نویسنده: امیرحسین صادقی ماشک
آیا زمانیکه سال ۱۳۶۰ یکی از عروسکهای سریال «شهر موشها» توسط فاطمه معتمدآریا گردانده میشد، کسی میتوانست پیشبینی کند که او روزی با ۱۱ نامزدی سیمرغ بلورین از رکوردداران این جشنواره خواهد شد و تبدیل به اولین زنی میشود که به عضویت هیئت مدیرهی خانهی سینما در آمده است؟ پیش از ۱۳۶۰ که فعالیت حرفهای معتمدآریا هنوز آغاز نشده بود، او در حالیکه در دانشسرای هنر تحصیل میکرد با گروههای تئاتر دانشکدهی هنرهای زیبا هم همکاری مینمود.
معتمد آریا نهتنها یک هنرمند تمامعیار بلکه از آن دسته بازیگرانی است که سینمای ایران و بهخصوص زنان فعال در سینمای ایران، همیشه و تا ابد مدیون او و به اصطلاح هنجارشکنیهایش خواهند بود. او به تنهایی در مقابل نظامی که قصد داشت زنان را محدود نماید، ایستاد تا نشان دهد که زنان هنرمند ایران دیگر سکوت را برنمیتابند.
فاطمه معتمد آریا متولد ۷ آبان ۱۳۴۰ است. او کارنامهای درخشان دارد که احتمال تکرارشدنش برای بازیگری دیگر اندک است. او با اکثر کارگردانهای بزرگ و صاحبسبک همعصر خود همکاری کرده و بهاندازهای در تمام آثار آنها درخشیده است که شاید باید گفت کارگردانهای بزرگ همعصر او به دنبال همکاری با وی بودهاند. معتمدآریا در محموله و یکبار برای همیشه با سیروس الوند، در ناصرالدینشاه اکتور سینما و هنرپیشه با محسن مخملباف، در «مسافران» با بهرام بیضایی، در «روسری آبی»، «بانوی اردیبهشت»، «گیلانه» و «قصهها» با رخشان بنیاعتماد، در «حکایت دریا» و «یک بوس کوچولو» با بهمن فرمانآرا و در «شیرین» با عباس کیارستمی همکاری کرده است.
انتخاب بهترین آثار معتمدآریا وظیفهای سخت است. کارنامهی او در سطحی از کیفیت به سر میبرد که اگر بخواهیم بهترینهای او را انتخاب کنیم، باز هم بعضی نقشآفرینیهای درخشان او مثل «جاندار»، «آباجان»، «یحیی سکوت نکرد»، «قصهها»، «شیرین»، «تقاطع»، «بانوی اردیبهشت»، «مهر مادری به این لیست راه پیدا نخواهند کرد.
مسافران | اوج یادگیری ![مسافران]()
هشتمین فیلم سینمایی بیضایی داستان زوجی را روایت میکند که از شمال ایران برای رساندن آینهی عروسیای موروثی به سمت تهران راهی میشوند اما تصادفی شوم، آنها را به کام مرگ میکشاند و آیینهی موروثی مفقود میگردد. سینمای بیضایی اما هرگز داستانی ساده و قابلروایت در چند جمله نداشته است؛ «مسافران» هم از این قاعده مستثنا نیست. معتمدآریا که فعالیت سینمایی خود را سال ۱۳۶۴ با فیلم «جدال» محمدعلی سجادی آغاز کرده بود، در سال ۱۳۷۰ در یازدهمین تجربهی سینمایی خود توانست با یکی از بزرگترین کارگردانهای سینمای ایران همکاری نماید. او حقیقتا توانست بهخوبی در کنار بازیگران با تجربهای همچون جمیله شیخی، هما روستا، مجید مظفری و فرخلقا هوشمند نقشآفرینی نماید و زیر سایهی آنها نرود.
معتمدآریا در مصاحبهای حوالی سال ۱۳۸۰ این فیلم را نقطهی اوج یادگیری سینمایی خود خوانده است. «مسافران» بیضایی را احتمالا میتوان مهمترین و خالصترین فیلم کارنامهی او دانست. بیضایی در این فیلم قواعد ذهنی و تفکرات شخصی خویش را به سینما تحمیل کرد و قواعد چندین سالهی سینما هم نتوانستند جلوی او را بیگرند. خود بیضایی «مسافران» را فیلمی بسیار ساده دربارهی ستایش زندگی و امیدهای نو دانسته است و منتقدان هم این فیلم را بسیار ستودهاند.
