معرفی بازیگران و نقد فیلم «چپ راست»

نویسنده: مازیار وکیلی

«چپ راست» فیلمی به کارگردانی حامد محمدی و تهیه‌‌کنندگی منوچهر محمدی از چهارشنبه ۲۱ دی به سینماها می‌آید. این فیلم ژانری کمدی دارد و در سکوت خبری (به دلیل شیوع بیماری کرونا) در سال ۱۳۹۸ تولید شد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: «چپ یا راست؟ مسئله این است.»

 

 بازیگران چپ راست

پیمان قاسمخانی، ستاره اسکندری، رامبد جوان، سروش صحت، ویشکا آسایش، تینو صالحی، مونا فرجاد، محمدرضا مالکی، سارا بهرامی.

 

نقد فیلم 

ساخت کمدی با مضامین سیاسی در ایران طرفدار چندانی ندارد و اکثر کارگردانانی که به ساخت فیلم‌ در این ژانر مشغول هستند به‌واسطه‌ی خط قرمزهای زیادی که وجود دارد ترجیح می‌دهند برای ساخت فیلم‌های کمدی سراغ موضوعات سیاسی نروند. این محافظه‌کاری باعث شده سینمای ایران از فرصت عظیمی که موضوعات سیاسی برای ساخت کمدی‌های متفاوت در اختیارش می‌گذارد محروم شود و کارگردانان نتواند فیلم‌های جذابی که باعث تنوع در این ژانر می‌شود بسازند. کارگردان‌های معدودی وجود دارند که این ریسک را به جان می‌خرند و برای ساخت فیلم‌ کمدی سراغ مضامین سیاسی می‌روند. «چپ راست» آخرین نمونه‌ی تلاش یکی از کارگردانان جسور سینمای ایران برای ساخت یک کمدی سیاسی متفاوت است.

حامد محمدی که پیش از این هم نشان داده بود اهل ریسک کردن است و علاقه‌مند است برای ساخت کمدی سراغ مضامین ملتهب برود این‌بار هم ترجیح داده سراغ یک داستان واقعی و سیاسی برود و تلاش کند تا فیلمی جذاب بسازد که با سایر آثار کمدی سینمای ایران متفاوت باشد. تلاشی که نشان می‌دهد این کارگردان جوان سینمای ایران نمی‌خواهد در ساخت آثار کمدی همان راهی را برود که پیشینیان رفته‌اند.

 

نگاهی به کارنامه حامد محمدی

حامد محمدی پسر تهیه‌کننده مشهور سینمای ایران منوچهر محمدی، یکی از کارگردانان تازه‌نفس سینمای ایران است که کارش را با نوشتن فیلمنامه فیلم طلا و مس آغاز کرد؛ فیلمی که سر و صدای زیادی به پا کرد. داستان طلا و مس درباره‌ی مشکلات زندگی یک روحانی جوان (با بازی بهروز شعیبی) است که باید همسرش را که به ام اس مبتلا شده درمان کند. حامد محمدی و همایون اسعدیان در طلا و مس تلاش می‌کردند نگاهی عرفی به زندگی روحانیت داشته باشند و از روحانیون ایرانی چهره‌ای ملموس و زمینی ارائه دهند.چپ راست

طلا و مس بسیار مورد توجه قرار گرفت و جوایز زیادی کسب کرد و شرایط را برای فعالیت بیشتر حامد محمدی مهیا کرد. بعد از طلا و مس، حامد محمدی فیلمنامه حوض نقاشی را نوشت که سختی‌های زندگی دو معلول را روایت می‌کرد. در این فیلم هم می‌شد ردپای نگاه اخلاقی حامد محمدی به زندگی را مشاهده کرد. بعد از نوشتن فیلمنامه حوض نقاشی حامد محمدی برای ساخت اولین فیلمش دورخیز کرد و فرشته‌ها با هم می‌آیند را ساخت که در واقع نسخه دیگری از طلا و مس به حساب می‌آمد که به داستان زندگی یک روحانی و همسرش می‌پرداخت که در اوج تنگ‌دستی زندگی می‌کنند و ناگهان صاحب سه‌قلو می‌شوند. محمدی در این فیلم هم می‌کوشد با نگاهی عرفی  به مشکلات زندگی روحانیت در ایران امروز بپردازد. فروش نسبتاً خوب فرشته‌ها با هم می‌آیند جایگاه محمدی را به عنوان کارگردان تثبیت کرد.

