نویسنده: سهراب صباغیان
کمال تبریزی یکی از مشهورترین و پرکارترین کارگردانان سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی است. او که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در برخی از فعالیتهای سیاسی مانند تسخیر سفارت انقلاب اسلامی توسط دانشجویان پیرو خط امام شرکت داشت خیلی زود راهش را از سیاست جدا کرد و روی سینما متمرکز شد. برخلاف سایر همنسلان تبریزی که در شرایط راحتتری به انجام کار و فعالیت مشغول بودند نام او همیشه با حاشیه گره خورده است.
در سینمای ایران کمال تبریزی را به عنوان کارگردانی میشناسند که فیلمهای جنجالی و پر سر و صدا ساخته و نزدیک خطوط قرمز حرکت کرده است. تبریزی از همان سالهای ابتدایی حضورش در سینما طعم توقیف و سانسور را چشید. در مسلخ عشق اولین فیلم توقیفی کمال تبریزی بود. توقیف در مسلخ عشق نشان میدهد که مشکل سانسور و ممیزی از همان دهه شصت گریبان تبریزی را گرفته و او را رها نکرده است. مشکلی که در دهههای بعد هم ادامه پیدا کرد و او در دهههای مختلف طعم توقیف و سانسور را چشید. نکته قابل توجه درباره کمال تبریزی این است که هیچگاه کوتاه نیامده و همیشه تلاش کرده فیلمهای جنجالی خودش را بسازد.
تبریزی اما با حفظ لقب فیلم ساز جنجالی، در دهههای مختلف سبک کاری خود را تغییر داده است. او در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بیشتر فیلمهای جنگی ساخت. فیلمهایی با مضامین مختلف و متنوع که در آنها میشد ردپای یک کارگردان بازیگوش و خلاق را مشاهده کرد. لیلی با من است که بهترین فیلم تبریزی تا به امروز است محصول این دوره کاری او است. اما در اواسط دهه هفتاد هجری شمسی تبریزی تصمیم گرفت ساخت ملودرامهای اجتماعی و عاشقانه را تجربه کند که مهر مادری و شیدا محصول این دوره از فعالیتهای کمال تبریزی است. اما در دهه هشتاد بود که تبریزی با ساخت چند کمدی جنجالی نام خود را به عنوان کارگردانی که عاشق دردسر است بر سر زبانها انداخت.
کمدی سورئال گاهی به آسمان نگاه کن، کمدی پرفروش و جنجالی مارمولک و کمدی لطیف و انسانی فرش باد محصول این دوره از فیلمسازی کمال تبریزی هستند. در دهه نود تبریزی تلاش کرد در کنار ساخت آثاری مانند مارموز و ما همه با هم هستیم فیلمهایی خلاقانه که شکل روایی متفاوتی دارند بسازد. تبریزی با ساخت طعم شیرین خیال این جنس از فیلمسازی را هم تجربه کرد و با این که فیلم چندان مورد توجه قرار نگرفت اما نشان داد تبریزی کارگردانی است که دوست دارد در سینما دست به کارهای متفاوت و خلاقانه بزند. تبریزی در دست انداز هم سراغ چنین روایتی رفته و تلاش کرده با صبر و حوصله بیشتر فیلمی متفاوت بسازد.
دست انداز داستان نویسنده جوان و نهچندان موفقی به نام رها (با بازی هدی زینالعابدین) را روایت میکند که تلاش میکند در آخرین داستانش درباره حسرتها و آرزوهایش بنویسد. اما اتفاقات به شکل و گونهای رقم میخورد که مرز میان حقیقت و داستان برداشته میشود و رها تمام شخصیتهای داستانش را در واقعیت ملاقات میکند… درهمآمیزی خیال و واقعیت سابقهای طولانی در سینمای جهان دارد و نویسندگان بزرگی مانند چارلی کافمن بارها و بارها سراغ چنین داستانهایی رفتهاند. درخشش ابدی یک ذهن پاک، اقتباس و جان مالکوویچ بودن از نمونههای درخشان این سبک از داستانگویی در سینمای جهان هستند.
تبریزی هم تلاش کرده در طعم شیرین خیال و دست انداز از همین شیوه و سبک و سیاق برای روایت داستانهای خود استفاده کند. در طعم شیرین خیال توجه تبریزی معطوف به مسائل و مشکلات محیط زیستی در ایران معاصر بود و این کارگردان میکوشید در خلال روایت ذهنی و سورئال فیلم وجود چنین مشکلاتی را به تماشاگر یادآوری کند. در حالی که دست انداز فیلم متفاوتتری است و میکوشد نگاهی خوشبینانه به زندگی داشته باشد. نگاهی اُمیدوارانه که طی آن کارگردان میکوشد به تماشاگر بگوید زندگی علیرغم همه تلخیهایش چیزهایی هم برای دوست داشتن دارد. بسیاری از منتقدان وجود چنین نگاهی را به سابقه عقیدتی کمال تبریزی ربط میدهند.
