پیوند سیاست و هیجان | نگاهی به سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن

نویسنده: مازیار وکیلی

ماموریت غیرممکن را می‌توان مهم‌ترین اکشن‌ سیاسی در هالیوود معاصر دانست. البته که پیش از ظهور ایتان هانت جاسوس‌های سینمایی مشهور دیگری مانند جیمزباند وجود داشتند که توانستند به اوج قله شهرت و افتخار برسند. اما به چند دلیل ایتان هانت برای نسل جوان جذاب‌تر است. باند کاراکتری برای زمان جنگ سرد بود. خالق این شخصیت باند را متناسب با حال و هوای آن دوران طراحی کرده بود و هر چند بعدها دنیل کریگ موفق شد این جاسوس انگلیسی را احیا کند اما در فیلم‌های دنیل کریگ هم می‌توان رگه‌هایی از ویژگی‌های کلاسیک باند را مشاهده کرد.

در حالی که ایتان هانت جاسوسی معاصر متعلق به دوران پسا جنگ سرد است که با چالش‌های سیاسی و امنیتی ملموس‌تری دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. عامل دیگر جذابیت کاراکتر هانت بازی تام کروز در نقش این جاسوس همه‌فن‌حریف است. تام کروز با قدرت ستارگی‌اش کاری می‌کند که هانت در ذهن تماشاگران سینما تبدیل به قهرمانی آشنا و دوست داشتنی شود. اگر کروز و حضور جذابش در سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن نبود بعید بود این فیلم‌ها تا این اندازه موفق شوند. این حضور درخشان تام کروز است که ماموریت غیرممکن را تبدیل به فرنچایزی پرفروش کرده است.  

هالیوود یقیناً با ساخت ماموریت غیرممکن اهداف سیاسی خاصی را هم دنبال می‌کند. اهداف سیاسی که قرار است زعامت آمریکا بر جهان را توجیه کند. سوال اصلی اما این است که چرا سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن موفق می‌شوند دیدگاه سیاسی حاکم بر هالیوود را به خوبی منتقل کنند؟ هالیوود بارها ثابت کرده که می‌تواند از عنصر هیجان برای پیش برد اهداف سیاسی خود استفاده کند. ماموریت غیرممکن هم از این قاعده مستثنی نیست.

سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن به قدری خوش‌ساخت و هیجان‌انگیز هستند و چفت و بست داستانی محکمی دارند که تماشاگر را هنگام تماشای فیلم خلع سلاح می‌کنند. همین موضوع باعث می‌شود که تماشاگر جذب صحنه‌های اکشن فیلم شود و باور کند اگر قرار باشد روزی روزگاری جهان امنیت داشته باشد و از گزند نیروهای شر در امان بماند این ایتان هانت (به عنوان نمادی از آمریکا است) است که می‌تواند چنین کاری را انجام دهد. با همین سبک و سیاق است که هالیوود سال‌ها است تبدیل به هژمونی فرهنگی حاکم بر جهان شده است. بازار سینمایی هالیوود با فرنچایزهایی مانند ماموریت غیرممکن سراسر جهان را تسخیر کرده است و مردم سراسر جهان به تماشای آثار این کارخانه رویاسازی می‌نشینند.

 

ماموریت-غیرممکن-1ماموریت غیرممکن ۱ (۱ Mission: Impossible)

  • کارگردان: برایان دی پالما

  • سال ساخت: ۱۹۹۶

هالیوود بعد از پایان جنگ سرد و در دهه نود میلادی به دنبال قهرمانی می‌گشت که حضور آمریکا در جهان پس از دوران جنگ سرد را توجیه کند. با توجه به سقوط و فروپاشی شوروی سابق آمریکایی‌ها نمی‌توانستند یک دشمن مستقیم را برای مبارزه انتخاب کنند. بنابراین باید سراغ سوژه‌های دیگری می‌رفتند. سوژه‌هایی که متناسب با فضای سیاسی جدید جهان پس از سقوط شوروی باشد. به همین خاطر برای ساخت قسمت اول ماموریت غیرممکن دست به عصا حرکت کرده‌ و کوشیدند سراغ یکی از همان داستان‌های آشنا مربوط به دوران جنگ سرد بروند.