فیلم دوم او اُکسیدان یک کمدی اجتماعی بود که مضمون جذابی داشت و داستان اصلان (جواد عزتی) و نامزدش نگار (لیندا کیانی) را روایت می‌کرد. نگار که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند بدون اجازه اصلان از کشور خارج می‌شود و اصلان به دنبال راهی می‌گردد که به خارج رفته و نگار را برگرداند. محمدی در این فیلم هم به مضامین مورد علاقه‌اش پرداخت. تقریب مذاهب و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ادیان در ایران به‌عنوان مضامین اصلی در این فیلم توسط حامد محمدی مورد استفاده قرار گرفتند. فیلم بعدی حامد محمدی چهار انگشت هم کمدی دیگری بود با حضور جواد عزتی و امیر جعفری (که در اُکسیدان هم با محمدی همکاری کرده بودند). فیلم داستان یک مدیر دولتی را روایت می‌کرد که با کمک مدیر برنامه‌اش به سفر کامبوج و تایلند می‌رود درحالی‌که به دروغ گفته است راهی سفر مکه می‌شود. در چهار انگشت حامد محمدی به سراغ سیاست رفت و سعی کرد یک کمدی سیاسی پرفروش بسازد. چهار انگشت با فروش بالایی که داشت زمینه را برای ساخت «چپ راست» مهیا کرد. چپ راست

در این میان حامد محمدی سریال نوروزی زعفرانی را ساخت و بعد از اتمام این فیلم در سال ۱۳۹۸ برای شبکه نمایش خانگی قبله عالم را ساخت که بعد از انتشار چند قسمت پخش آن متوقف شد. نیم‌نگاهی به کارنامه هنری حامد محمدی نشان می‌دهد که دغدغه‌ی اصلی او نگاه اخلاقی به دین و عرف در جامعه ایران است. او می‌کوشد نگاه و قرائتی اخلاقی از مقوله‌ی دین داشته باشد و با تکیه بر همین قرائت اخلاقی زندگی در ایران عرفی شده امروز را باز تعریف کند. حامد محمدی حتی بعد از این‌که سراغ سیاست و تاریخ رفت تلاش کرد همین نگاه اخلاقی را حفظ کند و سعی دارد تا قرائتی اخلاقی از این دو مقوله ارائه کند. این نگاه در فیلم هم که سیاسی‌ترین فیلم محمدی تا به امروز است وجود دارد. تلاش برای نمایش یک دورنمای اخلاقی از سیاست که منجر به اتحاد میان جناح‌های سیاسی کشور می‌شود دست‌مایه‌ی اصلی فیلم است. نگاهی که حامد محمدی به سیاست دارد یکی از ملزومات امروز جامعه ایران است. رعایت اخلاق و تلاش برای گفت‌و‌گو میان جناح‌های سیاسی نگاهی است که مردم ایران برای رفع مشکلات و حل بحران‌ها به آن احتیاج دارند. نگاهی که بهترین راه برای حل بحران‌های پیش روی جامعه ایران است. اگر سیاست‌مداران ایرانی این نگاه حامد محمدی را دنبال کنند یقیناً بسیاری از مشکلات ایران امروز حل خواهد شد.

