نویسنده: امیر حسین موسوی
قیصر به خانه برگشت تا انتقام خون خواهرش را بگیرد، دختر پاکی که تحمل تجاوز را نداشت و خودکشی کرد. معروفترین فیلم تاریخ سینمای ایران داستانی پیرامون تجاوز دارد. اما مثل اکثر آثاری که در این مورد ساخته شدهاند، بهجای آنکه در مورد قربانی تجاوز باشند در مورد محیطی که تجاوز در آن صورت گرفته و رفتار انسانهای اجتماع با قربانی تجاوز است. در فیلم فارسیها، تجاوز یا هتک حرمت بهانهای برای دعوای مردها و چاقوکشی بود. در سالهای پس از انقلاب تا مدتها حتی اشاره به موضوع تعرض یا تجاوز غیرممکن بود و به سختی سانسور و سرکوب میشد.
- بیشتر بخوانید
- نقد و بررسی بازی پژمان جمشیدی در علفزار
- نقد فیلم علفزار | درام ملتهب دادگاهی
- همه چیز درباره فیلم علفزار
در فیلمهایی مثل «رخ دیوانه»، «سگکشی»، «تسویه حساب»، «زندان زنان» و «آبوآتش» و سریالهایی نظیر «رهایم نکن»، «کرگدن» و «ممنوعه» اشارههایی به موضوع تجاوز وجود دارد یا یکی از شخصیتهای داستان قربانی تجاوز است. با این حال کلیت داستان فیلم یا سریال حول محور این موضوع نمیچرخد. در ادامه به مرور آثاری میپردازیم که تجاوز را به عنوان محور داستان بر گزیدهاند و به بررسی تاثیرات روانی و اجتماعی آن میپردازند:
رنگ شب (۱۳۸۰)![فیلم-رنگ-شب]()
کارگردان: محمدعلی سجادی
رسول (فریبرز عرب نیا) و زهره (لعیا زنگنه) زندگی خوب و آرامی دارند تا اینکه روزی رسول با زنی به اسم بتول (با بازی حمیرا ریاضی) تصادف میکند. پس از پیگیری ماجرا معلوم میشود بتول و پسرش بی خانمان هستند، به همین دلیل رسول و زهره تصمیم میگیرند به آنها کمک کنند. اما پس از چندی بتول مدعی میشود پسرش در واقع پسرِ رسول است.
«رنگ شب» با داستانی خانوادگی آغاز میشود و رفتهرفته ابعاد عجیبی به خود میگیرد. رسول پس از آنکه متوجه میشود همسرش به او خیانت کرده تصمیم میگیرد به زنان دیگر تجاوز کند و آنها را بکشد. شاید در ابتدا رفتارِ رسول غیرمنطقی به نظر برسد اما پرده از موقعیتهای روانی بر میدارد که میتواند زمینهساز تبدیل شدن یک مرد خانواده به یک متجاوز شود. «رنگ شب» یکی از اولین فیلمهای بعد از انقلاب بود که به موضوع تجاوز به شکل آشکار میپرداخت و ابعاد روانی و انسانی آن را به تصویر میکشید.
عصر جمعه (۱۳۸۴)![فیلم-عصر-جمعه]()
کارگردان: مونا زندی حقیقی
سوگند(رویا نونهالی) از پانزده سالگی از خانه فرار کرده و زندگی مستقلی را برای خودش شروع کرده است. حالا زمان طولانی گذشته و پدرش در بستر بیماری، آخرین روزهای عمر خود را سپری میکند. سوگند اما بههیچوجه علاقهای ندارد به دیدار پدرش برود تا اینکه…
«عصر جمعه» سالها توقیف بود و موضوع جنجال برانگیز آن سالها مخفی نگه داشته شد. اما آنچه بر سوگند و در محیط امن خانه رفته بود دردناکتر از آن بود که برای همیشه پنهان باقی بماند. «عصر جمعه» به زیبایی نشان میدهد وقتی تجاوز از جانب اعضای خانواده صورت گیرد چه عواقب هولناکی در پی دارد و اعضای خانواده چطور بهجای حمایت از قربانی بر حقیقت سر پوش میگذارند تا متجاوز در سایهی دروغی مصلحتی به زندگی ادامه دهد.
پریناز (۱۳۸۹)![فیلم-پریناز]()
کارگردان: بهرام بهرامیان
پریناز که خانوادهی خود را از دست داده به اجبار نزد خالهاش (فاطمه معتمد آریا) میرود. پریناز که بعد از مصیبت بسیار بالاخره وارد خانهای امن و راحت شده در اثر سهل انگاری خالهاش مورد تجاوز مردی ناشناس قرار میگیرد. اما این تازه اول مشکلاتی است که برای او به وجود میآید؛ پریناز تصویرگر رفتار عموم مردم با قربانی تجاوز است. فردی که بدون آنکه گناهی داشته باشد گناهکار تلقی شده و شوم دانسته میشود. گویی که مردم میخواهند روی موضوعی که باعث از بین رفتن زندگی یک انسان شده خاک بپاشند و فراموشش کنند.
