نقد فیلم «بخارست»| تلاش جدید اطیابی برای فتح گیشه‌ها

نویسنده: مازیار وکیلی

به نظر می‌رسد سید مسعود اطیابی به فرمولی دست پیدا کرده است که می‌تواند با تکیه بر آن فرمول کمدی‌هایی بسازد که در سینمای ایران پرفروش شود. اطیابی چندسال است که در سینمای ایران تبدیل به سلطان گیشه‌ها شده است. «تگزاس یک و دو»، «دینامیت» و «انفرادی» فیلم‌هایی بودند که رکوردهای فروش در سینمای ایران را جابه‌جا کردند. اطیابی موفق شده در کمدی‌های عامه‌پسند ایرانی تغییراتی ایجاد کند که باعث پرفروش شدن فیلم‌هایش شود. فیلم‌های اطیابی نسبت به نمونه‌های دهه‌ی گذشته فیلمنامه‌های بهتری دارند.

در فیلم‌های اطیابی موقعیت‌های داستانی جذابی وجود دارد که اطیابی از تمام ظرفیت‌های موجود در این موقعیت‌ها برای خنداندن تماشاگر استفاده می‌کند. به‌طورمثال در «دینامیت» از حضور دو جفت متضاد در کنار هم به‌خوبی استفاده کرده و موفق شده لحظاتی را خلق کند که تماشاگر را بخنداند. همچنین در «انفرادی» موفق شده با ساختن یک مثلث شخصیتی متفاوت فیلمی بسازد که تماشاگر را به خنده بیاندازد. در فیلم بخارست هم این اتفاق اُفتاده و موقعیت جذاب داستان فیلم به باعث خلق لحظات خنده‌داری شده که تماشاگر را سر ذوق می‌آورد. اطیابی بلد است شوخی‌هایش را به شکلی در کل فیلم توضیع کند که تک‌تک دقایق فیلم خنده‌دار باشد و فیلم دچار اُفت و رکود نشود تا تماشاگر هنگام تماشا دچار ملال شود. به خاطر همین موقعیت داستانی جذاب و توزیع درست شوخی‌ها است که فیلم‌های این کارگردان نسبت به نمونه‌های پیشین یک‌دست‌تر باشد و تماشاگر با لذت خط داستانی فیلم را تا انتها دنبال کند.

هنر دیگر اطیابی برای ساختن یک کمدی عامه‌پسند جذاب انتخاب درست بازیگران است. رضا عطاران، احمد مهرانفر و پژمان جمشیدی بازی‌های خوبی در فیلم‌های اطیابی انجام داده‌اند و بازیگرانی مانند حسین یاری و امیرحسین آرمان که بازیگر کمدی نیستند در این فیلم حضوری موثر دارند. تمام این‌ها در کنار هوش عجیب اطیابی در تشخیص دقیق از نیازهای مخاطب باعث شده فیلم‌های او در هر وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران پرفروش شوند. اطیابی نیاز جامعه‌ی ایران به خندیدن را در قالب درستی می‌ریزد و نتیجه‌ی این اتفاق درست فروش فیلم‌های اوست. حقیقت امر این است که این کارگردان متوجه شده در سینمای کم‌مخاطب ایران برای بقا بیشتر از کیفیت به تشخیص درست از نیازهای جامعه احتیاج است. همین تشخیص درست از نیازهای جامعه است که باعث پرفروش شدن فیلم‌های اطیابی شده است. در سینمای ایران کمدی‌های عامه‌پسند زیادی ساخته شده است اما هیچ‌کدام از این کمدی‌ها به‌اندازه‌ی فیلم‌های اطیابی موفق نبوده‌اند.بخارست

موفقیت فیلم‌های اخیر این کارگردان بیش از هرچیز مدیون هوش کارگردانی که بلد است از تمام عناصر سرگرم‌سازی موجود در سینمای ایران استفاده کند که برای تماشاگر خوشایند باشد. در «بخارست» هم همین استفاده‌ی درست از عناصر سرگرمی‌ساز به چشم می‌خورد. استفاده‌ی درست از یک موقعیت داستانی جذاب، توزیع دقیق شوخی‌ها، انتخاب بازیگران مناسب و نیازسنجی درست مخاطب نوید یک کمدی پرفروش دیگر را می‌دهد. اگر اتفاق عجیب‌و‌غریب و خاصی نیفتد این فیلم هم مانند کمدی‌های قبلی اطیابی پرفروش خواهد شد. مردم به خندیدن نیاز دارند و فیلم‌هایی مانند «بخارست» بهترین و ارزان‌ترین کالای فرهنگی موجود برای شادی مردم هستند. تا زمانی که نیاز مخاطب و هوش کارگردان در تشخیص درست این نیاز وجود دارد فروش فیلم‌هایی از این دست ادامه دارد.

