نویسنده: نیما نادری
شهرام مکری، فیلمنامه نویس، تدوینگر و کارگردان سینما متولد ۱۳۵۷ در کرمانشاه و دارای مدرک کارشناسی کارگردانی سینما از دانشگاه سوره است. مکری با ساخت فیلم «ماهی و گربه» توانست جایزه ویژه بخش افقهای جشنواره فیلم ونیز را در سال ۲۰۱۳ بهدلیل «محتوای خلاقانه» از آنِ خود کند. از دیگر آثار کوتاه و بلند وی میتوان به: «طوفان سنجاقک»، «محدوده دایره»، «آندوسی»، «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»، «مستند اردک آبی»، «خام، پخته، سوخته»، اشاره کرد که چندین جایزه معتبر داخلی و خارجی را برایش به همراه آورده است.
میتوان سبک فیلمهای مکری را فیلمهایی تجربی، فرم گرا و در گروه هنر و تجربه قرار داد. او از ابتدا برای ساخت فیلم «طوفان سنجاقک» از روشهای مختلف فیلمبرداری از جمله دوربینهای مداربسته استفاده کرد. مکری از همان زمان با موضوعاتی همچون روایت نامطمئن، واقعیت از چند نگاه، زمان روایی و واقعی (زمان سینمایی) و تکنیک لانگ تیک یا سکانس پلان در فیلمهایش سر و کار دارد. تک برداشتن بودن فیلم بر عواملی همچون زمان، مکان، احساسات و اندازه نماها تاثیر بسزایی دارد. فیلمهایی با این تکنیک (سکانس پلان) از ابزار مهمیمثل کات بیبهرهاند. ابزاری که میتوان خیلی از محدودیتهای زمانی مکانی و احساسی را بردارد. مواجهه تماشاگر با اثر تک سکانس یا لانگ تیک، مواجههای متفاوت از جریان اصلی و رایج سینما است.
.
فیلم اول: فیلم کوتاه «طوفان سنجاقک»
- سال ساخت: ۱۳۸۰
مکری در آغاز بازیگوشیهای فرمیک خود فیلم کوتاه «طوفان سنجاقک» را که درباره مرگ دختری با روایتهای مختلف است میسازد. ابتدا میبینیم دختر براساس برق گرفتگی مرده اما فیلم با زاویه دید شخصیتهای دیگر و در رفت و برگشتهای زمانی خود درک ما از واقعیت را به چالش میکشد. مکری در این فیلم با اشاره به زاویه دید محدود انسان در مواجهه با واقعیت، قضاوت ما را از چیزی که دیدهایم بهراحتی به بازی میگیرد. خلاصه داستان این فیلم بدین شرح است که: تئوریای وجود دارد که حرکت کوچک یک سنجاقک در کشوری دور میتواند در کشوری دیگر طوفانی درست کند؛ تقریبا چیزی معادل به نظریه اثر پروانهای که تغییر جزئی در شرایط اولیه میتواند به نتایج وسیع و پیشبینی نشده در ستادههای سیستم منجر گردد و این سنگ بنای تئوری آشوب است؛ این فیلم به بررسی این ایده میپردازد.
فیلم دوم: فیلم کوتاه «محدوده دایره»
- سال ساخت: ۱۳۸۳
مکری در فیلم بعدی خود «محدوده دایره» با الهام از نقاشیهای نقاش محبوبش «موریس اشر» که در اکثر فیلمهایش به این نقاشیها ارادت میورزد داستان خود را در راهروهای دانشگاه روایت میکند. این فیلم نیز تک برداشت گرفته شده و به تاثیر انسانها بر هم میپردازد. داستان فیلم محدوده دایره نه بر روی کسی فوکوس میکند و نه بر واقعه ای تاکید دارد و نه شخصیتهایی شکل میدهد که بشود از لحاظ شخصیتپردازی آنها را مورد تحلیل قرار داد بلکه مکری با هوشمندی یک نوع روزمرگی و بطالت را در رفتار دانشجویان کار میگذارد که این مسئله دائم تکرار میشود و هیچ پایانی هم ندارد.
وقتی برای اولین بار این فیلم را میبینیم دچار یک غافلگیری فرمیک میشویم که این نشان از باهوش بودن کارگردان دارد. با همه این تفاسیر این فرم قبل از این فیلم، در فیلم بلند «فیل» ساخته گاس ون سنت کارگردان هلندی اجرا شده و همانطور که خود شهرام مکری هم در تیتراژ ذکر کرده این فرم کار بر اساس فیلم «فیل» اثرگاس ون سنت است اما به جرات میتوان گفت این فرم نیاز به اجرایی مینیمال دارد که شهرام مکری به خوبی از پس آن بر آمده و دلیل این امر را میتوان اتصال به آثار آوانگارد موریس اشر دانست.