 

چپ راست؛ کمدی سیاسی مصلحانه

فیلم داستان دو زوج به نام‌های بشیر کشاورز و معصومه معلم (با بازی رامبد جوان و سارا بهرامی) و اصلان دهقان و مریم کشاورز (با بازی پیمان قاسم‌خانی و ویشکا آسایش) را روایت می‌کند که بر اثر اشتباه شکوفه بهاری (با بازی مونا فرجاد) پرستار بیمارستان فرزندهایشان جابهجا می‌شود. بعد از هفت سال شکوفه به‌واسطه‌ی عذاب وجدان اعتراف می‌کند و دو خانواده به دادگاه مراجعه کرده تا این مشکل خانوادگی را حل کنند. مریم افشار نماینده‌ی مجلس است و همراه شوهرش که خودش را کارشناس مسائل شرق اُروپا معرفی می‌نند سیاست‌مدارانی اصلاح طلب هستند و بشیر و معصومه اصول گرایانی معتقد که هر دو فعال سیاسی و رسانه‌ای به حساب می‌آیند. این دو خانواده بنا به حکم بازپرس پرونده (با بازی سروش صحت) مجبور می‌شوند در یک خانه و کنار هم زندگی کنند. این موضوع سرآغاز ماجراهای جذابی است که برای این دو خانواده رخ می‌دهد…

فیلم چپ راست برخلاف بسیاری از کمدی‌های عامه‌پسند سینمای ایران فیلمنامه خوب و کار شده‌ای دارد. نویسنده خیلی زود سراغ اصل مطلب می‌رود و با استفاده فرمول تثبیت شده جا‌به‌جایی (که یکی از فرمول‌های پرطرفدار برای ساخت کمدی است) تماشاگر را وارد دنیای فیلم می‌کند. کارگردان بعد از این معرفی سریع و اجمالی به معرفی دو شخصیت اصلی فیلم می‌پردازد. اصلان و بشیر در یک برنامه تلویزیونی برای مناظره رو به روی هم قرار گرفته‌اند و بر سر مسائل مهم سیاسی مناظره می‌کنند. طراحی کمیک این صحنه و مباحثی که طی این سکانس مطرح می‌شود به‌خوبی اتمسفر فیلم را برای تماشاگر جا می‌اندازد و مشخص می‌شود قرار است به تماشای فیلمی بنشیند که سیاست را دست می‌اندازد و آن را جدی نمی‌گیرد. با همین شروع جذاب نوع نگاه کارگردان به مقوله‌ی سیاست برای تماشاگر آشکار می‌شود. از نظر حامد محمدی بسیاری از این دعواهای سیاسی دعواهایی ظاهری و بی‌اهمیت است که فقط طرفداران خامی مانند اصلان و بشیر آن را جدی گرفته‌اند.چپ راست

این جنجال‌های سیاسی باعث شده سیاست مداران رده بالاتر از احساسات این هواداران سوءاستفاده کرده تا به منافع خودشان برسند. محمدی با کنار هم قرار دادن این زوج نشان می‌دهد که برخلاف تصور و باور رایج میان مردم ایران که این دو جناح را در تقابل با هم می‌بینند میان آن‌ها  اشتراکات زیادی وجود دارد. اشتراکاتی که در هیاهوی شعارهای بیهوده سیاسی و دعواهای حزبی گم شده و مشکلات بسیاری را به‌‌وجود آورده است. بهترین سکانس‌های فیلم دقیقاً همان سکانس‌هایی هستند که به شکل جزئی‌نگرانه‌ای به این مضمون می‌پردازد. نکته‌ی مهمی که درباره‌ی فیلم وجود دارد این است که این مضمون هیچ‌وقت بر داستان مفرح فیلم سوار نمی‌شود و از آن بیرون نمی‌زند. همین دقت محمدی در پرهیز از مضمون‌گرایی صرف باعث شده تا «چپ راست» تبدیل به یک اثر شعاری نشود. محمدی بسیار تلاش کرده تا با ظرافت تمام و با استفاده از موقعیت‌های جذاب طنز مضمون خود را برای تماشاگر جا بی‌اندازد و نشان دهد تضاد و تقابل این دو جناح سیاسی به راحتی می‌تواند حل شود و منافع ملی ایران را تامین کند.