فاطمه معتمدآریا ستارهی اصلی فیلم نبود اما مسافران همانطورکه پیشتر اشاره کردیم، نقطهی اوج یادگیری معتمدآریا بود که او را در کنار بازیگرانی باتجربه قرار داد و فرصتی برای او فراهم آورد تا با کمک آنچه از این بازیگران بزرگ یاد میگیرد، تبدیل به معتمدآریایی شود که امروز مشاهده میکنید. معتمدآریا با «مسافران» توانست برای سومینبار پس از «ریحانه» و «برهوت»، نامزد سیمرغ بلورین شود و برای دومینبار پس از «برهوت» آن را به کارنامهی سینمایی خود اضافه نماید.
همسر | من کم نمیآورم![همسر]()
بیشک نقطهقوت بازی معتمدآریا چهرهی او است. او میتواند شخصیتی را که نویسنده برایش نوشته است، جذب کند و سپس خصوصیات و احساسات او را به چهرهی خود منتقل نماید. چهرهی او اگر نیاز باشد تبدیل به زنی مستقل و قدرتمند میشود و اگر نیاز باشد، متعلق به زنی میشود که برای زیستن به سایرین وابسته است. معتمدآریا برای درخشش خود در این فیلم توانست برای پنجمینمرتبه نامزد سیمرغ بلورین شود و برای سومین سال متوالی و چهارمینمرتبه طی کمتر از هفتسال، سیمرغ بلورین را به خانه ببرد.
«همسر» داستان کارمندی با بازی مهدی هاشمی را روایت میکند که پس از اخراج رئیس خود، اصلیترین شانس ریاست محسوب میشود اما بهطور عجیبی همسر او به ریاست برگزیده میگردد و او نمیتواند این را تحمل کند. تقابل مهدی هاشمی و فاطمه معتمدآریا، دو بازیگری که در دوران اوج کارنامهی حرفهای خود به سر میبردند در فیلمی از مهدی فخیمزاده که شانزدهمین تجربهی کارگردانی خود را از سر میگذراند، تبدیل به فیلمی شد که توانست با وجود کمدی بودن، نظر منتقدان را جلب نماید و زوج معتمدآریا و هاشمی را به یکی از جذابترین زوجهای هنری ایران تبدیل کند.
روسری آبی | آغاز یک همکاری تمام زنانه![روسری-آبی]()
«روسری آبی» سرآغاز یکی از بهترین همکاریهای ادامهدار تمام زنانهی تاریخ سینمای ایران است. رخشان بنیاعتماد و فاطمه معتمدآریا در این فیلم برای نخستینبار در کنار هم قرار گرفتند و پس از این فیلم بود که در «بانوی اردیبهشت»، «گیلانه» و «قصهها» هم این همکاری ادامه پیدا کرد. در «روسری آبی» فاطمه معتمد آریا در کنار دوتن از بهترین بازیگران تاریخ سینمای ایران، عزت الله انتظامی و گلاب آدینه قرار گرفت. او هرگز برای یکلحظه هم توسط کیفیت بازی این ستارگان کنارزده نشد و حتی گاهی توانست بهتر از آنها عمل کند.
«روسری آبی» فاطمه معتمدآریا است که در اوج کارنامهی حرفهای خود برای این فیلم برای ششمینمرتبه نامزد سیمرغ بلورین شد. این در حالی است که او پیش از آن، سال ۱۳۷۲ برای «همسر»، سال ۱۳۷۱ برای «هنرپیشه» و سال ۱۳۶۹ برای «مسافران» توانسته بود تا سهسال متوالی جشنوارهی فجر را با سیمرغ بلورین ترک کند. همکاری دوتن از بزرگترین هنرمندان زن این مرز و بوم به ساخت فیلمی انجامید که حالا پس از سالها هنوز هم داستان عاشقانهای جذاب محسوب میشود. «یوزپلنگ برنز» بهترین فیلم از جشنوارهی فیلم لوکارنو، جایزهی فیبرشی بهترین فیلم جشنوارهی تسالونیکی یونان، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای رخشان بنیاعتماد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای گلاب آدینه از دیگر افتخارات این فیلم محسوب میشود.
دختر شیرینیفروش | گروهی ماندگار![دختر-شیرینی-فروش]()
سومین همکاری گروه هنری متشکل از ایرج طهماسب، حمید جبلی و فاطمه معتمدآریا منجر به ساخته شدن فیلمی شیرین دربارهی دختر و پسری شد که ۲۰ سال است میخواهند به زیر یک سقف بروند اما خانوادههایشان مانع آنها میشوند. مثل همیشه فیلمهای طهماسب، فیلمهایی هستند با سبک کمدی افراطی که در آن شخصیتها اصرار دارند به هدف خود برسند و دنیای اطراف اصرار دارد تا مانع آنها شود.