در قسمت اول سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن ایتان هانت (با بازی تام کروز) با همراهی سایر اعضای سازمان ماموریت غیرممکن به رهبری جیمز فلپس ( با بازی جان وویت) مامور می‌شوند تا به پراگ بروند و از فروش لیستی سری توسط یک دیپلمات آمریکایی جلوگیری کنند. ماموریتی که ساده به نظر می‌رسد شکست می‌خورد و همه اعضای گروه به جز ایتان هانت کشته می‌شوند. هانت توسط دولت و سازمان‌های جاسوسی ایالات متحده آمریکا به توطئه متهم می‌شود. حالا این هانت است که باید یکه و تنها به جنگ اشرار برود و ثابت کند لو رفتن ماموریت ارتباطی به او نداشته است.

در قسمت اول ماموریت غیرممکن هم چنان ردپای شوروی و کشورهای شرق اُروپا را در فیلم احساس می‌کنیم. هسته اصلی داستان در پراگ شکل می‌گیرد و اصل خطری که آمریکا را تهدید می‌کند در اُروپای شرقی وجود دارد. از طراحی چنین داستانی می‌توان فهمید که نویسندگان ماموریت غیرممکن هنوز سردرگم هستند و هنوز نتوانسته‌اند از حال و هوای جنگ سرد بیرون بیایند. تهدید هم چنان از آن جغرافیا سر بیرون می‌آورد و آمریکا هنوز با تهدیدات ناشی از کمونیسم دست و پنجه نرم می‌کند. ماموریت غیرممکن یک شاید الان کمی کهنه به نظر برسد اما شروع خوبی برای یک فرنچایز پرفروش است که قرار است جهان را تسخیر کند.

شاید انتخاب برایان دی پالما برای ساخت یک اکشن سیاسی کمی عجیب به نظر برسد. دی پالما به نسلی از کارگردانان هالیوودی تعلق داشت که در دهه هفتاد هالیوود نو را پایه‌گذاری کردند. کارگردانی مانند اسپیلبرگ، کاپولا، لوکاس، اسکورسیزی و همین دی پالما. نسلی که به نسل ریشوها معروف شدند و انقلاب عظیمی در هالیوود به راه انداختند.

دی پالما در میان کارگردانان هم نسلش از همه قدر نادیده تر بود. شهرت رفقایش را پیدا نکرد و آثارش مانند سایر کارگردانان آن نسل مورد تحلیل قرار نگرفت. اما دی پالما کارگردان خوبی بود و این خوب بودن را با ساختن ماموریت غیرممکن اثبات کرد. او را نمی‌توان کارگردان فیلم‌های اکشن دانست اما با همین فیلم ثابت کرد کارگردانی صحنه‌های اکشن را بهتر از هر کارگردان دیگری بلد است. تماشای ماموریت غیرممکن یک بار دیگر به ما این موضوع را یادآوری می‌کند که دی پالما و کارنامه‌اش ارزش این را دارد که به صورت دقیق تری مورد ارزیابی قرار بگیرد.

 

Mission-Impossible-2ماموریت غیرممکن ۲ (۲ Mission: Impossible)

  • کارگردان: جان وو

  • سال ساخت: ۲۰۰۰

در سال ۲۰۰۰ سایه هژمونی چپ کاملاً از سر جهان رخت بسته بود. دیگر نمی‌شد یک تریلر سیاسی ساخت که شخصیت منفی آن یک کمونیست خبیث باشد. به همین خاطر سازندگان ماموریت غیرممکن ۲ تصمیم گرفتند به سراغ سوژه‌ای غیرایئولوژیک و جهان شمول بروند که برای تمام مردم جهان ملموس باشد و چه سوژه‌‌ای جذاب تر از خطر پخش یک ویروس خطرناک در سراسر جهان.

دکتر ولادیمیر نیکوویچ (با بازی راده شربه جیا) به تازگی یک ویروس خطرناک را همراه با پادزهر آن کشف کرده است و قصد دارد ویروس و پادزهر را به ایتان هانت برساند. اما در هواپیما و به هنگام مبادله شان ویلیامز (با بازی دوگری اسکات) با تغییر چهره ویروس و پادزهر آن را از دکتر نیکوویچ می‌رباید. بعد از ربودن ویروس توسط ویلیامز ایتن هانت مامور می‌شود تا ویروس را از چنگ این تروریست خطرناک در بیاورد و از آلوده شدن کل جهان جلوگیری کند…

سازندگان سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن برای ساخت قسمت دوم این مجموعه سراغ یک گزینه مطمئن به نام جان‌وو رفتند. یک اُستاد سینمای اکشن که پیش از ساختن قسمت دوم ماموریت غیرممکن توانایی خود را با ساخت فیلم‌های جذاب و محکمی مانند تغییر چهره ثابت کرده بود. به خاطر همین انتخاب است که صحنه‌های اکشن ماموریت غیرممکن ۲ انقدر پیچیده و جذاب از کار درآمده و در عوض داستان و شخصیت‌پردازی فیلم نسبت به قسمت اول اُفت محسوسی داشته است.

