوفر به بیماری ایدز که صحبت از آن نوعی تابو به حساب میآمد دچار ممیزی شد.
صورتی | سحر
-
کارگردان: فریدون جیرانی
شهرام و سحر با وجود داشتن پسری خردسال در زندگی زناشویی به بنبست خوردهاند. شهرام کارگردان تئاتر بوده و سحر نوازنده ویولنسل است. شهرام و سحر با به سبب اختلافاتشان راهی جز طلاق در پیش روی خود نمیبینند اما تمام تلاششان را میکنند تا فرزندشان از این ماجرا صدمه نبیند. از سویی شهرام با بازیگری مستعد در حوزه سیاهبازی به نام لیلا مشرقی آشنا شده و پس از مدتی تصمیم به ازدواج با او میگیرد اما پسر کوچک شهرام و سحر مانع اصلی این ازدواج است.
فریدون جیرانی پس از چند فیلم جدی و جنایی تصمیم به ساخت کمدی گرفت. «صورتی» اولین فیلم کمدی کارنامه میترا حجار پس از ایفای نقش در ده فیلم بود. حجار که تا آن زمان بیشتر در نقش دخترهای دانشجو و یا مجرد بازی کرده بود به یکباره نقش زنی را بازی کرد که در آستانه طلاق قرار دارد و از قضا یک بچه هم دارد. حجار تا مدتها پس از صورتی در فیلم کمدی دیگری حضور نیافت و در میانه دهه نود سه فیلم کمدی بازی کرد که توفیقی به لحاظ بازیگری برایش به همراه نداشتند. از اینرو «صورتی» را میتوان تنها فیلم قابلاعتنای او در این ژانر دانست. او برای بازی در این فیلم کاندید سیمرغ نقش اول زن در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر شد.
- بیشتر بخوانید
- نقد فیلم «بی مادر» ساخته سیدمرتضی فاطمی | مادر بودن
- از چمن سبز تا پرده نقرهای | مروری بر کارنامه بازیگری پژمان جمشیدی
- معصومیت حفظ شده | مروری بر کارنامه بازیگری نازنین بیاتی
- روزی روزگاری گیشه | نگاهی به فیلم های پرفروش تاریخ سینمای ایران
زمستان است | خاتون
-
کارگردان: رفیع پیتز
مردی به نام مختار با زن، بچه و مادر همسرش در نزدیکی خط راهآهن زندگی فقیرانه دارند. مختار برای تأمین معیشت برای کارگری به خارج از کشور میرود و اهل خانه را تنها میگذارد. در این هنگام جوانی با نام مرحب که به تازگی از سفر بازگشته به دنبال کار میگردد و در آخر در گاراژی مشغول میشود. مرحب در پرسهزنیهای روزانهاش در شهر با خاتون که زن مختار است برخورد میکند و دل به او میبازد.
«زمستان است» را میتوان هنریترین فیلم کارنامه میترا حجار به حساب آورد. رفیع پیتز فیلمنامه «زمستان است» را براساس داستانی از محمود دولتآبادی نوشت و از یکی از اشعار مهدی اخوانثالث الهام گرفت. او میترا حجار را با دیدن عکسهایش در مجلهای برای بازی در نقش خاتون انتخاب کرد. خاتون در طول فیلم دیالوگ چندانی ندارد و حجار بخش اعظم این نقش را با تکیه بر میمیک خود به اجرا درآورده است.
نارنجیپوش | خانوم نوایی
-
کارگردان: داریوش مهرجویی
حامد آبان عکاس تبلیغاتی است و با تنها پسرش زندگی میکند. همسر او که نهال نهاوندی نام دارد از برجستهترین ریاضیدانان بوده و مدتی است در خارج از کشور به دور از همسر و پسرش زندگی میکند. پسر حامد و نهال معلم سرخانهای به نام خانم نوایی دارد که به او زبان انگلیسی تدریس میکند. خانم نوایی با نگاهی اجمالی به چیدمان خانه حامد او را با کتاب فنگشویی آشنا میکند و از او و پسرش میخواهد که به محیط زندگی و زیست خود اهمیت بیشتری بدهند. حامد با خواندن کتاب مذکور به پاکیزگی محیط زیستش علاقهمند میشود و تصمیم میگیرد تا به عنوان رفتگر به استخدام شهرداری دربیاید.
حجار «نارنجیپوش» را پس از چند فیلم ناموفق بازی کرد. او در اواسط دهه سوم زندگیاش شانس بازی در مقابل دوربین داریوش مهرجویی نصیبش شد و بهترین استفاده را از این موقعیت برد. همچنین در این فیلم با حامد بهداد و لیلا حاتمی همبازی شد. شاید نام میترا حجار در زیر سایه این دو بازیگر مطرح قرار بگیرد اما نقش او سرمنشأ تمام اتفاقات فیلم و تحول شخصیتی حامد آبان است. تقابل خانم نوایی با نهال یکی از سکانسهای خوب فیلم را رقم زده و حجار دوشادوش لیلا حاتمی پیش میرود. در نتیجه او برای بازی خوبش در «نارنجیپوش» در سیامین دوره از جشنواره فیلم فجر کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل شد.
خط ویژه | شهرزاد
-
کارگردان: مصطفی کیایی
کاوه که به دلیل هک سایت سازمان سنجش در زندان به سر میبرد برای چند روز به مرخصی میآید. سمیرا خواهر کاوه و همسرش فریدون زوج جوانی هستند که تصمیم به مهاجرت دارند. آنها به کاوه پیشنهاد میدهند تا حساب بانکی رانتخواری به نام محتشم را هک کند. کاوه پس از تلاشهای فراوان موفق به انجام این کار میشود اما در لحظه آخر با وارد کردن یک شماره حساب اشتباه پول هکشده به حساب دو جوان بیپول و بدهکار واریز میشود و محتشم که از قضیه مطلع شده شخصاً وارد عمل میشود.