فیلم سوم: فیلم کوتاه «آندوسی»
- سال ساخت: ۱۳۸۵
شهرام مکری در فیلم «آندوسی» نیز با تقسیم کردن تصویر به چند قسمت بازیهای فرمی و زمانی خود را بهعنوان مشخصه فیلمهایش استفاده میکند. این فیلم برنده جایزه بهترین فیلم تجربی بخش بین الملل از جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و جایزه بهترین فیلم تماشاگران از جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران شده است.
داستان فیلم از آنجایی آغاز میشود که زن و شوهری که بتازگی عروسی گرفتهاند در کنار دریا قصد برگزاری مراسمی را دارند که دیگران دعوت شدهاند و در حال انجام تدارکات مراسم هستند ، اما بین زن و مرد اختلافی وجود دارد . در واقع آندوسی نام پدیده نجوم است، که در هر هجده قرن، دو ستاره در یک روز در کنار هم دیده میشود و موضوع فیلم به نحوی مربوط به این داستان است. مکری توانایی آن را دارد که از طریق یک سلسله ممارستها، دست به اعمال خارقالعادهای بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول اهل سینما توجیه و تفسیر کرد. میتوان چنین توانایی را، فرمانروایی در سبک جدید قصهگویی نامید.
فیلم چهارم: فیلم بلند «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»
- سال ساخت: ۱۳۸۶
شهرام مکری بعد از تجربههای موفق فیلمهای کوتاه خود سراغ اولین فیلم سینمایی بلند خود به نام «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» میرود. فیلمیکه داستانهای مختلف خود را به شکلی به هم گره میزند که نشان از علاقه مکری به تعریف داستان علاوهبر مشخصه فرم دارد.
داستان فیلم دربارهی دو نابینا است که تصمیم دارند از یک جواهرفروشی سرقت کنند، آدمهای مختلفی درگیر این سرقت میشوند و هر کدام بخشی از داستان را پیش میبرند. پلیس ها، مال خر، شریک دزدها و … اما همه در یک روز سرنوشتان به هم گره میخورد. ساختار روایی فیلم از جنس روایتهای مدرن اروپایی است یعنی سینمای پستمدرنی که از خردهروایتها به جای روایتهای کلان بهره میبرد و همچنین ارجاع دالها به همدیگر است. در شکل کلاسیک یک دال داریم که قرار است به مدلول برسیم و در این فیلم نیز اشکان شروع میکند به ایجاد این دال و مدلولها با یکدیگر و پایان کاملا ارتجاعی را در فیلم رقم میزند.
فیلم پنجم: فیلم بلند «ماهی و گربه»
- سال ساخت: ۱۳۹۲
علاقه مکری به فضای فرمیک در ادامه فعالیت هایش وسیلهای برای فضاسازی و ابزاری برای روایت در فیلم موفق «ماهی و گربه» میشود. فیلمیتجربه گرا که سکانس پلان و دَوّار بودنش و بازی با پرسپکتیو زمانی منحصر به فردش تبدیل به فیلمیکمیاب و کالت در سینمای ایران شد. نه فقط التقاط ژانری و فرمی«ماهی و گربه» بدیع است بلکه این وام گرفتنهای سینمایی مکری به نقاشی نیز رسید. درواقع اتفاقی که به لحاظ زمانی میافتد و برای مخاطب جالب خواهد بود این است که فیلم شبیه باقی فیلمهای «سکانس پلان» و واقع گرا نیست. چرا که فیلمهای «سکانس پلان» هدف از اینکه چرا «سکانس پلان» هستند را، نشان دادن زمان واقعی میدانند.