من مادر هستم (۱۳۹۱)![من-مادر-هستم]()
کارگردان: فریدون جیرانی
آوا (باران کوثری) در پی بروز اختلافات میان پدر (فرهاد اصلانی) و مادرش (هنگامه قاضیانی) به مرور با دوست قدیمیپدرش سعید (حبیب رضایی) رابطهای نزدیک پیدا میکند. غافل از اینکه سعید فکری شوم در سر دارد… با اینکه غیرقابلقبول به نظر میرسد اما سعید با خیال راحت به آوا که از دست پدر و مادرش به او پناه آورده تجاوز میکند. پس از آن واقعه آوا که تعادل روانی خود را از دست داده، سعید را میکشد ولی مادر آوا قتل را گردن میگیرد تا آوا را از موقعیتی که در آن گرفتار شده نجات دهد. با این حال چیزی نمیگذرد که معلوم میشود آوا حامله است. حالا دیگر نمیتوان پنهان کرد قاتل کیست و دادگاهی برای قصاص آوا شکل میگیرد.
همان طور که از خلاصه داستان پیدا است، «من مادر هستم »در قالب ملودارمی اشکانگیز به خلعهای قانونی اشاره میکند که مانع از احقاقحق شخص مورد تجاوز قرار گرفته میشود. آوا زندگی و آیندهاش را از دست داده چون یک بیمار روانی از اعتماد او سوءاستفاده کرده و حالا باید اعدام شود چون قانون قصد ندارد این خلا قانونی را پر کند.
هیس! دخترها فریاد نمیزنند (۱۳۹۱)
کارگردان: پوران درخشنده
شیرین (طناز طباطبایی) در دروان کودکی مورد تجاوز یکی از اعضای خانواده قرار گرفته اما هیچگاه در این مورد با کسی حرف نزده است. موضوعی که باعث شده او نتواند زندگی عاطفی نرمالی داشته باشد. حالا پس از دو رابطه ی ناموفق، شیرین در آستانهی ازدواج قرار دارد اما مشاهده تعرض به کودکی خردسال دوباره روح و روان او را به هم میریزد… «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» خلاصهی آن چیزی است که جامعه به قربانی تجاوز تحمیل میکند. سرپوش گذاشتن بر موضوع و عادی رفتار کردن گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. غافل از اینکه چنین رفتاری به متجاوز اجازه میدهد به کار خود ادامه دهد و قربانیهای تازهای بهجا بگذارد.
خانه دختر(۱۳۹۳)![خانه-دختر]()
کارگردان: شهرام شاهحسینی
سمیرا (رعنا آزادیور) و منصور(حامد بهداد) در شرف ازدواج هستند و مقدمات عروسیشان را آماده میکنند. یک روز مادر منصور سمیرا را برای گرفتن گواهی بکارت نزد دکتر میبرد. اما سمیرا که از این کار شوکه شده در روز عروسیاش خودکشی میکند. منصور که دوست دارد بداند چهچیز باعث این خودکشی شده شروع به تحقیق میکند و حقایقی را متوجه میشود که سالها سر به مهر باقی مانده است.
در نسخهای از فیلم که با اصلاحات بسیار به نمایش در آمد و در حالحاضر در دسترس است، موضوع تجاوز کموبیش از داستان حذف شده است اما هنوز هم میتوان پی به وجود گذشتهی پر رنگی برد که سمیرا را قربانی خود کرده است. آن هم وقتی همه در پی کشف حقیقت هستند به جز پدر سمیرا که از برملایی واقعیت وحشت دارد.
مستانه (۱۳۹۳)![فیلم-مستانه]()
کارگردان: حسین فرحبخش
بازیگر شناخته شدهای به نام مستانه صدر (سحر دولتشاهی) برای دیداری کاری نزد همکارش خسرو (میلاد کیمرام) میرود. اما خسرو پس از تجاوز به مستانه او را به حال خود رها میکند. مدتی میگذرد تا مستانه حال روانیِ مناسبی پیدا کند و بتواند قضیه را به شکل حقوقی پیگیری کند. در این راه ترانه(با بازی باران کوثری) مستانه را همراهی میکند اما اثبات تجاوز صورت گرفته به این راحتیها نیست.
