نویسنده: نعیم صدفی
او آرام است؛ نه در هنگام عصبانیت و نه در هنگام خوشحالی این آرامشش بهم نمیریزد. احساسات چون آتش زیر خاکستر زیر پوست او جریان دارند. او با حضورش در هر فیلمی یکی از ارکان آن را آنطور که باید شکل میدهد. او استاد بازی در نقشهایی است که نیاز به درونگرایی دارد. او نیکی کریمی است. بازیگر و کارگردانی که بنا داریم در این یادداشت هشت نقشآفرینی متفاوتش را بررسی کنیم. او این روزها دسته دختران» را بر روی پرده دارد که در آن ایفای نقش داشته است.
- بیشتر بخوانید
- نگاهی به کارنامه هنری فرشته حسینی | از رفتن تا دسته دختران
- نقد و بررسی فیلم «دسته دختران» | روایت زنانه از جنگ
- قصه زن و خرمشهر | بازگشت به خرمشهر پس از ۱۵ سال، اینبار از نگاه زن
دیوانه از قفس پرید | تمرین جسارت
دیوانه از قفس پرید تمرین جسارت است در گود بازیگری. در جایی که غولهای سینما یعنی علی نصیریان، عزت الله انتظامی و پرویز پرستویی در آن حضور دارند، حضور یک زن آن هم در قصهای مردانه کار آسانی نیست. نیکی کریمی در این اثر نقش دختری سرخورده را بر عهده دارد که باید برای بقای خود میان حیله و مکر راهی پیدا کند. او باید آرام باشد و زنده بماند بیآنکه هر تصمیم به پاک بودنش لطمهای وارد آورد. او در این فیلم با احساسات سرکوب شده در مرز باریک پیشرویش برای بقا دنبال راه چاره است. خالی از لطف نیست اگر بدانیم او با نقش آفرینی در این فیلم توانست سیمرغ بلورین جشنوراه فجر را به دست آورد.
چه کسی امیر را کشت | باید متفاوت بود
چه کسی امیر را کشت تجربهی متفاوتی در بازی ست. دوربین لحظهای چشم از بازیگرانش بر نمیدارد. نیکی کریمی در این فیلم نقش همسر امیر را بر عهده دارد. شخصی که از دیالوگهای ابتدایی فیلم متوجه میشویم بر اثر یک تصادف هولناک رانندگی جانش را از دست داده است. دو گانهای که در پس شخصیتها وجود دارد تشخیص دروغ از حقیقت را سخت میکند، اما اینکه این دوگانه چگونه در فضایی بسته و مصاحبهگونه نمود پیدا کند کار هر کسی نیست. این امر برای نیکی کریمی با تیپ رفتاریِ آرام و مظلوم در این اثر کاری دو چندان سخت بوده است. او در این فیلم از نحوهی ادای دیالوگها تا حالات رفتاریاش، مرموز بودن و مهربان بودن را با ظرافت هرچه تمامتر به نمایش میکشد به گونهای که معلوم نیست خود وجودی او واقعا کیست.
پری | داستان یک تحول
پری نقطه عطف هنرنمایی نیکی کریمی است در فیلمی از داریوش مهرجویی. او در این فیلم ایفای نقش زنی را بر عهده دارد که به شدت مذهبی است و در این مسلک افراط میکند. او در پیرنگ تحصیل از یک زندگی با بار معنایی منفی به سمت هدفی مثبت رهسپار میشود اما در دام افراط میافتد. افراطی که این سفر را که در ظاهر امری است مثبت به ورطهای هولناک میکشاند. پیچیدگی تحول شخصیت از یک سو و نمایش دادن بار کنایی قصه از سوی دیگر وظیفهی سنگینی بوده است که نیکی کریمی آن را به خوبی اجرا کرده است.
شیف شب | یقینی که حاصل نشد
شیفت شب فیلمیست در قامت نیکی کریمی؛ زنی در کهن الگوی یک همسر وفادار که زندگی زناشوییاش را ناگهان بر لب پرتگاه خطر میبیند. او که از کم حرفی و تاخیرهای شوهرش به شک افتاده و در خیابانهای شهر در جستجوی یقینی که شاید زندگیاش را نابود کند به راه میافتد. او رنج میکشد و دم نمیزند. دو گانهای از ترس و کنجکاوی در پس تصمیمات او قابل مشاهده است. این مشاهده زمانی ارزشی دوچندان مییابد که بدانیم او محکوم است به سکوت.
کریمی در این اثر نشان میدهد که تا چه اندازه به کهنالگوهای چنین نقشی آشنا ست و به خوبی فضای سرد و ساکت فیلم را با نگرانی و تشویشِ درونیاش به دوش میکشد. شیفت شب هرچند فیلمی با ایرادات فراوان است اما بیشک بدون حضور قضاوتگر و هراسان نیکی کریمی نمیتوانست حرفی برای گفتن داشته باشد. او دلیلی بر تماشای این فیلم است.