موضوع مهمیکه مکری دست روی آن میگذارد دقیقا همین بازی زمانی در زمان واقعی لانگ تیک شده است. در فیلم «ماهی و گربه» از دقیقه ۵۰ به بعد مدام به مخاطب میگوید: «شما در زمان واقعی نیستید و در نقطه قبل تر و قبل ترش هستید». «ماهی و گربه» درباره تقابل دو نسل است. نسلی که خود را مالک یک محدوده میبیند که درون یک حصار قرار گرفته و نسلی که به آنجا آمده است تا رویاهایش را به پرواز درآورد. تمام نمادها و نشانههایی که در این فیلم وجود دارد در لابه لای بازی بین این «دو نسل» قرار گرفته؛ نسلی که نمیتواند آدم غریبه را آنجا ببیند، و نسلی که دارد آن را شکار میکند و میخواهد ایدههایش را به پرواز درآورد. پایان فیلم «ماهی و گربه» که گروه موسیقی در حال نواختن را پشت دوربین به تصویر میکشد، اشاره به روی برگرداندن نمایشی و تمثیلی از جنایتی دارد که پشت دوربین رخ میدهد به پایانی خوش و ساختگی.
فیلم ششم: فیلم «هجوم»
- سال ساخت: ۱۳۹۶
فیلم بعدی شهرام مکری که جوایز معتبری از جشنواره های بزرگ را به همراه داشت فیلم هجوم بود. روایت در فیلم «هجوم» غیرخطی و با تکنیک وویس اور (صدای ذهنی) دنبال میشود. در حالت کلی در سه دوره تکرار از سه زاویه یک اتفاق را با روایتهای مختلف و نامطمئن میبینیم. مانند فیلمهای «راشومون» اثر کوروساوا، «مرگ یزدگرد» اثر بهرام بیضایی و… اینها فیلمهایی هستند که در آنها مخاطب حین تماشا متوجه میشود که راوی کاراکتری (شخصیت روایتگر) فیلم، نگاه محدود یا گمراهی نسبت به دنیای فیلم دارد. فیلم رگههایی از هارور را در خود دارد و مانند ماز و لابیرنتی تو در تو مینماید. «هجوم» مانند لوپ شما را وارد بازی تکرار میکند. تکراری غامض که پر از ارجاعات مختلف به سینما، ادبیات و هنر است. مکری با ارجاعات فراوان در فیلمهایش به تاریخ سینما و فیلمهای خاص و کمیابی که دیده محصولی جاه طلبانه و بلند پروازانه ساخته است.
جهان دوار مهندسی شده فیلم بدون شروع و پایانی مشخص بر بستر حوادث اجتماعی و سیاسی سوار شده است. این بار مکری فضاهای خالی و پرتی که در سبک فرمالیسم تک برداشت بودن خود داشته را به خوبی پر کرده است. شخصیتها چه از نظر ذهنی چه عملی پیچیده تر از قبل هستند. پیچیدهگی که از فرم وهم آلود فیلم برمیآید. «هجوم» در لایههای خود علاوهبر واکاوی قتل و پیرنگ عاشقانه و خون آشامیخود، زیرمتنی از قرائتهای سیاسی و حتی لایههای هم جنس خواهی نیز دارد.
فیلم هفتم: فیلم «جنایت بیدقت»
- سال ساخت:۱۳۹۸
اما میرسیم به فیلم آخر شهرام مکری به نام فیلم جنایت بیدقت که به تازگی اکران شده است و مخاطبان علاقهمند به سینمای مستقل از جریان اصلی را به سالن های سینما کشانده است. فیلم «جنایت بیدقت» مضمونی مرتبط با خودِ سینما دارد و دربارهی تماشاگرانی است که قبل از شروع اکران فیلمیدر سینما دربارهی آن صحبت میکنند و با شروع ماجرا بر پرده سینما، داستان آنها و قصه فیلم با هم یکی میشود. «جنایت بیدقت» از تیم بازیگری خوبی بهره میبرد از جمله: بابک کریمی، عادل یراقی، ابوالفضل کاهانی، بهزاد دورانی، محمود بهرازنیا و سیاوش چراغی پور و ساختار این فیلم دارای مجموعهای از روایات تودرتو است که در بخشهایی به هم مربوط و متصل میشوند.
داستان فیلم همچنین اشارههایی به فاجعهی آتشسوزی سینما رکس آبادان و قربانیان آن دارد. علاوه بر این، جنایت بیدقت فیلمیاست دربارهی سینما و به ویژه ادای دینی به سینمای ایران؛ به همین خاطر، میتوان در فیلم شاهد ادای احترام به فیلم گوزنها و سینمای مسعود کیمیایی، پژوهشهای سینمایی زاون قوکاسیان، فیلمهایی مانند شبح کژدم از کیانوش عیاری و ای ایران از ناصر تقوایی بود. این فیلم برنده جایزه بهترین فیلمنامه در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز شده است و آنطور که منتقدان سینمایی نظیر دیوید بوردول گفتهاند شیفتگی و عشق به سینما در این فیلم موج میزند.