نقد سریال «حیثیت گمشده» | در دل اجتماع خشمگین

نویسنده: مازیار وکیلی

یکی از مشکلات بزرگ سریال‌سازی در ایران این است که سازندگان سریال‌های ایرانی هیچ وقت اندازه دست‌شان نیست. در سریال‌های ایرانی داستان‌ها کشش لازم را ندارند به همین خاطر نویسنده و کارگردان از یک جایی به بعد مجبور می‌شوند بدون این که نیاز باشد سریال را کش بدهند و حرف‌هایی را که می‌شود در یک قسمت بیان کرد در چند قسمت بیان می‌کنند. داستان‌ها در سریال‌های ایرانی بی‌دلیل  طولانی می‌شوند و کش می‌آیند و تماشاگر را خسته و دل‌زده می‌کنند.

اغلب کارگردانان هم خیال می‌کنند می‌توانند این نقیصه را با استفاده از ستارگان برطرف کنند. به همین خاطر تماشاگر هنگام تماشای سریال‌های ایرانی با انبوهی از ستارگان مواجه هستند که دارند حرف‌هایی تکراری را مدام بیان می‌کنند تا سریال به تعداد قسمت مورد نظر برسد و تمام شود. کارگردانانی که سریال‌های این‌چنینی می‌سازند متوجه نیستند هر محصول نمایشی قبل از این که به مرحله فیلمبرداری برسد باید روی کاغذ ساخته شود. به قول اسپیلبرگ بزرگ اگر چیزی روی کاغذ وجود نداشته باشد اصلاً وجود نخواهد داشت. به خاطر همین موضوع است که «حیثیت گمشده» سریال خوبی است. حیثیت گمشده یکی از معدود سریال‌های ایرانی است که همه چیزش با دقت و حوصله روی کاغذ طراحی و نوشته شده و بعد جلوی دوربین رفته است.

تماشای سریال حیثیت گمشده

تعلیق داستانی حیثیت گمشده نفس گیر است. از همان قسمت اول تماشاگر وسط ماجرایی هول داده می‌شود که هولناک است. ماجرایی پرابهام و به غایت پیچیده که سوالات زیادی در ذهن تماشاگر ایجاد می‌کند. هنر نویسنده و کارگردان سریال این است که معماها را با صبر و حوصله طرح و درست سر بزنگاه حل می‌کنند و انقدر دست‌شان باز هست که در هر قسمت غافلگیری تازه‌ای برای تماشاگر داشته باشند. اما نکته مهم در حیثیت گمشده این است که تماشاگر لحظه‌ای از قهرمان داستان جلوتر نیست. هم پای او پیش می‌رود و همراه با او معماها را حل می‌کند.حیثیت گمشده

نویسنده و کارگردان سریال انقدر حواس‌شان جمع است که تماشاگر از داستان جلو نیفتد و ادامه اتفاقات را حدس بزند. به همین خاطر سر صبر تور داستانی خود را پهن می‌کنند و با استفاده از شخصیت اصلی گام‌به‌گام تماشاگر را همراه با او به دل ماجرا می‌فرستند تا با داستان همراه شود. همین دقت نظر است که تعلیق سریال را تا این اندازه بالا برده و تماشاگر مدام منتظر این است که ببیند داستان چه مسیری را طی می‌کند و قرار است در قسمت بعد چه اتفاقی بی‌اُفتد. ریتم و ضرباهنگ دیوانه‌وار سریال که نفس‌کش می‌طلبد از دل فیلمنامه بیرون می‌آید.

حیثیت گمشده یکی از معدود سریال‌هایی است که سکانس اضافه ندارد. تک‌تک سکانس‌های سریال برای این در داستان گنجانده شده‌اند چون گرهی را باز می‌کنند و داستان را یک مرحله جلوتر می‌برند. خصوصاً سکانس‌های آغازین هر قسمت که با ظرافت تمام تماشاگر را با پیشینه شخصیت‌ها آشنا می‌کنند و باعث می‌شوند دلیل کنش و واکنش شخصیت‌ها در زمان حال مشخص شود. حیثیت گمشده یکی از معدود سریال‌های ایرانی در سال‌های اخیر است که منطق روایی داستان در آن لنگ نمی‌زند. سکانس بدون دلیل و کارکرد در سریال وجود ندارد و همین موضوع است که تماشاگر را هنگام تماشا دل‌زده نمی‌کند و او را مشتاق تماشای قسمت بعدی نگه می‌دارد.

محمدحسین مهدویان و دوستانش توانایی عجیبی در ساخت شخصیت‌های ملموس دارند. حیثیت گمشده هم از این قاعده مستثنی نیست و نویسنده و کارگردان با کمک محمدحسین مهدویان (به عنوان طراح پروژه و مشاور کارگردان) موفق شده‌اند تصویر دقیق و درستی از یک زندگی کارگری و مناسبات جاری در آن عرضه کنند. قهرمان این فیلم امیر (با بازی مهدی حسینی‌نیا) کارگری است که ناخواسته درون ماجرایی پرتاب می‌شود که زندگی‌اش را عوض می‌کند. جزئیاتی که برای ملموس از کار درآمدن شخصیت امیر استفاده شده حیرت‌انگیز است.