 

ماموریت-غیرممکن-3ماموریت غیرممکن ۳ (۳ Mission: Impossible)

  • کارگردان: جی. جی. آبرامز

  • سال ساخت: ۲۰۰۶

زمانی که قسمت سوم ماموریت غیرممکن اکران شد یک دهه از اکران قسمت اول این فیلم می‌گذشت. در این یک دهه خیلی چیزها تغییر کرده بود. آمریکا رقبای جدیدی در عرصه سیاست و اقتصاد پیدا کرده و با چالش‌های جدیدی دست و پنجه نرم می‌کرد. مشکلات سیاست‌های جهانی آمریکا داشت خودش را نشان می‌داد و بحران‌ها یکی پس از دیگری سر می‌رسید. سیاست نظم جهانی آنطور که آمریکا انتظار داشت پیش نرفت و رشد سریع و غول آسای چین بدل به یک مسئله خطرناک برای امنیت ملی آمریکا شد. حادثه یازدهم سپتامبر و رشد افراط‌گرایی دینی هم از جمله چالش‌های جدی آمریکا بود که می‌کوشید در خاورمیانه حضوری فعالانه داشته باشد.

در قسمت سوم سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن ایتان هانت خودش را بازنشسته کرده و به آموزش نیروهای تازه وارد مشغول است. ایتان در آستانه ازدواج با جولیان مید (با بازی میشل موناهان) قرار دارد که پیام تازه‌ای از مدیران ارشد سازمان دریافت می‌کند. ایتان باید برای نجات لیندزی فاریس (با بازی کری راسل) که به درون سازمان یک تاجر تبهکار بین‌المللی بنام اوون داویان (با بازی فیلیپ سیمور هامن) نفوذ کرده اقدام کند. اما عملیات به خوبی پیش نمی‌رود و لیندزی به واسطه بمبی که درون مغزش کار گذاشته‌اند می‌میرد. ایتان تصمیم می‌گیرد با دزدیدن اوون جلوی معامله خطرناکی که او در حال انجام آن است را بگیرد. ایتان با موفقیت اوون را می‌دزدد اما اوون توسط فردی نفوذی فراری داده می‌شود…

تام کروز برای ساخت قسمت سوم ماموریت غیرممکن سراغ یکی از چهره‌های جدید هالیوود در آن سال‌ها رفت. جی.جی آبرامز تا پیش از کارگردانی ماموریت غیرممکن چند سریال تهیه و کارگردانی کرده بود که مشهورترین آن‌ها میان تماشاگران ایرانی سریال لاست یا همان گمشدگان است. کارگردانی خوب و استاندارد این کارگردان در ماموریت غیرممکن قسمت سوم که اولین فیلم کارگردانی شده توسط او به حساب می‌آمد نشان داد آبرامز آمادگی کافی برای ساخت فیلم‌های بزرگ هالیوودی را دارد.

بعد از ماموریت غیرممکن ۳ بود که آبرامز سراغ جهان زیبای جنگ ستارگان رفت و با ساخت چند فیلم از آن مجموعه فرنچایز جنگ ستارگان را هم احیا کرد. حضور آبرامز در انواع و اقسام پروژه‌های هالیوودی به عنوان تهیه‌کننده نشان‌گر حضور تاثیرگذار این کارگردان در بدنه سینمای آمریکا است. حضوری که از قسمت سوم ماموریت غیرممکن آغاز شد، با پروژه‌های مختلف ادامه پیدا کرد و به نظر می‌رسد تا مدت‌ها هم ادامه داشته باشد.