سومین فیلم ایرج طهماسب در جایگاه کارگردان، سومین همکاری او با فاطمه معتمدآریا است. شما با یک گروه هنری طرف نیستید که در آن چند هنرمند از آبوگل درآمده در کنار هم قرار بگیرند و بلافاصله برچسب گروه هنری به آنها زده شود، بلکه شما با گروهی روبهرو هستید که اولین قدمهای مهم و حیاتی خود را با هم برداشتهاند و بهتدریج زبان مخصوص به خود را پیدا کردهاند.
یک بوس کوچولو | کوتاه اما تاثیرگذار![یک-بوس-کوچولو]()
نخستین همکاری فاطمه معتمد آریا با بهمن فرمانآرا یکی از کارگردانهای مولف سینمای ایران «یک بوس کوچولو» است. همکاریای که پس از یازدهسال در فیلم «حکایت دریا» برای دومینبار هم تکرار شد. معتمدآریا همیشه بیش از اینکه بهدنبال رفتن روی پوسترهای سینمایی و سردر سینماها بهعنوان بازیگر نقش اصلی فیلم باشد، بهدنبال ایفای نقش در قالب شخصیتهایی بوده است که دارای پیچیدگیهای احساسی و در تلاطم دنیای اطراف غرق هستند.
رضا کیانیان، هدیه تهرانی، جمشید مشایخی، جمشید هاشمپور و بابک حمیدیان دیگر بازیگران ششمین فیلم بلند بهمن فرمانآرا هستند. او در این فیلم بهسراغ ژانر جادهای رفته است و داستان دو دوست نویسنده که پس از سالها دوباره به هم رسیدهاند و شروع به سفر میکنند را روایت میکند. فرمانآرا شخصیتی باهوش است و به تسلط بالای معتمدآریا بر احساسات درونی و برونیسازی آنها از طریق چهره آگاه است و بهخاطر همین، یکی از کلیدیترین شخصیتهای فیلم خود را به او سپرده است؛ شخصیتی که از گذشته میآید و با تمام سختیهایی که با خود به دوش میکشد، آینده را رها نمیکند.
ترکیب شدن محمود کلاری بهعنوان مدیر فیلمبرداری با بهمن فرمانآرا بهعنوان هدایتکننده و حضور متبحرانهی معتمدآریا در مقابل دوربین، درحالیکه موسیقی احمد پژمان شنیده میشود باعث خلق فیلمی ماندگار شد که هنوز هم یکی از بهترین آثار کارنامهی معتمدآریا محسوب میشود.
- بیشتر بخوانید
- نقد فیلم مجبوریم | سه زن
- برترینهای مصطفی زمانی | مردی با چشمهای سبز
- قدرت، ظرافت و دیوانگی | برترینهای مریلا زارعی
یک بار برای همیشه | بزرگشدن در کنار بزرگان![یک-بار-برای-همیشه]()
فقط نگاهی گذرا به کارنامهی معتمدآریا لازم است تا دریابید که او در کنار بهترینهای تاریخ سینمای ایران مقابل دوربین رفته است. او با عزتالله انتظامی، خسرو شکیبایی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، هدیه تهرانی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، اکبر عبدی و بسیاری دیگر از نامهای ماندگار همبازی شده و هرگز منتقدی نتوانسته بگوید بازی بازیگران مقابل معتمدآریا از او بهتر بوده است. «یکبار برای همیشه» که دومین همکاری معتمدآریا با الوند است که داستان عاشقانهای متفاوت را روایت میکند.
این فیلم داستان زوجی است که دست تقدیر مانع جدایی آنها میشود و فرزندی که زمانی برای آنها نفرینی محسوب میشد، برایشان تبدیل به رحمت میشود و آنها را به هم نزدیک میکند. الوند باز هم داستانی از دل جامعه بیرون کشیده و آن را به شکلی قابلقبول روایت کرده است. اینبار دو تن از بهترین بازیگرانی که بهترین سالهای هنری خود را سپری میکردهاند در آن ایفای نقش کردند؛ یعنی فاطمه معتمدآریا و خسرو شکیبایی. «یکبار برای همیشه» در یکی از بهترین سالهای هنری فاطمه معتمدآریا یعنی سال ۱۳۷۰ اکران شد. معتمد آریا در همان سال، دو فیلم مهم دیگر «مسافران» و «ناصرالدینشاه اکتور سینما» را ایفا کرد.