کارگردان به همه چیز توجه داشته و همه چیز را از اخلاقیات بگیر تا لباس‌هایی که امیر می‌پوشد را با دقت طراحی کرده است. مثلاً حواسش بوده که امیر از چه طبقه‌ای برآمده و چه گذشته‌ای داشته به همین خاطر او را مرد بازنده‌ای به تصویر کشیده که آرزوهای کوچکی دارد اما به آن آرزوها نمی‌رسد. همین نرسیدن و بازنده بودن است که باعث می‌شود امیر برخورد سردی با همسرش هاجر (با بازی بهاره افشاری) داشته باشد. همین برخورد سرد باعث جدایی می‌شود و همین جدایی هم در نهایت فاجعه اصلی را رقم می‌زند. این جزئیات درباره سایر شخصیت‌ها هم رعایت شده است.حیثیت گمشده

تمام شخصیت‌های سریال به دلیل این که پیشینه و شناسنامه درستی دارند ملموس از کار درآمده‌اند. از هاجر که زنی است سرکوب شده که نرسیدن به آرزوهای دور و درازش او را به مسیرهای عجیبی می‌کشاند تا اسماعیل (با بازی بهزاد خلج) که شاید خلافکار خطرناکی باشد اما مرام و معرفت سرش می‌شود و حواسش هست که ماجرای امیر با بقیه فرق دارد. حواسش هست که باید و لازم است به او کمک کند تا از این مهلکه جان سالم در ببرد. بدون این شخصیت‌پردازی دقیق حیثیت گمشده این کیفیت را پیدا نمی‌کرد.

احتمالاً باز هم خرده‌گیرانی پیدا خواهند شد و مضمون کوک خواهند کرد که حیثیت گمشده سریالی است مرتجعانه که مفاهیم جاری در فیلمفارسی‌های قدیم را در قالبی تازه ارئه می‌کند. غافل از این که در این سریال هم مانند لاتاری ناموس صرفاً یک نقطه شروع برای طرح موضوعات دیگر است. حیثیت گمشده قبل از این که درباره ناموس پرستی باشد درباره اجتماع خشمگینی است که حسرت‌ها و نرسیدن‌ها چنان در آن زیاد شده که آدم‌ها برای رسیدن به آرزویشان حاضر می‌شوند هر کاری بکنند. پهلوان زاده دست تماشاگر را می‌گیرد و به دل اجتماع خشمگین می‌برد. اجتماعی که پر از گرگ‌های درنده‌ای است که منتظر هستند تا به هر شکلی که می‌توانند طرف مقابل را از هم بدرند. به برخوردهای سادیستیک فرشاد شوهر خواهر امیر (با بازی امیر نوروزی) دقت کنید که چگونه هر بار و در هر برخورد با امیر او را تحقیر می‌کند تا یادش بیاورد در جامعه امروز ایران این پول است که حرف اول و آخر را می‌زند. مهم نیست که فرشاد یک روانی خطرناک است.

مهم این است که پول دارد و همین پولدار بودن به او اجازه می‌دهد هر بار غرور امیر را له کند و او را تحقیر نماید. عصیان و طغیان امیر صرفاً به خاطر ناموس‌پرستی نیست. امیر طغیان می‌کند چون به قدری تحقیر شده که دیگر نمی‌تواند تحمل کند. امیر بازنده‌ای است که دیگر دوست ندارد همیشه بازنده باشد. برای همین عصیان می‌کند تا شاید بتواند انتفام زندگی از دست رفته‌اش را بگیرد. خشم تنها سرمایه امیر بازنده است و همین خشم است که او را پیش می‌راند تا انتقام و حق خودش را از زندگی بگیرد.حیثیت گمشده

«حیثیت گمشده» فستیوالی از بازی‌های درجه‌یک و کم‌نظیر است. مهدی حسینی‌نیا در این سریال می‌درخشد و بهترین بازی کارنامه حرفه‌ای خود را ارائه می‌دهد. اما سریال دو غافلگیری دارد که تماشاگر را شگفت‌زده می‌کند. اولی امیر نوروزی است که در قالب یک شخصیت مریض و عقده‌ای به شکل عجیبی جذاب است. تمام هنر امیر نوروزی این است که موفق می‌شود تماشاگر را بترساند. آن هم نه ترسی معمولی که ترسی چندش‌آور که باعث انزجار تماشاگر می‌شود. بازی درخشان بعدی متعلق به بهزاد خلج است که موفق می‌شود تصویری ملموس، زمینی و انسانی از یک قاچاقی ارائه دهد. بهزاد خلج را در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر هم دیده بودیم اما در حیثیت گمشده است که تمام برگ‌های برنده خود را رو می‌کند و نشان می‌دهد چه بازیگر خوبی است. بازیگری که قطعاً در آینده بیشتر از او خواهیم شنید.

تماشای حیثیت گمشده نشان می‌دهد سجاد پهلوان‌زاده چه استعداد درخشانی در داستان گویی دارد. تدوین‌گری که تصویر را به خوبی می‌شناسد و می‌داند یک سکانس را چگونه دکوپاژ کند تا به اوج حسی لازم برسد. کارگردانی که بلد است چنان یک‌دستی و ریتمی به سریالش بدهد که تماشاگر برای لحظه‌ای چشم از صفحه تلویزیون و مانیتور بر ندارد. آیا حیثیت گمشده اوج توانایی‌های اوست؟ یقیناً نه. تدوین ماهرانه و اُستادانه او در فیلم‌های مهدویان و ساخت دو مینی‌سریال موفق نشان می‌دهد که پهلوان‌زاده حالا حالا جا دارد که پیشرفت کند و تبدیل به نامی ماندگار در سینمای ایران شود.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. رها شایان می گوید

    خیلی خیلی خیلی عالی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.