 

Mission-Impossible-–-Ghost-Protocolماموریت غیرممکن-پروتکل شبح (Mission: Impossible – Ghost Protocol)

  • کارگردان: برد برد

  • سال ساخت: ۲۰۱۱

در سال ۲۰۱۱ و با تغییر کامل دنیای سیاست تهدیدات تازه‌ای علیه آمریکا ظهور کرد که فضای جهان را به شدت تحت‌تاثیر قرار داد. اگر چین به عنوان کشوری که میل به ثبات دارد می‌کوشید خودش را صرفاً رقیب آمریکا معرفی کند، روسیه می‌کوشید بعد از سقوط دژهای کمونیسم آمریکا را در دوران تازه به عنوان یک ابرقدرت نوظهور به چالش بکشد. به همین خاطر است که سازندگان قسمت سوم تصمیم گرفتند در پروتکل شبح یک بار دیگر سراغ روس‌ها بروند و داستان فیلم خود را از کرملین شروع کنند. یکی دیگر از مضامین پروتکل شبح خطر قریب‌الوقوع یک جنگ هسته‌ای است که می‌تواند با کوچک‌ترین اشتباهی اتفاق بی‌اُفتد و اگر آمریکا و روسیه به عنوان دو غول هسته‌ای مراقب نباشند حوادثی رخ خواهد داد که جهان را در معرض نابودی قرار می‌دهد.

در پروتکل شبح گروهی تروریست به رهبری دانشمندی دیوانه بنام کرت هدریکس (با بازی مایکل نیکویست) در کاخ کرملین دست به اقدامات خرابکارانه‌ای می‌زنند که باعث تخریب بخشی از کاخ کرملین می‌شود. به نظر می‌رسد هدف هندریکس از این اقدام خرابکارانه شعله‌ور کردن آتش جنگ جهانی سوم باشد. بعد از این اقدام خراب کارانه نام سازمان ماموریت غیرممکن به عنوان مقصر در رسانه‌ها عنوان می‌شود. رییس جمهور آمریکا تصمیم می‌گیرد با اجرای برنامه پروتکل شبح تمام فعالیت‌های سازمان ماموریت‌های غیرممکن را متوقف کند. هندریکس قصد دارد با دست یافتن به کدهای بمب هسته‌ای روسیه این بمب‌ها را به طرف آمریکا شلیک کند و جنگ جهانی سوم را راه بی‌اندازد. ایتان هانت برای رفع اتهام از سازمان ماموریت‌های غیرممکن و جلوگیری از اقدامات خراب کارانه هندریکس به صورت خودجوش و خودسرانه ماموریتی تازه را آغاز می‌کند تا ضمن اعاده حیثیت از سازمان خود جلوی اقدامات هندریکس را هم بگیرد.

برای کارگردانی پروتکل شبح برد برد انتخاب شد. کارگردانی که او را بیشتر با ساخت انیمیشن‌های جذابش برای پیکسار به یاد می‌آوریم. انیمیشن‌هایی مانند غول آهنی، شگفت‌انگیزان و راتاتویی که افتخارات زیادی کسب کردند و جز قله‌های پیکسار به عنوان معتبرترین کمپانی ساخت انیمیشن جهان به حساب می‌آیند. اما برد برد خودش را به ساخت انیمیشن محدود نکرد. او که علاقه‌مند بود کارگردانی فیلم را هم تجربه کند خیلی زود از فرصتی که تام کروز و سازندگان سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن در اختیارش قرار داده بودند استفاده کرد و ساخت پروتکل شبح را آغاز کرد. به لحاظ فنی پروتکل شبح یک سر و گردن بالاتر از سه فیلم قبلی قرار می‌گیرد. برد برد با ساخت این فیلم ثابت می‌کند که توانایی‌اش در ساخت فیلم‌های اکشن به اندازه کارگردانی فیلم‌های انیمیشن است و خوب می‌تواند از پس صحنه‌های دشوار و پرهزینه بربیاید.

 

Mission-Impossible-–-Rogue-Nationماموریت غیرممکن- ملت یاغی (Mission: Impossible – Rogue Nation)

  • کارگردان: کریستوفر مک کوآری

  • سال ساخت: ۲۰۱۵

در سال ۲۰۱۵ و در زمان ساخته شدن ملت یاغی بیشترین دغدغه دولت مردان آمریکا حفظ نظم جهانی بود که این کشور پس از دوران جنگ سرد طراحی و در دنیا اجرا کرده بود. نظم نوین جهانی زمانی به چالش کشیده شد که آمریکا به خاورمیانه حمله کرد و عراق و افغانستان را اشغال کرد و تلاش کرد برای این دو کشور دموکراسی به ارمغان بیاورد. اما تجربه سال‌ها حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه نشان داد که مردم خاورمیانه چندان به لحاظ تاریخی آمادگی پذیرش ارزش‌های لیبرال دموکراسی را ندارند.