هنرپیشه | معتمدآریا، یکهتاز سینمای ایران![هنرپیشه]()
مخملباف پس از همکاری با معتمدآریا در «ناصرالدینشاه اکتور سینما» در سال ۱۳۷۰، بلافاصله برای فیلم بعدی خود، «هنرپیشه» هم بهسراغ او رفت. در این فیلم اکبر عبدی در نقش بازیگری کمدی و نامآشنا نقشآفرینی میکند که همسرش، نسرین با بازی معتمدآریا نازا است. نسرین زنی کولی و لال را برای شوهر خود انتخاب میکند اما این زن پس از مدتی بین آنها قرار میگیرد و سرانجام نسرین به بیمارستان روانی کشیده میشود.
اما در نهایت آقای بازیگر پی به اشتباه خودش میبرد و به آغوش همسر بازمیگردد. معتمدآریا که سال ۱۳۷۱ هنوز بازیگری باتجربه محسوب نمیشد، خیلیزود خودش را با سه فیلم درخشانی که سال گذشته در آنها بازی کرده بود به همه اثبات نمود و حالا با «هنرپیشه» یکباردیگر مهر تاییدی بر کیفیت بالای هنر خود میزد. این فیلم توانست در ۹ بخش از جمله بهترین بازیگر نقش اول زن، نامزد سیمرغ بلورین شود و ۴ سیمرغ بلورین را از جشنواره دریافت کرد.
فاطمه معتمدآریا از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۳ هرسال بهجز ۳ سالی که از سینما فاصله گرفته بود و طی آن فقط در یک فیلم «ریحانه» ایفای نقش کرد، نامزد سیمرغ بلورین شد. همچنین او بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم «برهوت» شد و سیمرغ بلورین را از آن خود کرد. در آن سالها هیچکس جلودار معتمدآریا و درخشش بیبدیل و انرژی جوانی او نبود اگرچه هنوز هم همینطور است.
اینجا بدون من | زنی از جنس تجربه![فیلم-اینجا-بدون-من]()
معتمدآریا با «اینجا بدون من» هفتسال پس از «گیلانه» یکبار دیگر توانست نامزد سیمرغ بلورین شود. این فیلم اقتباسی است از نمایشنامهی باغوحش شیشهای تنسی ویلیامز که معتمدآریا در آن نقش مادر دختری دارای ناتوانی جسمی و پسری دارای تلاطمهای روحی را ایفا میکند که خودش هم در خاطرات خود زنده است و چون نتوانسته زنی باشد که میخواسته، حالا سعی دارد فرزندان خود را کنترل نماید. معتمدآریا در «اینجا بدون من» تمام فیلم را زیر سایهی خود میکشاند.
او حالا کوهی از تجربه است که شخصیت خود را در هر کلمهای که ادا میکند، میگنجاند. او در این فیلم وقتی قدم از قدم برمیدارد، شما میدانید که با فاطمه معتمدآریا طرف نیستید بلکه با مادری طرف هستید که خودش هم نمیداند چه باید بکند. او در تمام صحنههای دوتایی از بازیگران مقابل خود عملکرد بهتری دارد و در تمام صحنههای انفرادی هم در هر ثانیه که پیش میرود، در کیفیت بازی از خودش پیشی میگیرد. معتمدآریا در «اینجا بدون من» همان بازیگری است که سینمای ایران باید قدرش را بداند و تا آنجا که ممکن است با کمک او به ارتقای سطح نسل جوان کمک نماید.
مجبوریم | شکوفایی بینالمللی
فاطمه معتمدآریا طی سالهای اخیر یکی از آن بازیگرانی است که بالاخره درحال دیده شدن در جشنوارههای جهانی و رسیدن به حقی است که سالها برای آن تلاش کرده بود. «مجبوریم» هفتمین فیلم سینمایی درمیشیان است که در آن او دوباره به روایت داستانی اجتماعی پرداخته و باز هم بهسراغ جامعهای خاص رفته است. جامعهای که در آن مردان، همسران خود را میفروشند و از آنها بهرهکشی میکنند. در این جامعه تنها زنان هستند که آسیب میبینند و هیچکس پاسخگوی آنها نیست.
درمیشیان در فیلم مجبوریم نیروی جوانی بازیگرانی مانند نگار جواهریان و مجتبی پیرزاده را در کنار تجربهی بازیگرانی مانند فاطمه معتمدآریا و پارسا پیروزفر قرار داده است و نتیجهی دلخواه خود را از این ترکیب صحیح گرفته است. فاطمه معتمدآریا در این فیلم یک بازی کاملا پخته از خودش به نمایش میگذارد. او در هیچ لحظهای سعی نمیکند دوربین را از آن خود کند یا هنر خود را به رخ بازیگران جوانتر بکشد. او حتی با درخشش خود در بسیاری از صحنهها باعث ارتقای بازی همبازیهای جوان خود میشود و تجربهی خود را از طریق بازی متناسب خود به آنها منتقل مینماید.