نویسنده: سهراب صباغیان
در میان بازیگران تازهوارد سینمای ایران هدی زین العابدین یکی از معدود چهرههایی است که نه تنها توانست محبوبیت میان تماشاگران عام سینمای ایران را تجربه کند، بلکه توانست با بازی در نقشهای متفاوت توجه منتقدان و نخبگان سینما را هم به کار خود جلب نماید. زینالعابدین کار خود را در سینما و تلویزیون از سال ۱۳۸۴ و با بازی در خانه روشن وحید موسائیان آغاز کرد. او با صبر و حوصله زیاد منتظر ماند تا چهار سال بعد در سریال آشپزباشی محمدرضا هنرمند بازی کند و بعد از این سریال بود که سیل پیشنهادات مختلف به سوی او روانه شد و او با انتخابهای درست و هوشمندانه خود توانست تبدیل به یکی از موفقترین بازیگران سینمای ایران شود.
زینالعابدین میان بازیگران جوان سینمای ایران یکی از شرقیترین چهرهها را دارد. چهره او تماشاگر را به یاد زنان افسانهای و اسطورهای ایران زمین میاندازد. همین موضوع باعث شده تا زینالعابدین بتواند طیف متنوعی از نقشهای گوناگون را بدون هیچ مشکل خاصی بازی کند. در پایان خدمت دختر مرموزی است که خودش و سرباز جوان همراهش را به نابودی میکشاند. در اسرافیل دختر بلندپروازی است که هر طور هست به آرزوی خود میرسد و با مرد محبوبش ازدواج میکند و در سقوط فرشته دختر جوانی است که درگیر یک ماجرای پیچیده ماورایی میشود. این کارنامه متنوع و پربار بیش از هر چیز محصول انتخابهای هوشمندانهای است که زینالعابدین تا به امروز انجام داده است. انتخابهایی که باعث شده او تبدیل به یکی از بهترین بازیگران نسل خودش شود.
- بیشتر بخوانید
- الگوی همیشه برنده | دربارهی شخصیتهای سریال «رهایم کن»
- برترین عشق های یکطرفه سینما
- نقد «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری | همرنگ جماعت شو
- اقتدار زنانه | برترینهای پانته آ پناهی ها
سقوط یک فرشته | فاطمه
سقوط یک فرشته یکی از سریالهای نسبتاً موفق و تماشایی تلویزیون بود که در ماه رمضان سال ۱۳۹۰ از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال تمی ماورایی داشت و داستان یک خانواده مذهبی ایرانی را روایت میکرد که اسیر وسوسههای شیطان میشوند. سقوط یک فرشته در میان سریالهای رمضانی سال ۱۳۹۰ جایگاه خوبی کسب کرد و توانست مخاطبین زیادی را پای تلویزیون بنشاند. هر چند مضمون جنجالی سریال نقدهایی را هم برانگیخت اما در مجموع باید از این سریال به عنوان سریالی موفق یاد کرد که توانست مخاطب سختگیر تلویزیون را تا حدی راضی کند.
فاطمه سریال سقوط یک فرشته یکی از آن نقشهای کلیشهای رایج در سریالهای ایرانی است. دختری سر به زیر، متین و موفق که درگیر یک ماجرای پیچیده ماورایی میشود. ماجرایی که کنترلی بر روی آن ندارد. اما بازی در چنین سریالی برای بازیگر تازهواردی مانند هدی زین العابدین لازم بود. بازیگران در ابتدای کار خود نیاز دارند تا به شکل وسیعی دیده شوند و تلویزیون میتواند این فرصت را در اختیار آنها قرار دهد تا خودشان را در برابر مخاطب انبوه تلویزیون محک بزنند. بازی در این سریال در نهایت به نفع زینالعابدین تمام شد و او توانست با بازی در این سریال مورد توجه تماشاگران ایرانی قرار بگیرد و به خوبی دیده شود.