از طرف دیگر محمدی با تاکید بر روی گفت‌و‌گو بین شخصیت‌ها نشان می‌دهد بسیاری از مشکلاتی که میان این دو جناح وجود دارد با همدلی حل خواهد شد، به شرطی که دو طرف بخواهند بر سر اصل مشترکی به نام ایران با یکدیگر به تفاهم برسند. نگاه حامد محمدی در این فیلم نگاه تازه‌ای است که در بین فیلم‌های (و نه صرفاً کمدی‌های) سیاسی سینمای ایران کم‌سابقه است. نگاهی مصلحانه که تلاش می‌کند از آشتی حرف بزند و نشان دهد اگر هدف مشترکی وجود داشته باشد گرفتاری‌های امروز کشور حل خواهد شد و ایران به سمت ثبات و آرامش حرکت خواهد کرد.

اما نمی‌توان از «چپ راست» حرف زد و به بازی‌های خوب آن اشاره نکرد. محمدی بسیار هوشمندانه تیم بازیگری جذابی را برای فیلمش انتخاب کرده است. رامبد جوان در نقش بشیر کشاورز جوان دست راستی که خود را مدافع ارزش‌ها و سنت‌ها می‌داند بازی خوبی ارائه کرده است. او که سابق بر این هم نشان داده که توانایی خوبی در تیپ‌سازی دارد با افزودن ویژگی‌های خاصی (مانند تُک زبانی حرف زدن و ارائه یک بازی پرتحرک) به شخصیت بشیر توانسته کاراکتر جذابی بسازد که تماشاگر را می‌خنداند. اصلان دقیقاً نقطه مقابل بشیر است (و این‌جا باید به این نکته اعتراف کرد که محمدی از این تقابل‌ها به خوبی برای پیشبرد داستان استفاده کرده است). مردی آرام، خونسرد و سر به هوا که برخلاف بشیر می‌کوشد مسائل را با زرنگی ذاتی‌اش حل کند (سکانس کمک او به بشیر برای ترجمه موید همین موضوع است). پیمان قاسم‌خانی که ثابت کرده علاوه‌بر نویسندگی بازیگر خوبی هم هست این نقش را با آرامشی مشابه فیلم سنپطرزبورگ بازی کرده است.چپ راست

آرامشی که باعث شده تضاد میان او و بشیر لحظات طنز زیادی را رقم بزند. بازی بازیگران زن فیلم هم جذاب و تماشایی است. ویشکا آسایش بعد از ورود آقایان ممنوع موفق شده در یک فیلم کمدی دیگر بازی خوبی ارائه دهد. بازی آسایش در این فیلم بسیار متفاوت از بازی او در ورود آقایان ممنوع است که این تفاوت بیانگر توانایی این بازیگر در ارائه تیپ‌های مختلف در فیلم‌های طنز است. سارا بهرامی هم که پیش از این او را با بازی در ملودرام‌های اجتماعی به خاطر می‌آوریم در این فیلم نشان می‌دهد چه توانایی‌های بالایی در سینمای کمدی دارد. بهرامی با استفاده از نگاه‌هایی که مخصوص خود اوست موفق می‌شود از معصومه زنی مذهبی و در عین‌حال رمانتیک بسازد که عاشقانه شوهر و خانواده‌اش را دوست دارد. بازی بازیگران فرعی فیلم از جمله سروش صحت و مونا فرجاد هم از نکات مثبت این فیلم است. در کل می‌توان بازی‌های فیلم را از نقاط قوت فیلم دانست. محمدی با انتخاب این تیم بازیگری نشان می‌دهد هوش خوبی دارد و می‌تواند از تمام ظرفیت‌های موجود در سینمای ایران به نفع کیفیت نهایی فیلمش استفاده کند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. محسن دوستی می گوید

    سلام
    نظر شخصی من: با توجه به اینکه آقای رامبد جوان چند سالی هست که در تلوزیون برنامه پربیننده ای را هر شب روی آنتن می بردند، در ذهن مخاطب به چهره ای تعریف شده تبدیل شده بودند، که این موضوع پذیرفتن شخصیت سازی خاصی که ایشون در این فیلم داشتن رو با اون بیان متفاوت در این نقش، غیر قابل قبول کرده است. این موضوع مسئله ای هست که معمولا در انتخاب بازیگر مد نظر قرار میگیره.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.