فیلم آتابای فیلم نگفتن است. اشارههای مختصر، پردهپوشی و سکوتی که در قالب شخصیتهایی تنها و منزوی نمود پیدا کرده است. گذشته هیچگاه به روشنی بازگو نمیشود و تنها به اشاره برگزار میگردد. از این رو با فیلمی آرام رو به رو هستیم که داستان نحیفش را با حداقل دیالوگها پیش بُرده و با دقت و لطافت روایت میکند. بار اصلی وجاهت چنین فیلمهایی بر دوش کارگردان است.
نیکی کریمی در «آتابای» به دور از تجربههای قبلیاش از محیطهای شهری و آپارتمانی فاصله گرفته و این بار فیلمیاش را در روستایی دور اُفتاده ساخته است. فیلمی متین و خوشتندار که ریتم کُند دارد و داستانش را به کمک تصاویر به دقت انتخاب شده پیش میبَرد. نماهای خیلی دور(اکستریم لانگ شات) و نماهای دور( لانگ شات) که حال و هوای فیلمهای وسترن را تداعی میکنند، هم طبیعت دست نخورده را به زیبایی به تصویر میکشند و هم به تنهایی شخصیتها جلوهای تازه میبخشند. به عنوان نمونه دقت کنید به نمایی که کاظم(با بازیِ هادی حجازی فر) و یحیی(با بازیِ جواد عزتی) را در بستر دریاچهی خشک شده به تصویر میکشد. آنها هم در برابرِ عظمتِ محیط پیرامونشان حقیرند و هم در مواجهه با گذشتهای که آنها را رها نمیکند.
استفادهی حساب شده از لانگشاتها باعث شده نماهای میانه(مدیوم شات) و درشت(کلوزآپ) معنایی متفاوت برای بیننده داشته باشند. به شکلی که هرگاه تصویری نزدیک از بازیگران به نمایش در میآید میتوان انتظار برملا شدن رازی سر به مهر یا حقیقتی تلخ را داشت. به خصوص دقت کنید به کلوزآپهایِ کاظم که دوربین کریمی در اکثر دقایق فیلم خویشتندارانه خودش را از او دور نگه میدارد و تنها زمانی به او نزدیک میشود که بناست شاهد غلیان احساساتش باشیم.
- بیشتر بخوانید:
بررسی فیلمنامهی فیلم «آتابای»
بررسی کارنامهی بازیگری نیکی کریمی
علاوه بر اینها نیکی کریمی در «آتابای» توجه ویژهای به نمای دو نفره(توشات) داشته. نماهایی با حضور دو مرد به شکل همزمان در قاب تصویر که در اکثر اوقات در حال سیگار کشیدن یا مجادله با هم هستند. نماهای دونفرهی «آتابای» معمولاً ایستا هستند و نرینگی حاکم بر محیط را به بیننده منتقل میکنند. کریمی در نیمهی اول فیلم تا حد ممکن از نماهای دو نفرهی با حضور یک مرد و یک زن اجتناب میکند. اما در نیمهی دوم، پس از آنکه زنها به آهستگی خود را به زندگی مردهایِ فیلم تحمیل کردهاند، شاهدِ قابهایِ دو نفره با حضور یک مرد و یک زن هستیم. بدین ترتیب همانگونه که کاظم اجازه میدهد گذشته تاثیرِ ویرانگرش بر آینده را نمایان کند، شاهد حضور زنان در قابهای دو نفره در کنار کاظم هستیم. زنانی که رفته رفته از نماهای دور به نماهای نزدیک میرسند و به قابهای دو نفره راه پیدا میکنند.
به طور کلی میتوان گفت «آتابای» کیفیت کنونیاش را مدیون کارگردانی است که دوربینش را در خدمت روایت کردن داستان آدمهایی تنها و زخم خورده در آورده و با پرهیز از زیادهگویی کوشیده این تصاویر باشند که داستان را به پیش میبرند نه دیالوگهایی که به سادهترین شکل ممکن موقعیتها را توضیح میدهند. کریمی در این راه با فاصله گرفتن از شکل رایج داستانگویی در سینمای ایران و با استفاده از ابزار سینما «آتابای» را به بهترین فیلم سینمای خود در مقام کارگردان تبدیل کرده است.