یکی از موضوعات داغ این روزهای فضای مجازی دستمایهی فیلمی است که به شکلی سر بسته به ماجرا تجاوزهای دنبالهدار در سینمای ایران میپردازد. مستانه به درستی نشان میدهد پیگیری حقوقی مسئلهی تجاوز چه کار سخت و طاقتفرسایی است و به جز فرسوده کردن روح و روان قربانی نتیجهای در پی ندارد. بنابراین این موضوع را پیش میکشد که دلیل پنهان ماندن اکثر این تجاوزها همین فرآیند آزاردهنده است که با رسواییهای اجتماعی و قضاوتهای عرفی برای قربانی همراه میگردد.
فروشنده (۱۳۹۴)![فیلم-فروشنده]()
کارگردان: اصغر فرهادی
رعنا (ترانه علیدوستی) و عماد (شهاب حسینی) پس از نشست ساختمان محل سکونتشان مجبور به اثاثکشی به خانهای جدید میشوند. عماد برای خرید به بیرون خانه میرود و رعنا با تصور اینکه عماد به خانه برگشته در را برای یک غریبه باز میکند. غریبه وارد خانه شده و…
نکتهی درخشان فیلم «فروشنده» این است که به بیننده نشان نمیدهد دقیقا چه اتفاقی برای رعنا افتاده و بهجای آن به تاثیر روانی اتفاق بر روحیات و رابطهی این زوج میپردازد. هر چقدر که رعنا در پی آن است که کل اتفاق را فراموش کند و از آن عبور کند، عماد به دنبال مشخص کردن تکتک جزئیات است. در انتها وقتی نه رعنا کوتاه میآید و نه عماد، نتیجه سرد شدن رابطهی میان آنهاست. علاوهبر اینکه مواجه شدن عماد با متجاوز مانند شوکی روانی است که فیلم به بیننده وارد میکند. کسی فکر نمیکند چنین آدمی متجاوز باشد اما نکته همین است که هر کسی ممکن است روزی در موقعیتی قرار بگیرد که وسوسه شود.
جاده قدیم (۱۳۹۶)
کارگردان: منیژه حکمت
مینو (مهتاب کرامتی) کارمند بانکی سختکوش و قانونمدار است و همین قانونمداری باعث بروز مشکلاتی در محل کارش میشود. مینو یک روز به شکل اتفاقی و از سر اجبار سوار ماشینی شده و به او تجاوز میشود… برعکس فیلمهای دیگر که روی حواشی پیرامون تجاوز متمرکز هستند، «جاده قدیم» کاملا به روی قربانی متمرکز میشود و تاثیرات روانی تجاوز به روی زنی پرتلاش و خستگیناپذیر را به نمایش میگذارد. همچنین «جاده قدیم» در پی راهی است که نشان دهد زنی مثل مینو چطور میتواند سر کار خود برگردد و زندگی زناشوییاش را از سر بگیرد.
سریال دل (۱۳۹۸)![سریال-دل]()
کارگردان: منوچهرهادی
پس از حل کردن مشکلات خانوادگی بسیار، آرش (حامد بهداد) و رستا (ساره بیات) بالاخره قرار است با هم ازدواج کنند اما درست در شب عروسی، رستا مراسم را ترک میکند… سریال «دل» به بهانهی پیگیریِ عشق میان آرش و رستا رفتهرفته گذشتهای را بر ملا میکند که هیچکس دوست ندارد از آن آگاه شود. اینکه تجاوز فردی ناشناس باعث شده رستا عروسیاش را ترک کرده و حالا چطور به تنهایی با مشکلات به وجود آمده به خاطر این تصمیم کنار آمده است.
علفزار (۱۴۰۰)![علفزار]()
کارگردان: کاظم دانشی
بازپرس (پژمان جمشیدی) در روز آخر حضور خود در دادگاه و پیش از انتقالیاش، مسئول رسیدگی به پروندهای میشود که شاکیها قصد دارند به سادگی رضایت دهند. همهچیز مشکوک به نظر میرسد. چند جوان مزاحم جمعی خانوادگی در باغ شدهاند. نزاعی در گرفته و کار به پاسگاه کشیده شده اما کسی از کسی شکایتی ندارد. بازپرس تصمیم میگیرد پرونده را مختومه اعلام کند اما یکی از شاکیها (سارا بهرامی) روند رسیدگی به پرونده را پیچیده میکند…
فیلم علفزار به ماجرایی واقعی پیرامون تجاوز دسته جمعی میپردازد و به مرور پرده از رازی وحشتناک بر میدارد. تحمل تصویر کردن اتفاقی که افتاده سخت است و واکنش بستگان نسبت به قربانیان بهخوبی روشن کنندهی تاریکی پیش روی قربانیان تجاوز در ایران است.