«خط ویژه» فیلمی پر سر و صدا در زمان نمایش در جشنواره و اکران در سینما بود. فیلمی که قصه و مضمونش برخاسته از دل جامعه است و کوشیده تا حرف نسل جوان را به گوش مسئولان برساند. میترا حجار پس از بازی در دو فیلم ضعیف مجدداً دست به انتخابی شایسته زد و آن ایفای نقش شهرزاد در «خط ویژه» بود. نکته جالب آنکه حجار در این فیلم که نقش خواهر جوان یکی از شخصیتهای اصلی را بازی میکند از تمامی بازیگران این فیلم بزرگتر است. شهرزاد دختریست که به دلیل مشکلات مالی از سر اجبار به تنفروشی روی آورده است. شهرزاد تصویری متفاوت از یک دختر رنجکشیده و دردمند را در بین آثار انبوه سینمای ایران در حوزه مسائل اجتماعی ارائه میدهد و حجار بازی خوبی از خودش به جا گذاشته است.
خداحافظی طولانی | طلعت
-
کارگردان: فرزاد مؤتمن
یحیی که به جرم قتل در زندان بوده سرانجام تبرئه و آزاد میشود اما نگاه سنگین در و همسایه همچنان او را عذاب میدهد. تنها همسر یحیی است که او را بیگناه میپندارد و هیچ شکی نسبت به او ندارد. یحیی پس از آزادی به سراغ رئیس کارخانه نخریسی که پیشتر در آنجا کار میکرده میرود و درخواست استخدام مجدد میدهد. یحیی در کارخانه دوباره مشغول به کار میشود و در آنجا مجذوب دختری به نام طلعت میشود.
مؤتمن در «خداحافظی طولانی» زندگی کارگری را به تصویر کشیده و حضور میترا حجار در نقش طلعت یادآور نقشی است که او مشابهش را در فیلم «زمستان است» ایفا کرده بود. با این تفاوت که حجار در این فیلم بازی روان و شستهرفتهتری را به ثمر رسانده و برای عملکردش نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن در سی و سومین جشنواره فیلم فجر شد. حضور حجار در نقش طلعت را میتوان قدر نادیدهترین بازی او در سینما تلقی کرد.
۳۶۰ درجه | موسم
-
کارگردان: سام قریبیان
جاوید سارقی است که به تازگی کار خلاف را کنار گذاشته و حالا در آستانه ازدواج با نامزدش مهتاب قرار دارد. مهتاب در جریان سفری که با جاوید آمده اعتراف میکند که مقدار زیادی مواد مخدر در ماشین جاساز کرده است. ماشین آنها در پلیس راه متوقف شده و جاوید دستگیر و روانه زندان میود. او در زندان مطلع میشود که تمام ماجرا دسیسه بوده است. جاوید پس از گذراندن حبسش پاشنهاش را برای انتقام از کسانی که برایش پاپوش دوختهاند ور میکشد.
سام قریبیان اولین فیلمش را در سبک نئونوآر با تکیه بر اسلوب فیلمهای پلیسی-معمایی هالیوود ساخت. میترا حجار در این فیلم ایفاگر نقشی کوتاه با نام موسم است. موسم شمایلی شبیه به فمفتال فیلمهای کلاسیک دارد و بازیگر فراموش شدهای است که سالهای درخشانی را تجربه کرده و حالا به مخدر اعتیاد دارد. تمام بازی حجار در «۳۶۰ درجه» در یک اتاق گریم تئاتر خلاصه میشود و شخصیت او به نوعی مرهم قهرمان قصه یعنی جاوید است که به او پناه میآورد. حجار با بازی خوبش و به مدد گریم نسبتاً سنگینی که دارد توانسته حال و هوای زنهای اغواگر سالهای دور سینما را تداعی کند.
بی مادر | مرجان
-
کارگردان: سیدمرتضی فاطمی
میترا حجار در بیمادر نقش مرجان را بازی میکند. زنی پولدار که زندگی مرفهی دارد اما از مادر نبودن رنج میبرد. این رنج به قدری شدید است که مرجان را وادار میکند تا دست به هر کاری بزند. برای مرجان فقط هدفی که دارد مهم است. این که در راه رسیدن به این هدف چند نفر قربانی میشوند برای او اصلاً مهم نیست. به همین خاطر است که با مهروز (با بازی پردیس پورعابدینی) مستبدانه رفتار میکند. او را تحت سلطه خودش در میآورد و اجازه نمیدهد هیچ کاری انجام دهد. این سلطه جویی نشان میدهد که مرجان شخصیت محکمی دارد که خوب بلد است با تکیه بر این شخصیت محکم سررشته اُمور را در دست بگیرد.
همانطور که امیرعلی (با بازی امیر آقایی) را تحت کنترل خودش درآورده است. او با تکیه بر همین شخصیت محکم است که مجوز بچهدار شدن را از امیرعلی میگیرد. البته که این شخصیت محکم در نهایت فجایع بعدی را رقم میزند. او نمیتواند به قولی که به مهروز داده عمل کند. او امیرعلی را هم دل سرد میکند و زندگی خودش و دیگران را تحت الشعاع قرار میدهد. بازی محکم میترا حجار در بی مادر یک بار دیگر این موضوع ثابت را میکند او بازیگر خوبی برای بازی در نقش زنان قدرتمند است.