فیلم داستان دو برادر با نام‌های جلال (با بازی حسین یاری) و جلیل (با بازی پژمان جمشیدی) است که توسط مامورین امنیتی بازداشت شده‌اند. آنها در حین بازجویی داستان دستگیری خود را تعریف می‌کنند. جلال که مغازه‌ی لوازم خانگی دارد برای وارد کردن جنس به ترکیه می‌رود اما دستگیر می‌شود و مجبور شده تا مغازه را به جلیل و پدر بی‌خیالش (با بازی وحید نیکخواه) بسپارد. او بعد از بازگشت از ترکیه متوجه می‌شود پدر و برادرش سرمایه او را بر باد داده‌اند. او مغازه را رهن می‌دهد و برادرش را هم برای کار به مغازه رفیق‌شان ابراهیم (با بازی عرفان ابراهیمی) می‌فرستد. جلیل در کنار کار در استخر کلیپ‌های طنز اینستاگرامی می‌سازد. روزی جلیل تصمیم می‌گیرد با حضور اولین مشتری استخر کلیپی طنز بسازد و به همین خاطر مشتری را در سونا حبس می‌کند. غافل از این‌که این مشتری عابد عبیدی (با بازی امیرحسین آرمان ) پسر وزیر سابق است که ناراحتی قلبی دارد و قصد دارد درباره‌ی برخی از مفاسد اقتصادی افشاگری کند…

از همین خط داستانی می‌شود فهمید که با فیلمی طرف هستیم که موقعیت داستانی جذابی دارد و داستان خودش را بسیار روان تعریف می‌کند. اما ویژگی دیگری که باعث هرچه جذاب‌تر شدن فیلم شده شخصیت‌های رنگارنگ و بامزه‌ای است که در کنار زوج اصلی داستان قرار گرفته‌اند. پدر بی‌خیال و عاشق کباب جلال و جلیل، رحیم لات، مشنگ و خشن فیلم (با بازی ایمان صفا)، مامور اطلاعات (با بازی وحید آقاپور)، سینای آدمکش مثلاً حرفه‌ای (با بازی هادی کاظمی) و حتی پدر عابد و مشاورش کامل (با بازی بابک کریمی و رضا بهبودی) مجموع شخصیت‌های فیلم هستند. این کاراکترها باعث شده‌اند تا داستان ساده‌ی فیلم هرچه جذاب‌تر روایت شود. شخصیت‌هایی که هرکدام وجهی از بار طنز فیلم را به دوش می‌کشند.بخارستاطیابی درآخرین ساخته‌ی خود بار دیگر ثابت می‌کند بلد است از تمام ظرفیت‌های داستانی فیلمش از جمله شخصیت‌پردازی به نفع خنداندن تماشاگر استفاده کند. اطیابی از موتیف‌های جالبی هم برای خنداندن تماشاگر استفاده کرده است. شوخی بین جلال و جلیل که جلیل هربار ناخواسته‌ با پا ضربه‌ای به بدن جلال می‌زند از جمله این شوخی‌ها هستند. فیلم نشان می‌دهد اطیابی در ساخت کمدی‌های عامه‌پسند پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. او در آخرین فیلمش موفق شده فیلمی بسازد که علاوه‌بر جذابیت برای مخاطب عام به لحاظ سینمایی هم نکات قابل ذکری داشته باشد. قابل ذکر است که در تمام جنبه‌های فیلم نشان از پیشرفت اطیابی وجود دارد.