پایان خدمت | مینا
پایان خدمت یکی از قدرنادیدهترین فیلمهای سینمای ایران در سالهای اخیر است. فیلمی جذاب و پرتعلیق که داستان سربازی به نام پوریا قزلباش (با بازی امیر جدیدی) را در روزهای پایانی خدمتش روایت میکند. پوریا در آخرین روزهای خدمتش بر خلاف دستور مافوقش عمل میکند و دختر جوانی به نام مینا (با بازی هدی زین العابدین) را فراری میدهد…
مینای پایان خدمت به شدت دختر مرموزی است و تکلیف تماشاگر تا پایان فیلم با او معلوم نیست. تماشاگر در طول تماشای فیلم مدام از خود سوال میکند که آیا مینا واقعاً عاشق پوریا است یا قصد سوءاستفاده از او را دارد؟ پاسخ نهایی نویسنده و کارگردان به این پرسش پاسخ بسیار تلخ و گزندهای است. زینالعابدین در پایان خدمت نقش این شخصیت به شدت مرموز و در عین حال جذاب را به خوبی بازی کرد. با این فیلم بود که زینالعابدین میان تماشاگران ایرانی شناخته شد و پیشنهادات زیادی را برای بازی در فیلمهای مختلف دریافت کرد.
اسرافیل | سارا
آیدا پناهنده را با ملودرامهای روانکاوانهاش به یاد میآوریم. ملودرامهایی زنانه که در آن قهرمان اصلی فیلم که زن است دچار چالشهای عاطفی و اجتماعی میشود. چالشهایی که محصول زیست در جامعه مرد سالار است. اسرافیل داستان زنی به نام ماهی (با بازی هدیه تهرانی) را روایت میکند که داغدار مرگ پسرش است، در حالی که ماهی عزادار است عشق قدیمی او بهروز (با بازی پژمان بازغی) به شهر کوچک آنها برمیگردد. با حضور او خاطرات یک تراژدی عاشقانه قدیمی دوباره زنده میشود…
سارای اسرافیل یکی از مهمترین نقشهای مکمل این فیلم زنانه است. دختر جوانی با آرزوهای دور و دراز که حاضر است برای رسیدن به آرزوهای دور و درازش هر کاری بکند. او که یک دختر جوان و تحصیل کرده است آرزوهایش در ایران را برباد رفته میبیند و بهروز برای او فرصتی است تا از ایران مهاجرت کند. سارا به قدری مصمم است که حاضر است برای رسیدن به هدفش برادر و مادر بیمار خود را هم رها کند. سارا یکی از متفاوتترین نقشآفرینیهای زینالعابدین در سینمای ایران بود که جایگاه او را به عنوان بازیگری توانمند که قادر است هر نقشی را خوب از کار در بیاورد تثبیت کرد.
عرق سرد | مصی عطایی
عرق سرد یکی از جنجالیترین فیلمهای سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر بود. فیلمی که سوژهای جنجالی داشت و با لحن تند و تیز و فضاسازی بسیار خوب کارگردان تبدیل به یکی از موفقترین فیلمهای اجتماعی سینمای ایران در دهه نود شد. نگاه نو و تازه بیرقی به یک سوژه ملتهب اجتماعی در کنار بازیهای بسیار خوب بازیگران موجب شد عرق سرد در اکران هم به خوبی دیده شود و تماشاگران برای تماشای آن به سالنهای سینما بیایند. حوزه هنری در آن زمان فیلم را بایکوت کرد و اجازه اکران به آن نداد. اما با وجود تحریم و بایکوت حوزه هنری هم فیلم فروش معقولی را تجربه کرد.