عراق بعد از حمله آمریکا به این کشور یک دوره طولانی هرج و مرج و بی ثباتی را تحمل کرد و افغانستان سرانجام به دست طالبان اُفتاد. با ظهور گروه‌های افراط‌گرای دینی مانند داعش هم اوضاع برای آمریکا پیچیده‌تر شد و نظم دوران پسا حنگ سرد بیش از قبل به چالش کشیده شد. حالا آمریکا با یاغیانی مواجه بود که تلاش می‌کردند این نظم را به هم بزنند و نظم جدیدی را جایگزین آن کنند. بازتاب این وقایع را در ملت یاغی که قسمت پنجم از سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن است مشاهده می‌کنیم. جایی که ایتان هانت باید با شورشی‌هایی بجنگد که هدف‌شان بر هم زدن نظم جهان و پایه‌گذاری نظمی جدید است.

در ملت یاغی شاهد هستیم که جهان را شورش‌های مختلفی فراگرفته است. ایتان هانت اعتقاد دارد سازمان مخفی به نام سندیکا پشت این اتفاقات است و قصد دارد برای نابودی این سازمان مخفی اقدام کند. از طرف دیگر آلن هانلی (با بازی الک بالدوین) که یکی از مسئولین ارشد سازمان سیا است اعتقاد دارد سازمان ماموریت‌های غیرممکن برای امنیت ملی آمریکا خطرناک است و باید منحل شود.

اما ایتان هانت بدون توجه به اقدامات هانلی تصمیم می‌گیرد که به جست‌وجوی سندیکا بپردازد. هانت در جست‌و‌جوهایش به تروریستی به نام سالامون لین (با بازی شان هریس) برمی‌خورد که رهبری این سازمان تروریستی مخفی را بر عهده دارد. تحقیقات هانت او را به این نتیجه می‌رساند که سندیکا تشکیلاتی ساخته ام آی ۶ است که قرار بوده زیر نظر نخست وزیر انگلستان کار کند. اما بعد از رد این پیشنهاد توسط نخست وزیر انگلستان رئیس ساز ام آی ۶ خودسرانه جلوی انحلال این سازمان را می‌گیرد و حالا این سازمان به چنان قدرتی دست یافته که با اقدامات خود نظم جهان را به چالش کشیده است…

سازندگان ماموریت غیرممکن برای ساخت ملت یاغی سراغ یکی از عجیب‌ترین گزینه‌ها رفت و کریستفر مک کوآری را انتخاب کرد. کارگردانی که بیشتر به عنوان نویسنده شناخته می‌شود. مک کوآری فعالیتش را با نوشتن فیلمنامه یکی از مهم‌ترین فیلم‌های دهه نود یعنی مظنونین همیشگی آغاز کرد. او فعالیت‌هایش را به عنوان نویسنده و کارگردان ادامه داد و فیلمنامه تعدادی از فیلم‌های مهم هالیوودی مانند جک غول کش، لبه فردا و توریست را نوشت.

آشنایی با تام کروز سبب شد به عنوان یکی از گزینه‌ها برای کارگردانی ماموریت غیرممکن در نظر گرفته شود. انتخاب او نشان داد برای سازندگان سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن فیلمنامه یک اولویت اساسی است. تا جایی که ترجیح دادند کسی را انتخاب کنند که علاوه بر کارگردانی بتواند بر روی فیلمنامه هم کار کند. این رویکرد باعث موفقیت ملت یاغی شد و این فیلم را تبدیل به یکی از موفق‌ترین فیلم‌ها در میان سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن کرد. مک کوآری نشان داد که توانایی بالایی در طراحی داستان و کارگردانی یک اکشن دارد و با حضورش موفق شد سطح کیفی سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن را ارتقا دهد.

 

MissionImpossible-–-Falloutماموریت غیرممکن- فال اوت (Mission: Impossible – Fallout)

  • کارگردان: کریستفر مک کوآری

  • سال تولید: ۲۰۱۸

در فال اوت اشارات مذهبی به اوج خودش می‌رسد تا ثابت شود یکی از دغدغه‌های اصلی و مهم مردم آمریکا در سال ۲۰۱۸ افراطی‌گری مذهبی است که به عنوان یک چالش در مسیر باورهای لیبرال دموکراتیک این کشور قرار گرفته است. بحران ناشی از حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه بیشتر از هر زمان دیگری خودش را در قالب رشد گروه‌های تروریستی نشان می‌دهد. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند حضور آمریکا در خاورمیانه باعث ایجاد این بحران‌ها شده است. بحران‌هایی که همچون عارضه‌ای خطرناک نظم جهانی را تهدید می‌کند و چالشی جدی برای صلح جهانی به حساب می‌آید.