اگر بخواهیم از یک ویژگی مهم فیلم صحبت کنیم باید به بازی‌های آن اشاره کنیم. اما قبل از پرداختن به بازی‌های فیلم بهتر است به انتخاب درست بازیگران فیلم اشاره کنیم. اطیابی از طیف مختلفی از بازیگران استفاده کرده است. ستارگانی مانند پژمان جمشیدی و امیرحسین آرمان در کنار بازیگران طنز باسابقه‌ای مانند وحید نیکخواه در فیلم حضور دارند. به این لیست بازیگران باسابقه در حوزه تئاتر مانند رضا بهبودی و کهنه‌کارهایی مانند حسین یاری و بابک کریمی را هم اضافه کنید تا ببینید اطیابی چگونه موفق شده از تمام ظرفیت‌های بازیگری سینمای ایران به نفع فیلمش استفاده کند.

پژمان جمشیدی مدت‌هاست که به‌عنوان یک ستاره پرطرفدار میان مردم شناخته می‌شود و در این فیلم هم توانسته شوخی‌های کارگردان را به خوبی و با تکیه بر استعداد ذاتی خود اجرا کند. نکته‌ی خطرناک و پرریسک برای فیلمی مثل «بخارست» درنیامدن شیمی و رابطه‌ی زوج اصلی است. شاید بسیاری از تماشاگران پیش از تماشای فیلم تصور کنند حسین یاری زوج مناسبی برای پژمان جمشیدی نیست و نتواند با جنس بازی او هماهنگ شود اما او کاملاً برخلاف تصورات تماشاگران موفق شده زوجی هماهنگ با پژمان جمشیدی تشکیل دهد. حسین یاری موفق شده با فاصله گرفتن از نقش‌های گذشته‌اش به خوبی در قالب یک شخصیت بدبخت که اسیر بلاهت‌های برادرش است فرو برود. همین موضوع باعث شده که زوج اصلی فیلم که محور داستان هستند به خوبی با یکدیگر هماهنگ شوند و شوخی‌هایی که برای آنها نوشته شده را به شکلی اجرا کنند که از دست نرود.بخارستاین موضوع درباره‌ی بازیگران فرعی فیلم هم صدق می‌کند. ایمان صفا که حالا تبدیل به یکی از مکمل‌های بامزه‌‌ی سینمای ایران شده است در این‌جا هم نقش رحیم را با مشنگی خاصی بازی می‌کند. او که چهره‌اش شباهتی به یک لات بزن بهادر ندارد توانسته با اتکا به میمیک صورتش و زبان بدن به خوبی این نقش را ایفا کند. این موضوع درباره‌ی هادی کاظمی هم صدق می‌کند. او نقش سینا قاتل مشنگ فیلم را با همان ظرافتی بازی می‌کند که نقش مامور امنیتی مصادراه را بازی کرد. این‌که یک بازیگر بتواند دو نقش تا این حد متفاوت را با کیفیتی یکسان بازی کند بیانگر توانایی‌های اوست. این موضوع به شکل دیگری درباره‌ی رضا بهبودی و بابک کریمی صدق می‌کند. این دو بازیگر که از جریان روشنفکری سینمای ایران می‌آیند به خوبی توانسته‌اند تا خودشان را با فضای فیلم هماهنگ کنند و بازی متفاوتی ارائه دهند. به‌طور مثال رضا بهبودی که چند تیک هنرمندانه مانند یک تیک فیزیکی که به نقش کامل افزوده است و یک بازی جذاب ارائه داده است.

«بخارست» شاید فیلم بزرگی نباشد و شاید بتوان درباره‌ی کیفیتش حرف زد و آن را یک کمدی استاندارد ندانست. اما نمی‌توان کتمان کرد که فیلمی جذاب برای عامه تماشاگران است که می‌توانند از تماشای آن لذت ببرند. اطیابی با این فیلم بار دیگر ثابت کرده است که می‌تواند فیلمی بسازد که انبوه تماشاگران را به سینما بیاورد. هوش ذاتی اطیابی باز هم به کمک او آمده تا فیلمی بسازد که تبدیل به اُمید اول گیشه‌ها در این روزهای سرد شود. روزهایی که مردم شاید چندان حوصله‌ی سینما رفتن نداشته باشند. این کمدی‌ها تنها اُمید این روزهای سینما برای جذب تماشاگر هستند و بار دیگر ارزش‌ فیلم‌هایی مانند «بخارست» را به ما یادآوری می‌کند؛ فیلم‌هایی که می‌توانند با فروش خود چرخ سینما را در روزهای سخت بچرخانند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.