چهارشنبه نوزده اردیبهشت | لذت تماشای درد
نخستین فیلم وحید جلیلوند ملودرامی ست سراسر درد جاری در رگ شخصیتهایش. نیکی کریمی در این اثر نقش همسر مردی از کار افتاده را بر عهده دارد که بار یک زندگی را به دوش میکشد. از کار کردن در محیطی مردانه تا رو انداختن به خواستگار سابقش برای مهیا کردن خرج عمل همسرش. این فیلم در سه ایپیزود ساخته شده است. کریمی در ایپزود ابتدایی نقش پررنگی دارد. او باید در نقش کوتاهی که برایش تعریف شده نشان دهد چه رنجی میکشد و این رنج تا اندازه سنگین است.
به طور کلی میتوان گفت لغزشی بازی بازیگران در چنین فیلمهایی میتواند بیننده را از مدار تماشا خارج کند. چرا که تماشای درد کار آسانی نیست، اما اگر بازیگری چون نیکی کریمی بار این نمایش را به دوش بکشد تماشای آن برای مخاطب لذتی از جنس درد به همراه دارد.
عروس | نمایش عشق و خطر
عروس از معدود عاشقانههای دههی شصت است؛ عاشقانه ای که بازیگرانش دیالوگهای عاشقانه ندارند. بازی در چنین فیلمی سخت است. نیکی کریمی در سالهای آغازین بازیگریاش چنین ریسکی را پذیرفت و در عاشقانهی جنایی بهروز افخمی در مقابل ابوالفضل پورعرب به ایفای نقش پرداخت. او از همان ابتدا نشان داد که سر نترسی دارد و اهل خطر است. نیکی کریمی در نقش دختر یک مرد ثروتمند بازاری وجه تمایز خود از خانواده اش را با انزوا و حس آرامشی که در پس رفتارهایش نهفته است، به خوبی به بیننده القا میکند. اما او به همان سر به زیری که در ابتدا قضاوت میشود نیست.
به طور کلی میتوان گفت کریمی در این فیلم به خوبی دو بعد پنهان شخصیت عروس را به نمایش میکشد.
سارا | روایت یک تقابل
سارا قصهی ترس است که از درون روح شخصیتاش را میخورد. سارا با بازی نیکی کریمی زنی ترس خورده است در یک زندگی سنتی که رازی را از شوهرش پنهان میکند. کریمی باز هم با اتکا به روحیهی درونگرایانهاش ابعاد این ترس درونی را به دوش میکشد. او در این فیلم نماد زنی است که ستون یک زندگی سنتی را بر گرده دارد و خوب میداند اگر لحظه ای سر خم کند همه چیز فرو میپاشد.
بازی او در نقش یک زنِ پرجوش و خروش که احساساتش را درون خودش حبس کرده، در مقابل بازیگری چون خسرو شکیبایی با روحیهای سرکش دو قطب تماشایی در فیلم ایجاد کرده که جبرانی شده است بر کنش کم رمق فیلم. سارا قصهای که همچون فیلم شیفت شب بازی بازیگرانش آن را ماندگار کرده است.
دسته دختران | یگانه
نیکی کریمی از آن بازیگران باسابقهای است که تمام افتخاراتی را که یک بازیگر میتواند در سینمای ایران کسب کند را به دست آورده است. او که کارش را با فیلم نه چندان مشهور وسوسه آغاز کرد با بازی در فیلم عروس به شهرت رسید و با بازی در سارا و پری مهرجویی یک شبه ره صد ساله را پیمود و تبدیل به یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران شد. بازیگری که تنها به بازی در فیلمهای دیگران اکتفا نکرد و خیلی زود کارگردانی را هم تجربه کذ و چند فیلم بسیار خوب ساخت که از بسیاری از فیلمهای کارگردانان مشهور سینمای ایران بهتر است. حضور چنین بازیگری با این میزان از سابقه و افتخار در هر فیلمی مهم است. به خصوص آنکه آن فیلم یک درام جنگی زنانه باشد که میکوشد نگاه متفاوتی به جنگ ایران و عراق داشته باشد. بدون شک بازی نیکی کریمی در دسته دختران یکی از متفاوتترین بازیهای او در سالهای اخیر است.
یگانه زنی مظلوم و رنج کشیده است که بمباران تمام خانوادهاش را از او گرفته است. او که مشکلات روحی فراوانی را پشت سر میگذارد ناگهان خودش را در وضعیت متفاوتی میبیند. وضعیتی که او را در جایگاه یک رهبر و یک فرمانده مینشاند. رهبری که باید فرماندهی دستهای از زنان و دختران رنجکشیده همچون خودش را به عهده بگیرد تا ماموریت مهمی را به انتها برسانند. نیکی کریمی در دسته دختران مظلومیت نقشهای قبلی خود را با نوعی اقتدار در هم آمیخته و موفق شده از یگانه زن سلحشوری بسازد که توانایی فرماندهی دارد. لهجه جنوبی بازیگران نقش مهمی را در فیلم تازه منیره قیدی ایفا میکند. همین موضوع چالش بزرگی برای کریمی بوده که بتواند با استفاده درست از لهجه نقش یگانه را باورپذیر از کار در بیاورد. به طور کلی حضور نیکی کریمی در دسته دختران یکی از متفاوتترین بازیهای او در سالهای اخیر است که باید این حضور متفاوت را به فال نیک گرفت.