دو سال بعد از دستگیری سالامون لین باقی مانده اعضای گروه تروریستی سندیکا یک سازمان تروریستی جدید به نام حواریون را تشکیل داده‌اند. حواریون قصد دارد با خرید سه کلاهک حاوی پلوتونیوم کعبه، واتیکان و قدس را نابود کند. هانت مامور می‌شود که جلوی معامله حواریون با فروشنده را بگیرد و کلاهک حاوی پلوتونیوم را به دست بیاود. اما هانت در این ماموریت شکست می‌خورد و بعد از بررسی‌های مجدد مشخص می‌شود کلاهک‌ها قرار است توسط شخصی به نام لامارک از واسطه مشهور بیوه سفید (با بازی ونسا کیربی) خریداری شود. اما پیش از آن‌که هانت عازم ماموریت برای به دست آوردن پلوتونیوم‌ها شود مدیران بالا دستی ایتان تصمیم می‌گیرند یکی از ماموران سازمان سیا را با او همراه کنند تا ایتان رفتار خودسرانه‌ای نداشته باشد.

تیم سازنده سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن تصمیم گرفت ساخت فال اوت را هم به کریستوفر مک کوآری که پیش از این تسلط خود را در ساخت یک اکشن جذاب نشان داده بود بسپارند. مک کوآری هم قدر این فرصت را دانست و با تکیه بر توانایی‌هایی که داشت فال اوت را تبدیل به یکی از فیلم‌های خوب سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن کرد. فیلمنامه منسجم فال اوت در کنار صحنه‌های اکشن محکم و خوش ساخت آن نشان داد که برای ساختن اکشن‌هایی از این دست مهم‌ترین موضوع خلاقیت است. خلاقیتی که در شیوه کاری مک کوآری به چشم می‌خورد و همین موضوع او را از سایر کارگردانانی که این سری فیلم‌ها را کارگردانی کرده‌اند متمایز می‌کند.

 

Mission-Impossible-–-Dead-Reckoning-Part-One-ماموریت غیرممکن- روزشمار مرگ قسمت اول (Mission: Impossible – Dead Reckoning Part One)

  • کارگردان: کریستوفر مک کوآری

  • سال ساخت: ۲۰۲۳

در هفتمین فیلم از سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن سازندگان این فرنچایز به سراغ بحث داغ این روزها یعنی هوش مصنوعی رفته‌اند. جنگ آینده بر روی کره زمین جنگ هوش مصنوعی است. جنگی میان دولت‌ها که فضای مجازی را به فضای حقیقی پیوند می‌زند و باعث می‌شود تا دولت‌ها تسلط بیشتری بر روی زندگی روزمره مردم پیدا کنند. تسلطی که در نهایت می‌تواند باعث نابودی نوع بشر شود. هوش مصنوعی به مرحله خطرناکی از رشد و گسترش خود رسیده است و در آینده می‌تواند حیات اقتصادی مردم جهان را به خطر بی‌اندازد. اگر این اتفاق رخ دهد باید منتظر تغییرات اساسی در زندگی انسان‌ها باشیم.

در روزشمار مرگ شاهد هستیم که یک هوش مصنوعی بسیار خطرناک بنام انتیتی ظهور کرده است که تروریست‌های بسیاری به دنبال آن هستند. ایتان هانت مامور می‌شود تا اجازه ندهد این هوش مصنوعی به دست تروریست‌ها بی‌اُفتد. در این ماموریت هانت با حوادث عجیب و ناگواری رو به رو می‌شود که اصلاً انتظار آن را ندارد.

مک کوآری یک بار دیگر برای ساخت این فیلم انتخاب شد تا تبدیل به اولین کارگردانی شود که سه فیلم از سری فیلم‌های ماموریت غیرممکن را کارگردانی می‌کند. در روزشمار مرگ ما شاهد هستیم که داستان فیلم سمت و سوی تلخ و تاریکی پیدا می‌کند و حوادثی رخ می‌دهد که تماشاگر را غافلگیر می‌کند. در روزشمار مرگ مک‌کوآری موفق می‌شود به فرنچایز ماموریت غیرممکن دست مایه‌هایی اضافه کند که باعث ارتقا سطح کیفی این سری از فیلم‌های جذاب می‌شود.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.