عرق سرد داستان کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران افروز اردستانی (با بازی باران کوثری) را روایت میکند. تیم ملی فوتسال زنان ایران با گل زنی این بازیکن برای اولین بار به فینال مسابقات آسیایی میرسد. زمانی که او میخواهد برای حضور در بازی فینال همراه سایر اعضای تیم ملی فوتسال به مالزی برود متوجه میشود توسط شوهرش یاسر شاهحسینی (با بازی امیر جدیدی) که یک مجری مشهور تلویزیونی است ممنوع الخروج شده است…
مصی عطایی یکی از نقشهای مهم عرق سرد سهیل بیرقی بود. دوست و هم خانه افروز که رابطهای خاص و نزدیکی با او داشت. زینالعابدین از فرصت پیش آمده برای بازی در این فیلم استفاده کرد و موفق شد تبدیل به یکی از مهمترین بازیگران این درام اجتماعی زنانه شود. بازی زینالعابدین در این فیلم بر خلاف اسرافیل از ظرافت زنانه بیشتری برخوردار است و همین تفاوت بود که نظر هیئت داوران جشنواره فجر را به خود جلب کرد و او را به کاندیداتوری جشنواره فیلم فجر رساند. او با بازی در عرق سرد و درخشیدن در کنار بازیگرانی که تمام آنها از ستارگان سینمای ایران به حساب میآیند، به عنوان یک بازیگر بزرگ جدی گرفته شد و ثابت کرد این توانایی را دارد که در کنار ستارگان سینمای ایران هم بدرخشد.
علاوه بر این حضور بینالمللی پرتعداد فیلم باعث شد بازی زینالعابدین در سطح جهانی هم دیده شود و منتقدان و جشنوارههای خارجی با نسل تازه بازیگران سینمای ایران هم آشنا شوند. عرق سرد مهمترین فیلم کارنامه کاری هدی زین العابدین است. فیلمی که جایگاه تثبیت شده او در سینمای ایران را ارتقا داد و باعث شد او تبدیل به بازیگری مهم در سینمای ایران شود.
سمفونی نهم | رابعه بلخی
رابعه بلخی یکی از مشهورترین زنان ایرانی است. در بسیاری از منابع تاریخی و ادبی او را نخستین شاعر زن ادبیات ایران دانستهاند. برخی از منابع و روایات که همگی به ابوالسعید ابوالخیر استناد میکنند رابعه را زنی عارف دانستهاند که در جوانی عاشق کلید دار خزانه حارث بکتاش میشود. عشقی پرشور و رمانتیک که یکی از معروفترین داستانهای عاشقانه تاریخ ادبیات ایران است. محمدرضا هنرمند در سمفونی نهم به کاووش و بررسی مفهوم عشق در تاریخ ایران میپردازد و یکی از مهمترین فرازهای فیلم خود را به رابعه بلخی و عشق آتشین او به بکتاش اختصاص میدهد.
هنرمند خوانش رمانتیکی از داستان رابعه و بکتاش دارد و همانطور که از مضمون فیلم برمیآید تلاش کرده وجه عاشقانه زندگی رابعه بلخی را پررنگ کند. عشق رابعه به بکتاش در سمفونی نهم تبدیل به نمادی از توجه ایرانیان به عشق در طول تاریخ میشود و نشان میدهد جایگاه عشق نزد ایرانیان بسیار والاتر از عقل است. در سمفونی نهم به این نکته اشاره میشود برای ایرانیان عشق زمینی مقدمهای است برای رسیدن به عشقی آسمانی. عشقی چنان پاک و زیبا که فقط میتوان در آسمانها به دنبال آن گشت.
بازی در نقش رابعه بلخی قطعاً چالش بزرگی برای هدی زین العابدین به حساب میآمده است. او پیش از سمفونی نهم بازی در نقشی تاریخی و رمانتیک را تجربه نکرده بود. با سمفونی نهم بود که زینالعابدین بازی در نقشی متفاوت که ابعاد ملودراماتیک پررنگی داشت را تجربه کرد. نقشی عرفانی که در آن عشق نمادی میشد برای اتصال به سرچشمه هستی که همان خداوند بزرگ است. بازی در سمفونی نهم باعث شد زینالعابدین تجربه تازهای در بازیگری به دست بیاورد و به فضاهای تازهای پای بگذارد که تا پیش از این فیلم شرایط برای تجربه این فضاهای متفاوت مهیا نبود. البته با بازی در این فیلم نوجویی و ریسک پذیری زینالعابدین برای بازی در نقشهای تازه هم به اثبات رسید.