- بیشتر بخوانید
- دختر شرقی | نگاهی به کارنامه بازیگری هدی زین العابدین
- تصاویر اکران مردمی «دست انداز» باحضور هدی زینالعابدین
- داستان عاشقانهی آرش | نقد فیلم «بعد از رفتن»
او یکی از پامنبریهای ثابت عارف بزرگ معاصر حاج اسماعیل دولابی بوده است و وجود چنین نگاهی در فیلمهایش بیشتر از هر چیز به خاطر حضور در محافل سخنرانی و جلسات این عارف نامدار معاصر است. در دست انداز هم ردپای چنین نگاهی قابل ملاحظه است. رها و آرزو (شخصیت اصلی داستانی که رها مشغول نگارش آن است) هر دو شخصیتهایی هستند که در طول داستان مدام با بدبیاری مواجه میشوند و از سوی اطرافیانشان تحقیر میگردند اما به واسطه خوشبینی ذاتی که دارند به زندگی ادامه میدهند و میکوشند زندگی را با همه سختیها و تلخیهایش دوست داشته باشند.
این نگاه خوشبینانه به ذات بشر هم از همان نگاه عرفانی تبریزی به زندگی نشأت میگیرد. اصولاً نگاه عرفا به انسان نگاهی خوشبینانه همراه با اُمیدواری است و اعتقاد آنها بر این است که انسان ذاتاً موجود پاکی است و اگر در زندگی خود خلاف این پاکی عمل میکند به خاطر مشکلات بیرونی است که در زندگی او وجود دارد.
به خاطر همین نگاه عرفانی هم هست که کمال تبریزی در دست انداز تا این اندازه بر روی مفهوم تقدیر تاکید میکند. از نظر او تمام وقایع زندگی بشر برمبنای اختیار او شکل نمیگیرد و اتفاقات بیرونی که ما به آن تقدیر میگوییم میتواند تاثیر زیادی در زندگی انسانها داشته باشد. اما نکته مهم که میتواند تفاوت انسانها را رقم بزند نحوه مواجهه آنها با تقدیر است. از دیدگاه عارفانه تبریزی انسان موفق و شاد کسی است که این تقدیر را به عنوان بخشی از زندگی بپذیرد و با آن به ستیز نپردازد. چنین انسانی حتی اگر در جهان فانی هم به رستگاری و خوشبختی نرسد یقیناً در دیار باقی و پس از مرگ رستگار خواهد بود.
فیلمهای تبریزی فارغ از ویژگیهای مضمونیشان که افراد مختلف با توجه به دیدگاهی که دارند میتوانند موافق یا مخالف آن باشند به لحاظ ساختاری فیلمهای خوبی هستند. در دست انداز هم تبریزی کیفیت و استاندارد کار خود را حفظ کرده و موفق شده فیلمی بسازد که به لحاظ بصری زیبا و چشم نواز است. استفاده درست و به اندازه از جلوههای ویژه بصری به شکلی که مضحک به نظر نرسد از ویژگیهای مهم آخرین فیلم کمال تبریزی است. خصوصاً آن که این جلوههای ویژه نقش مهمی در داستان خیالانگیز تبریزی بازی میکنند و اگر کارگردان موفق نمیشد از این موضوع به درستی استفاده کند کل فیلم از دست میرفت. اما تبریزی موفق شده کاملاً هوشمندانه و با تکیه بر تجربه نسبتاً موفق طعم شیرین خیال در دست انداز به خوبی از جلوههای ویژه استفاده کند. اما ویژگی دیگر فیلمهای تبریزی که باعث جذابیت آثار او میشود بازیهای خوبی است که از بازیگران میگیرد.
بازی درخشان پرویز پرستویی در مارمولک و رضا کیانیان و مهران مدیری در همیشه پای یک زن در میان است بهترین شاهد مثال برای کیفیت بالای بازیها در فیلمهای کمال تبریزی است. در دست انداز هم ما شاهد بازیهای نسبتاً خوبی از بازیگران فیلم هستیم. در این فیلم بازیگران باتجربه و باسابقهای مانند رضا کیانیان و رویا نونهالی حضور گرم و دلنشینی دارند و به طور کلی بازیها در آخرین فیلم تبریزی کیفیت خوبی دارد. دست انداز با تاخیری چند ساله اکران شده است، شاید خود تبریزی و تهیهکننده فیلم توقع چندانی نداشته باشند که این فیلم به سیاق اکثر فیلمهای تبریزی جنجالی و پرفروش از کار در بیاید. اما میتوان اُمید داشت که فروش این فیلم به تنوع در سینمای ایران کمک کند و تماشاگران جدیتر را هم به سالنهای سینما بکشاند.
منبع: سایت سینماتیکت