زالاوا | ملیحه
زالاوا یکی از عجیبترین و متفاوتترین فیلمهای سینمای ایران است. فیلمی در ژانر وحشت که داستانی متافیزیکی و مربوط به مابعدالطبیعه را تعریف میکند. داستان زالاوا در دهه ۵۰ هجری شمسی رخ میدهد. روستایی در حوالی کردستان درگیر مشکل عجیبی میشود که هیچ کس برای آن پاسخی ندارد. مشکلی که امنیت روستا را دچار مشکل میکند. حالا این وظیفه اُستوار احمدی (با بازی نوید پورفرج) است که امنیت را به روستا بازگرداند…
زینالعابدین در زالاوا نقش دکتری به نام ملیحه را بازی میکند. دکتری جوان که قرار است حوادث روستا را به صورت علمی تبیین و تفسیر کند. جایگاه ملیحه در داستان فیلم زالاوا جایی میان اُستوار احمدی و آمردان (با بازی پوریا رحیمی سام) قرار میگیرد. اگر اُستوار نگاهی عقلانی به ماجراهای روستا دارد و نگاه آمردان یک سره متافیزیکی است، خانم دکتر تلاش میکند برای بازگشت آرامش به روستا راهی میانه را برگزیند و با پیوند این دو نگاه روستاییان ترسیده را آرام کند.
قربانی شدن او در پایان فیلم یک تراژدی کامل است. مرگ ملیحه مرگ تمام معصومیت و زیبایی روستا است. مرگ ملیحه که به واسطه هراس و عجله روستاییان رقم میخورد، به نوعی پایان زندگی و آغاز تباهی در روستا است. بازی زینالعابدین در این فیلم با آن لهجه کردی بسیار جذاب و گیرا از از کار درآمده است. با زالاوا زینالعابدین بازی در نقشی دور از خود را تجربه کرد و نشان داد که اگر لازم باشد میتواند از پس لهجههای دشوار هم بربیاید.
رهایم کن | مارال حصارکی
شاید تماشاگر در هنگام تماشای رهایم کن احساس کند که در حال تماشای یک ملودرام مردانه است. تاکید کارگردان بر روی رابطه حاتم و هاتف نایب سرخی (با بازی محسن تنابنده و هوتن شکیبا) تماشاگر را به این فکر میاندازد که این سریال اساساً داستان این دو برادر است. اما حقیقت امر این است که رهایم کن یک لایه زیرین هم دارد که ممکن است تماشاگران هنگام تماشای سریال از آن غافل شوند. دقت به این لایه زیرین ما را به این نتیجه میرساند که اتفاقاً محور داستان این سریال زنان هستند و حوادثی که برای زنان سریال پیش میآید مردان را وادار به واکنش میکند. در میان شخصیتهای زن سریال هم مارال حصارکی مهمترین شخصیت است.
مارال زنی ساده، مهربان و آرام است. زنی نجیب و سر به زیر که هر مردی آرزوی او را دارد؛ برادران نایب سرخی هم از این قاعده مستثنی نیستند اما این تنها ویژگی مارال نیست. مارال در طول سریال نشان میدهد هر جا که پای منافعش در میان باشد اهل مبارزه است. منتها برخلاف حاتم او مبارزه را از راه عقل پی میگیرد. او نمیخواهد و نمیتواند خارج از دایره عقلانیت حرکت کند. حرکت مارال خارج از دایره عقلانیت مساوی است با نابودی کامل زندگی افراد بسیاری که سرنوشتشان به سرنوشت مارال گره خورده است. هدی زین العابدین با بازی خوب و به اندازهاش در این سریال ثابت کرد که توانایی بالایی در باورپذیر از کاردرآوردن زنان قدرتمند دارد. زنانی تاثیرگذار که میتوانند سرنوشت متفاوتی را برای اطرافیان خود رقم بزنند.